«تابناک» در ایام نوروز به بررسی هفت فیلم برتر سال 2015 و 2016 در قالب
بخش «سکانس تابناک» میپردازد و در چهارمین قسمت از این مجموعه، «افسانه / Legend» اثر برايان هِلگِلَند، نويسنده و کارگردان آمریکایی است؛ کارگردانی که تلاش کرد با عینک مارتین اسکورسیزی، اثری درباره مافیا و گروههای جنایتکار لندن بسازد و اگرچه حتی نتوانست اسکورسیزی را تکرار کند اما اثری قابل توجه ارائه کرد که تماشاچی را تا انتها در سالن نگه میدارد.
به گزارش «تابناک»؛ «افسانه / Legend» ساخته 25 میلیون دلاری برايان هِلگِلَند محصول مشترک سینمای انگلیس و فرانسه با بازی قابل توجه تام هاردی است که نقاط ضعف فیلم را به خوبی پوشش میدهد و تماشاگر را به پیگیری ادامه ماجرا ترغیب میسازد. فيلم
از داستان حکومت زيرزمينی دو برادر دوقلو به نام های رجی و رانی کری (با
بازی تام هاردی) الهام گرفته است.
در اواخر دهه ۱۹۵۰ و در طول بيشتر
سالهای ۱۹۶۰ آنها قدرت زيرزمينی لندن را در دست داشتند- نه فقط به عنوان
يکی ازنيروهایی که بايد در نظر گرفته میشدند بلکه به عنوان تنها نيرویی که
بايد در نظر گرفته میشدند. وقتی که مافيای آمريکا به نمايندگی دون آنجلو
برونو از فيلادلفيا (چاز پالمينتری) به بريتانيا می آيند تا موقعيتی برای
خود دست و پا کنند مستقيم سراغ برادران کری میروند. اين دو برادر
تسخيرناپذير بودند چون هم در دولت و هم در احزاب سياسی اصلی کشور آدم
داشتند.
داستان توسط همسر رجی، فرانسيس (اميلی برونينگ)، نقل میشود که به ما اجازه میدهد تا از ابتدا بدانيم که اين رابطه، بدون توجه به اين که چگونه شکل گرفته است، پايان خوشی ندارد. ساير شخصيتهای اسير در مدار کریها عبارتند از يک مامور پليس، نيپر ريد (کريستوفر اکلستون)، که مصمم است اين دو برادر را به دست قانون بسپارد، و يک حسابدار/تاجر، لزلی پاين (ديويد توليس)، که مورد اعتماد رجی و نه رانی است.
جیمز براردینلی منتقد مشهور درباره این فیلم مینویسد: «افسانه» بيننده را در يک حالت بی حسی عميق رها می کند. هيچ حسی به
کریها، قربانيانشان، يا مردان قانونی که به دنبالشان هستند نداريم. وقتی
که يکی از شخصيتهای اصلی میميرد، همدردی با آن فرد يا بازماندههايش کار
سختی است.
يک فيلم ساز مجبور نيست که سبک زندگی گنگسترها را مانند فرانسيس
فورد کاپولا در «پدرخوانده / The Godfather» پر زرق و برق نشان دهد،
ترسيمهای وحشيانه اسکورسيزی در اين ژانر نيز به همان اندازه متقاعد کننده
بودند. هلگلند نمیتواند به اندازه کافی از المانهای ضروری که به تخيل
بيننده درباره جانيانی مانند کریها دامن میزنند استفاده کند.
به
سختی میتوان اشتباهات فيلم را به پای تام هاردی، که بازی قابل قبولی
دارد، نوشت. عليرغم شباهت های ظاهریشان، رجی و رانی (دوقلوی همسان بودند)
انسانهای بسيار متفاوتی هستند. رجی سرد و حسابگر است- برادری که ميتواند
در کمال خونسردی يک شرايط را ارزيابی کند و بهترين نتيجه را از آن بگيرد.
از سوی ديگر، رانی خشن و غيرقابل پيش بينی است (که اين تا حدی به دليل
بيماری شيزوفرنی پارانوييدش است).
هاردی خيلی خوب از پس هر دو شخصيت برآمده
است و آنها را به صورت افراد منحصر به فردی با شباهت های کافی ترسيم کرده
است که بيننده میتواند بپذيرد که اين دو برادر هستند. متاسفانه، بازیهای
هاردی بهتر از ماتريالی هستند که آن را بازی میکند. برداشت
«افسانه» به برداشت ارائه شده در کتاب «حرفه خشونتِ / The Profession of
Violence» جان پيرسون نزديک است، هر چند کار او همراه با جرح و تعديلهایی
است که برای اين که بتوان داستان کریها را در قالب يک فيلم دو ساعته نمايش
داد لازم هستند... .
سکانسهایی از این فیلم را در چهارمین «سکانس تابناک» میبینید.