یک روز پس از راهپیمایی روز قدس، نظر رهبر انقلاب درباره ضرورت مسلح کردن مردم کرانه باختری در سرمقاله چند روزنامه بررسی شده است. کنایه زدن به اصلاحطلبان در مورد «نه غزه، نه لبنان» همچنان ادامه دارد. برنامههای اصلاحطلبان برای انتخابات آینده مجلس خبرگان و مجلس دهم و اشارهای کوتاه به نقش زمین در ایجاد ثروتهای بادآورده، دیگر مطالب مهم روزنامههای نخستین روز هفته است.
رونمایی شبه رسمی از مثلث انتخاباتی اصلاحطلبان
اعتماد یکی از روزنامههایی است که از نمایی رهامی از نظر مشترک خاتمی و هاشمی در انتخابات مجلس خبر داده و نوشته: زمزمههای رسمیتری از فعال شدن مثلث هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و ناطق نوری از اردوگاه اصلاحات به گوش میرسد. از جمله اینکه محسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها روز پنجشنبه در یک سخنرانی در قم از نظر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی درباره شکل حضور در انتخابات مجلس رو نمایی کرده و همزمان نیز تلویحا بر اهمیت حضور ناطق نوری در کنار این دو تأکید کرده است. تأکیدی که این روزها البته امری عادی در جریان اصلاحات شده است، آن گونه که خود اصولگرایان نیز دیگر ناطق نوری را همراه این جریان نمیدانند.
محسن رهامی گفته که «نظر آقایان هاشمی و خاتمی این است که برای حرکات آیندهمان توسط احزاب تابلودار و مشخص حرکت کنیم و با رایزنیهایی که خواهیم کرد، افرادی را برای مجلس آینده آماده کنیم». این تقریبا برای نخستین بار است که کسی در جریان اصلاحات صراحتا از موضوع روشن آیتالله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی برای انتخابات مجلس دهم سخن میگوید. او همچنین گفته که «فراموش نکنیم امروز دوره خرد جمعی و دوره عقلهای کوچک است و تجربه نیز نشان داده درصد خطای تصمیم گیری بر اساس خرد جمعی بسیار کمتر از درصد خطای نخبگان است».
در همین حال روزنامه ابتکار، گمانهزنی پیرامون حضور یا غیبت آیتالله هاشمی در انتخابات آینده مجلس خبرگان را در مطلبی با تیتر «هشدار درباره صندلیهای قرمز» مورد توجه قرار داده و نوشته: اظهار نظر برخی از اعضای مجلس خبرگان درباره انتخابات آینده ریاست این مجلس عالی نظارتی، آن را در کانون خبرها و گمانهزنیها قرار داده است. اگرچه تا امروز هیچ اظهار نظر رسمی از سوی آیتالله هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان و قرار گرفتن بر صدر صندلیهای قرمز این مجلس عالی منتشر نشده، اما چندی پیش سید احمد خاتمی عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان در گفتوگویی با یکی از رسانهها خبر داده بود که در صورتی که ادامه ریاست آیتالله مهدوی کنی بر مجلس خبرگان عملی نباشد، آیتالله هاشمی رفسنجانی نامزد این مقام خواهد بود.
وی در پاسخ به این سؤال که این احتمال وجود دارد رئیس قبلی خبرگان (آیتالله هاشمی رفسنجانی) مجددا رئیس خبرگان شود، گفت: این احتمال به عنوان یک احتمال وجود دارد. یکی از کاندیداها ایشان خواهد بود. ولی کاندیداهای دیگری هم مطرح خواهند شد و روز اول اجلاس تصمیمگیری خواهد شد.
این سخن و اظهارات دو تن دیگر از اعضای باسابقه خبرگان در این باره، نشان میدهد که از هم اکنون برخی نگرانیها پیرامون ورود برخی از افراد در مجلس و برخی از اعضا در هیئت رئیسه وجود دارد که سبب ایراد سخنان هشداردهنده این اعضای باسابقه گردیده است.
چند روز پیش، آیتالله مؤمن از جایگاه کسی که در شورای نگهبان نیز حضور دارد، گفته بود: شورای نگهبان مراقب است تا نامزدها آدم بیپدر و مادری نباشند.
یک روز بعد نیز آیتالله خزعلی در سخنانی نسسبت به حضور افرادی که آنها را «لبیرال» خوانده بود، در راس خبرگان هشدار داده بود.
این عضو فقهای شورای نگهبان در گفتوگو با نشریه ۹ دی گفت: همه اعضای کنونی مجلس خبرگان رهبری برای انتخابات آینده این مجلس تأیید صلاحیت نخواهند شد و این شورا مقابل برخی آدمهای ناباب خواهد ایستاد.
آیتالله محمد مؤمن گفت: شورای نگهبان در تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری به کهولت سن و شرایط ذهنی آنها نیز توجه خواهد کرد. وی افزود: شورای نگهبان در انتخابات مراقب خواهد بود تا نامزدهایی که قرار است انتخاب شوند آدم بیپدر و مادری نباشند.
آیتالله مؤمن اضافه کرد: الان تعیین صلاحیت خبرگان رهبری به عهده خود فقهای شورای نگهبان است. کاملاً بررسی میکنیم که آدمهایی که با سواد باشند امتحان سفتی گرفته میشود جلوی کسی هم گرفته نمیشود هر کسی خواست اسم بنویسد توانست بیاید و اسم بنویسد و امتحان بدهد.
آیتالله مؤمن بدون اشاره به نام فردی با بیان اینکه «البته امتحان تنها نیست میدانیم وقتی آدم نابابی است جلوی او میایستیم»، گفت: یک کسی را از اینهایی که هنوز هم عضو مجلس خبرگان است آقایان اعضاء خبرگان تصمیم گرفتند کنارش بگذارند. ممکن است ما هم اگر این دفعه بخواهد او عضو شود جلوی او بایستیم. چون تنها شرایط خبرگان علمیت نیست. هم علمیت است هم انقلابی بودن هست.
اما سخنان آیتالله خزعلی صراحت بیشتری دارد. وی اخیرا در گفتوگویی اعلام کرده است که آیتالله مصباح یزدی و جنتی نخواهند گذاشت که برنامه هاشمی در مجلس خبرگان اجرایی شود. سایت انتخاب نیز در این باره نوشت پس از آنکه هفته نامه «۹دی» متعلق به حمید رسایی، از نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری در گفتوگو با یکی از فقهای شورای نگهبان از رد صلاحیت برخی اعضای کنونی مجلس خبرگان خبر داد، حالا روزنامه جوان نیز بر پایه همان استدلال گفتوگویی با آیتالله خزعلی انجام داده است.
در این گفتوگو محور اصلی سؤالها و پاسخها هاشمی رفسنجانی است. سیاستمداری که به گفته خبرنگار روزنامه جوان او را» فرد مورد علاقه فتنه گران مینامد» و از نگرانیها برای نشستن او بر صندلی ریاست مجلس خبرگان میگوید. در واکنش به این نگرانی هم آیتالله خزعلی معتقد است وجود آیتالله جنتی و آیتالله مصباح یزدی مانع این اتفاق میشوند.
خبرنگار روزنامه جوان در آغاز این گفتوگو از آیتالله ابوالقاسم خزعلی، عضو مجلس خبرگان رهبری از آغاز تاکنون درباره فعالیتهای نزدیکان هاشمی برای انتخابات مجلس خبرگان میپرسد.
خزعلی در پاسخ میگوید: «طبیعی است که به لحاظ جایگاه خطیر مجلس خبرگان، دشمنان در انتخابات مربوط به آن، تحرکاتی داشته باشند. بنابراین تعجب نکنید که دشمن درباره این مجلس، در مقام فتنهانگیزی است. یکی از علل فتنهانگیزی زودهنگام اینها این است که الان جناب آیتالله مهدوی کنی رئیس خبرگان بیمارند ـ امیدواریم خداوند به ایشان شفای عاجل عنایت فرماید ـ آنها به این امر توجه نکردهاند که در چنین شرایطی هم، قانون پیشبینی لازم را کرده و کسی که نایب رئیس خبرگان هست، باید ریاست داشته باشد. ریاست از بین نمیرود و دیگران و مخصوصاً کسی که فتنهگران به او تمایل دارند، نمیتواند ریاست را بگیرد. اگر هم خدای ناکرده، کسی حرف خلافی بزند، هستند کسانی که جواب او را بدهند و جلویش را بگیرند».
او در ادامه به ذکر خاطرهای از دیدار خود با آیتالله مهدوی کنی میپردازد و میگوید:» چند سال قبل به دانشگاه امام صادق (ع) رفتم و به آقای مهدوی کنی گفتم: شما بیایید ریاست خبرگان را قبول کنید، الان شما رأی میآورید و آقای هاشمی رأی نخواهد آورد! بعد دستش را بوسیدم! گفت: «چرا دستم را میبوسی؟ من سابقاً درکلاس مطول شاگرد بودهام». گفتم: «تقاضا دارم شما بیایید». متواضعانه گفت: «چشم، میآیم». آمد و قبول کرد و به ریاست هم رسید. الان هم او نباشد کسان دیگری هستند که به ریاست برسند، دیگران هستند. کسی که فتنهگران به دنبال او هستند، لیبرال شده است! با دشمنان نظام و رهبری همدست شده است، در چنین شرایطی اگرهم بیاید، نمیتواند مجلس خبرگان را باشرایط کنونی آن، اداره کند».
خبرنگار «جوان» در ادامه بار دیگر به آقای هاشمی رفسنجانی باز میگردد و با ذکر خبری تأیید نشده به آیتالله خزعلی میگوید:» هاشمی به تیمی مأموریت داده است افرادی را که با خودش همفکر هستند، انتخاب و هماهنگ کنند که برای خبرگان کاندیدا شوند و به آنها نیز گفته است اگر شما بتوانید در خبرگان به اکثریت تبدیل شوید، من هم حاضرم بیایم و رئیس مجلس شوم!».
این خبرنگار در نهایت نتیجه میگیرد «به این ترتیب، این عده دارند برای در اختیار گرفتن مجلس خبرگان زمینهسازی میکنند و اسمهایی مانند: «خبرگان جوان» یا «مجتهدین جوان» را هم روی خودشان گذاشتهاند! علاوه بر اینکه این تفکر در ذات خود «تداوم فتنه ۸۸» را نمایندگی میکند، ایراد دیگری نیز به آن وارد است، عدهای از علما و نمایندگان فعلی خبرگان معتقدند که این مجلس، اساساً محل وجود شیوخ یعنی کسانی است که امام و مبارزات انقلاب را از نزدیک درک کرده و در آن دخیل بودهاند و با فراز و فرود آن آشنا باشند، نه کسانی که مثلاً ۴۰ سال دارند و مجتهد هم شدهاند، اما در مبارزات انقلاب شرکت نداشتهاند و با مسائل بعدی آن نیز ارتباط ملموس نداشتهاند، این سنخ افراد راحتتر طعمه این گروهها قرار میگیرند».
آیتالله خزعلی در پاسخ به این ادعای روزنامه جوان میگوید: من نمیخواهم این را بگویم، میگویم اعضای خبرگان باید افراد پختهای باشند که شرایط انقلاب را بدانند، اثرات و ایدههای امام را بدانند، گروههایی را که از اول انقلاب مورد عتاب و طرد امام واقع شدهاند، بشناسند، اینطور افراد باید باشند. البته اینگونه افراد، نوعاً هم پیرمردها هستند. این خیال خامی است که بخواهند عدهای را بپرورند! کسانی که هستند نگذارند این اتفاق بیفتد.
وی افزود: مثل آقای مصباح یزدی. ایشان خیلی محکم است. اول کسی که ماهیت این فرد را نشان داد، او بود. گفت: این فرد، لیبرال است، به درد نمیخورد. الان هم امثال آقای مهدوی، آقای مصباح، آقای جنتی و دیگران هستند و به وظیفه شرعی و قانونی خود عمل خواهند کرد. مگر اینکه خدای ناکرده همه اینها از بین بروند! آن مطلب دیگری است، ولی خدا را شکر هنوز هستند. آقای جنتی بود که کاندیداتوری همین شخص را برای ریاست جمهوری رد کرد و گفت: ایشان شرایط لازم را ندارد و بدترین ضربهای بود که به ایشان خورد». انتخاب ادامه داد: هشدار دادن درباره احتمال ریاست مجدد آیتالله هاشمی بر مجلس خبرگان این روزها طرفداران زیادی پیدا کرده است.
راز میلیاردر شدن با زمین
روزنامه دنیای اقتصاد نوشته است: یک کارشناس اقتصاد مسکن در برنامه تلویزیونی راز که از شبکه ۴ سیما پخش شد، با طرح این پرسش که «چرا بازار زمین و مستغلات محل کسب سودهای میلیاردی شده و مسوولان از گذشته تاکنون نسبت به کنترل سوداگری در این بازار که باید منافع آن در اختیار مصرفکنندهها و طبقات آسیبپذیر جامعه قرار گیرد، اقدام مناسبی انجام ندادهاند؟»، گفت: من در حوزه زمین و مسکن که در فضای مجازی جستوجو میکنم، یکسری مطالب میبینم، برای مثال به مصاحبهای برخوردم که با یک فعال اقتصادی انجام شده و میگویند شما چگونه میلیاردر شدی، میگوید یک زمین در فلان منطقه داشتهایم، قیمت مسکن رفت بالا و میلیاردر شدیم.
از آن طرف میبینید که زمین برای تسویه حساب تیمهای فوتبال مورد استفاده قرار میگیرد. فرهاد بیضایی در برنامه راز افزود: مسأله سوداگری در بازار مسکن، جلوگیری از فعالیتهای غیرمولد و سوق دادن سرمایهها به سمت تولید، مسألهای است که باید در حوزه زمین و مسکن به آن خیلی توجه شود. در این حوزه برنامهریزی مناسبی انجام نشده است. متاسفانه برنامهریزیها در حوزه اقتصاد مسکن برنامه مناسبی نبوده است. در دورهای که رئیس دولت میگوید در این حوزه میخواهم ورود کنم و جلوی این کار را بگیرم، میبینید که در همان دوره، این اتفاقات بیشتر میشود؛ ورود دلالان و بانکها به حوزه ساختوساز. اتفاقا باید آدرس غلط به مردم نداد و مسائل را ریشهای نگاه کرد. در آن دوره تعداد زیادی مسکن تولید شد اما درست توزیع نشد. اشکال کار اینجاست. بیضایی سپس با طرح این پرسش که در حال حاضر زمین در مناطق خوب در اختیار چه نهادها و چه افرادی است، گفت: منطقه ۲۲ مشرف به دریاچه در اختیار چه کسانی است؟ در حاشیه رودخانهها، چه کسانی در حال ساختوساز هستند، مردم این وضعیتها را میبینند و بعضا از سوی مسوولان میپندارند. شهردار منطقه یک گفته که ۶۰ درصد مسوولان ما در منطقه یک زندگی میکنند و آن هم در خانههای مجلل.
این کارشناس مسکن سپس افزود: نابسامانی در بازار زمین و مسکن هم مسأله اجتماعی به وجود آورده و هم بحث اقتصادی که همدیگر را تشدید میکند. در اوایل انقلاب نیاز ما دربازار مسکن ۸۰ درصد مصرفی بود که برای تامین سرپناه، مسکن را تهیه میکردند و فقط ۲۰ درصد تقاضای سرمایهای بود. سپس در اوایل انقلاب در اصلاحیه قانون مالیاتها در سال ۶۶ مالیات بر املاک، مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر خانههای لوکس از قانون حذف شد، با این استدلال که امکان اجرا ندارد. در نتیجه تقاضای سرمایهای افزایش پیدا کرد و اوج این مسأله در سالهای ۸۵ تا ۹۰ اتفاق افتاد که نزدیک به یک میلیون مسکن در سال تولید شد، اما به دست مصرفکننده نرسید. البته در حال حاضر مالیات خانههای خالی در مجلس در حال بررسی است و در کمیسیونهای تخصصی رای آورده است.
از راهپیمایی تا راهکارهای عملی
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با تیتر «از راهپیمایی تا راهکارهای عملی» نوشته: راهپیماییها، تجمعات و تظاهرات ضد صهیونیستی که این روزها در سرتاسر جهان برگزار میشوند به ویژه راهپیماییهای روز قدس که دیروز در ایران و بسیاری از کشورهای جهان با شور خاصی برگزار شد، در عین حال که خود آثار فراوانی در حمایت از مردم مظلوم فلسطین دارند باید زمینهساز رسیدن به راهکارهای عملی برای ریشه کن ساختن غده سرطانی اسرائیل از منطقه خاورمیانه باشند.
این راهکارها در بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای در دیدار دانشجویان که روز چهارشنبه گذشته برگزار شد به روشنی مورد توجه و تأکید قرار گرفتند.
اول آنکه جنایت و آدم کشی و حتی کودک کشی، ویژگی ذاتی رژیم صهیونیستی است که این رژیم در طول ۶۶ سال موجودیت غاصبانه و نامشروع خود آن را دهها بار به اثبات رسانده و جنایات این روزهای صهیونیستها در غزه تازهترین آنست. بنابر این، همه باید به همان نتیجهای برسند که امام خمینی دهها سال قبل بر آن تأکید کردند و گفتند: اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود.
این نتیجهگیری، برای ملتها تازگی ندارد و حضور آنها در صحنههای اعتراضی به جنایات رژیم صهیونیستی و شعارهای» مرگ بر اسرائیل «و» مرگ بر آمریکا «به عنوان حامی اصلی این رژیم، نشان دهنده همین واقعیت است. اکنون نوبت دولتهاست که این واقعیت را بپذیرند و برای تحقق آن تلاش نمایند.
جنایت رژیم صهیونیستی در غزه کار را به جایی رسانده که حتی کمیسیون شورای حقوق بشر سازمان ملل نیز علیرغم کندیهایی که معمولاً در این قبیل موضعگیریها دارد با صراحت اعلام کرده اسرائیل در غزه مرتکب جنایت جنگی شده است. از نظر این نهاد بین المللی، مسئولان رژیم صهیونیستی به عنوان جنایتکاران جنگی صلاحیت ماندن در این مسئولیت را ندارند و باید محاکمه و مجازات شوند. وقتی این نهاد بین المللی، که همچون سایر مجامع بینالمللی زیر نفوذ قدرتهای غربی حامی صهیونیست هاست، با این صراحت علیه رژیم صهیونیستی موضع میگیرد، به راحتی میتوان فهمید دامنه جنایت چقدر گسترده است و از همین اعتراف میتوان به این نتیجه رسید که نهادهای بینالمللی و حتی سران کشورهای سلطه گر غربی که حامیان رژیم صهیونیستی هستند نیز نامشروع بودن این رژیم را قبول دارند لکن اعتراف به آن را به زیان خود میدانند.
دوم آنکه آمریکا در رأس حامیان رژیم صهیونیستی قرار دارد و با توجه به اظهارات بسیار وقیحانه اوباما در تأیید جنایات اخیر این رژیم در غزه و تصمیم به اعزام ۲۰۰۰ نظامی برای کمک به اسرائیل، تردیدی نیست که دولت آمریکا شریک این جنایات است. بنابر این، در سطح جهانی باید علیه آمریکا و شخص رئیسجمهور این کشور که اکنون منفورترین رئیسجمهور نزد ملتهاست، حرکتی سازمان یافته در جهت محکومیت و محاکمه و مجازات سران آمریکا صورت بگیرد.
این روزنامه در ادامه نوشته است: سوم آنکه مردم غزه باید از نظر تسلیحاتی تقویت شوند. آنها اکنون از ابتدائیترین امکانات دفاعی برخوردارند و در برابر سلاحهای پیشرفته رژیم صهیونیستی فاقد امکانات هستند. مردم فلسطین باید از یک ارتش قوی و مجهز به پیشرفتهترین سلاحها برخوردار باشند تا رژیم صهیونیستی جرأت تعرض به آنها را نداشته باشد.
چهارم آنکه مسلح شدن نباید محدود به مردم غزه باشد. مردم کرانه باختری نیز باید مسلح شوند تا بتوانند در برابر تهاجم ارتش رژیم صهیونیستی از خود دفاع کنند. آنها نیز همواره تحت فشار و تحمیل غاصبان فلسطین قرار دارند و هر روز افراد زیادی از آنها کشته و مجروح میشوند و به زندان میافتند درحالی که امکان دفاع از خود را ندارند. اگر قرار است رژیم صهیونیستی به دلیل نامشروع بودن و جنایتکار بودن ریشهکن شود، این مردم فلسطین هستند که باید به کمک سلاح در صف مقدم مبارزه با این رژیم قرار گیرند و این هدف انقلابی را محقق سازند. بنابر این، مردم کرانه غربی و تمام مردم فلسطین باید مسلح شوند و مردم غزه نیز باید از سلاحهای بیشتر و پیشرفتهتری برخوردار شوند.
کیهان نیز در بخشی از یادداشت روز با تیتر «مقاومت در غزه، انتفاضه در کرانه باختری» نوشته است: کرانه باختری از ابعاد مختلف دارای موقعیتهای ممتازی نسبت به باریکه غزه است که به بعضی از موارد آن اشاره میشود:
۱ ـ مساحت غزه ۶ درصد از مساحت کل فلسطین است و مساحت کرانه باختری و قدسشرقی ۱۶ درصد از فلسطین میباشد و از نظر جمعیتی نیز جمعیت غزه حدود ۱/۸ میلیون نفر و جمعیت کرانه حدود ۲/۴ میلیون نفر میباشد و از این رو اگر انتفاضه سوم شکل بگیرد این دو مجموعه جمعیتی به هم میپیوندند و کاری که از جمعیت کرانه برمیآید فراتر از توانایی غزه میباشد.
۲ ـ بر خلاف غزه که منطقهای بسته است و اطراف آن را عمدتا رژیم صهیونیستی و کمی از مرزهای آن ـ ۳۸ کیلومتر ـ با مصر مرتبط است، منطقه کرانه به مناطق حساس وصل است و دارای موقعیت استراتژیک میباشد. از یک سو مهمترین مکانهای مقدس فلسطین در کرانه و قدس شرقی قرار دارند که از جمله باید به مسجدالاقصی، مسجد الخلیل و قبهًْالصخره اشاره کرد. این مکانها برای همه ادیان ابراهیمی شامل اسلام، مسیحیت و یهود محترم و حساس میباشند. از سوی دیگر کرانه باختری به دو منطقه امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی مرتبط است. کرانه باختری در شمال منطقه امنیتی اسرائیل ـ تأسیسات اتمی دیمونا و در جنوب و شرق منطقه سیاسی رژیم صهیونیستی ـ یعنی حیفا و تلآویو قرار دارد و هرگونه تغییر هویتی در کرانه، دو منطقه امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی را از هم خواهد گسست. برای یک لحظه تصور کنید که کرانه باختری نیز به موشکهای مقاومت مجهز شده، آنگاه ادامه فعالیت منطقه امنیتی این رژیم و تأسیسات اتمی آن ناممکن میشود و از آنجا که قوه نظامی و امنیتی تنها ابزار بقای رژیم غاصب میباشد، پرواضح است که از کار افتادن تأسیسات جنوب کرانه و آنچه در استان بئرالسبع قرار دارد، امکان حیات سیاسی را در پایتخت نیز از رژیم صهیونیستی سلب میکند. از اینجا میتوان فهمید که منطقه کرانه باختری از چه حساسیتی نزد رژیم تلآویو و حامیان غربی آن برخوردار است.
۳ ـ یک موضوع مهم دیگر این است که کرانه باختری در عین اینکه به نسبت باریکه غزه از جمعیت بیشتری برخوردار است، در عین حال به سه جمعیت عمده فلسطینی نیز پیوند دارد؛ اولین جمعیت عمده، حدود ۴/۵ میلیون نفر فلسطینی ساکن در کشور اردن میباشد که از قضا بیش از ۶۰ درصد جمعیت کنونی این کشور را دربر میگیرند. ساکنان فلسطینی اردن عمدتا در مناطق غربی اردن و در مجاورت با مرزهای فلسطین حضور داشته و در واقع متصل به ۲/۴ میلیون جمعیت فلسطینی ساکن در کرانه و قدس شرقی میباشند.
دومین جمعیت، حدود ۱/۲ میلیون نفر فلسطینیان ساکن در جنین میباشد. فلسطینیهای ساکن در جنین به دلیل برخوردار بودن از موقعیت ویژه کشاورزی جزو ثروتمندترین فلسطینیها به حساب میآیند و از قضا به صورت منسجم در این منطقه که در شمال کرانه واقع شده، زندگی میکنند. سومین جمعیت، حدود ۱/۴ میلیون نفر فلسطینیهایی هستند که به صورت غیرمتمرکز در مناطق شمالی و مرکزی فلسطین زندگی میکنند و از بعضی از حقوق شهروندی نظیر عضویت در پارلمان رژیم صهیونیستی و استخدام در ادارات دولتی این رژیم برخوردار میباشند.
فلسطینیهای ۱۹۴۸ که اصطلاحا به آنان «عربهای اسرائیلی» میگویند در انتفاضه اول و دوم فعال شدند و کوچه و پسکوچههای تلآویو، حیفا، عکار و... را برای صهیونیستها ناامن کرده و تعدادی از آنان را به قتل رساندند. با این وصف فلسطینیها در منطقه کرانه در موقع بحران از حمایت حدود ۷/۱ میلیون نفر فلسطینی غیرساکن در کرانه که اتصال نسبی جغرافیایی به کرانه دارند نیز برخوردار میباشند و حال آنکه امکان عملی سرریز این مقدار از انرژی فلسطینی به جغرافیای باریکه غزه وجود ندارد. از یک منظر دیگر از آنجا که بنا به آمار اعلامی از سوی سازمانهای مسئول در رژیم صهیونیستی، آمار شهروندان غاصب آنان حداکثر ۴/۵ میلیون نفر میباشد و حال آنکه کرانه میتواند با اتصال به جنین و مناطق ۱۹۴۸ دستکم ۵ میلیون نفر از شهروندان فلسطینی را نمایندگی کنند و این یعنی اینکه همین الان منهای غزه و منهای فلسطینیهای آواره و ساکن در اردوگاههای کشورهای مجاور هم جمعیت فلسطینی بر جمعیت یهودی غلبه دارد.
اصغرزاده: نه غزه، نه لبنان یک جریان مردمی نبود؛ انتقاد حداد عادل از مالهکشان «نه غزه، نه لبنان»
روزنامه خراسان در باره گفتوگوی خود با اصغرزاده با تیتر «نه غزه، نه لبنان یک جریان مردمی نبود» نوشته: ابراهیم اصغرزاده فعال سیاسی اصلاح طلب که در راهپیمایی روز قدس شرکت کرده بود در پاسخ به سؤال خراسان در مورد شعار انحرافی نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، گفت: به نظر من «جریان نه غزه، نه لبنان» یک جریان مردمی نبود زیرا جریان اصلاح طلبی هیچگاه از چهارچوبهایی که معتقد بود عبور نکرده و این طبعا متعلق به عدهای بود که امروز در راهپیمایی روز قدس سراسر کشور پاسخش را میبینند که نشان میدهد مسائل دنیای اسلام برای مردم مهم است و مسأله غزه نیز اهمیت زیادی دارد.
وی افزود: بهترین راه برای حل مسأله را رجوع به آرای عمومی مردم منطقه میدانم. این فعال اصلاح طلب همچنین در پاسخ به سؤال دیگر خراسان در مورد مسائل امروز فلسطین اظهار کرد: موضوع فلسطین و غزه برای مردم مابسیار اهمیت دارد اما باید ارزشهای منطقه را از عینک خودمان ببینیم. متاسفانه در ایران جریاناتی هستند که از عینک مسکو یا کرملین مسائل منطقه را رصد میکنند.
اصغرزاده تصریح کرد: مسیری که ما طی میکنیم از مسیر روسیه متفاوت است. ما باید نگاه خود را نسبت به مسائل منطقه داشته باشیم که وحدت شیعه و سنی و عبور از اختلافاتی که معمولا جریانات دیگر از تحریک آن منفعت دارند محوریت آن است. وی گفت: شعارهای اصلاح طلبان و نوع نگاهشان نسبت به مسأله فلسطین با برخی جریانات در داخل متفاوت است اما در دفاع از غزه و محکوم کردن اسرائیل همه جریانها نقطه اشتراک دارند.
وطن امروز، انتقاد حداد عادل از «مالهکشان نه غزه، نه لبنان» را مورد توجه قرار داده و نوشته: غلامعلی حداد عادل، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با حضور در جمع راهپیمایان روز جهانی قدس در میدان فلسطین تهران با اشاره به افرادی که در سال ۸۸ شعار «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» سر میدادند، اظهار داشت: دیگر شرمساری و ننگ از این بالاتر نیست. در واقع آنها آن روز اعلام کردند ما انسان نیستیم.
وی ادامه داد: کسانی که در میدان هفتتیر تابلوی نه غزه، لبنان در دست گرفتند نه تنها دوریشان از مسلمانی را نشان دادند بلکه دور بودن خود از انسانیت را نیز اعلام کردند. حدادعادل با بیان اینکه فجایعی در غزه رخ میدهد که دل هر انسانی را به درد میآورد، خاطرنشان کرد: آقایان آن روز این شعار را دادند و امروز که اوضاع غزه را دیدند دنبال مالهکشی هستند ولی اگر به فکر هستند باید فردای همان روز اعلام موضع میکردند نه حالا! حدادعادل تأکید کرد: غربیها دنبال منافع خودشان هستند و اگر پشتیبانی از رژیم صهیونیستی به ضررشان باشد خاموش میشوند. این امواج انسانی که در دنیا برپا میشود یک تهدید جهانی برای منافع غرب محسوب شده و موثر است. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه همه چیز حکایت از نوعی بیداری میکند، گفت: روزی جوانان فلسطینی دنبال سنگ بودند اما امروز با راکتهای خود فرودگاه بن گوریون را تعطیل میکنند و این نشانه بیداری است.