همان گونه
که در ساعات آغازین انتشار خبر حمله تروریستی به مرزبانان کشورمان در مرز
پاکستان، نام گروهکی از بازماندگان گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی به میان
آمده و شواهد و قرائن و نوع اتفاق رقم خورده، مؤید آن به نظر میرسید،
سرانجام گمانهزنیها تأیید شد.
به گزارش «تابناک»، ساعاتی پیش، گروهک تروریستی
«جیش العدل» رسما مسئولیت عملیات تروریستی جمعه شب در نقطه صفر
مرزی ایران و پاکستان را پذیرفت؛ این رخداد به شهادت چهارده تن از سربازان کشورمان
منجر شد و شش تن دیگر را راهی بیمارستان کرد.
در اطلاعیه این گروهک که در وبلاگ آن منتشر شده، گردان نظامی شیخ ضیائی این گروهک عامل کمین زدن در راه رسیدن سربازان ایرانی به استراحتگاه هنگ مرزی اعلام شده و نخستین انگیزه ایشان از این ترور شبانه، پاسخ به ظلم نظام در حق مردم سوریه اعلام شده است تا ثابت شود این مزدوران از هر کجا که منشأ گرفته باشند، قطعا نه ایرانی هستند و نه ذرهای عرق وطن دارند.
در ادامه این اطلاعیه که در کمتر از پانصد کلمه تنظیم شده و بیش از یک دوجین فحش، لعن، توهین و... را در بر دارد، احقاق حقوق جوانان بلوچ، کرد و عرب احوازی (!) مورد تأکید قرار گرفته تا دستکم ظاهر ماجرا حفظ شود، ولی بلافاصله پس از آن «حملات شیمیایی رژیم بشار اسد»، دستاویزی برای حمله غیورانه (!) به سربازانی که خسته از کار روزانه راهی استراحتگاه بودند، بیان شده تا ثابت شود که خاستگاه این مزدوران کجاست.
این در حالی
است که وابستگی این گروهک به تندروهای سلفی و وهابی که در سایه کمکهای
مادی و معنوی کشورهای حاشیه خلیج فارس ادامه حیات میدهند، در اطلاعیه آن پیداشت؛ آنجا که موفقیت این عملیات(!) را به رهبر خود، «صلاح الدین
فاروقی» تبریک گفته و در ادامه صراحتا درخواست کمک مالی خود را مطرح
میکنند:
«از همه مسلمانان میخواهد که در این جنگ فرزندان خود را با جان و مال یاری دهند و...»گویی
همه تدارک این حمله برای بیان این درخواست کمک بوده و برای رسیدن به این
غایت باید شمار شهدای ایران، یکونیم برابر ذکر تا کمک مالی
دوستان وهابی و سلفی و معاندان سوری و همراهانشان به سمت ایشان سرازیر شود و چه بسا در این رهگذر، کمک جانی هم به ایشان ملحق شود، زیرا تصاویری که به تازگی در اطلاعیههای این گروهک به انتشار رسیده، حکایت از آن دارد که
کمبود نفرات و انزجار مردم از ایشان، کار را به جایی رسانده که برای نشان
دادن قدرت خود، دست به دامان کودکان شدهاند!
بدین ترتیب، عملیات کور
علیه سربازانی که شهادتشان دل ایران را به درد آورد، تنها حکم بازارگرمی
برای این گروهک خواهد داشت؛ بازاریابی به شیوهای ساده که گویی نام
رهبر گروهک به این دلیل ساده در آن درج شده که فرد طرف معامله با کسانی که میخواهند علیه ایران هزینه کنند، معلوم باشد؛ امثال کسانی که از حل مشکل پدید آمده در روند هستهای شدن ایران نگرانند؛ افرادی که از ارتباطگیری
ایران و آمریکا نگرانند؛ عدهای که از قدرت گرفتن ایران در منطقه و جهان
نگرانند و حتی آنهایی که از شکست طرح سقوط سوریه سرخورده شدهاند.
با
این رویکرد، عجیب نیست که ایران «منشأ و ریشه فساد و فتنه و جنایت در جهان
اسلام» معرفی شده و احتمالا شبیخون به جوانان نگهبان مرزهای آن، حکم حمله به
ریشه جنایت و فساد را خواهد داشت، نه این که ثابت کند حملهکنندگان خود از
هر فاسدی فاسدتر و از هر جنایتکاری جنایتکارتر هستند.
اما زشتی ماجرا
هنگامی آشکار میشود که بدانیم در پایان اطلاعیه این گروهک تروریستی آمده است: «
به دلائل امنیتی در اطلاعرسانی تأخیر شد» تا ثابت شود، کسانی که در
مدح دلاوری خود در حمله به سربازان خسته از واژههایی مانند «غیور»، «اراده
آهنین»، «شهامت»، «شجاعت»، «غیرت»، «همت»، «شیران خدا» و... بهره
میگیرند، حتی به رغم حضور در خاک کشوری که تبدیل به خانه شماره یک
تروریستهای جهان شده، باز از ترس سربازان ایران بر خود میلرزند.
گفتنی
است، در یکی از اطلاعیههای این گروهک که اواخر تابستان به قلم رئیس این
گروهک منتشر شده، حملات شیمیایی رقم خورده در سوریه صددرصد به حکومت
بشار اسد مرتبط و در ادامه «
ریشه تمامی مشکلات مسلمانان جهان» ایران
خوانده شده است تا رئیس گروهک مدعی شود که مجموعه تحت امر او خواهند توانست:
«
جنگ را به داخل سوق داده و زمینه جنگ را در بلوچستان و کردستان فراهم
نماییم ولی نیاز به کمک مسلمانان جهان داریم»؛ کمکی که میتوان حدس زد چه
خواهد بود و از کجا خواسته شده است!