به گزارش «تابناک»؛ گاهی پیش میآید که فردی، از روی شوخی دیگری را میترساند؛ مثلاً خبر دروغین فوت همسر یا یکی از فرزندان وی را با نشان دادن عکسهایی از جسد آنها به کمک فتوشاپ به وی میدهد، سگ وحشی خود را به سوی وی برمیانگیزاند، اقدام به ایجاد صدای بسیار مهیب در اطراف وی میکند، هنگامی که خوابیده است، فریاد بسیار بلندی بالای سرش میکِشد، ملحفهای سفید روی خود انداخته و در تاریکی شب، خود را یک شبح یا ملکالموت معرفی میکند، شمشیر یا چاقو یا اسلحهای گرم به طرف وی یا یکی از عزیزانش میکشد و مانند این موارد. در تمامی این موارد، با توجه به شدت عمل و نیز سن طرف مقابل، خصوصاً وقتی که کودک، بیمار، سالمند یا اساساً فردی بسیار ترسو باشد، احتمال وقوع سکته قلبی یا سکته مغزی و مرگ وی وجود دارد.
در این صورت، وی مسئول هر آسیبی خواهد بود که به قربانی در اثر این عمل برسد. در این زمینه در ماده ۵۰۱ قانون مجازات اسلامی مصوب سال۱۳۹۲ میخوانیم: «هر گاه کسی به روی شخصی سلاح بکشد یا حیوانی مانند سگ را به سوی او برانگیزد یا هر کار دیگری که موجب هراس او میشود، مانند فریاد کشیدن یا انفجار صوتی انجام دهد و بر اثر این ارعاب، شخص بمیرد یا مصدوم شود، حسب مورد بر اساس تعاریف انواع جنایات، به قصاص یا دیه محکوم میشود.»
برخی معتقدند اینگونه اعمال، هرچند بر جسم قربانی اثری ملموس نمیگذارد، تأثیری که بر روح و روان و سیستم عصبی وی دارد، انکارنشدنی بوده و در این موارد نمیتوان ترساننده را مسئول مرگ یا هر حادثه دیگری که از ترساندن وی ناشی میشود، ندانست. خصوصا آن که حملات عصبی و ایستهای قلبی به خوبی توسط پزشکی قانونی قابل اثبات هستند.
اما ممکن است از خود بپرسیم در این موارد، مسئولیت مرتکب چگونه است؟ آیا اینکه دیه بپردازد، کفایت میکند یا ممکن است قصاص هم بشود؟ پاسخ آن است که هر دو صورت مذکور ممکن است؛ بهعلاوه در مواردی ممکن است خویشاوندان مذکر ترساننده، مسئول پرداخت دیه به ورثه قربانی (در صورتی که فوت کرده باشد) یا به خود قربانی (در صورتی که فوت نکرده و آسیب دیده باشد) باشند. در مواردی نیز ممکن است دیه از بیتالمال پرداخت شود که این چهار صورت را در ادامه مورد بررسی قرار خواهیم داد.
قصاص شدن ترساننده به درخواست ورثه قربانی
میدانیم که امکان قصاص شدن ترساننده، مشروط به عمدی بودن قتلی است که وی مرتکب شده است؛ در دو صورت، قتلی که در اثر ترسیدن قربانی از عمل ترساننده رخ میدهد، قتل عمد محسوب میشود: نخست اینکه ترساننده با عمل خود، قصد به قتل رسیدن قربانی را داشته باشد و این قصد را قاضی محکمه احراز کند. دوم اینکه ترساننده، اگرچه قصد قتل نداشته، ولی عملی که انجام داده، برای همه اشخاص در تمام ردههای سنی خطرناک بوده و امکان مرگ، بسیار بالا بوده است (مانند وقتی که انفجار صوتی بسیار مهیبی را در نیمهشب ترتیب دهد، ولی صرفاً قصد ترساندن داشته باشد و نه قصد قتل) یا برای قربانی وی که کودک یا سالمند یا بیمار یا هر شخصی که آسیبپذیرتر از سایر افراد است، بسیار خطرناک محسوب میشده است. (مانند وقتی که خبر فوت دروغین تنها فرزند پیرزنی را ناگهانی و بدون رعایت مراحل اعلام فوت، به وی بدهند و صرفاً قصد ترساندن وی را داشته باشند.) نتیجه آن که در تمامی مثالهای ترساندن دیگران، اگر قصد قتل وجود داشته باشد یا بدون قصد قتل، همراه با انجام عملی باشد که به احتمال قوی موجب مرگ برای مخاطب شود، قتلِ عمدی محسوب شده و در نتیجه ورثه میت میتوانند مرتکب را قصاص کرده یا از وی مطالبه دیه کرده یا وی را ببخشند.
مسئولیت پرداخت دیه توسط خود ترساننده در مواردی وجود دارد که عمل وی، شبهعمد محسوب شود؛ یعنی ترساننده با عمل خود، صرفاً قصد ترساندن قربانی را داشته و هیچگونه قصد قتلی نداشته است؛ بهعلاوه، عمل وی نیز به لحاظ قدرت ترساندن از شدت بسیار بالایی برخوردار نبوده است. در اغلب مواردی که قربانی، شخصی معمولی است و کودک یا سالمند نیست، نوع قتل فرد ترساننده، شبهعمدی محسوب میشود و در این صورت، باید دیه قربانی را به ورثه وی بپردازد. مانند موردی که فردی، خودروی مدل بالای پدر دوستش را بدون اجازه پدر وی و پنهانی با هماهنگی دوستش از وی برای یک شب میگیرد و اواخر شب به دوستش زنگ زده و خبر دروغین تصادف شدید با ماشین را با قصد شوخی به وی اطلاع میدهد و دوستش نیز در اثر شنیدن این خبر ناگوار و ترسی که به وی عارض میشود، ایست قلبی کرده و فوت میکند.
مسئولیت پرداخت دیه به وراث قربانی توسط خویشاوندان مذکر ترساننده در مواردی وجود دارد که ترساننده، نه تنها قصد کشتن قربانی را نداشته، بلکه حتی قصد ترساندن وی را نیز نداشته باشد و اساساً رفتاری که انجام میداده، به قصد ترساندن شخص دیگری بوده است. مثلاً فرض کنید در مثال قبلی، مادر کهنسال دوست فردی که با ماشین تصادف کرده، این خبر را در همان لحظه شنیده و فوت کرده باشد. در اینگونه موارد، خویشاوندان مذکر فرد ترساننده به ترتیبِ طبقات ارث، مسئول پرداخت دیه به ورثه قربانی هستند و اگر این افراد، تمکن مالی نداشته باشند، ابتدا خود فرد ترساننده مسئول است و اگر او هم تمکن مالی نداشته باشد، دیه از بیتالمال پرداخت خواهد شد.
پرداخت دیه به وراث قربانی از بیتالمال
هرچند این مورد در قانون ما صراحتاً پیشبینی نشده، در کتب فقهی آمده است. مطابق یک روایت «هنگامی که طلحه و زبیر در جنگ جمل شکست خوردند، در راه فرار خود از سپاه حضرت علی (ع)، به زن حاملهای رسیدند. آن زن، از دیدن مردانی که به سوی وی میدویدند، ترسید و جنینش سقط شد و هر دو (مادر و جنین) جان خود را از دست دادند. امیرالمؤمنین (ع) دیه آن دو را از بیتالمال بصره به ورثه آن دو پرداخت.» بنا بر این روایت، هرگاه فردی، از ترس نیروهای نظامی (یا حتی انتظامی در عصر حاضر) بترسد و بمیرد و این موت را بتوان به صورت قطعی به آن ترس و وحشت مربوط دانست، دیه فرد از بیتالمال مسلمانان پرداخت میشود.
نکته مهم در این خصوص این است که در تمامی این موارد باید اثبات شود مرگی که رخ داده، بر اثر ترساندن و ترسیدن بوده و اگر چنین امری اثبات نشود، هیچ کس مسئول پرداخت دیه میت نخواهد بود. سوء نیت ترساننده در بسیاری از موارد میتواند به قاضی کمک کند تا انتساب عرفی جنایت به ترساننده و در نهایت رابطه سببیت بین فعل (ترساندن) و نتیجه (قتل) را راحتتر احراز کند. مثلاً اگر خبر ترسناکی که به فردی داده میشود، کاملاً مطابق با واقعیت و با رعایت تمام احتیاطات ضروری باشد، بعید است بتوانیم فردی که خبر را داده، مسئول مرگ افراد دیگر بدانیم. مثلا خبر شهادت سربازی که تنها فرزند یک خانواده بوده است یا در مثالهای قبلی، خبر تصادف با ماشین گرانقیمت، واقعیت داشته باشد. بنابراین، سوءنیت ترساننده نیز در تشخیص ارتباط قتل و ترساندن، امری کلیدی محسوب میشود.
همچنین اگر فردی به هیچ وجه قصد ترساندن نداشته باشد، ولی فردی ترسیده و بمیرد، هیچکس مسئول پرداخت دیه نیست؛ مانند زمانی که دزدی ماشین مدل بالایی را از پارکینگ خانهای بدزدد و صاحب آن همان لحظه که میبیند ماشینش در پارکینگ نیست، فوت کند. نکته دیگر آنکه هرچند در ماده ۵۰۱ قانون مجازات اسلامی، فقط به ایجاد ترس در روان دیگری تصریح شده است، اما اغلب حقوقدانان معتقدند کشتن دیگری با فعلی که اثری ظاهری در بدن وی ندارد، منحصر در ایجاد ترس برای او نیست؛ بلکه ممکن است شامل تمام حالاتی که اضطراب، خشم، هیجان و حتی خوشی بیش از حد در روان دیگری ایجاد میکند و فرد مقابل نیز بر اثر این فعل و انفعالات، فوت میکند، نیز بشود.
در هر حال، ایجاد ترس و وحشت، چون مورد شایعتری بوده است در آن ماده ذکر شده، ولی شامل ایجاد سایر حالات هیجانی نیز میشود؛ اگرچه اثبات رابطه میان شور و هیجان با مرگ، در ذهن قاضی و نیز مردمی که قضاوت میکنند، دشوارتر باشد. توجه کنید که در اینجا نیز سوء نیت داشتن مرتکب، عاملی مهم تلقی میشود. تمامی موارد چهارگانهای که عنوان شد، در جایی است که قربانی، به صرف عمل ترساننده جان دهد؛ اما اگر قربانی، بر اثر ترس خود از آن فعل، فرار کند و در راه فرار خود، آسیبی به وی وارد شود یا بمیرد، مانند آن که از پله یا ارتفاعی سقوط کند یا درون چاهی بیفتد، کمی اختلاف نظر وجود دارد.
در این باره، نظر قانونگذار در ماده ۴۹۹ قانون مجازات اسلامی به این صورت آمده است: «هرگاه کسی دیگری را بترساند و آن شخص در اثر ترس، بیاختیار فرار کند یا بدون اختیار حرکتی از او سر بزند که موجب ایراد صدمه بر خودش یا دیگری شود، ترساننده حسب تعاریف جنایات عمدی و غیرعمدی مسئول است.» با توجه به این ماده، آنچه برای تحقق مسئولیت ترساننده شرط شده، بیاختیاری و از خود بیخود شدن قربانی است؛ بنابراین اگر قربانی، بر اثر ترسی که بر وی عارض شده است، از روی آگاهی و اختیار خود، گزینه پرخطری را انتخاب کند و سرانجام فوت کند، فقها قائل به این هستند که در این صورت، هیچ مسئولیتی بر دوش ترساننده نخواهد بود، زیرا وی، قصد ترساندن وی را داشته و نه فرار کردن وی و مثلاً سقوط او از بلندی یا افتادن وی در یک چاه را؛ مگر این که ترساننده، از وجود آن چاه یا هر خطر دیگری در مسیر فرار قربانی، آگاه بوده باشد که در این صورت ممکن است وی را حسب مورد به قتل عمدی یا غیرعمدی بنا بر آنچه بیان شد، محکوم کنیم.
نکته آخر این است که اگر جنین زن بارداری بر اثر ترسیدن از کسی سقط شود، ممکن است هر یک از حالات چهارگانه در این باره صادق باشد؛ اگر ترساننده قصد قتل جنین را با ترساندن مادر داشته باشد، قتل عمدی است و اگر صرفاً قصد ترساندن مادر را داشته باشد یا اینکه اساساً از باردار بودن وی مطلع نباشد، قتل شبهعمدی است و اگر قصد ترساندن پدر را داشته باشد، ولی اتّفاقاً مادر باردار نیز آنجا بوده و بر اثر ترس، جنینش سقط شود، قتل خطای محض است (که دیه جنین بر عهده خویشاوندان مذکر ترساننده است). نهایتاً اگر مادر، بر اثر ترس از نیروهای نظامی یا انتظامی سقط جنین کند، دیه جنین بر عهده بیتالمال مسلمانان خواهد بود که در داستان جنگ جمل به مستند آن اشاره شد. طبیعی است اگر هم مادر و هم جنین از بین بروند، مسئولیت هر دو بر عهده ترساننده است که حسب مورد ممکن است نسبت به یکی قتل عمد و نسبت به دیگری قتل غیرعمد یا نسبت به هر دو، عمد یا غیرعمد تلقی شود.