به گزارش «تابناک»، با پیش رفتن مذاکرات هستهای ایران و 5+1 در ماههای گذشته و روشن شدن دورنمایی برای برداشته شدن تحریمهای ایران، مقامات آمریکایی در ابتدا اصرار داشتند در صورت رسیدن طرفین مذاکرهکننده به یک توافق و نقض این توافق از سوی ایران، تحریمهای شورای امنیت علیه ایران به طور قطعی و با فوریت بازخواهد گشت.
این درخواست آمریکاییها با مخالفت روسیه و چین مواجه شد که چنین تصمیمی را منافی حق وتوی خود میدانند و تجدید تحریمها علیه ایران را نیازمند تصویب قطعنامهای جدید در شورای امنیت میدانند. با توجه به سخنان روزهای گذشته ریابکوف، به نظر میرسد روسها از تصمیم خود برنگشتهاند.
جان بولتون در مطلبی در این باره نوشته است: بنا بر گزارشها، پنج عضو دائم شورای امنیت و آلمان که در حال مذاکره با ایران بر سر پرونده هستهای ایران هستند، بر سر مکانیزم فعال کردن مجدد تحریمهای شورای امنیت علیه ایران در صورت نقض یک توافق احتمالی هستهای با ایران از سوی این کشور به توافق رسیدهاند و اکنون ایران در حال بررسی این پیشنهاد است.
اگر آن چیزی که درباره این مکانیزم به صورت تقریبی مطرح شده است، درست باشد، آن گاه تصمیم گرفته شده یک اشتباه فاحش است. ادعاهای مربوط به نقض توافق از سوی ایران باید به کمیتهای متشکل از شش کشور عضو 5+1 و ایران ارجاع شود. این کمیته که ممکن است کشورهای دیگری نیز در آن عضو باشند، از طریق مکانیزمی که هنوز فاش نشده، تصمیم خواهند گرفت که آیا ایران توافق را نقض کرده یا خیر و آیا لازم است که تحریمها علیه ایران برگردانده شود؟
دولت اوباما برای مقابله با وتوی احتمالی برگشت تحریمها توسط روسیه و چین به ابزارهای بیفایدهای متوسل شدهاند. روش پیشنهاد شده، تهدید چین و روسیه برای وتوی تصمیم بازگشت تحریمها علیه ایران را خنثی نمیکند. شیوه پیشنهادی کمکی به وادار کردن ایران به اجرای توافق نهایی نمیکند و میتواند به راحتی به توافق احتمالی آسیب بزند.
تصمیمگیری در باره اینکه چه رفتاری از سوی ایران به معنای نقض توافق است و چه طرفی باید در این باره تصمیم بگیرد، مسألهای مهم در روند تهیه توافق نهایی با ایران است. باور نکردنی است که هر یک از اعضای دائم شورای امنیت تصمیمگیری در این باره را به نهادی بروکراتیک مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی تفویض کند.
در مقابل پیشبینی میشود در ساختار شکل گرفته، تصمیمگیری بر مبنای اجماع باشد، بدان معنا که هر یک از اعضا، امکان وتو را خواهد داشت. روسیه و چین در روش تصمیمگیری بر مبنای اکثریت آرا از طرف مقابل شکست میخورند و به همین سبب، این سؤال مطرح میشود که آیا عاقلانه است بپذیریم آنها ممکن است به چنین روشی تن بدهند؟
اجازه دادن به ایران برای شرکت در کمیتهای که قرار است درباره تخلفات احتمالی ایران تصمیمگیری کند، مانند این است که به آل کاپون حق عضویت در هیأت منصفه داده شود. حداقل فایده ایران از این عضویت داشتن فرصت ایجاد تاخیر و به عقب انداختن تصمیمگیریهاست.
مانع بعدی در برقرار کردن دوباره تحریمها علیه ایران، وزارت خارجه خود آمریکا خواهد بود که به نادیده گرفتن برخی تخلفات ایران تمایل دارد. اعلام نقض توافق از سوی ایران تا حد زیادی به معنای پذیرش مسألهدار بودن توافق با ایران است. آشکار است که اعلام یک تخلف ایران به معنای به خطر انداختن توافقی است که بعد از هزاران ساعت مذاکره به دست خواهد امد. بنابراین دولتهای درگیر به جای این که تخلف ایران را اعلام کنند، تمایل خواهند داشت که تنها در این باره اعلام نگرانی کنند، مذاکرات جدیدی را لازم بدانند تا ابهامات و مشکلات پیش امده حل شود.
شخص اوباما هم تمایلی ندارد دستاورد بزرگ خود در سیاست خارجی که طرفدارانش آن را با لایحه خدمات درمانی مقایسه میکنند به خطر بیفتد. به علاوه با نزدیک شدن به پایان دوره ریاست جمهوری اوباما در بیستم ژانویه 2017، مقاومت اوباما در برابر ایران کاهش خواهد یافت.
به علاوه، حامیان ایران یعنی روسیه و چین میتوانند کار کمیته را به راحتی به بن بست بکشانند. آنها میتوانند موارد احتمالی تخلف ایران را کم اهمیت بشمارند، یا آنکه توضیح ایران درباره تصادفی بودن این تخلفات و یا اصلاح آن را بپذیرند. حتی در مواردی که در مورد تخلف کردن ایران هم توافق بشود، باز هم این کشورها میتوانند بر گزینه مذاکره برای حل مسأله اصرار کنند.
سرانجام اینکه حتی اگر آمریکا بتواند به موفقیتی در راه مسدود کردن مسیر روسیه و چین برای وتوی برگشت تحریمها علیه ایران دست پیدا کند، همین روش در آینده از سوی این کشورها در مقابل آمریکا استفاده خواهد شد. آمریکا نباید چنین سابقهای ایجاد کند. تجربه پیشنهاد «اتحاد برای صلح» لرد آچسون در دهه 1950 نشان میدهد که ساختارهایی که در ابتدا مفید به نظر میرسیدند، ممکن است که در آینده اثرات نامطلوبی داشته باشد، مگر اینکه دولت فعلی بخواهد تبعات تصمیمات خود را به گردن دولتهای بعدی بیندازد.