در دومین روز بعد از اعلام به نتیجه نهایی نرسیدن مذاکرات هستهای در وین، روزنامهها در روندی که روز به روز جناحیتر میشود، مشغول بررسی مذاکرات هستهای هستند. بررسی تأثیر مذاکرات بر فضای اقتصادی کشور نیز در چند روزنامه مورد توجه قرار گرفته است. یک روزنامه اصلاحطلب باز هم به ترس از بازگشت احمدینژاد و شیوه مقابله با آن پرداخته است.
ادعای یک اصلاحطلب درباره روش مقابله با بازگشت احمدینژاد
اعتماد در مطلبی با تیتر
«میل احمدینژاد به دیده شدن همچنان پابرجاست» نوشته: مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اگر زمینهاش فراهم شود تردید نکنید که احمدینژاد بازمی گردد ولی پروندههایی مطرح است که اگر بخواهد بازگردد سریعا آنها را مطرح میکنند.
درایتی، درباره دیدارهای مردمی محمود احمدینژاد در مقابل در خانهاش و دریافت نامههای مردم در زمانی که دیگر رئیس جمهور نیست، اظهار کرد: هر کس روش و شاکله ذهنی خود را دارد، احمدینژاد هم با شاکله ذهنی خود تصمیم میگیرد. احمدینژاد میخواهد همواره مطرح باشد و فراموش نشود. وی افزود: احمدینژاد در زمان ریاست جمهوریاش هم چنین بود و این رفتارها از او، خیلی غیرمترقبه نیست، ولی وی باید بداند که خیلی زودتر از روسای جمهور دیگر فراموش میشود چراکه کنشی در جامعه دیده میشود که نمیخواهد آن دوره را به یاد بیاورد البته این برای احمدینژاد خوشایند نیست و دوست ندارد آن را باور کند. این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سؤال که آیا این رفتار احمدینژاد به دلیل مردمگرایی وی است؟ تصریح کرد: احمدینژاد در جاهایی حاضر میشود که رسانه یی شود و مورد توجه قرار گیرد تا درباره او صحبت شود یا جریانی به حمایت یا علیه وی به راه بیفتد. رئیس جمهوری سابق میخواهد دیده شود.
درایتی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه آیا دیدارهای احمدینژاد با مردم میتواند دلیلی بر قصد او برای بازگشت به عرصه سیاسی باشد، گفت: اگر زمینهاش فراهم شود تردید نکنید که بازمی گردد ولی پروندههایی مطرح است که اگر بخواهد بازگردد سریعا آنها را مطرح میکنند. مهم نیست که مراجع خاصی به این پروندهها رسیدگی کنند یا نه بلکه در میان مردم مسائلی مطرح است که نیازی به رسیدگی قانونی نیست. مطرح شدن این مسائل به هیچ عنوان جلوه خوبی برای آقای احمدینژاد ندارد.
هیجان منفی در بورس تهراندنیای اقتصاد در مطلبی با تیتر
«با افت ۶/۱ درصدی شاخص کل، دومین رکورد ریزشی در سال ۹۳ رقم خورد» نوشته است: روز گذشته شاخص کل بورس تهران در شرایطی پیرو تحرکات هیجانی فعالان این بازار ۶/۱ درصد افت را تجربه کرد که کارشناسان معتقدند ریزش شاخص کل بورس واکنش معاملهگران به هیجانی بود که در روزهای اخیر بهصورت خرید سهام بانکها و خودروییها خودنمایی کرده بود. دیروز همچنین در بازارهای ارز و سکه نیز شاهد روند افزایشی قیمتها بودیم؛ اما فعالان بازار در این شرایط انتظار دارند این هیجان بهزودی از بازارهای کشور خارج و ثبات بر آنها حاکم شود.
بورس اوراق بهادار تهران روز گذشته مجددا با نشان دادن حاکمیت احساس به جای تحلیل و پیروی از «هیجان صف» با کاهش شاخص مواجه شد. بهطوریکه شاخص کل بورس تهران با افت هزار و ۲۰۸ واحدی (معادل ۵۹/۱ درصد) به کانال ۷۴ هزار واحد رسید و در رقم ۷۴ هزار و ۷۴۰ واحد قرار گرفت.
این میزان ریزش از نظر درصدی از ۲۴ فروردین ماه تاکنون، بالاترین رکورد محسوب میشود. در یک سال گذشته نیز این ریزش چهارمین رکورد محسوب میشود. نکته دیگر اینکه دیروز حجم معاملات در حدود بیشاز ۵۷ درصد نسبت به میانگین ماهانه و ارزش معاملات نیز به میزان ۳۰ درصد کاهش یافته است. این به معنای آن است که اگر معاملهگران با تصمیم فروش به بازار برگردند احتمال ریزش مجدد بازار وجود دارد. دیروز بسیاری از سهمها با صف فروش بالایی مواجه بود و همین مسأله از آنجا که با تقاضا روبهرو نشده نشان میدهد پتانسیل بازار برای ریزش بالا است.
در این بین به گزارش «دنیای اقتصاد» مذاکرات هستهای عصر روز دوشنبه در حالی با تصمیمگیری در مورد تمدید توافق نامه ژنو برای ۷ ماه دیگر به پایان رسید که نشانههای بدون تردیدی از پیشرفت در مذاکرات به چشم میخورد؛ اما این پیشرفت که در سخنان شامگاه رئیسجمهوری نیز در رسانه ملی نمود داشت، در بورس با حرکت احساسی برخی از سهامداران، شکلی دیگر یافت. رئیسجمهور شامگاه دوشنبه با تأکید بر اینکه آینده روشن است و پیروزی نهایی در مذاکرات هستهای با ملت ایران خواهد بود، اظهار کرد: منطق ایران، مذاکره و گفتوگو است و مذاکرات هستهای با جدیت تا رسیدن به توافق نهایی ادامه مییابد. در حالی که این سخنان مثبت رئیسجمهوری انتظار بازخورد متعادلی را ایجاد کرده بود اما برخی معاملهگران با نگرانی از عدم تحقق انتظارات در دو گروه خودرویی و بانکی از مذاکرات مبنی بر رفع کامل و فوری تحریمها اقدام به عرضه سنگین در صفهای فروش کردند که بار دیگر بازار با موضوع سرایت صفها مواجه شد. بورس تهران که از دیر باز با مشکل مزمن حجم مبنا و دامنه نوسان مواجه است برخلاف بازارهای دیگر به میزان قابل ملاحظهای به جای تحلیل تابع صفهای خرید و فروش است و معاملهگران به جای تحلیل تنها به بودن صفهای خرید و فروش برای تصمیمگیری بسنده میکنند این امر موجب شد تا صف فروش گروه خودرویی و بانکی به سرعت به دیگر نمادها سرایت کرده و معاملهگران خریدار نیز در لاک دفاعی فرو روند.
در همین حال صندوق توسعه نیز که در روزهای اخیر برای بهبود عملکرد شاهد انتقال مدیریت به مرکز مالی ایران بود دیروز با رفتاری عجیب و عدم تلاش به موقع برای کنترل هیجان بازار تنها به خرید دیرهنگام برخی از حجمهای مبنا اقدام کرد تا هیجان بازار برای فروش تشدید شود. چنین عملکردی از صندوقی که باید نقش تعادل بخشی در بازار را ایفا کند موجب انتقادهایی از این نهاد شده است. در شرایط کنونی به نظر میرسد تا زمانی که حجم مبنا و دامنه نوسان ۴ درصدی اصول بدون تغییر بازار شمرده میشوند بازار سهام سرنوشتی جز غلتیدن از صف فروش به صف خرید و برعکس نداشته باشد. این در حالی است که اکثر کارشناسان معتقدند در صورت نبود حجم مبنا و دامنه نوسان بازار سهام میتوانست همانند بازار ارز و سکه بدون نوسانی خاص فعالیت عادی خود را تجربه کرده و سرمایهگذاران به جای رصد صفهای خرید و فروش به تحلیل متکی میشدند. با این حال اکثر کارشناسان انتظار دارند بازار بتواند در دو تا سه روز کاری آینده و با توجه به اینکه هیچ تغییر منفی در شرایط اقتصادی و سیاسی کشور رخ نداده است بازار به تعادل برسد.
در کنار تحولات سیاسی در حوزه اقتصادی دیروز رئیس کل بانک مرکزی گفت: به دنبال یکسانسازی نرخ ارز نیستیم و دلار در لایحه بودجه سال آینده ۲۸۵۰ تومان پیشبینی میشود. ولیالله سیف در حاشیه همایش بانکها و استانداران سراسر کشور در وزارت کشور در جمع خبرنگاران اظهار کرد: یکی از اقدامات مثبتی که در پی آن هستیم دقت نظر در اجزای پایه پولی و نقدینگی کشور و کنترل آن بوده که در حال حاضر پایه پولی رشد منفی داشته و ضریب فزاینده پولی است که موجب شده نقدینگی در کشور رشد کند.
رئیس کل بانک مرکزی در مورد نرخ ارز در بودجه ۹۴ کل کشور، گفت: یکی از برنامههای قطعی بانک مرکزی یکسانسازی نرخ ارز بوده اما این بستگی به شرایط بینالمللی دارد و در شرایط فعلی این اقدام را انجام نخواهیم داد، زمانی این موضوع مناسب خواهد بود که اطمینان خاطری از ارتباطات بینالمللی و نظام بانکی به وجود آید و سهولت لازم در زمینه نقلوانتقال نرخ ارز به وجود آید. در بازار دیروز در گروه خودرویی و بانکی صفهای فروش حاکم مطلق بودند. در این گروه بر اساس آخرین اطلاعات مندرج در سایت کدال، زیان برآوردی هر سهم شرکت پلاسکوکار برای سال مالی منتهی به ۲۹ اسفند ماه سال ۹۳ به میزان ۱۳۹ ریال است؛ این در حالی است که «پلاسک» بر اساس عملکرد ۶ ماه منتهی به ۳۱ شهریور ماه سال۹۳، ۸۷ ریال زیان خود را پوشش داده است. در گروه کانی غیرفلزی شرکت شیشه دارویی رازی در جدیدترین گزارش ۶ ماهه خود (اصلاحیه) سود هر سهم منتهی به ۲۹اسفند امسال شرکت را مبلغ ۳۴۷ ریال اعلام کرده است که نسبت به گزارش قبلی شرکت با تعدیل مثبت ۶۱ درصدی همراه بوده است. شرکت در دوره ۶ ماهه خود توانسته است به ازای هر سهم ۱۲۹ ریال سود کنار بگذارد و ۳۷ درصد از پیشبینیهایش را پوشش دهد. شرکت دلایل تعدیل اخیر را ناشی از تسعیر ارزهای باقیمانده موجود و انتقال هزینههای حقوق و دستمزد تولیدی دوران ساخت به سرفصل دارایی ثابت اعلام کرده است.
از توصیههای شریعتمداری تا تأکید بر رأی نیاوردن جلیلی در انتخاباتشریعتمداری در بخش پایانی یادداشت روز کیهان با تیتر
«از خودمان به خودمان!» نوشته: در حالی که متأسفانه دولت محترم در کنار مذاکرات هستهای برنامه موازی -PLAN B- دیگری ندارد، حریف با وجود امتیازات نقد فراوانی که گرفته است، چند برنامه موازی دیگر را برای پیشبرد اهداف باجخواهانه خود با جدیت دنبال میکند که یکی از با اهمیتترین آنها پروژه کاهش قیمت نفت با همکاری مستقیم ـ بخوانید نوکری مستقیم ـ دربار آلسعود است. آمریکا طی دو ماه اخیر با عملیاتی کردن این پروژه قیمت نفت را از ۱۲۰ دلار در هر بشکه به ۸۰ دلار رسانده و پیشبینی میشود که این روند تا کاهش ۷۰ دلار ادامه یابد. حالا به این محاسبه سرانگشتی و بسیار روشن و بدیهی توجه کنید.
میزان فروش نفت کشورمان روزانه یک میلیون بشکه است یعنی در صورت عدم کاهش قیمت نفت درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران طی ۷ ماه آینده مبلغ ۲۵میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار بود. اما با کاهش ۴۰ دلاری در هر بشکه، مبلغ ۸میلیارد و ۴۰۰میلیون دلار از درآمد نفتی ما طی ۷ ماه آینده کاسته میشود یعنی، طی ۷ماه آینده الف: مبلغ ۴/۲ میلیارد دلار از داراییهای خودمان را آزاد میکنند ب: در مقابل اما دهها میلیارد دلار از داراییهای جدید نفتی کشورمان را بلوکه میکنند و ج: ۸/۴میلیارد دلار نیز از درآمد نفتی ایران میکاهند! به بیان دیگر همین امروز دو برابر آنچه قرار است بگیریم را از دست دادهایم! اکنون باید پرسید؛ در کنار مذاکرات هستهای، چه برنامه موازی دیگری تدارک و طراحی کردهایم؟! و آیا به همین علت نیست که تنها راه پیش روی را ابراز امیدواری به مذاکرات هستهای میدانیم؟! امیدی که روند یکسال و نیم گذشته نشان از «واهی» بودن آن دارد و انتظار میرود دولت محترم در کنار مذاکرات هستهای، برنامههای موازی دیگری نیز طراحی کرده و به میدان آورد.
در مقابل مصطفی داننده در سرمقاله ابتکار با تیتر
«راه دشواره شیخ مذاکره در داخل» نوشته: حسن روحانی از همان روزهایی که با آن عبای نجفی معروفش پای به عرصه انتخابات گذاشت از تغییر در سیاست خارجی ایران و از بین بردن ابرهای سوء تفاهم میان ایران و کشورهای جهان سخن به میان آورد. این سخنان روحانی با استقبال مردم روبرو شد و ایرانیان «شیخ دیپلمات» را راهی میدان پاستور و نهاد ریاست جمهوری کردند. دیوارهای کشیده شده میان مرزهای ایران به همین راحتی فرو نمیریخت و رئیس جمهور با «چکش مذاکره» سعی کرد اعتماد از دست رفته میان ایرانیها و جهانیان را بازسازی کند. مذاکرات هستهای ایران و کشورهای ۱+ ۵ به ویژه افزایش سطح شرکت کنندگان در این مذاکرات از کارشناسان به وزرای خارجه، گفتوگوی تلفنی با اوباما، دیدارهای متعدد با سران کشورهای اروپایی، حضور گسترده دیپلماتها و روسای جمهور و سران کشورهای مختلف در جهان و ترویج گفتمان صلح در منطقه از نمونههای بارز این استراتژی روحانی در عرصه سیاست خارجی بود.
روحانی با همان لبخندهای معروف در کنار لبخندهای دیپلماتیک ظریف، تغییر در عرصه سیاست خارجی را کلید زد و باعث تغییر نگاه جهانیان نسبت به ایران شد. تصویر روحانی از ایران باعث شد تا جهانیان کم کم خاطرات دوره محمود احمدینژاد را فراموش کنند. روحانی از دیپلماسی مدیریت و رهبری جهان دولت دهم به سمت تعامل با جهان رفت و این تفاوت بزرگ یک سیاستمدار کهنه کار که پلههای ترقی را به تدریج و با آزمودن سطوح مختلف مدیریتی طی کرد، بود، با رئیس جمهوری که مهمترین منصب مدیریتیاش مدیریت عمرانی شهر تهران بود.
«شیخ مذاکره» پشت میز گفتوگو نشست تا مشکلات اقتصادی و سیاسی ایران کم شود، اما میز مذاکره برای روحانی دو سو داشت. یکی به سمت خارج از مرزهای و سمت دیگر به سوی گروههای سیاسی داخل از کشور. مذاکرات هستهای «ژنو» و «وین» نشان میدهد طرف غربی، تغییر گفتمان ایران را پذیرفته است و به خاطر همین با تمام قوا و نیرو پای میز نشسته و چشم در چشم طرف ایران بر سر انرژی هستهای و مسائل جهانی گفتوگو کرده و حتی دست کمک خود را برای مقابله با داعش به سوی ایران دراز میکند.
آن سو ترک اما گویی میان طرف داخلی و روحانی دیوار بیاعتمادی بلندتر است و برخی از جریانهای سیاسی نمیخواهند تغییر در ایران را باور کنند. آنها نمیخواهند بپذیرند که مردم در خرداد ۹۲، رأی به تغییر دادند و اعلام کردند طرفدار مذاکره، گفتوگو و اعتدال هستند و دیگر دوست ندارند مشکلات گذشته را تجربه کنند. این جریان سیاسی در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۹۲، در فیلمهای تبلیغاتی خود، سعید جلیلی را نماد قهرمان ملی و مذاکرات او با طرف غربی را نشان اقتدار کشور معرفی میکردند و مذاکرات هستهای دولت خاتمی که اتفاقا توسط حسن روحانی مدیریت میشد را نماد خواری و ذلت ایران نامیدند و این سخنان خود را نظر کل مردم ایران معرفی کردند.
برگههای رأی اما حرف تازهای داشت که بر خلاف نظر این دوستان بود. مردم به اعتدال و مذاکره رأی داده بودند و تنها ۴ میلیون نفر از گفتمان هشت سال پیش از این دولت، حمایت کرده بودند. حالا بعد از گذشت بیش از یک سال و نیم از عمر دولت روحانی، هنوز طرف مقابل این دولت را دولت تمام مردم نمیداند و اعلام میکند جامعه ایرانی سیاستهای خارجی دولت روحانی را قبول ندارد.
این دوستان در سخنرانیها و نطقهای خود به ویژه در مجلس از دلسوزی برای دولت روحانی سخن میگویند و شکست او را شکست خود میدانند اما معلوم نیست چرا با بنرهای خیابانی و همایشهای ریز و درشت میخواهند بگویند که اصلا نباید به طرف مقابل اعتماد کرد. با مرور مواضع این جریان سیاسی در مورد دولت روحانی و اتهامهایی که طی این مدت زده شده است، اعم از رابطه با خارج از کشور، خیانت و... نشان میدهد دلسوزی این جریان برای دولت را نمیشود باور کرد.
به نظر میرسد کار دولت روحانی برای به توافق رسیدن با برخی از جریانهای سیاسی داخل به مراتب سختتر از تفاهم با طرف خارجی ست. تا طیف مقابل روحانی «تغییر» در کشور را نمیپذیرد نمیشود به وحدت امید داشت.