وزارت علوم روز گذشته گزارش داد، از سال 1392 تا بهمن 1394، تعداد دانشگاههای ایرانی در یک درصد دانشگاههای برتر و تأثیرگذار دنیا (طبقهبندی جهانی لایدن)، به 13 دانشگاه رسیدهاست.
به گزارش روزنامه وقایع اتفاقیه، این اتفاق در شرایطی رخ داد که تعداد این دانشگاهها در سال 1391 تنها پنج دانشگاه بود و حالا به 13 دانشگاه رسیده است.
پنج دانشگاه از ایران در میان دانشگاههای برتر، شامل دانشگاه امیرکبیر، صنعتی شریف، تربیت مدرس، تهران و علوم پزشکی تهران بودند اما امسال هشت دانشگاه جدید از جمله دانشگاه تبریز، صنعتی اصفهان، علم و صنعت ایران، شهید بهشتی، فردوسی مشهد، شیراز و دانشگاه آزاد اسلامی نیز اضافه شدهاند و در مجموع در رتبهبندی جدید لایدن، 13 دانشگاه ایران با بالاترین میزان انتشارات علمی در میان 750 دانشگاه برتر جهان حضور دارند.
بر این اساس، دانشگاه صنعتی امیر کبیر با رتبه جهانی 461 بهترین جایگاه را در میان دانشگاههای ایران به خود اختصاص داده است، رتبه جهانی یازده دانشگاه دیگر از 496 تا 742 شامل دانشگاه تبریز با رتبه 492، دانشگاه صنعتی اصفهان با رتبه 518، دانشگاه علم و صنعت ایران با رتبه 526، دانشگاه صنعتی شریف با رتبه 538، دانشگاه تهران با رتبه 566، دانشگاه شهید بهشتی با رتبه 617، دانشگاه تربیت مدرس با رتبه 620، دانشگاه فردوسی مشهد با رتبه 669، دانشگاه شیراز با رتبه 677، دانشگاه آزاد اسلامی با رتبه 703 و دانشگاه علوم پزشکی تهران با رتبه 746 متغیر است. این آمار براساس گزارش تفصیلی وزارت علوم از عملکرد این وزارتخانه در سالهای 1394 تا 1357 است. همچنین براساس این آمار تعداد دانشگاههای ایران در بین دانشگاههای برتر نظام رتبهبندی تایمز از یک دانشگاه در سال 1391 به هشت دانشگاه در سال 1394 رسیده است. ارتقای این رتبهها در شرایطی است که افزایش سهم بودجه پژوهش در دانشگاههای ایران، افزایش کیفیت تولید علم و تلاشها برای ارتقای دیپلماسی علمی، از جمله دلایل ارتقای دانشگاهها در رتبهبندیهای بینالمللی است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
هم اکنون بررسیها نشان میدهد، روند تولید علم ایران در سال ۲۰۱۶ وارد مرحله جدیدی شده است. در دولت محمود احمدینژاد، مسئولان وزارت علوم با ایجاد پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، سعی در ایجاد رقابت علمی میان کشورهای اسلامی داشتند اما براساس جدیدترین آمار پایگاه معتبر اسکوپوس، ایران از سال ۲۰۱۴ با سبقت از ترکیه به عنوان جدیترین رقیب منطقهای خود و سایر کشورهای اسلامی وارد سطح جدیدی از رقابتهای علمی شد.
هماکنون براساس جدیدترین آمار ایران در سال ۲۰۱۵ رتبه ۱۵ خود را درزمینه تعداد مقالات علمی تثبیت کرده است. این اتفاق در شرایطی است که در دو سال اخیر برخی معتقد بودند رشد علمی ایران متوقف شده است. گرچه ثبات علمی ایران به همین جا نیز ختم نمیشود چراکه براساس مدارک و مقالات علمی که قرار است در سال ۲۰۱۶ در پایگاه علمی اسکوپوس از سوی ایران منتشر شود، میتوان رتبه ۱۳ را برای ایران پیشبینی کرد. سازوکار پایگاههای علمی بهگونهای است که محققان، تعداد مقالاتی که میخواهند در بازههای زمانی شش یا هشت ماه بعد منتشر کنند، در درگاههای علمی نمایه میکنند و برایناساس، ایران تاکنون برای سال ۲۰۱۶ تعداد ۱۴۰۰ مقاله را نمایه کرده، درحالیکه ترکیه 846 مقاله را نمایه کرده است. بههمیندلیل میتوان پیشبینی کرد ایران تا پایان سال ۲۰۱۶ بتواند رتبه ۱4 یا ۱3 تولید علم جهان را از آن خود کند اما نکتهای که میتواند دراینباره حائزاهمیت باشد، تغییر رقبای ایران است. براساس آمار سال ۲۰۱۵ کشورهایی مانند استرالیا، هلند، کرهجنوبی، برزیل، سوئیس، سوئد، لهستان و تایوان، کشورهایی هستند که در رتبههای بالاتر از ایران قرار دارند و این مسئله به این معناست که برخی کشورهای اروپایی به همراه برخی دیگر از کشورهای جهان مانند کره جنوبی و بزریل، حالا رقبای جدید ایران هستند.
رشد مراودات علمینکته دیگری که زمینهساز ارتقای رتبه دانشگاههای ایران شده، افزایش میزان مراودات علمی با دانشگاههای بینالمللی است. درهای باز آموزش عالی حالا در دنیا، به اصلی ثابت شده تبدیل شده است. آمریکا، آلمان و ژاپن از نخستین کشورهایی بودند که از دو طریق درهای آموزش عالی خود را برای دیگر کشورها باز گذاشتند. راه نخست جذب دانشجویان خارجی و تبادل استاد و دانشجو و راه دوم انجام تحقیقات و فعالیتهای علمی مشترک با دیگر کشورها است. در این سیاست هم کشورهای توسعه یافته با استفاده از ظرفیتهای دانشجویی کشورهای در حال توسعه به اهداف خود میرسند و هم کشورهای در حال توسعه با مشارکت بیشتر، بنیه علمی خود را تقویت میکنند. در ایران از اواسط دهه هفتاد شمسی، نخستین تلاشها برای تقویت مراودات علمی آغاز شد. اما در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۲ همزمان با افزایش تنشهای سیاسی میان ایران و کشورهای غربی، دیپلماسی علمی در ایران تا حد زیادی تحت تأثیر این سیاستها قرار گرفت. پس از آن تحریمهای بینالمللی پس از صنایع دفاعی و شریانهای اقتصادی، آموزش عالی ایران را نشانه گرفتند.
با آغاز دولت یازدهم اما تلاشهای جدیتری برای حل بحران هستهای و چالشهای سیاسی میان ایران و کشورهای غربی آغاز شد و نتیجه این تلاشها بعد از دو سال در تیرماه ۱۳۹۴ به سرانجام رسید و ایران با کشورهای ۵+۱ به توافق رسید. پس از آن تحلیلهای مختلفی از تأثیرات توافق هستهای اعلام شد و در حوزه اجتماعی، کارشناسان سهم دو حوزه آموزش عالی و گردشگری را بیش از سایر حوزهها خواندند به طوریکه تحلیل این تأثیرات نشان داد، حوزههای علمی و آموزشی در چند سال اخیر مانند حوزههای دیگر، با تحریمها گره خورده بود و توافق هستهای میتواند برای آموزش و پژوهش نیز خبری خوش باشد.
این اتفاق حتی خود را در چهل و هشتمین همایش معاونان آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور نیز نشان داد و آنها بر ضرورت استفاده از شرایط پس از تحریم تأکید کردند.
اما آنچه بیشتر تأثیرات رفع تحریمها را نشان داد، تقویت دیپلماسی علمی بود. اتفاقی که حتی در گزارش مجله ساینس نیز بازخورد داشت. به طوریکه نشریه علمی «ساینس» با پروندهای مفصل درباره پیشرفتهای علمی اخیر ایران پیشبینی کرد با توجه به برنامههای بلندپروازانه دانشمندان ایرانی به رغم تنگناها و محدودیتهای ناشی از تحریمها، با پایان یافتن این محدودیتها شاهد شکوفایی پژوهش و تحقیقات علمی در کشور باشیم.
با ادامه روند اجرای تعهدات توافق هستهای، کشورها یک به یک تمایل خود را برای حضور در ایران و رایزنی با مسئولان آموزش عالی اعلام کردند و در این مسیر، اتریش اولین کشوری بود که برای رایزنیهای علمی، خود را به ایران رساند. اهمیت حضور اتریش در ایران از آنجایی بود که این کشور یکی از مهمترین مراکز علمی در اروپا به حساب میآید و در حوزههای اقتصادی، علوم انسانی و روانشناسی و علوم پزشکی شهره مراکز علمی اروپاست.
پس از اتریش، آلمانیها خود را به تهران رساندند و اینبار به همراه مسئولان یکی از معتبرترین موسسههای علمی در این کشور. آلمانیها در این سفر با مسئولان مؤسسه ماکس پلانک به تهران آمدند.
این مؤسسه در ۲۶ فوریه ۱۹۴۸ توسط تعدادی از فیزیکدانان اتمی آلمان مانند ورنر هایزنبرگ و اتو هان تأسیس شد و جایگزین انجمن قیصر ویلهلم برای توسعه علوم شد که در سال ۱۹۱۱ ایجاد شده بود. مؤسسههای ماکس پلانک در زمینههای علوم طبیعی بهویژه فیزیک، زیستشناسی، علوم انسانی و علوم اجتماعی به پژوهشهای پایه میپردازند. انجمن ماکس پلانک با دانشگاههای مرتبط با خود، دانشکدههای پژوهشی ماکس پلانک (Max-Planck-Research-Schools) را بنا کرده است. نکته مهم دیگری که اعتبار این مؤسسه تحقیقاتی را بیش از پیش افزایش میدهد، کارنامه محققان آن در دریافت جایزههای معتبر علمی بهخصوص جایزه نوبل است. به طوریکه محققین شاغل در مؤسسات انجمن ماکس پلانک تا به حال موفق به دریافت ۱۵ جایزه نوبل شدهاند که این تعداد جایزه نوبل توسط هیچ انجمن تحقیقاتی دیگر در دنیا دریافت نشده است.