به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه دوازدهم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که اظهارات روز گذشته وزیر کشور درباره اعتراضات آبان ماه و وعده اعلام آمار کشته شدگان اعتراضات بنزینی، اعتراضی به وسعت آمریکا، ورود مجلس به یک مطالبه قدیمی و ادامه آتش سوزی در بخشهایی از جنگلهای زاگرس و اطفای آن در بخشهای دیگر در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم.
داریوش قنبری در سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد با عنوان اولین نطق قالیباف از زاویهای دیگر نوشت: مجلس یازدهم با توجه به اینکه از ترکیبی خاص از نمایندگان تشکیل شده و اصولگرایان با اکثریتی مطلق در آن حضور دارند را باید به تناسب همین وضعیت مورد ارزیابی قرار داد. به هرحال همچون همه ادوار گذشته یکی از موضوعاتی که درباره مجلس مطرح است به رابطه خانه ملت با دولت برمی گردد. در همین زمینه با توجه به اینکه هم اکنون دولت اعتدالی آقای روحانی در پاستور مستقر است گمانه زنی درباره رابطه مجلس اصولگرایان با دولت بسیار بوده است. نطق دیروز رئیس مجلس یازدهم اگرچه دارای نکات مختلفی بود اما میتوان یک نگاه خوشبینانه نیز به آن داشت و درواقع امیدوار بود که تعامل دولت و مجلس در وضعیت مناسبی برقرار شود. در این مورد باید توجه کرد که قانون تکلیف را روشن کرده و ظرفیتهایی را به مجلس داده است و نمایندگان نیز باید براساس همان ظرفیتها گام بردارند. درحالی که پیش از این در روز افتتاحیه رئیس جمهور درخواست تعامل حداکثری با مجلس جدید را مطرح کرده بود نطق دیروز محمدباقر قالیباف به نظر میرسد در راستای این موضوع بود که مجلس نیز به دنبال تعامل با دولت خواهد بود و از جمله اینکه رئیس مجلس تاکید کرده که در دوره جدید نمایندگان به دنبال مچگیری از دولت نخواهند بود.
درباره تعامل مجلس با دولت دوازدهم که در یک سال آینده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ادامه خواهد داشت موضوعی که از اهمیت بالایی برخوردار است توجه به قانون است که میتواند مسیر صحیحی را درباره رفتارهای این دو نهاد نسبت به یکدیگر روشن کند؛ بنابراین نطق دیروز آقای قالیباف درباره نوع مواجهه دولت و مجلس اگر به طور دقیق بر مدار قانون قرار گیرد که چگونه این دو نهاد باید با یکدیگر تعامل داشته باشند موجب هم افزایی و تلاش در جهت رفع مشکلات کشور میشود.
به هرحال برای مجلس ظرفیتهایی نظیر قانون گذاری و نظارت در قانون درنظر گرفته شده و پی ریزی تعامل میان دو طرف نیز باید براساس همین ظرفیتها باشد نه کمتر و نه بیشتر!
اردشیر نوریان در سرمقاله امروز روزنامه اعتماد با عنوان اعتراضات آبان و حق مردم نوشت: وزیر کشور با حضور در صداوسیمای جمهوری اسلامی پس از گذشت حدود ۶ ماه از اعتراضات آبان ماه، نه به صورت تمام و کمال، بلکه بخشی از آمار جانباختگان این اعتراضات را اعلام کرد که بر خود لازم میدانم نکاتی را چند درباره این اعتراضات، نوع برخورد مسوولان با مردم و البته تاثیر آن بر آینده حاکمیت بیان کنم.
نکته اول آن است که تمام مسئولان خرد و کلان جمهوری اسلامی، نه در شعار بلکه تمام و کمال باید باور داشته باشند که این نظام، نظامی مردمسالار است و این اعتماد مردم به نظام است که اصلیترین پشتوانه جمهوری اسلامی محسوب میشود. مردم هر جا که در صحنه حاضر شدند و به حمایت از نظام پرداختند، جمهوری اسلامی موفق بود و توانست برابر انواع تهدیدها مقاومت کند؛ پس لازم است یکایک مسوولان هنگام اتخاذ تصمیم به این مقوله توجه کافی داشته باشند.
نکته دوم به آموزههای دینی ما بازمیگردد. دین اسلام همواره به انسان و حقوق انسان تاکید بسیار کرده و از این رو ما در نظامی اسلامی موظفیم حقوق شهروندی و کرامت انسانی افراد را تمام و کمال و بدون هر گونه تعرضی رعایت کنیم. مسوولان باید بدانند که در اخلاق و رفتار و تصمیمگیریهای خود، نه حق دارند و نه میتوانند به مردم ظلم کرده و به حقوق آنان تجاوز کنند، بهویژه اخلاق و رفتاری که نشات گرفته از تبعیض و بیعدالتی باشد. اگر چنین تفکری میان مسوولان وجود داشته باشد، آنان خود را موظف به پاسخگویی میدانند؛ چرا که به خوبی پذیرفتهاند مشروعیت حاکمیت به مردم بستگی دارد و بنابراین کسی حق تعدی به حق و حقوق آنان را نخواهند داشت. نکته سوم آن است که مسوولان باید بدانند هرگاه تصمیمی اتخاذ کردند و اقدامی انجام دادند که منجر به کاهش اعتماد عمومی به نظام حکمرانی شد، بدون حرف پس و پیش، آن اقدام و تصمیم محکوم به شکست است؛ بنابراین فقط و فقط باید در مسیری حرکت کنند که موجب تقویت پیوندها و پلهای ارتباطی میان مردم و حاکمیت میشود، نه اینکه تصمیم بگیرند و حکمی دهند که نهتنها در این مسیر نباشد، بلکه به طور تمام و کمال موجبات بروز چالشهای جدی در روابط میان دولت و ملت شود. با این حال ممکن است در پارهای از موارد وضعیتی ایجاد شود که نه مطلوب و خواست حکمرانان است و نه مردم و این چهارمین نکته است. در چنین شرایطی به طور تمام و کمال نمیتوان حکومت را مقصر دانست، همان طور که نمیتوان مردم و معترضان را مقصر دانست. مانند آنچه در جریان اعتراضات دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ رخ داد.
اتفاقات رخ داده و شرایط ایجاد شده مطلوب هیچ فرد و گروهی نبود ولی حکمرانان باید بدانند که در چنین شرایطی وظیفه دارند که امکانات و شرایط لازم برای بروز نارضایتی عمومی را فراهم کنند ولی متاسفانه در پارهای از موارد نهادها به جای عمل به این مهم در مسیری حرکت میکنند که به خودی خود به این نارضایتیها دامن میزند و در نتیجه شرایطی ایجاد میشود که از آن بهعنوان شرایط امنیتی یاد میشود. شرایطی که در نتیجه آن حقوق عموم جامعه با خطراتی مواجه میشود. پنجمین نکته مربوط به زمانی که شرایط اصطلاحا امنیتی میشود. نهادها در چنین مواقعی موظفند با نهایت انصاف و عدل با مردم برخورد کرده و کرامت و حقوق آنان را تمام و کمال حفظ کنند و اگر جایی بر اثر عواملی متغیر شرایط به گونهای تغییر کرد که این اتفاق رخ نداد، اگر قصور و اشتباهی داشتهاند، باید از اشتباهات خود عذرخواهی کنند و اگر قصوری مرتکب نشدند، باید تکتک عومل و متغیرها را به صورت صریح و شفاف برای مردم تشریح کنند و اگر چنین نکردند و فضا و ذهن مردم را در هالهای از ابهام قرار دادند، بدانند که با دست خود فضایی ایجاد کردهاند برای گسترش شایعات که نتیجهاش چیزی نیست، جز بیاعتمادی هرچه بیشتر به دستگاه حاکمه و افزایش نارضایتی عمومی. صراحت و شجاعت و صداقت با مردم عاملی است که اگر تمام و کمال وجود داشته باشد، میتواند حتی ناراضیان را نیز با مسئولان همراه کند ولی اگر بموقع سخن نگویند و اقدام نکنند و شفافسازی نکنند، اعتماد عمومی از آنچه امروز شاهدش هستیم هم کمتر خواهد شد.
محمد درویش فعال محیط زیست طی یادداشتی که در شماره امروز روزنامه ایران منتشر شده نوشت: امسال یکی از سالهای کم نظیر از نظر میزان ریزشهای آسمانی در کشور ما بود. ما برای دومین ســـال پیاپی است که تقریباً در تمام کشـــــور بــــا دورهای که به اصطلاح به آن «ترسالی» میگویند روبهرو هستیم. میانگین ریزشهای آسمانی امسال بین ۴۰ تا ۷۰ درصد بیشتر از میانگین درازمدت ۵۱ ساله در اغلب مناطق کشور بود. بهترین وضعیت را ما در مرکز و شرق کشور داشتیم. دریاچه ارومیه هم برای سومین سال پیاپی دوره ترسالی را تجربه کرد. اینها همه اتفاقات خوبی است که به وقوع پیوست.
همچنین با تجربهای که همه کارشناسان حوزه منابع طبیعی و محیط زیست داشتند هشدار داده بودند که ما امسال با پدیده آتشسوزی رویشگاههای جنگلی و مرتعی روبهرو خواهیم بود. به خاطر اینکه پوششهای علفی یک ساله امسال در بهترین وضعیت خودشان خواهند بود و به مجرد گرم شدن هوا و بعد از اینکه پوششهای علفی از مرحله گلدهی و بذردهی عبور میکنند، خشک میشوند و آن وقت صحنه طبیعت ایران را میتوانند به یک انبار باروت تبدیل کنند که با یک جرقه یا پرتاب یک فیلتر سیگار و وقوع یک رعد و برق مشتعل شود. همانطور که ملاحظه کردیم این اتفاق از جنوب البرز شروع شد، جایی که هوا زودتر گرم شد. نخستین آتشسوزیها در گچساران در جنوب کهگیلویه و بویراحمد و دامنههای کوهستانی بوشهر در بیرمی اتفاق افتاد که مناطق بسیار گرمی است. بعد هم آتشسوزی در خوزستان، ایلام و خائیز در مرز بهبهان و دهدشت اتفاق افتاد.
ما همچنان با گرم شدن هوا رو به رو خواهیم بود که تمام عرصههای رویشگاه زاگرس در ۱۴استان کشور بههمراه رویشگاه ارسباران و هیرکانی در استانهای گیلان، مازندران و گلستان را متأسفانه درگیر آتش خواهد کرد. انتظار میرفت با توجه به این پیشبینیها امسال یگانهای مجهز از سازمان جنگلها، منابع طبیعی و آبخیزداری و سازمان محیط زیست مناطق حساس را رصد کرده با ستاد حوادث غیرمترقبه کشور و نیروهای مسلح هماهنگ میشدند تا در کمترین زمان ممکن میتوانستند این آتش را کنترل و خاموش کنند. اما باز هم طبق معمول غافلگیر شدیم. امسال حتی ممکن است رقم عرصههایی که در اثر آتشسوزی از دست میدهیم، از حدود ۴۵ تا ۵۰ هزار هکتار که هر ساله اتفاق میافتاد هم عبور کند. به طور متوسط حدود ۸ هزار هکتار از جنگلهای ایران هر سال میسوزد، ولی در سالهایی که با ترسالی روبهرو هستیم این رقم افزایش پیدا میکند. امسال کرونا اجازه نداد مردم در طبیعت حضور بیابند و این مسأله سبب شد تا کیفیت پوشش گیاهی بهتر و متراکمتر از هر سال باشد.
هنوز هم دیر نشده است. تازه در ابتدای فصل موسوم به آتشسوزی هستیم و این فصل تا اواخر آبانماه ادامه خواهد داشت. باید از ظرفیت تشکلهای مردمی استفاده کنیم. تجربهای که به تازگی در سردشت داشتیم و یگان مردمی حفاظت از جنگلهای سردشت را شکل دادیم. دولت باید از این تشکلها حمایت کند. باید برای مردم داوطلب تجهیزاتی مثل دمنده، آتشکوب، لباسهای ضدحریق، کفشها و دستکشهای مناسب تهیه کند و با آموزش، آنها را تبدیل به حامی جدی جنگلها کند. نیروهای مسلح در این شرایط باید تصمیم بگیرند که منتظر ارسال پول نباشند و قبل از ارسال اعتبار، اطفای حریق جنگل را در شمول وظایف امنیتی خود بدانند و داوطلبانه به سمت خاموش کردن آنها بروند. همچنین امیدوارم اجازه بدهند سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها یگانهای هوایی مختص اطفای حریق خودشان را داشته باشند. ما نیاز به «کانادایر» داریم. وسیله هوایی مخصوص که براحتی میتواند در این مواقع به کمک جنگلها بیاید. باید نگاههای امنیتی را به فعالیت تشکلهای مردم نهاد برداریم و اجازه بدهیم مردم با تجهیزاتی که به آنها داده میشود به صحنه بیایند و در کنار دولت قرار بگیرند تا انشاءالله آتش در کسری از ثانیه مهار شود.