به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه سیزدهم خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که صفحات نخست بیشتر روزنامه های امروز تیترها، یادداشتها و تصاویری را به مناسبت سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی در خود جای داده اند.
اما موضوعات روز مورد توجه روزنامههای امروز شامل موضوعاتی با عناوینی همچون گسترش اعتراضات ضدنژادپرستی در آمریکا در ششمین شب به بیش از هشتاد شهر، اعلام آمار کشته شدگان حوادث آبان ماه توسط ذوالنور و روایت صادقی از این آمار و کاهش ۳۴درصدی درآمد ایرانیان در دهه گذشته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان دغدغههای سیدحسن در ۴۸ سالگی و در آستانه سیویکمین سالگرد درگذشت رهبر فقید انقلاب در شماره امروز خود نوشت: دغدغه یادگار امام این روزها چیست؟ در آستانه ۱۴ و ۱۵ خرداد نگاهی داشتهایم به مواضع سالهای اخیر نوه امام خمینی اگرچه در مقایسه با سالهای پیش، در ماههای اخیر کمتر سخنرانی یا مصاحبهای از او منتشر شده است. بررسیها نشان میدهد که کلیدواژه «مردم» بیش از مقولات دیگر در گفتار حسن خمینی پررنگ است. به نظر میرسد که او خود را خواسته یا ناخواسته وامدار تفکر و راه بنیانگذار انقلاب میداند و سعی میکند آن بخش از تفکر امام را که به نظرش این روزها مغفول مانده است -در حالی که جزء اهداف اولیه و مهم انقلاب بوده- بیشتر طرح و تبیین کند. او در یک سخنرانی راه برونرفت از مشکلات موجود را احیا و تقویت بیشتر وحدت داخلی و همافزایی ملی دانسته و تأکید کرده است که در چنین شرایطی نه تحریم کارگر خواهد افتاد و نه تهدید.
یا در یک سخنرانی روایات گوناگون و مثالهای فراوانی را ذکر کرد که تأکید کند اصل باید مردم باشند و اتحاد حول آنان. مثلا در یک دیدار با رسانهها با بیان اینکه اعتماد به رسانه مصداق و کانال اعتماد به مردم است و اعتماد به رسانه و مردم منجر به تقویت اعتماد عمومی به حاکمیت خواهد شد، بر ضرورت امیدواری به آینده و گذر از مشکلات موجود تأکید کرد و گفت اگر امید وجود نداشته باشد هیچ کاری از دست کسی برنمیآید. سیدحسن خمینی همانجا اضافه کرد: همه ما باید این باور را درون خود نهادینه کنیم که ایران متعلق به همه ماست و هیچکدام از ما به تنهایی نمیتوانیم ادعا کنیم که این سرزمین از آن ماست.
یادگار امام در دیداری با برخی مسئولان با تأکید بر اینکه انقلاب یک تلاش همگانی است، افزود: انقلاب وقتی تحقق پیدا میکند که قاطبه مردم حضور داشته باشند. او یادآور شد: از روز اول انقلاب هرجا مردم بودند، همه مشکلات حل شده است. در کورهراهها و مشکلترین مشکلات وقتی یک انتخابات باشکوه برگزار شده مانند یک سیلاب مطهر هر ناپاکی را برداشته است. ممکن بود ظاهرا به ذائقه برخی افراد خوش نیاید ولی توده جامعه و اراده جامع ملی میتواند همه مشکلات را بردارد.
یادگار امام با تأکید بر اینکه زیربنای یک جامعه احساس رضایت مردم است، گفته است: باید قواعد رفتار انسانها و علل سقوط و ثبوت را به دست بیاوریم تا در زندگی رعایت کنیم؛ والا هیچ تضمینی وجود ندارد که ما بمانیم و دیگران بروند. اگر قواعد را رعایت نکنید، عرصه را از شما میگیرند.
حسن خمینی در مراسم دیگری با اشاره به اینکه اجتماع بشری براساس وفاق شکل گرفته است، گفته بود: پارهپارهکردن مداوم جامعه، پخش مکرر کینه، انتشار مرتب نفاق، اینکه افراد در جامعه مجبور شوند شخصیت دوگانه داشته باشند و اینکه تکتک ما از صداقت دور شویم از نشانههای بداقبالی دولتهاست. اگر دیدیم اصول ما از دست رفته و به فروعات میچسبیم زنگ خطری است که این جامعه دچار مشکل شده است.
سیدحسن خمینی ادامه داد: در زبان ائمه (علیهم السلام)، «ظلم» به عنوان مشکل اصلی جوامع مطرح شده است. «احساس رضایت مردم»، از اصول جامعه است. مردم به هر ترتیبی باید احساس رضایت کنند و تحمیل جایی در جامعه نداشته باشد. همانگونه که قرآن خطاب به پیامبر (ص) با آن شأن و منزلت میفرماید «اگر تندخو بودی مردم از اطراف تو پراکنده میشدند».
یادگار امام در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه «کنارزدن یأس از جامعه» یکی از وظایف اصلی ما در ۴۰ سالگی انقلاب است، اظهار کرد: امروز یأس بهشدت در فضای عمومی جامعه توسط همه پمپاژ میشود. البته در اینکه نقاط ضعفی وجود دارد تردیدی نیست، ولی نقاط قوت نیز باید بیان شود.
به اعتقاد حسن خمینی یکی از شروط اصلی وجود امید، این است که مردم احساس کنند اگر باید تغییری دهند، توانایی چنین کاری را دارند؛ اینکه جلوی تغییراتی که به هر علتی خواسته جامعه است -ولو من نمیپسندم- گرفته شده و مقابل آن تغییرات، با روشی آمرانه ایستادگی شود، نتیجهای دربر ندارد.
حسن خمینی از تغییر رابطه حاکم و مردم با پیدایش انقلاب گفته و اشاره کرده است که پیدایش «خطابات قانونیه» امام تغییر یک گفتمان بزرگ درونفقهی است که تا امروز هم مغفول مانده است. او گفته است: تبدیل رابطه حکومت با مردم از «مولا و عبد» به «قانون و شهروند»، تغییر گفتمان است. اگر دین وارد عرصه حکومت شده که وجه ممیزه ماست، پشتوانهای تحت عنوان خطابات قانونیه دارد که امام در مباحث اصول فقه مطرح میکنند. در چارچوب این مباحث امام، رابطه دین و مردم، از موالی و عبید باید به رابطه شهروند و قانونگذار تغییر کند.
جلال خوشچهره طی در بخشی از سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان ترامپ در برزخ نوشت: اوضاع به کام «دونالد ترامپ» نیست. ماه نوامبر به سرعت نزدیک میشود و ترامپ برای رقابت انتخاباتی هر روز با شرایط سختتری دست و پنجه نرم میکند. اعتراضات مدنی رنگینپوستان درپی قتل «جورج فلوید» تنها بخشی از کوه مشکلاتی است که عبور ترامپ را از معرکه انتخابات پیش رو سختتر از چالش مقابله با پیامدهای کرونا بر پیکر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه آمریکا کرده است. آیا ترامپ تجربه یکدورهای شدن ریاست جمهوری را پس از جرج بوش پدر تجربه خواهد کرد؟
شواهد در داخل و خارج ایالات متحده این گمان را تقویت میکند که ترامپ به زودی باید از کاخ سفید خداحافظی کند، اما این تنها یک پیشبینی است. ممکن است شواهد آدرس اشتباه دهند. مثلی است معروف که سیب هزار بار میچرخد تا به زمین افتد. تا نوامبر هنوز راه بسیار است و زمان، آبستن رخدادهای غیر منتظره. آنچه نباید در تحلیل اوضاع ملتهب کنونی ایالات متحده و تاثیر آن بر انتخابات ریاست جمهوری و کنگره در نوامبر آینده ناظران را دچار خطای تحلیل کند، ناآشنایی با مختصات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مردم آمریکا در بزنگاه انتخابات است.
جامعه آمریکا دو قطبی است. مشارکت کنندگان در انتخابات یا هوادار حزب دموکرات هستند و یا جمهوریخواه. برخلاف جامعه ایرانی که دو قطبی اصلاحطلب و اصولگرا در هرم قدرت خلاصه شده و اکثریت مردم برحسب انگیزهها و دریافت خود به این و یا آن جناح رای میدهند و یا به هیچکدام، رایدهندگان آمریکایی، اما به شکل سنتی یا جمهوریخواه هستند و یا دموکرات. درواقع، مواضع و یا رویکرد بخش بزرگ رایدهندگان آمریکایی به ندرت دچار تغییر یا اعوجاج میشود. سرنوشت نهایی انتخابات در بزنگاههای سخت نیز از سوی بخش خاکستری جمعیت رایدهنده تعیین میشود. تردید نیست که ۳۸ درصد رایدهندگان به ترامپ آری خواهند گفت. آنچه میتواند از این شمار بکاهد و بخش حدود ۱۵ درصدی آرای خاکستری را به نفع رقیب ترامپ تغییر دهد، ابتکارهای ترامپ برای برونرفت از تهدید پیامدهای کروناست. این تهدید شمار بیکاران این کشور را تا ۴۲ میلیون نفر میتواند افزایش دهد. چنین وضعی از سال ۱۹۲۸ تاکنون بیسابقه و برای مردم آمریکا تحملناپذیر است. علاوه بر این، دولت ترامپ هم در داخل و هم خارج با مشکلاتی روبهرو است که در دوران رئیسان جمهوری سلف او کمتر تجربه شده است. درواقع مشکلات جاری دست پخت سیاستهای متکبرانه و ناکامی در رویکرد «اراده مبتنی بر قدرت» است که حتی متحدان نزدیک واشنگتن را از جمله اسرائیل، عربستانسعودی، امارات عربی متحده در خاورمیانه از یکسو و نیز دولتهای اروپایی، آسیایی و نیز روسیه دچار سرخوردگی و یا دوری از سیاستهای واشنگتن کرده است.
اکنون تنها نقطه امید ترامپ در انتخابات آینده همقسم شدن گروههای طرفدار او، محافظهکاران و جمهوریخواهان ناامید در ایالات متحده است. رایدهندگان آمریکایی یا هوادار دموکراتها هستند و یا حزب جمهوری. ترامپ تنها درصورت حفظ هوادارانش در جامعه دوقطبی آمریکا خواهد توانست نتیجه انتخابات نوامبر را به نفع خود رقم بزند. در غیر این صورت همه شواهد حکایت از احتمال تکرار یکدورهای شدن ریاست جمهوری ترامپ پس از بوش پدر دارد.
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان امام خمینی و حکمرانی علوی نوشت: از مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام، مطلبی در «غررالحکم» نقل شده که آن حضرت فرمودهاند علت گرفتار شدن نظامهای حکومتی به سستی و فروپاشی چهار چیز است؛ زیرپا گذاشتن اصول، چسبیدن به امور فرعی و حاشیهای، به صدر نشاندن افراد کوچک و به حاشیه راندن افراد کاردان «یسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ، تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ َتقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ.»
این فرمایش امیرالمومنین، یک منشور کاربردی برای حکمرانی سالم و جاودانه است. سیره امام خمینی نشان میدهد ایشان دقیقاً به این منشور عمل میکردند بطوری که هرگز اصول را فدای فروع نکردند و هیچگاه حاضر نشدند به حاشیه رانده شدن افراد کاردان و بزرگ را بپذیرند. از بزرگان انقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شنیدم که نظر این بود که اولین رئیس قوه قضائیه آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی که از مراجع تقلید بود، باشد و دادستانی کل کشور را نیز آیتالله منتظری برعهده بگیرد. هرچند چنین خواستهای عملاً قابل تحقق نبود، ولی نشاندهنده نگاه کلان به مسائل حکومتی بود. درنهایت نیز امام خمینی اولین احکام ریاست قوه قضائیه و دادستانی کل کشور را به آیتالله بهشتی و آیتالله موسوی اردبیلی دادند که هردوی آن بزرگان مرجع بالقوه بودند و اگر آیتالله بهشتی در هفتم تیر ۱۳۶۰ به شهادت نرسیده بود، مثل آیتالله موسوی اردبیلی به مرجعیت میرسید.
در انتصاب امام جمعه تهران و ائمه جمعه مراکز استانها و نمایندگان خود در امور مختلف نیز امام خمینی با همین نگاه کلان عمل کردند و در مواجهه با مسائل کشور نیز توجه به اصول را محور کار خود قرار دادند و هرگز اسیر حاشیهپردازیها نشدند و دیگران را نیز از پرداختن به مسائل فرعی برحذر میداشتند. تا زمانی که جنگ تحمیلی ادامه داشت، دفاع مقدس را امام بر هر امر دیگری مقدم میدانستند و در تزاحمهائی که پیش میآمد، حق مردم را و در میان مردم نیز حق اقشار ضعیف را بر دیگران مقدم میداشتند.
این ویژگیهای رفتاری را امام در صدور حکم و توصیه کردنها و رهنمود دادنها محدود نمیکردند، بلکه با گماشتن افراد مورد اعتماد به عنوان «عیون» خود، چگونگی عملکردها را نظارت میکردند و مانع پیدایش انحراف میشدند. جالب است که این روش نظارتی دقیق، موثر و جامع و مانع، هزینهای هم دربر نداشت و بسیار هم کارساز بود.
در بخش مربوط به حمایت از اقشار ضعیف و رعایت حق مردم، شخصاً از نخستوزیر دوران دفاع مقدس شنیدم که گفت امام حتی اجازه یک ریال افزایش قیمت نان را به دولت ندادند. سفارشهای موکد و حمایتهای عملی امام خمینی از مردم، نمونههای فراوانی دارند که برشمردن آنها در این مقاله میسر نیست. روش حکمرانی امام خمینی دقیقاً بر حکمرانی علوی منطبق بود و راز موفقیت امام را نیز باید در همین نکته جستجو کرد.
برای آنکه ارزیابی واقعبینانهای از وضعیت امروزمان در بخش حکمرانی داشته باشیم باید میزان پایبندیمان به فرمایش امیرالمومنین علیهالسلام درباره حکمرانی صحیح را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر بخواهیم صادقانه در عملکرد خود بنگریم باید اعتراف کنیم که از دوران دولتهای نهم و دهم، به توصیه امیرالمومنین در زمینه بکار گماردن افراد کاردان و اولویت دادن اصول بر فروع پایبندی نشان ندادیم. از همان زمان، دروغ در کشور نهادینه شد، اختلاس و مفاسد اقتصادی به لایههای مختلف اجتماعی حکومتی راه پیدا کرد، اختلاف طبقاتی تشدید شد و از همه بدتر اینکه جرات و جسارت برای عبور از خط قرمزهای اخلاقی، قانونی و شکستن حرمتها به یک راه و رسم مقبول تبدیل شد. اینها آژیرهای خطر برای حکمرانی هستند، همان چیزی که امام خمینی همواره درباره آن هشدار میداد.
در کنار این ضعفهای انکارناپذیر، ما قوتهای زیادی هم داریم که باید از آنها حفاظت کنیم و مطمئن باشیم که با تصحیح اشتباهات و بازگشت به روش حکمرانی علوی میتوانیم نظام جمهوری اسلامی را در مسیری که امام خمینی ترسیم کرده است به پیش ببریم. همزمان با سالگرد رحلت بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، اگر مسئولان نظام عزم خود را برای بازگشت به حکمرانی علوی جزم کنند پایداری این نظام مردمی تضمین خواهد شد.