به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه نوزدهم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که اعتراف رئیس جمهور روحانی به عقب ماندگی در بخش مسکن، رد اعتبارنامه تاجگردون در مجلس یازدهم، حواشی سند همکاری ایران و چین و احتمال بازگشت محدودیتهای کرونایی به تهران و تعدادی از استانها با تیترها و عناوین مختلف در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمدجواد اخوان در بخشی از یادداشتی با عنوان مراقب ابرتورم باشید! در شماره امروز روزنامه جوان نوشت: هرچند سوق دادن سیل نقدینگی به بازار سرمایه تا حد زیادی از جذابیت بازارهای کاذب طلا و ارز میکاهد، اما در خصوص آن چند ملاحظه جدی وجود دارد؛ نخست آنکه نباید شاهد مسابقه باطلی میان بازار سرمایه و بازارهای کاذب طلا و ارز باشیم، چراکه عملاً شاهد تلاش هر یک از بازارها برای جبران عقبماندگی از یکدیگر خواهیم شد و عملاً نقض غرض شده است. علاوه بر آن، این مسابقه باطل اگر به سایر بازارهای کشور همچون مسکن و حتی کالاهای ضروری کشیده شود، عملاً شاهد بروز یک «ابرتورم بی سابقه» خواهیم بود.
ملاحظه دیگر آن است که بازار سرمایه برای «دارندگان سرمایه» میتواند جذاب باشد و برای دهکهای محرومتر جامعه که فاقد هرگونه پسانداز هستند، راه حل تلقی نمیشود. خانوارهای مستضعف و محروم در بازی رشد نجومی بورس تنها آثار تورمی دهشتناک آن را بر سر سفرههای خود لمس خواهند کرد و خدای ناکرده شاهد موج سنگین تهدید امنیت غذایی اقشاری از جامعه خواهیم بود. به نظر میرسد لازم است حداقل برای سه دهک جامعه تدابیر ویژهای برای کاهش آثار تورم انتظاری پیش رو در نظر گرفته شود.
ملاحظه مقتضی دیگر این است که هرچند هدایت نقدینگی به بازار سرمایه به مراتب از هجوم آن به بازار سوداگری ارز و طلا بهتر است، اما این اتفاق لزوماً ایدئال نیست. حالت مطلوب برای نقدینگی، «مولّد شدن» آن در بخشهای مولد اقتصاد و بازار سرمایه است. در واقع زمانی میتوان با آسودگی از منافع رشد نجومی بازار سرمایه سخن گفت که این ورود نقدینگی جدید به افزایش سرمایه مورد نیاز بخش تولید انجامیده و تولید را سودآور و جذابتر برای پذیرش سرمایه نماید.
آخرین ملاحظهای که در این مجال باید بدان اشاره کرد آن است که در کنار هدایت نقدینگی، باید برای مدیریت رشد نقدینگی نیز برنامه داشت. برخی کارشناسان اقتصادی در این روزها از احتمال تولید بدون پشتوانه شبه پول و تبدیل آن به پول پرقدرت برای جبران کسری بودجه دولت اظهار نگرانی کردهاند که هنوز نمیتوان در مورد صحت یا عدم صحت آن قضاوت کرد. اما واضح است که بخشی از آنچه در این سالها بر سر اقتصاد ملی آمده است، ناشی از سیل ویرانگر رشد نقدینگی بوده که با هیچ توجیهی (حتی جبران کسری بودجه و افزایش هزینههای ناشی از کرونا) نمیتوان به آن دامن زد که به نظر میرسد نهادهای نظارتی و به ویژه مجلس شورای اسلامی باید به این موضوع مهم ورود پیدا کنند.
نصرتالله تاجیک دیپلمات پیشین طی یادداشتی با عنوان آفات خیابانی کردن دیپلماسی در شماره امروز ایران نوشت: در عرصه جهانی وقتی از قدرت نظامهای ســـــیاسی صــــحبت میشود بیش از هر چیز، این قدرت معطوف به دو حوزه در ساختارهای این نـــظامهــاســــت؛ حوزه نظامی و حوزه دیپلماســــی. در واقع حتی وقتی از مؤلفههای مختلف قدرت مانند قدرت اقتصادی و قدرت فرهنگی نیز یاد میکنیم نباید از یاد ببریم که بدون داشتن نیروی نظامی و دیپلماتیک قوی، امکان نفوذ بخشیدن و اعمال این بخشهای قدرت نیز کاهش پیدا میکند. در این بین سیاست خارجی در واقع محل بروز و عملیاتی شدن تمام توافقات داخلی یک نظام سیاسی در عرصه بینالمللی است ... .
یعنی جایی که تمامیت محتوای استراتژیک و تاکتیکی یک نظام سیاسی در نسبت با دیگر بازیگران عرصه بینالمللی به اجرا در میآید؛ بنابراین بسیار طبیعی است که بازیگران ریز و درشت جهان برای نگاه به هر کشوری پیش از هر چیز متوجه دستگاه سیاست خارجی آن باشند و از همین رو شأنیت این دستگاه و نهاد بیش و پیش از هر عامل دیگری میتواند زاویه و جنس نگاه به جایگاه، موقعیت و قدرت کشورها و دولتها را بسازد. همه اینها به این معنا است که رفتار و برخورد با دستگاه دیپلماسی در هر کشوری ظرافت و دقتی را میطلبد که متفاوت از دستگاههای دیگر در همان نظام سیاسی است.
با این مقدمه باید به یک اصل حیاتی در تمام نظامهای سیاسی اشاره کرد و آن هم اینکه «عرصه دیپلماسی محل جدالهای حزبی و جناحی داخلی نیست.» مع الاسف این اصل خصوصاً در سالهای اخیر به کرات در کشور ما مورد تعرض قرار گرفته و حتی در مقاطعی اهداف و برنامههای دیپلماتیک ما وجهالمصالحه یا گروگان دعواهای داخلی شده است. اتفاقی که دو حاصل را در پی دارد؛ از یک سو چنین وضعیتی تمرکز دستگاه دیپلماسی را برای پیگیری وظایف و طراحی دقیقتر برنامههایش از بین میبرد و از سوی دیگر تصویر و جایگاه دستگاه دیپلماسی کشور را در نگاه رقبا و بازیگران بینالمللی مخدوش میکند. به عبارتی حمله داخلی به دستگاه دیپلماسی و ایراد تهمت و توهین به آن نه تنها به معنای پائین کشیدن یکی از مهمترین سمبلهای اقتدار و اتحاد کشور در چشم ناظران بیرونی است بلکه مجوزی برای تعرض به آن نیز در حوزههای دیگر محسوب میشود.
بر همین اساس است که حتی در آزادترین کشورهای جهان نیز حداقل سیاستمداران و مقامات رسمی فارغ از تفاوت نظرهایی که دارند سعی میکنند تا در نوع طرح انتقادات در قبال دستگاه دیپلماسی ملی خود با دقت خاصی عمل کنند. برای فضای داخلی ایران نیز هیچ شکی وجود ندارد که طرح انتقادات و بیان نقطه نظرات مختلف درباره تلاشهای دیپلماتیک و عملکرد دستگاه وزارت خارجه حقی است که نه فقط برای سیاسیون و نمایندگان مجلس، بلکه برای تک تک شهروندان وجود دارد و باید از آن حفاظت شود. اما در کنار این حق مسأله حفظ حریم و جایگاه دستگاه دیپلماسی نیز اهمیت دارد. حرمتی که به نظر میرسد در جلسه اخیر مجلس با آقای ظریف رعایت نشد. اما مسأله این است که رفتارهای صورت گرفته در آن روز فارغ از بحث تعرض به جایگاه وزارت خارجه، با شأن و شخصیت مجلس به عنوان نهاد نمایندگی ملت نیز همخوانی نداشت و از این نظر نیز باعث تأسف دو چندان بود. اگر خیابانی کردن هر نوع انتقاد و مسألهای در کشور محل ایراد نباشد، این موضوع از دو جهت برای سیاست خارجی محل عیب است؛ اول به لحاظ جوانب مختلف تخصصی، فنی و پیچیده موضوعات مختلف سیاست خارجی و دوم از حیث محرمانگی موجود در خیلی از مسائل. جدای از اینها باید متذکر شد که حوزه سیاست خارجی به عنوان سمبل قدرت سیاسی یک کشور بیش از همه حوزههای دیگر نیازمند تقویت عنصر وفاق ملی است. آن هم در شرایطی که معادلات شکل گرفته در منطقه ما با تلاش برخی بازیگران فرامنطقهای از حالت یک «جنگ سیاسی» در حال تغییر فاز به یک «جنگ امنیتی» است و در این وضعیت تضعیف یا تخریب دستگاه دیپلماسی نتیجهای جز کاهش قدرت ابتکار عمل در پی نخواهد داشت.
غلامعلی رجایی فعال سیاسی اصلاحطلب در سرمقاله امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان استراتژی تضعیف و تخریب دولت نوشت: مجلس خیلی زود شروع به مخالفت با دولت کرد و مشت خود را زودتر از آنچه انتظار میرفت، باز نمود که چه برنامههایی دارد. قاعدتا عقبه اصولگرایی مجلس و کسانی که لیست بسته و حمایت کردند باید پاسخگوی عملکرد چنین افرادی که با عنوان نمایندگی به مجلس فرستادند باشند. هرکسی مذاکرات مجلس و برخورد نمایندگان با آقای ظریف را ببیند و بشنود تردیدی نخواهد کرد که این مجلس در تشخیص مساله دچار اشتباه شده است. معمولا وزرای امور خارجه پیش از دولت با مقام معظم رهبری هماهنگ هستند. رئیس دولت اصلاحات میگفت که وقتی وزیر از سفر خارجی میآمد به وی میگفتم اول به دفتر مقام معظم رهبری رفته و به ایشان گزارش کار دهید و سپس نزد من بیاید. از زمان امام (ره) نیز معمولا وزرای خارجه با نظر امام و مقام معظم رهبری تعیین میشده است. حال اینگونه برخورد مجلس که آقای ظریف را عصبانی کردند و همین امر موجب شد تا آقای ظریف از خود دفاع کند خلاف منافع ملی بود. مجلس صرفا بهخاطر این نوع برخورد با وزیر امور خارجه نمره منفی میگیرد.
اینها حق سوال و مواخذه دارند، اما نه به این سرعت که وزیری که به مجلس رفته تا توضیح دهد اینگونه مورد مواخذه قرار گیرد. ظریف در چه چیز دروغ گفته است؟ بهتر بود نمایندگان به جای داد و هوار کشیدن میگفتند که ظریف چه دروغی گفته و آنها را برمیشمردند. اینکه وزیر امور خارجه بخواهد برای اثبات حقانیت خود از جلسات خود با شهید سردار سلیمانی بگوید ریسک بزرگی بود که لازم نبود این مسائل حتی در مجلس عنوان شود. مجلس هزینه کشور را در اتفاق اخیر بالا برد. فرمولی وجود دارد که میگوید کشور در حوزههای مختلف گران اداره میشود و بابت این قطع ارتباط سیاسی هزینههای زیادی میدهیم. مثل حرکت نابخردانهای که با عربستان شد و هنوز هزینهاش را میدهیم. درست مثل اینکه یک وام ۱۰۰ میلیونی گرفته باشیم و در عوض ۲۰۰ میلیارد اقساط پس دهیم. این مجلس هزینههای اداره کشور را بالا برده و بهنظر میرسد کسانی که به این نمایندگان رای دادند بهزودی آثار ندامت و پشیمانی را در خود خواهند دید. این نگرانی میرود که این انتخاب نادرست در حجم مراجعه و مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای ۱۴۰۰ نیز تاثیر بگذارد. از طرف دیگر در مورد مواجهه مجلس با دولت بهخصوص رئیسجمهور آقای روحانی روزهای سختی را در این فرصت باقیمانده از دولت خود با این مجلس خواهد داشت. آقای روحانی شخصیتی است که ممکن است او را در مجلس عصبانی کنند؛ لذا وی باید پختگی خود را داشته باشد و شرایط را مدیریت کند. استراتژی دولت در قبال مجلس باید توام با صبر و متانت باشد. چراکه در حال حاضر مصلحت ملی این است که چهره یکدیگر را نخراشیم و اگر هم یک طرف به این امر مبادرت ورزید، طرف مقابل باید بردباری و صبوری از خود به خرج دهد. رئیسجمهور و مردانش باید در رفتن به مجلس صبوری به خرج دهند و این مدت باقیمانده را هرچند مظلومانه، اما با سرفرازی ادامه دهند. هر چند که استراتژی مجلس نیز این است که دولت را ضعیف کرده و مورد تخریب مداوم قرار دهد.