به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه چهاردهم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که حادثه آتش سوزی در نطنز، واکنشها به آن و محرمانه بودن جزییات آن تا اطلاع ثانوی از یک سو و مطرح شدن خبر احتمال بازگشت حاج احمد متوسلیان پس از ۳۸ سال به وطن با تیترهای مختلفی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
انتشار جزییاتی از قرارداد همکاری بین ایران و چین در روزنامه خراسان، ماندگاری پوتین در قدرت پس از همه پرسی قانون اساسی روسیه و اخطارهای بی اثر ناامنی ساختمانها از دیگر عناوینی است که در روزنامههای امروز مورد توجه قرار گرفته است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
فریدون مجلسی در سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد با عنوان ایران و ترامپ در دور دوم نوشت: جان بولتون مشاور سابق امنیت رئیس جمهور آمریکا اخیراً مدعی شده است که اگر ترامپ در انتخابات آتی آمریکا بار دیگر پیروز شود در دور دوم ریاست جمهوری رفتار ملایمی را با ایران در پیش خواهد گرفت تا بتواند به توافق دست یابد. این ادعا درحالی است که ترامپ پیش از این گفته بود در دور دوم برای مذاکره با ایران سختگیریهای بیشتری را در پیش خواهد گرفت. به نظر میرسد آنچه بولتون گفته در واقع به قصد کاهش محبوبیت ترامپ در میان تندروهای آمریکاست و چندان منطبق با واقعیات نیست. از آنجایی که بولتون در یک نبرد شخصی با ترامپ قرار گرفته است تلاش میکند در ابعاد مختلفی رئیس جمهور آمریکا را تضعیف کند. این رفتار مشاور سابق امنیت ملی آمریکا ریشه در ناکامی او برای رسیدن به یک آرزو یعنی حمله آمریکا به ایران دانست چرا که ترامپ نیز حاضر به انجام اینکار با وجود مشاورههای زیاد بولتون نشد و در حال حاضر بولتون به دنبال انتقام از رئیس جمهور ایالات متحده است. به ویژه اینکه با سن و سالی که بولتون دارد او عملا به لحاظ سیاسی به خط پایان رسیده است و حالا به دنبال استفاده از موقعیت فروش بالا و شهرت کتابش برای ضربه زدن به ترامپ است.
از سوی دیگر آنچه از دونالد ترامپ دیدهایم نشان میدهد او اگر در دور دوم نیز پیروز انتخابات شود، رفتار ملایمی نخواهد داشت و چه بسا همانطور که خودش گفته سیاست فشار حداکثری را بیشتر کند. اگرچه در شرایط کنونی به دلیل تلاش برای پیروزی در انتخابات ملاحظاتی بر سر راه او وجود دارد، در همین دور اول نیز ترامپ براساس وعدههای اولیه خود از هیچ کوششی جهت فشار بر ایران دریغ نکرده است. از جمله به تازگی نیز دادستانهای آمریکا به دنبال گرفتن حکم دادگاه علیه سوخترسانی ایران به ونزوئلا هستند که در واقع تلاش جدیدی در مسیر فشار بر ایران است. با وجود اینکه تجارت تهران و کاراکاس در آبهای بینالمللی است، اما دولت ترامپ به دنبال حکم قضایی در دادگاه آمریکا علیه این تجارت است؛ بنابراین به نظر میرسد حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید تا سال ۲۰۲۴ را باید در چشماندازی دید که روابط ایران و ایالات متحده در آن پر تنشتر از چهار سال اخیر خواهد بود.
روزنامه خراسان در بخشی از گزارش امروز خود با عنوان جزئیاتی از سند 25 ساله ایران و چین نوشت: بر اساس اطلاعات موثق این سند با عنوان رسمی «برنامه همکاریهای جامع ایران و چین» ثبت شده و حوزههای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی، کشاورزی، اقتصادی، علمی، جهانگردی، نفت و انرژی، زیرساختهای مخابراتی و فناوری ارتباطات، تجارت، بهداشت و سلامت و ... را شامل میشود. در برخی از بندها صحبت از تسهیل سرمایه گذاری و فاینانس است و برخی از بندها از حمایتهای متقابل سیاسی در مجامع بین المللی میگوید. در حوزه نظامی و دفاعی موضوعاتی همچون آموزش، انتقال فناوریهای دفاعی، مبارزه با تروریسم و رزمایش مشترک آمده است. از نکات بسیار مهم این سند میتوان به توافق بر سر تجارت با ارزهای ملی یاد کرد. همچنین در این سند بارها به طرح بزرگ چین به نام «یک کمربند- یک راه» (طرحی بر بستر مسیر جاده ابریشم) اشاره شده و این که ایران میتواند ضمن مشارکت فعال در این طرح جهانی، از فواید اقتصادی و صندوق اعطای وام این طرح نیز بهرهمند شود. بر اساس این مدارک چین وارد کننده ثابت نفت از ایران خواهد بود و ایران نیز باید نگرانیهای چین برای بازگشت سرمایه گذاری خود را برطرف کند. ارتقای همکاریهای بانکی، مالی و بیمهای و گشایش شعبات بانکهای ایران و تاسیس بانک مشترک ایران و چین به ویژه ایجاد پیام رسان ملی میان دو کشور به جای سوییفت نیز مطرح شده است.
کمک به ساخت خط آهن در نقاط مختلف کشور، افزایش صادرات فراوردههای نفتی به چین، کمک و سرمایه گذاری در حوزه زیرساختهای انرژی فسیلی، سرمایه گذاری در تقویت کریدورهای راهبردی که از ایران میگذرند، سرمایه گذاری برای توسعه تولید و صادرات انرژی از ایران به کشورهای منطقه، مشارکت در توسعه همه جانبه سواحل مکران، کمک به ایران برای ایجاد نسل ۵ اینترنت و تقویت شبکه ملی اطلاعات، سرمایه گذاری برای تولید انرژیهای پاک در مناطق کویری ایران، کمک به توسعه صنعت صلح آمیزهستهای کشورمان و سرمایه گذاری در تامین واگن مترو و ساخت خطوط مترو در شهرهای بزرگ و شهرهای جدید ایران از جمله بخشهای مهم سند است.
از نکات بحث برانگیز درباره سند، شایعه واگذاری ۵ ساله جزیره کیش به چین است در حالی که در این متن راهبردی هیچ اشاره ای به کیش نشده و تنها در یک بند آمده «سرمایه گذاری و توسعه جزایر منتخب در حوزه گردشگری، صنایع پتروشیمی، شیلات و... توسط چین» که البته این جزایر نیز از سوی ایران و با توجه به مصالح و نیازهای ما انتخاب و معرفی خواهند شد.
هر چند در عالم سیاست، منافع تعیین کننده خط مشیهای طرفین است و نباید به قولهای شفاهی یا مواضع لفظی دلخوش بود اما در مجموع آن چیزی که امروز به عنوان " برنامه همکاریهای جامع ایران و چین " در دست تدوین و نهایی شدن است اگرچه با تغییرات کوچکی نیز همراه خواهد بود، اما میتواند یک نقشه راه روشن و یک ریل گذاری اصولی را برای روابط دو کشور مهم در دنیای آینده ترسیم کند. جایی که چین به عنوان قدرت اول اقتصادی دنیا در آینده نزدیک نمیتواند برای هر گونه برنامه جهانی، ایران را به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه غرب آسیا نادیده بگیرد بلکه دو طرف میتوانند با روابطی مکمل و مستقل از قدرتهای سنتی و سلطه گرغربی ضمن تامین منافع خود و منافع مشترک، در برابر فشارهای کشورهای سلطه گر نیز محکمتر از قبل ایستادگی کنند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان ملاحظاتی درباره واقعه نطنز نوشت: واقعهای که شب پنجشنبه در مجتمع اتمی نطنز رخ داد، در کنار ملاحظاتی که به آن مربوط میشوند، این تذکر جدی را به مسئولین مربوطه میدهد که باید در حفاظت از مراکز حساس کشور جدیت بیشتری داشته باشند.
قبل از آنکه درباره جدیت در حفاظت توضیح بدهیم، لازم است به ملاحظات مورد اشاره بپردازیم. اولین ملاحظه اینست که بعد از وقوع حادثه در نیمهشب، یک خبر توسط مخالفان نظام جمهوری اسلامی منتشر شد که در آن ادعا شده این حادثه را آنها به وجود آوردهاند و هدفشان براندازی نظام با این قبیل اقدامات است. چنین ادعاهائی تازگی ندارد و همواره در طول چهار دهه گذشته شاهد ادعاهای اینچنینی بودهایم. طبعاً دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی پیگیر موضوع هستند بهویژه آنکه رسانههای بیگانه ازجمله بیبیسی نیز همین ادعا را بازتاب دادهاند و برای آن حساب باز کردهاند.
ملاحظه دوم، ادعای رژیم صهیونیستی است که به نوعی وانمود کرد وقایع هفته گذشته در پارچین و نطنز را شکل داده است. کاملاً روشن است که رژیم صیهونیستی مایل است خود را صاحب نفوذ و قدرت اقدام در ایران جلوه بدهد تا شاید از این طریق بتواند بخشی از کمبودهای خود را جبران کند. در عین حال، لازم است مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشور، این ادعا را نیز مورد توجه قرار دهند و حتی درصدد مشخص کردن پاسخ این سوال برآیند که آیا میان این دو ادعا رابطهای وجود دارد؟ و اگر واقعه نطنز یک خرابکاری بوده، آیا ارتباطی میان این خرابکاری با رژیم صهیونیستی وجود دارد؟
ملاحظه سوم به تهدید آمریکا مربوط میشود که بعد از ناکامی در شورای امنیت سازمان ملل در برابر ایران، حمله به تاسیسات زیربنائی ایران ازجمله تاسیسات اتمی را مطرح کرده است. همزمانی این تهدید با حادثه نطنز، قابل تامل است و باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد. بهویژه آنکه دونالد ترامپ در شرایط دشوار این روزها ممکن است برای جبران کمبودهای خود در صحنه انتخابات ریاست جمهوری آبانماه امسال، دست به اقداماتی بزند که در تحتالشعاع قرار دادن مسائل داخلی آمریکا و جلب افکار عمومی در این کشور موثر باشد.
این ملاحظات، ایجاب میکنند دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و حفاظتی کشورمان موضوع حفاظت از مراکز حساس کشور ازجمله تاسیسات اتمی و بهویژه مجتمع نطنز را جدی بگیرند.
جدی گرفتن حفاظت، دو جنبه دارد، یکی اینکه پوشش پدافندی کامل و هوشمندی برای مراکز حساس در نظر گرفته شود تا کمترین امکانی برای حملات هوائی و ضربه وارد شدن به این مراکز وجود نداشته باشد. این، کاری است که برای نیروهای مسلح ما کاملاً ممکن و عملی است. درست در شرایط حساس کنونی است که نیروهای مسلح ما باید توانمندی خود را نشان بدهند و به آنچه در مناسبتهای مختلف میگویند عمل کنند. کوتاهی در این زمینه به هر دلیل که باشد، زیانبار و غیرقابل توجیه است، کمااینکه انجام صحیح و دقیق و بموقع این وظیفه مهم، موجب افزایش اعتماد مردم، ثبات و ارتقاء امنیت در کشور خواهد شد.
جنبه دوم، جدیت در حفاظت داخلی است که از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. هرچند مبنای عمل، همواره اعتماد به نیروهاست، ولی مراقبت دقیق مبتنی بر ضوابط هیچ منافاتی با اعتماد ندارد. حفاظت داخلی و پوشش پدافندی، مکمل همدیگر هستند که میتوانند توطئههای دشمنان را خنثی کنند.