به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه پانزدهم تیرماه در حالی چاپ و منتشر شدند که خبر اجباری شدن ماسک از زبان رئیس جمهور همراه با گزارشهایی از اوج گرفتن دوباره کرونا در کشور، عبور سکه از ۱۰ میلیون و قرار گرفتن دلار در کانال ۲۱ هزار تومان و درخواست ایران برای فعالشدن مکانیسم حل اختلافات برجام در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه شرق در بخشی از گزارش امروز خود با عنوان، اما و اگرهای قرارداد ۲۵ ساله با چین نوشت: مشکل بزرگ ایران در روابط خارجی، نداشتن برنامه اولویتبندیشده مشخص است این فقدان برنامه باعث شده که از تولید یا تأمین هواپیما تا تأمین مسکن یا قوت روزانه یا تهیه برنامههای فرهنگی یا الزامات تأمین امنیت تقریبا در یک سطح مورد توجه قرار گیرد. این عدم اولویتبندی باعث اتلاف وقت و منابع در سطح وسیع شده است و تا مشخصنشدن برنامه توسعهای ایران جهتگیری اصلی سیاست خارجی مشخص نمیشود.
بعد از انقلاب شش برنامه توسعه در ایران تصویب شده است. میانگین انطباق رفتار دولت با این برنامهها در بهترین شرایط ۵۲ درصد و کمترین آن نیز ۳۵ درصد بوده است. نتیجه آنکه تعهد به برنامهریزی در ایران ضعیف است. واضح است که انتخاب چین برای یک برنامه ۴۰۰ میلیارددلاری توسعه برای ۲۵ سال بدون یک پیوست امنیتی و سیاسی، کاری ناصحیح به نظر میرسد و پیوست امنیتی و سیاسی علیالاصول بر مبنای یک تحلیل و ارزیابی از روابط بینالملل درحالحاضر و محاسبه آینده آن شکل میگیرد. ارزیابی روابط و مناسبات چین و آمریکا نقطه آغازین هرگونه تحلیل سیاسی بینالمللی در دوران کنونی است.
اگرچه چین دائما تکرار میکند که میخواهد تنها کشور خود را از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و اتحاد ملی بازسازی کند (رؤیای چینی آقای شیجینپین) و بههیچوجه علاقهای به رقابت با آمریکا درباره رهبری جهان یا صادرات ارزشهای خود ندارد و نمیخواهد منشأ تصمیمگیریهای اینگونه باشد، اما واقعیت آن است که جهان بهسرعت به طرف شکلگیری یک نظام تصمیمگیری ارزشی نوین ژئوپلیتیکی پیش میرود. از نظر چین تنها کشوری که میتواند این رؤیا را با جلوگیری از انتقال تکنولوژی یا مانعشدن از جهانیسازی، جنگ ارزی و ممانعت از ارتباط بازارهای مالی بههم بزند آمریکاست؛ بنابراین بیشترین تلاش را خواهد کرد که دنیا به طرف دوقطبیشدن پیش نرود. این تلاش چین برای جلوگیری از درگیری با آمریکا پتانسیل بزرگ سیاسی برای توسعه کشورهایی مانند ایران است. با ورود به برنامه درازمدت همکاری با چین، نظام سیاسی ایران پذیرفته است که در رقابت بین چین و آمریکا -که نقطه مرکزی تحلیل سیاسی بینالمللی است- خود را در نزدیکی چین تعریف کند و در نتیجه در خطوط اصلی انرژی، امنیت سایبری و تکنولوژیهای برتر و زیرساختهای مربوطه برای خود تعیین تکلیف کرده است. ازآنجاکه چین به طرف مخاصمه با آمریکا پیش نمیرود، لاجرم تعدیلاتی در روابط خارجی ایران نیز صورت خواهد گرفت. نمونه مشابه آن را در همکاری بلندمدت پاکستان با چین شاهد هستیم که باعث تعدیلاتی در سیاست خارجی منطقهای آن کشور شده است؛ بنابراین با فرض ثابتبودن مناسبات درونی برنامه همکاری درازمدت با چین به نفع کشور و ملت ایران تمام خواهد شد و درصورت تعهد و اجرا یک نقطه عطف در سیاست خارجی محسوب میشود.
پیمان مولوی دبیر انجمن اقتصاددانان ایران طی یادداشتی با عنوان همتی سیگنال افزایش نرخ ارز را صادر کرد در شماره امروز جهان صنعت نوشت: افزایش قیمت ارز به موضوعی عادی در اقتصاد ایران تبدیل شده و آن اتفاق خاصی که چرخه افزایش قیمتها را مدیریت میکند حجم بالای نقدینگی است. مسیر افزایش نقدینگی چنان هموار شده که تنها ظرف چند ثانیه، ۱۵ میلیون تومان نقدینگی در جامعه ایجاد میشود که ریشه در کسری شدید بودجه و افزایش پایه پولی دارد.
بر اساس یک اصل اقتصادی، وقتی یک بازار اقتصادی دچار عدم تعادل میشود، این عدم تعادل را در یک زمان و در دیگر بازارهای موازی جبران خواهد کرد. این موضوع نشان میدهد در اقتصادی که دائم در حال خلق نقدینگی است، رشد مثبت اقتصادی ندارد، دولتی بزرگ با کسری شدید بودجه دارد و به ابزارهای جدید و نوین سیاستگذاری تن نمیدهد، بیثباتی و نوسان قیمتها به جزء لاینفک آن تبدیل شده است.
اما در چنین شرایطی رییس کل بانک مرکزی به جای آنکه به اصل ماجرا یعنی حجم بالای نقدینگی و به حل ریشهای این موضوع بپردازد، از یک سو همگان را به عدم اظهار نظر در خصوص نقدینگی دعوت کرده و از سوی دیگر با ابراز نگرانی شدید در خصوص وضعیت بازار ارز، سیگنال افزایش قیمت را به بازار ارز صادر کرده است. آیا این در تناقض با دیگر اظهارنظرهای رییس کل بانک مرکزی نیست که میگوید کشور در اوج اقتدار ارزی قرار دارد؟
اما با اینکه وضعیت امروز بازار ارز نتیجه شیوه مدیریت بانک مرکزی است، با این حال تمام سکانها و ابزارها در اختیار سیاستگذار پولی قرار ندارد و نمیتوان بانک مرکزی را به تنهایی مسوول اتفاقات پیشآمده دانست. اگر پیش از این اقتصاد در وضعیت مناسبی به سر میبرد و میتوانست خود را در وضعیت باثباتی حفظ کند به این دلیل است که روزانه ۵/۲ میلیون بشکه نفت میفروخت و دلارهای نفتیاش را روانه بازارهای اقتصادی میکرد. اما حال که دیگر دلار نفتی وجود ندارد، دولت یا باید مسیرهای عقلانیت را انتخاب کند و روشهای علمی را برای اقتصاد به کار گیرد یا باید مسیر کنونیاش را تا انتها ادامه دهد.
شاید بهتر باشد سیاستگذار در مسیری قدم بگذارد که اقتصاد و افزایش درآمد سرانه را به اولویت کشور تبدیل کند و تمام سیاستگذاریهایش را براساس درآمد سرانه و رشد تولید ناخالص داخلی انجام دهد. در غیر این صورت اگر همچنان دولت بزرگتر شود، رشد اقتصادی منفی باشد، اصلاحات ساختاری صورت نگیرد و نقدینگی و تورم رو به افزایش گذارد، یارای مقابله با مشکلات و چالشهای پیشآمده را نخواهیم داشت.
مرتضی مکی تحلیلگر مسائل بینالملل در سرمقاله امروز روزنامه آرمان ملی با عنوان هشداری برای بازی در زمین آمریکا نوشت: براساس ماده ۲۷ توافقنامه برجام درصورتی که هر یک از طرفین برجام اعتراضی به روند اجرای تعهدات داشته باشند، این اعتراض به کمیسیون برجام و ماده حل اختلاف طرفین ارجاع میشود. جمهوری اسلامی ایران تاکنون دوبار این کار را انجام داده و این سومینبار است که دکتر محمدجواد ظریف در واکنش به بدعهدی اروپاییها و درعین حال مداخله آنها در آژانس انرژی اتمی، نامه اعتراضی را به جوزف بورل نوشت که در واکنش به مداخله آنها در صدور بیانیهای علیه ایران برای همکاری با بازرسان آژانس بود. اما اینکه چرا دکتر ظریف در چنین فضا و موقعیتی این کار را میکند، به تلاشهایی که آمریکا برای جلوگیری از لغو تحریم تسلیحاتی ایران و سناریوهای مختلفی که برای رسیدن به این هدف خود مدنظر قرار دادهاند، برمیگردد. هدف حداکثری آنها این است که بتوانند از لغو تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران در ماه اکتبر جلوگیری کنند. پیشنویس قطعنامهای که آمریکاییها به شورای امنیت سازمان ملل در این خصوص ارائه دادهاند، اولین گام عملی دولت ترامپ برای جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران است، ولی با توجه به مخالفت صریح دولتهای چین و روسیه و مخالفت ضمنی دولتهای اروپایی با این پیشنویس، انتظار نمیرود آمریکاییها در شورای امنیت سازمان ملل بتوانند قطعنامهای را علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب برسانند.
گام دوم آمریکاییها این است که بتواند از طریق آژانس انرژی اتمی به این هدف خود دست پیدا کنند. به هر حال با این بیانیه سیاسی، که مدیرکل آژانس درخصوص مخالفت ایران با بازرسی از مراکز مشکوک منتشر کرده، آمریکاییها و اروپاییها از این موضوع بهرهبرداری سیاسی و تبلیغاتی کردهاند. آمریکاییها تلاش میکنند از این طریق پرونده ایران را به شورای امنیت ببرند که با توجه به مخالفت روسیه و چین این اقدام دشوار به نظر میرسد. گام سوم آمریکاییها این است که بتوانند از طریق دولتهای اروپایی به این هدف خود دست پیدا کنند. به هر صورت اگر هر یک از اعضای توافقنامه برجام نسبت به روند اجرای این توافقنامه انتقاد و اعتراضی داشته باشند، میتوانند آن را اول به کمیسیون برجام ارجاع دهند و اگر آنجا نتوانند به خواسته خود دست یابند به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع میدهند که در آنجا مکانیسم ماشه فعال میشود و تمام تحریمهای ایران به قبل از برجام بازخواهد گشت. هر سه مسیری که آمریکاییها دنبال میکنند با چالشها و موانع زیادی روبهروست که مهمترین آن مخالفت روسیه و چین و مخالفت ضمنی دولتهای اروپایی است، اما با توجه به اینکه زیاد نمیتوان به مواضع دولتهای اروپایی امیدوار بود، دکتر ظریف تلاشهایی را انجام میدهد تا بتواند اروپاییها را از بازی در زمین ترامپ بازدارد و به این نکته اذعان کند که هرگونه اقدام علیه ایران در جهت جلوگیری از لغو تحریمهای تسلیحاتی میتواند تبعات جدی برای اروپاییها به همراه داشته باشد. واکنش جوزف بورل، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم به نامه ظریف قابلتامل است که بر این نکته تاکید کرده برجام یک توافقنامه بزرگ در چارچوب عدماشاعه سلاح هستهای و ثبات و امنیت در منطقه خاورمیانه است و بر پایبندی خود به حفظ برجام تاکید کرده است. تلاشهای وزیر امور خارجه کشورمان درحقیقت اقدام دیپلماتیکی است تا دولتهای اروپایی را به حفظ تعهدات خود در توافقنامه برجام پایبند نگه دارد.