سرویس اقتصادی ـ شکاف بین بهای سکه در بانکها و قیمت بازار آزاد از 94 هزار تومان بالاتر رفته و همین، سبب هجوم متقاضیان برای خرید سکه به بانکها شده است که به دنبال آن، بانک ها در واکنش به این کار از فروش سکه غیر قانونی جلوگیری میکنند.
به گزارش «تابناک»، هفته گذشته، هفته تحقق پیشبینی بهمنی درباره قیمت سکه بود. او که با اطمینان از حبابی بودن بهای سکه سخن میگفت، کاهش روزانه 20 هزار تومانی قیمت سکه را نوید داد.
هرچند کاهش قیمت سکه در بازار آزاد در روزهای نخست و بنا بر پیش بینی بهمنی، نزدیک روزانه 20 هزار تومان (اندکی کمتر) بود، در روزهای دیگر این مسأله تنها درباره قیمت سکه دولتی در بانکها صادق بود.
بانکها همچنان به صورت دستوری، روزانه 20 هزار تومان از قیمت سکه میکاستند، در حالی که قیمت سکه در بازار آزاد، روند افزایشی به خود گرفته بود. این مسأله سبب افزایش شکاف قیمت بین سکه بازار آزاد و سکه دولتی شد. اما کوتاه نیامدن بانک مرکزی از دستور کاهش روزمره قیمت سکه، سبب شد تا این شکاف روز به روز بیشتر شود، تا جایی که قیمت سکه داخلی 88 هزار و 400 تومان کاهش یافت و قیمت آن از 618 هزار و 800 تومان تا 530 هزار و 400 تومان پایین آمد.
با در نظر گرفتن فروش 5 عدد سکه به هر نفر در بانکها و سود بردن از دستکم 80 هزار تومان سود برای معامله هر عدد سکه، برخی در این روزها 400 هزار تومان از خرید و فروش سکه سود میبرند و همین سود 400 هزار تومانی در یک روز بهترین دلیل برای هجوم مردم به بانکها و درخواست حرید سکه است.
با انتشار سخنان رئیس کل بانک مرکزی برای کاهش قیمت سکه، متقاضیان خرید سکه از نخستین ساعات آغاز به کار بانکها در شعب منتخب حضور یافتهاند؛ اما برخی بانکها از فروش سکه به مردم خودداری میکنند.
بنا بر این گزارش، از آغاز فروش سکه دولتی در بانکها، قرار شد به هر نفر حداکثر 5 عدد سکه داده شود؛ اما در چند روز گذشته، برخی بانکها، فروش سکه خود را محدود کردهاند و برای نمونه اعلام میکنند که به بیشتر از سی نفر سکه فروخته نمیشود.
عرضه محدود سکه در شرایطی انجام میگیرد که بهمنی در سخنان خود، اشارهای به توزیع محدود سکه نکرده بود و همین نکته هم محور اصلی بحث خریداران طلاست.
سیاست نیمه تمام بانک مرکزی؛ چرا؟این مسأله یعنی تلاش ناموفق بانک مرکزی از طریق عرضه سکه ارزان به بازار برای کاهش قیمت که با محدود بودن عرضه سکه در همین برهه در تعارض است. در حقیقت باید گفت سیاست بانک مرکزی در هفته گذشته که همچنان ادامه دارد، سیاستی متناقض است. اگر هدف حقیقتا کاهش قیمت سکه است، عرضه محدود چرا و اگر هدف چیز دیگری است، سخنرانیهای نوید دهنده بهمنی و برای ارزان شدن از سویی و حراج منابع بانک مرکزی با قیمت زیر قیمت بازار از دیگر سو، به چه معناست؟
چرا تمایل به سفته بازی در ایران بالاست؟اصطلاحا در اقتصاد این اقدامات سودجویانه برای خرید یک دارایی ارزان و فروش آن در بازار گرانتر را «سفته بازی» میگویند. مسأله اصلی کشش شدید بازار ایران به استفاده از فرصتهای رانتی و درآمدزاییهای کاذب مانند سفته بازی است که هرچند در چنین مواقعی، خود را به روشنی نشان میدهد، همین مسأله دلیل بر وجود همیشگی آن است و این کشش شدید به سفته بازی ارز و طلا، خود عاملی است برای همواره بالا ماندن نرخ سکه، طلا و ارز.
در واقع بانک مرکزی اگر به دنبال حل اساسی معضل است، باید ریشه تمایل شدید به این سفته بازی یعنی وجود نقدینگی سرگردان در جامعه را بخشکاند. چند سالی است که در اثر افزایش بهای نفت، حجم نقدینگی جاری کشور نیز افزایش یافته و این مسأله جز از راه واردات بی رویه، با هیچ روش دیگری مدیریت نشده است.
از سوی دیگر، پایین بودن سهولت فضای کسب و کار در کشور و نبودن فرصتهای سرمایهگذاری مطمئن در جامعه در کنار پایین آمدن دستوری نرخ بهره بانکی، روز به روز بر حجم این نقدینگی سرگردان میافزاید و مردم که سرمایه نقدی خود را روز به روز در اثر تورم در معرض کاهش میبینند، در پی کوچکترین فرصتی برای افزودن بر دارایی نقدی خود از راه مشارکت دادن آن در دلالیهای کوچک و بزرگ همچون موضوع ارز و سکه هستند.