مرور روزنامه‌های یکشنبه نوزدهم بهمن؛

شرق: توکلی می‌داند چه کسی عباس یزدان‌پناه را کشته است!

ادعای روز گذشته خبرگزاری رویترز در‌باره وزیر خارجه ـ که با تکذیب وی همراه شد ـ بیشتر مورد توجه سه روزنامه‌ای قرار گرفته ‌که چندان موافق مذاکرات هسته‌ای نیستند. دیگر مسائل مذاکرات هسته‌ای، تغییر جالب نامه حمید رسایی در یک روزنامه، واکنش روزنامه‌های اصلاح‌طلب به نطق اخیر احمد توکلی و ادعاهای روزنامه دولت در‌باره اتاق عملیات «تندرو‌ها»، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های یکشنبه است.
کد خبر: ۴۷۳۷۲۵
|
۱۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 08 February 2015
|
42421 بازدید
شرق: توکلی می‌داند چه کسی عباس یزدان‌پناه را کشته است!ادعای روز گذشته خبرگزاری رویترز در‌باره وزیر خارجه ـ که با تکذیب وی همراه شد ـ بیشتر مورد توجه سه روزنامه‌ای قرار گرفته ‌که چندان موافق مذاکرات هسته‌ای نیستند. دیگر مسائل مذاکرات هسته‌ای، تغییر جالب نامه حمید رسایی در یک روزنامه، واکنش روزنامه‌های اصلاح‌طلب به نطق اخیر احمد توکلی و ادعاهای روزنامه دولت در‌باره اتاق عملیات «تندرو‌ها»، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های یکشنبه است.

رسایی؛ از روایت جالب یک روزنامه تا بررسی حقوقی مسأله

ماجرای اعلام صدور حکمی مبنی بر محرومیت از خدمت حمید رسایی، نماینده تهران و از اصلی‌ترین مخالفان دولت در مجلس امروز هم در کانون توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب است. تقریبا همه این روزنامه‌ها، سخنان اشرفی اصفهانی علیه رسایی را ‌کامل پوشش داده‌اند، ولی اشاره کمی به جوابیه رسایی داشته‌اند.

اما رفتار روزنامه قانون در این میان قابل توجه است. این روزنامه که مطلب خود در‌باره سخنان مقام دولتی علیه رسایی را با تیتر «این هم از رسایی» منتشر کرده، متنی را هم به عنوان جوابیه رسایی انتشار داده‌ که هرچند از حیث تعداد بند‌ها، مشابه جوابیه رسایی است، برخی از بندهای آن به شکل جالبی تغییر داده شده است.

برای مثال در حالی که در ابتدای بند پنجم جوابیه رسایی آمده است: «طی هفته گذشته توسط یکی از مسئولان اطلاع‌رسانی نهاد ریاست‌جمهوری (آقای م) جلسه‌ای در این نهاد با برخی خبرنگاران برگزار شده ـ که مستندات آن موجود است ـ در این جلسه با توجیه خبرنگاران چند روزنامه تجدیدنظر طلب، مقرر می‌گردد که طی چند مصاحبه با اشرفی‌اصفهانی و کلی‌گویی موضوع از طرف ایشان درباره انفصال از خدمت دو نماینده مجلس، مقدمات هجمه‌ای رسانه‌ای نسبت به نمایندگان منتقد دولت فراهم شود‌»، در بند پنجم از نسخه جوابیه منتشره در روزنامه قانون آمده است: «۵. تاکنون هیچ حکمی به بنده ابلاغ نشده و اگر هم ابلاغ شود به دلیل طی نشدن شرایط قانونی و اداری، قطعا نقض خواهد شد، کما اینکه در خصوص نماینده محترم دیگر این اتفاق افتاده است‌».

روزنامه شرق و ادامه انتشار دفاعیات از مهدی هاشمی

روزنامه شرق امروز هم به روند انتشار مطالبی در دفاع از مهدی هاشمی ادامه داده است. در حالی که در هفته‌های گذشته، علیزاده طباطبایی و ابوالمعالی دو وکیل مهدی هاشمی مطالبی را در دفاع از وی در روزنامه شرق منتشر می‌کردند، امروز این غلامعلی رجایی است که در شرق در این باره مطلب نوشته است.

در این مطلب‌ مفصل که نیمه پایین صفحه اول و بیشتر بخش‌های صفحه هفتم این روزنامه را به خود اختصاص داده، با تیتر «هدف کدام هاشمی است» آمده و برخی از مهم‌ترین مسائل مورد اشاره در آن به قرار زیر است؛

ـ نکته قابل ‌تأمل دیگر در بیان احمد توکلی این مسأله صددرصد امنیتی است: «عباس یزدان‌پناه‌یزدی در دوبی به‌طرز مرموزی به قتل می‌رسد. مهدی هاشمی در دادگاه ـ (دقت کنید معلوم است توکلی می‌داند در دادگاه چه گذشته است!!) پس از پخش فیلم اعترافات یزدان‌پناه که در بازداشت قبلی ضبط شده بود با عصبانیت و اضطراب می‌گوید قتل یزدان‌پناه کار مافیایی است و اعترافات او را رد می‌کند...‌». احمد توکلی سعی می‌کند در بیانی ابهام‌آمیز علاوه‌بر گفتن نیمی از ماجرا؛ یعنی اقرار یزدان‌پناه علیه مهدی هاشمی در دوران بازجویی و نفی این اقرارات پس از آزادی از زندان، در پرده به شنونده و خواننده القا کند که یزدان‌پناه چون دربازجویی‌های خود علیه مهدی هاشمی مطالبی را اقرار کرده لذا مستوجب مرگ بوده است. بنابراین مرگ وی غیرمستقیم متوجه مهدی هاشمی است. من در اینجا به‌دلایل امنیتی قصد ورود به مسأله قتل یزدان‌پناه‌یزدی را ندارم اما تردیدی هم ندارم که احمد توکلی می‌داند وی چگونه و توسط چه کسانی به قتل رسید.

ـ فیلم اظهارات عباس یزدان‌پناه که احمد توکلی به آن اشاره و استناد می‌کند برخلاف ضوابط حقوقی به‌عنوان دلیل در دادگاه منتشر شد و معلوم نیست احمد توکلی چگونه از آنکه مربوط به سال١٣٧١ است اطلاع دارد. عباس یزدان‌پناه پس از آزادی در نامه‌ای به رهبری اعلام می‌کند در اثر فشار علیه مهدی هاشمی اظهاراتی داشته که به کلی بی‌اساس است. در‌‌نهایت وی از کشور خارج می‌شود و نکته مهم اینکه اقرارات او علیه مهدی هاشمی ١٠ سال قبل از پرونده استات‌اویل است و ربطی به این پرونده که احمد توکلی گفته، ندارد.

ـ جالب این است که عباس یزدان‌پناه از بستگان نزدیک یکی از معاونان وزارت نفت بود و در رابطه با فعالیت‌های نفتی خود از او اطلاعات لازم را می‌گرفته است که این مطلب در گزارش وزارت اطلاعات هم آمده و احمد توکلی به آن هم اعتنایی نکرده و به‌گونه‌ای سخن گفته که شرکت وی مجری اطلاعات مهدی هاشمی بوده است!

ـ احمد توکلی در بیانی دیگر از اعمال فشار بر دادگاه مهدی هاشمی و... سخن گفت. قطعا این حرف وی متوجه آیت‌الله هاشمی است. به‌عنوان یکی از مرتبطان نزدیک آیت‌الله خبر دارم که ایشان هم به رهبری و هم به آقای لاریجانی، رئیس قوه‌قضاییه و هم به آقایان محسنی و رییسی و خلفی گفته اگر مهدی جرمی کرده بهتر است در این دنیا مجازات شود ولی اگر جرمی ندارد چرا باید خانواده‌ای که در انقلاب نقش داشته است بیخودی متهم شود و اطلاع دارم که وی در دیداری با رهبری تنها نکته‌ای که درباره محاکمه فرزندشان مهدی گفته‌اند، این بوده که قوه قضاییه در دادگاهی صالح و به ‌نحوی منصفانه به پرونده رسیدگی کند که البته بهتر آن بود قوه‌قضاییه به این پرونده در دادگاه کارکنان دولت یا کیفری استان و با حضور پنج قاضی رسیدگی می‌کرد چون دادگاه انقلاب آنگونه که بعضی وکلای خبره استدلال حقوقی کرده‌اند برای رسیدگی به این پرونده صالح نیست.

ـ در شرایطی که قوه‌ قضاییه تصمیم گرفته صرفا آنچه را قاضی دادگاه در خلال ٢۵جلسه و پس از دفاعیات مهدی هاشمی و وکلای او به آن می‌رسد بدون ‌رعایت هر ملاحظه و انتسابی مبنای رأی قرار دهد، این نطق کاملا سیاسی و بدون ‌توجه به جزییات و واقعیات پرونده در پوشش عدالت‌خواهی و یک‌طرفه و آکنده از اشتباهات عامدانه معنای دیگری پیدا می‌کند و آن اینکه احمد توکلی و طیف هم‌فکران وی می‌خواهند با یک‌تیر مثلا چندنشانه بزنند؛ یکی اینکه در آستانه انتخابات مجلس خبرگان نگران حضور آیت‌الله هاشمی در این انتخابات ـ و رأی غالب مردم شریف تهران به ویـ هستند و از بازگشت وی به مسند ریاست آن هراس دارند! دیگر اینکه با رشوه‌گیرخواندن فرزند این شخصیت، شخصیت ایشان را نزد جامعه مخدوش کنند و نیز اینکه برای نجات از تبعات فضاحت خبری محکومیت رحیمی که به اردوگاه آنان منتسب است، قرینه‌ای پیداکنند و چه قرینه‌ای بهتر از اینکه اعلام کنند مهدی هاشمی فرزند رئیس مجمع ‌تشخیص ‌مصلحت‌ نظام از استات‌اویل ٢/۵میلیون ‌دلار گرفته است؟

ظریف و تکذیب ادعای رویترز

ادعایی که روز گذشته در خبرگزاری رویترز ‌به نقل از سه مقام نا‌شناس ایرانی مطرح شد، امروز مورد توجه برخی روزنامه‌ها و دلیل حمله آن‌ها به وزیر خارجه شده است.

جوان، روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران با درج این خبر که «رویترز: وزیر خارجه ایران در مذاکرات با مقامات غربی گفته ‌است که شکست مذاکرات، آینده سیاسی روحانی را به خطر می‌اندازد!» در ابتدای مطلب اصلی امروز خود با تیتر «تکذیب ظریف» نوشته: محمدجواد ظریف باید بگوید که چرا این اتهامات درباره او «تکرار» می‌شود و البته باید به جای یک تکذیب ساده در چنین موضوع مهمی بسیار محکم و روشنگرانه توضیح دهد.

کیهان نیز همچنان با اصرار بر ترجمه اشتباه سؤال هاله اسفندیاری از وزیر خارجه در بخشی از مطلبی با تیتر «تکذیب خبر رویترز و اشاره به یک نکته» نوشته: وزیر امور خارجه ایران در واکنش به خبر رویترز، این اقدام را دروغ پراکنی توصیف کرد و افزود: در هیچ یک از ملاقات‌های انجام شده به هیچ وجه مباحث داخلی مطرح نشده و مطلب منتشر شده در این زمینه «کذب محض» است.

اظهارات ظریف در تکذیب خبر فوق و تأکید بر عدم اشاره به موضوعات داخلی در ملاقات‌های هسته‌ای در حالی است که در سال جاری، وزیر امور خارجه با حضور در شورای روابط خارجی آمریکا، در پاسخ به سؤال «هاله اسفندیاری»، عضو بنیاد صهیونیستی «سوروس»، درخصوص تأثیر مذاکرات هسته‌ای بر سیاست داخلی ایران تصریح کرد ‌در صورت شکست مذاکرات ایران و ۱+ ۵ حامیان سیاست خارجی دولت یازدهم در انتخابات مجلس آینده شکست خورده و جریان تندرو در ایران، مجلس را در اختیار خواهند گرفت.

وطن امروز دیگر روزنامه مخالف مذاکرات هسته‌ای نیز در بخشی از مطلبی با تیتر «رویترز آش ظریف را هم زد!» نوشته: این واقعیت را دیگر همه در ایران متوجه شده‌اند که گره زدن مذاکرات هسته‌ای به مسائل انتخاباتی ایران آشی بود که جواد ظریف، پخت آن را شروع کرد و اکنون خبرگزاری رویترز در حال هم زدن آن است.

روزنامه دولت: «اتاق عملیات» تندرو‌ها فعال شده است

امروز روزنامه دولتی ایران، برای چندمین بار ادعای وجود اتاق عملیات عده‌ای نا‌شناس، که عنوان کلی «تندرو» را برای آن‌ها برگزیده، ‌مورد اشاره قرار داده و این موضوع را به تیتر اصلی صفحه اول خود تبدیل کرده است. ایران نوشته: «گروه و اقلیتی در گوشه و کنار از اتاق فکر خارج شده و وارد اتاق عملیاتی شده‌اند، باید بدانند دولت هم از اقدامات آن‌ها آگاه و مطلع است...‌». این بخشی از سخنان رئیس جمهوری در جلسه ۲۲ مرداد سال جاری هیأت دولت است. این سخنان رئیس جمهوری در آن زمان هر چند با عناوین مختلفی از جمله هشدار رئیس جمهوری به کارشکنان بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها و محافل سیاسی پیدا کرد، اما به مرور توجه به آن فروکش کرد.

با این حال مرور آمار تحرکات این گروه اقلیت سیاسی نشان می‌دهد که خبر روحانی دقیق بوده و تندرو‌ها به معنای واقعی وارد مرحله «عملیاتی» شده‌اند؛ واقعیتی که وزیر ارشاد هم روز گذشته به آن اشاره مجددی کرد و گفت: «عده‌ای که در انتخابات ریاست جمهوری رأی نیاورده‌اند علیه دولت اتاق عملیات تشکیل داده‌اند‌». آن‌ها به‌خصوص در هفته‌های اخیر به بهانه نقد عملکرد اعضای کابینه موجی از تخریب و تهمت را روانه پاستور کرده‌اند. در شرایطی که روحانی وارث خرابی‌های بسیاری بود و توانسته موفقیت‌های چشمگیر دیپلماتیک، اقتصادی، درمانی و... را در کارنامه دولت ۱۸ ماهه خود به ثبت رساند، تندرو‌ها می‌کوشند ناکارآمدی دولت یازدهم را به مردم القا کنند.

آن‌ها همزمان با فضاسازی‌های خود هرگونه پاسخ و توضیح مسئولان دولتی به اظهارات و ادعاهای خود را تعبیر به تحمل ناپذیری نقد و نقادی می‌کنند. حال آنکه به گواه کار‌شناسان و فعالان سیاسی دولت، نه تنها انتقاد گریز نیست بلکه از انتقادهای سازنده استقبال هم می‌کند. تعامل با منتقدان منصف و فراخوان رئیس جمهوری خطاب به استادان دانشگاه و کار‌شناسان مجرب، بیانگر رویکرد کلی دولت به استفاده از انتقاد‌ها برای ترمیم کاستی‌ها و بهبود عملکردهاست اما به تعبیر روحانی، «معنی انتقاد؛ هو کردن، تهمت و تخریب نیست‌».. تندرو‌ها در لباس منتقد وارد عرصه می‌شوند، پشت تریبون‌ها قرار می‌گیرند و ارگان‌های رسانه‌ای خود را فعال می‌کنند. تیشه تخریب آنان فرا‌تر از دولت، منافع ملی را نشانه گرفته است و دود کارشکنی‌هایشان به چشم ملت می‌رود. آیا می‌توان به توقف، تعلیق یا کاهش هجمه بی‌محابای تندرو‌ها علیه منافع ملی و دولت امیدوار بود؟

مذاکرات هسته‌ای از فرمان توقف نرمش در کیهان تا خوش‌بینی در روزنامه‌های اصلاح‌طلب

محمد ایمانی در سرمقاله کیهان با تیتر «نرمش کافی است! قهرمانی کنید»، مذاکرات هسته‌ای فعلی را بی‌فایده دانسته و از جمله نوشته: تلاش‌های پرزحمت آقای ظریف و همکارانشان در جبهه ـ دیپلماسی ـ صرف نظر از برخی رفتارهای نابجا ـ در جای خود محترم است اما جست‌وجوی کلید «گشایش اقتصادی» از سوی دولت محترم در پیاده‌رو‌ها یا کریدورهای مونیخ و وین و ژنو و پاریس قطعا نه تنها ما را به جایی نمی‌رساند بلکه طرف متخاصم را به این باور می‌رساند که حریف برای کارنامه خود نیز که شده حاضر است پیاپی از خط قرمز‌هایش عبور کند. آیا دولت محترم با بیست و چند وزارتخانه و عرض و طول گسترده، پروژه ملی دیگری غیر از مذاکرات دارای افق مبهم تعریف کرده و مثلا ابعاد اقتصاد مقاومتی در زمینه افزایش بهره‌وری، ساماندهی و هدفمندسازی یارانه‌ها (حذف پردرآمد‌ها و صرفه‌جویی دست‌کم ۵۴۰۰ میلیارد تومانی)، مقابله با فرار مالیاتی ۸۰ هزار میلیاردی و قاچاق بی‌رویه کالا و... را عملیاتی کرده است؟ اگر بنا داریم آمریکا و اروپا را در مونیخ یا زوریخ یا ژنو و وین و پاریس وادار به توافق برای لغو تحریم‌ها کنیمـ یا از تحریم‌ها عبور کنیمـ کلید آن نه در لبخند و مذاکره کشدار و بی‌پشتوانه بلکه در تقویت بنیه اقتصاد داخلی است در غیر این صورت حتی اگر درآمدهای نفتی انبوه نیز احیا شود، اقتصاد و تحریم همچنان پاشنه آشیل ما باقی خواهد ماند حتی اگر بهانه هسته‌ای درمیان نباشد. آیا دولت همچنان می‌خواهد بی‌کارنامه بماند؟! این شرط تدبیر و اقتضای امید و اعتدال نیست.

جوان نیز در سرمقاله خود با تیتر «برگ برنده ایران در مذاکرات چیست؟» موضع مشابهی را تکرار کرده و نوشته: طرف مقابل با درک این شرایط که اقتصاد کشور منتظر گشایش هسته‌ای است، با درک این مسأله که دولت عجله زیادی برای ختم به خیر کردن مسأله هسته‌ای دارد و دارای شناخت کافی از فضای فکری و سیاسی کشور است، روی به نوعی اقدامات ایذایی آورده تا شرایط را بیش از گذشته بر تیم هسته‌ای مذاکره کننده ما سخت کند، البته از دشمن انتظار داشتن غیر از چنین چیزی سفاهت است و نمی‌توان بابت غلظت دشمن در معاندتش دولت را مؤاخذه کرد اما می‌توان این نقد مشفقانه را عنوان کرد که اگر دولت حداقل در وی‌ترین خود مسأله هسته‌ای را در اولویت اول نمی‌گذاشت و همه افکار عمومی را نسبت به این موضوع و نتایج آن حساس نمی‌کرد، دشمن تا این حد امیدوار و جسور نمی‌شد.

چرا شاخص‌های اقتصادی ما باید با لحن مذاکره‌کنندگان هسته‌ای امریکا بالا و پایین شود؟ چرا بسط و قبض بودجه در ایران را باید بر اساس اینکه کی عربستان چه تصمیمی‌ می‌گیرد، بست؟ چرا دولت اعتقاد دارد می‌توان حتماً با امریکایی‌ها به توافق رسید؟ چرا به نقاط خیالی به جای نقاط حقیقی اتکال می‌شود؟ و چراهای بسیار دیگر، البته دأب نگارنده این نیست که مشکلات اقتصادی کشور را در یک شب یا حتی در یک دوره هشت ساله ریاست جمهوری می‌توان رفع کرد و وابستگی یک قرنی به نفت را یک شبه با یک دستور از بین برد اما حداقل انتظار این بود که این رئیس‌جمهور ما باشد که می‌گوید «به توافق نرسیدن بهتر از رسیدن به یک توافق بد است‌».

نکته جالب در‌باره رویکرد این روزنامه‌ها به مذاکرات هسته‌ای این است که همزمان مذاکرات هسته‌ای مناسب را نیازمند بی‌توجهی به تحریم‌ها و رفع مشکلات اقتصادی کشور بدون توجه به تحریم می‌دانند و از سوی دیگر لغو فوری همه تحریم‌ها را پیش شرط هر توافق هسته‌ای می‌دانند.

روزنامه‌های همراه با روند مذاکرات، بیشتر توجه خود را بر مسائل فنی مذاکرات و پیش‌بینی آینده آن متمرکز کرده‌اند. در این میان، داود هرمیداس باوند در بخشی از مطلبی با تیتر «مسأله، آمریکاست» در روزنامه آرمان نوشته: به هر حال و با توجه به شرایطی که در آمریکا و با توجه به موضعگیری‌های مختلف از سوی کنگره آمریکا یا لابی‌های مختلف طیف‌های تندرو وجود دارد و همینطور موضعگیری‌هایی که در ایران وجود دارد هر موافقتنامه‌ای در جای خود درخور تأیید است. حال اگر این توافق‌نامه جامع باشد یعنی گذشته از سیاست‌های کلی، مسائل فنی و حقوقی را هم در بر گرفته باشد طبیعتا دوچندان درخور تأیید است.

اکنون نیز ظواهر امر و ملاقات‌هایی که انجام می‌گیرد از قصد و نیت طرفین برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب حکایت دارد. از سویی مشاهده می‌شود که در حال حاضر به نوعی بار این پرونده بر شانه‌ مذاکرات و ملاقاتهای دوجانبه ایران و آمریکا گذاشته شده است. در طول چند ماه اخیر دیپلماتهای دو کشور بار‌ها با هم ملاقات داشته و ساعت‌ها مذاکره کرده‌اند و اکنون نیز طبق آنچه که از فضای مذاکره اخیرشان به گوش رسیده است قرار ملاقات دیگری را در آینده‌ای نزدیک هماهنگ کرده‌اند. در این خصوص باید پذیرفت که مسأله اصلی برای ما آمریکاست. بنابراین هر توافقی که با آمریکا صورت گیرد به ظن غالب، همراه با موافقت سایر کشورهای عضو خواهد بود؛ یعنی اتحادیه اروپا و دو کشور چین و روسیه تا حد بسیاری متأثر از توافقی خواهند بود که میان ایران و آمریکا ممکن است شکل بگیرد. بنابراین چون مسأله محوری آمریکاست و قبل از هر چیز باید خواست‌های ایران در مقابل آمریکا جلب شده و از آن سو موافقت آمریکا نیز با مواضع مورد نظر صورت بپذیرد لذا دیپلمات‌های دو کشور بسیار بیش از دیپلمات‌های سایر کشور‌ها باید مذاکرات را پیگیری کنند و به پیش ببرند. وقتی میان ایران و آمریکا توافقی جدی صورت گیرد به احتمال زیاد سایرین نیز با این توافق، موافق خواهند بود. چنان که همگان اطلاع دارند زمانی که در دوره آقای خاتمی به موجب بیانیه سعدآباد و موافقت‌نامه پاریس توافقاتی صورت گرفت، علت اینکه نتیجه مورد نظر جنبه اجرایی پیدا نکرد عدم موافقت آمریکا بود. در حال حاضر نیز اصل بر این است که توافق با آمریکا شکل بگیرد تا در پی آن موافقت سایر اعضا نیز اتفاق بیفتد.


اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات