هشدار روحانی به ترامپ، بازار ارز، اطمینان بخشی رسمی، التهابات غیررسمی، اتحاد منافقین با صهیونیستها علیه برجام، روز پر کار خانه ملت، آقای روحانی کجا زندگی میکنید؟!، فقر مهمترین دلیل اشاعه فساد و فحشا، تغییر چهره مردانه وزارت نیرو، پدران نگران برجام، سیاه و سفید مهاجرت نخبگان، صفآرایی در مقابل تزاریسم، بهانهگیریها به یک سنت عمامهگذاری، کار و بار سکه «سکه»!، پایان صادرات گل به هلند و بابالمندب هدف بعدی موشکهای یمنی از عناوینی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه هفدهم اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شدند که بازتاب سفر روحانی به استان خراسان و سخنان او در جمع مردم خراسان از یک سو عناوین و تیترهای انتقادی درباره وضعیت بازار ارز و سکه، و روز پرکار مجلس از محورهای مورد توجه روزنامه است.
روزنامه ایران که در سمت راست صفحه نخست خود تصویر سخنرانی روحانی در جمع مردم سبزوار را قرار داده، بخشی از سخنان او درباره برجام با نام «برای هر تصمیم ترامپ برنامه داریم» را تیتر کرد و در سمت چپ این صفحه تیتر گزارش روز پر کار خانه ملت را برجسته کرد. گزارشی که از بررسی حصر، تلگرام، پولشویی و حقابه هیرمند توسط نمایندگان مجلس در بهارستان تهیه شده بود.
روزنامه کیهان امروز نیز تیتری با کلید واژه برجام را تیتر یک خود کرد و گزارشی با عنوان اگر برجام را آتش میزدیم دلار ۷۲۰۰ تومان نمیشد را تیتر یک کرد. این روزنامه همچنین در گزارشی مدعی شده است طبق گزارش صندوق بین المللی پول ذخایر ارزی ایران دوسال پس از برجام ۲۰ میلیارد دلار آب رفته است.
روزنامه اعتماد که صفحه نخست شماره امروز خود را با رنگ و بوی انتخاب شهردار تهران تنظیم کرده است، تصویر سید محمد علی افشانی را در صفحه اول خود قرار داده و در گزارشی با تیتر ارتقای کیفیت زندگی در تهران این ایده را از برنامههای او برای شهرداری تهران عنوان کرده است.
روزنامه آفتاب یزد تیتر اول امروز خود با عنوان تله محافظه کاران علیه امید را از گزارشی انتخاب کرد که طی آن مدعی شده است، روزنامههای اصولگرا در شماره روز گذشته خود، هماهنگ فیلتر تلگرام را ناشی از دستور رئیس جمهور القا کرده اند و برای این حرکت به گفته آفتاب یزد تعبیر پروژه ناامیدسازی مردم استفاده شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامهها را مرور میکنیم؛
رئیسجمهور از گیوه خود شروع کند
روزنامه وطن امروز که از روزنامههای منتقد روحانی محسوب میشود، در یادداشتی به قلم سمیرا کریمشاهی نوشت: به فاصله کمتر از دو هفته، رئیسجمهور برای دومینبار مدیران دولتش را مورد نقد قرار داد، اما این بار دایره مخاطبان رئیسجمهور کوچکتر شد و نوک پیکان گلهمندیها وزرای دولت را نشانه رفت. چند سالی است عادت کردهایم به نقدها و بعضا توهینهای دکتر روحانی که نثار منتقدان دولت یا دشمنان فرضی داخلی میشود، اما در دومین ماه از سال ۹۷ شاهد تغییر تاکتیک و رو آوردن به نقد دروننهادی هستیم.
هر چند این اتفاقی نیست که فقط در چند هفته اخیر تجربه کرده باشیم، ایامی که روحانی بتازگی برای سکانداری دولت دوازدهم برگزیده شده بود، وزرای دولت گذشتهاش را از تیغ نقد خود گذراند: «بعضیها گیوه را ور کشیدند و به میدان آمدند، اما بعضیها پاشنه گیوهشان خوابیده بود، ورنکشیدند و لخلخ کردند».
اما حدود یک سالی از این سخنان رئیسجمهور میگذرد و انتظار میرفت رئیسجمهور با تجربهای که از کابینه قبلی خود داشته، وزرایی را انتخاب کند که مجبور نشود آنها را به ۲ دسته خوبها و بدها تقسیم کند، اما در مراسمی که به مناسبت گرامیداشت روز کارگر برگزار شد، روحانی وزرای دولت دوازدهم را هم به ۲ دسته تقسیم کرد: «من وزرا را در دولت به ۲ دسته تقسیم میکنم که البته هر دو دسته پرتلاشند. ولی یک دسته از اول سال نوای ناامیدی میدهند که بودجه کم است، نفت ارزان شد، مالیات چه شد، خشکسالی و کاهش بارندگی داریم و تمام صحبتشان ناامیدی است. یک عده هم امیدوارانه حرف میزنند میگویند بارندگی کم است، پس باید الگوی کشت را عوض کنیم. یعنی هم پیشنهاد میدهند و هم امیدواری».
گویا ۲ دسته گیوه ورکشیدهها و پاشنهخوابیدهها در تقسیمبندی جدید رئیسجمهور به امیدواران و ناامیدان تبدیل شدهاند.
اما نکته قابل توجه این است که چرا نمیتوانیم نقدهای جدید رئیسجمهور را جدی بگیریم؟
جدیت در کلام را موقعی میتوان باور کرد که به همان میزان در عمل هم جدی بود. رئیسجمهور از افرادی نقد میکند که نسبت به آنها اختیار تام عزل و نصب دارد و کشور در وضعیتی نیست که بتواند منتظر بماند تا وزیری ناامیدیاش تبدیل به امید شود یا پاشنه کفشش را وربکشد و به میدان بیاید. کشور مدیری میخواهد که از هماکنون میانه میدان باشد. اگر واقعا چنین افرادی در دولت هستند، هر روزی که میگذرد و آنها در مقامشان باقی ماندهاند، خیانت به کشور است. اگر شخص رئیسجمهور به کارآمدی دولتش امید دارد و مشکل را صرفا چند مدیر و وزیر میداند، چرا دست به کار تجدید نظر در گزینش کابینه خود نمیشود؟ اینکه صرفا وزرا علنی نقد شوند، دردی را دوا نمیکند، بلکه اثر سوء بر جامعه باقی میگذارد.
اگر روند انتقاد علنی از وزرا ادامه داشته باشد و جزو برنامههای جدید سخنرانیهای آقای روحانی قرار بگیرد، جامعه در یک برزخ خوف و رجا معطل خواهد ماند و بدین ترتیب مردم چگونه خواهند توانست به دولتی امید ببندند که رئیسش اینگونه علنی اعلام نارضایتی میکند.
به خوبی این مسأله روشن است که اگر عناوینی را که دکتر روحانی برای نقد زیردستانش به کار میگیرد - مثل «پاشنه خوابیده و لخلخ کردن در انجام وظیفه»، «ناامیدی»، «گرفتن روزه سکوت»، «کم حرف زدن با مردم» - برای مردم مطرح کنیم، این خصوصیات قبل از اینکه آنها را یاد وزرای دولت بیندازد، خود شخص رئیسجمهور را به ذهنشان متبادر خواهد کرد. پس بهتر است برای پویایی دولت، رئیسجمهور ابتدا از خود شروع کند، چه بسا به عنوان شخص اول دولت بیشترین پتانسیل و امکانات را برای زنده نگه داشتن امید در دولت داراست و اگر این مواردی که رئیسجمهور برمیشمارد و آفت هر دولتی است در خودش زدوده شود، به وزرا و مدیران دولتی هم القا خواهد شد، نه اینکه مشاوران و وزرای دولت حتی در گرفتن فرصت ملاقات از دفتر ریاستجمهوری به مشکل بربخورند و به گفته خودشان مجبور باشند در حاشیه جلسات هیات دولت مسائل مهم را با رئیسجمهور در میان بگذارند.
به هر حال دلسوزی پشتمیکروفنی مرهمی بر دردهای جامعه نمیشود، باید پاشنههای گیوه و کفش را ورکشید و کار کرد، نه لخلخی که منجر به شروع یکروز کاری از ۹ و ۱۰ صبح شود!
ردپایکودتای ارزی؛ داخل یاخارج؟
روزنامه آرمان امروز در شماره امروز خود گزارشی با عنوان ردپای کودتای ارزی؛ داخل یا خارج؟ کار کرده و در آن نوشته است: شرایط اقتصادی دولت خوب نیست. شاید این سخن به کرات از قول بسیاری از مقامات مسئول یا کارشناسان مرتبط بیان شده، اما کمتر کسی به علل و عوامل آن پرداخته است. مسألهای که به بحران مهم دولت حسن روحانی مبدل شده و بسیاری را به تکاپو انداخته تا در همین ابتدای کار عملکرد اقتصادی دولت را ناکارآمد نشان داده و در ادامه با همین روند و ایجاد بحرانهای متفاوت برای دولت؛ روحانی و مردانش را زمینگیر کنند. بحران ارزی اخیر که از آن به کودتای ارزی تعبیر میکنند علل و عواملی را شامل میشود که هرکدام به سهم خود با امواجی خروشان هر دم کشتی دولت را به سمت و سویی هدایت میکنند. لازم بهذکر است که پیش از این «آرمان» در گزارشی با تیتر «کودتای ارزی» به دستهای پشت پردهای که نوسانات نرخ ارز را رقم میزنند اشاره کرده بود. دراین راستا کسانی که تا حدی از اقتصاد سر در بیاورند در مواقع بحران اقتصادی، بهخصوص بحران ارزی نخست به سراغ متغیرهای اقتصادی نمیروند بلکه ابتدا تاثیر سایر حوزهها بهویژه حوزه سیاست را که تاثیر مستقیمی بر اقتصاد دارد، لحاظ میکنند. از این جهت نیز کم نبودند شکست خوردگانی از عالم سیاست که بتوانند بر قیمت سکه، طلا و نرخ ارز تاثیر بگذارند. مخصوصا پس از اینکه رئیس جمهور اعلام کرد که دولت پرداخت بدهی ۱۱ هزار میلیاردی موسسات مالی و اعتباری را تقبل کرده است. گرچه روحانی این را هم گفته بود که دست عدهای را از چنگ اندازی به سرمایههای مردم کوتاه کرده، اما به همین موازات جریان مقابل نیز در تدارک تحرکی جدید برای تغییر و تحولاتی در بازار ارز بود که نشانههای آن در بحران ارزی اخیر رخ نمود. گرچه همانطور که گفته شد نوسانات ارزی به یک متغیر وابسته نیست و چندین عامل داخلی و خارجی را شامل میشود.
اگر بخواهیم بازنگری در چرایی مشکلات ارزی اخیر داشته باشیم در سطح تحلیل کلان باید به عوامل داخلی، منطقهای و بینالمللی اشاره کنیم. البته هرکدام از این حوزهها به فراخور تحولاتی که بر آنها عارض میشود تأثیر و تأثر خود را بر نوسانات و کودتای ارزی اخیر داشتهاند که هر کدام باید در جای خود یک به یک بازشکافی و مورد بحث و بررسی قرار گیرند. شاید بتوان عوامل داخلی را مهمترین دلیل کودتای ارزی اخیر نامید. موسسات مالی غیر مجاز و عملکرد تیم اقتصادی دولت و دستهای پنهانی که رئیس جمهور در بهمن ماه گذشته با اشاره به روند نادرست نرخ ارز نامی از آنها نبرد، سوداگران ارز و مخالفان دولت که کمر همت بستند تا روحانی و مردانش را زمینگیر کنند، عوامل داخلی معضل ارزی اخیر بودهاند. شاید آدرس اصلی در اظهارات بهمن ماه سال گذشته رئیس جمهور باشد که گفت، افزایش نرخ دلار نسبت به هفتههای گذشته حتما نمیتواند دلایل تجاری داشته باشد، یا کنایه حسامالدین آشنا مشاور رئیس جمهور به افزایش قیمت ارز که نوشت:
مشکل فقط چهارراه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل چهارراهی است که به استانبول، اربیل، دوبی و... منتهی میشود.
عوامل منطقهای و بینالمللی کودتای ارزی اخیر نیز به خروج یا ماندن آمریکا در برجام و سخنان ترامپ باز میگردد. برخی منابع خبری ادعا کردهاند اروپا برای جلب رضایت ترامپ برای ماندن در برجام، قرار است تحریمهایی علیه ایران وضع کنند. چنین آشفته بازاری سبب شده در تهران هم سناریوهای مختلفی درنظر گرفته شود. جو روانی ناشی از این وضعیت از ورود سرمایهگذاران خارجی جلوگیری کرده و با تعلل کشورهای اروپایی در خرید نفت از ایران و عدم تمایل بانکهای کشورهای خریدار نفت برای انتقال پول نفت به تهران دیگر علت افزایش قیمت دلار در کوتای ارزی اخیر است.
آنچه مسلم است پراکندگی در داخل و مخالفتها با دولت مستقر و سیاستهای اقتصادی بیشترین ضربه را به کشور وارد میکند. گرچه برخی رسانههای مخالف دولت کودتای ارزی را صرفا از جانب خارج میدانند، اما دولت هم باید با دوجبهه به مقابله بپردازد. در دشمنی آمریکاییها شکی نیست و مسلما تاثیر آنها بر بازار ارز نیز برکسی پوشیده نیست، اما مهمتر از آن مخالفان داخلی دولت هستند که در پشت پرده به قصد زمینگیر کردن دولت رفتارها و اقداماتی داشتهاند. در این راستا مخالفان اگر به فکر منافع ملی و حفظ تمامیت کشور و نظام هستند باید دست از مقابله اینچنینی با دولت بردارند تا دولت بتواند با سیاستهای خود به بازار ارز سروسامانی بهتری بدهد.
پاکدستی؛ اولویت اول شهردار آینده
ابراهیم امینی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: تهران به اعتبار اینکه هم پایتخت ایران است و با توجه به جمعیتی ١٢ میلیون نفری شناور در شهر از اهمیت ویژهای برخوردار است. بعد از ریاستجمهوری جایگاه حقوقی شهردار قرار گرفته و میبینیم وقتی بحث انتخاب شهردار به میان میآید از شخصیت موثری مانند معاون اول رئیسجمهور... برخی وزرا و دیگر اشخاص دارای سوابق موثر مدیریتی دعوت میشوند که بیایند و تهران را اداره کنند.
با توجه به همین اهمیت کسی که به عنوان شهردار انتخاب میشود باید پتانسیلهایی داشته باشد که بر اساس آن ویژگیها بتواند کلانشهر تهران را با تمام پیچیدگیها و تنوع خدمات شهری به خوبی اداره کند. وجود بیش از ٥٠ سازمان و شرکت و حدود ٧٠ هزار پرسنل در ساختار شهرداری تهران به خوبی لزوم انتخاب شهردار را روشن میکند. به نظر من اولین ویژگی شهردار تهران باید پاکدستی باشد. شهردار آینده باید بتواند با فساد مبارزه کند و روابط سالم و قانونی را در دستگاه مدیریت شهری تضمین کند. پاکدستی شهردار را هم میتوان از روی پیشینه او در جایگاههای مدیریتی که قبلا در آنها حضور داشته، تشخیص داد. از طرف دیگر شهردار تهران باید از توان بالایی در انسجامبخشی سازمانی برخوردار باشد و بتواند تمام زیرمجموعههای شهرداری تهران را در چارچوب یک مدیریت یکپارچه و همراستا اداره کند.
شهردار تهران باید بداند خدماتی که شهرداری ارایه میدهد خدمات متنوعی است که باید بتواند آنها را از حوزه سیاست جدا کند. طبیعی است که شهردار هم طبیعتا دیدگاه سیاسی دارد، اما نباید شهردار صرفا به عنوان چهرهای سیاسی نزد افکار عمومی شناخته شود بلکه وجه اصلی او تخصص و توانمندی در سطوح بالای مدیریتی باشد. چنین فردی طبیعتا نباید به شهرداری به عنوان سکوی پرتاب رسیدن به ریاستجمهوری نگاه کند. اگر شهردار چنین دیدگاهی داشته باشد تلاش خواهد کرد با کارهای نمادین توجه شهروندان را جلب کند و در این مسیر منابع اداره شهر در مسیرهای نادرست هدر میرود. اجرای طرحهای اصولی و بهبود کیفیت زندگی در شهر تهران نیازمند انتخاب شهرداری است که بتواند با توان جسمی بالا و نشاط و سرزندگی برای اداره پایتخت وقت بگذارد. به جز ویژگیهای ذکر شده، شهردار تهران باید شخصیتی بدون حاشیه باشد. کسی که قدرت تعامل با تمامی ارکان نظام را داشته باشد، با شورای شهر ارتباط مستمر و تعامل داشته باشد و بتواند از ظرفیت شورا برای اصلاح روندهای مدیریت شهری بهره بگیرد. در سایه این تعامل و همکاری است که میتوان امیدوار بود وضعیت نامطلوب شاخصهای کلانشهر تهران در حوزههای مهمی مانند محیطزیست، آسیبهای اجتماعی، ترافیک و... بهبود پیدا کنند.
اروپا ناامید از امریکای ترامپ
امیر علی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در یادداشتی که در شماره امروز روزنامه ایران چاپ شده است نوشت: در روزهایی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا برای اتخاذ تصمیم مهم در مورد توافق هستهای با ایران به حفظ همبستگی میان دو سوی اقیانوس اطلس نیاز دارد، سخنان وی در جمع حامیان سلاح در امریکا، خشم اروپاییان را برانگیخته است. ترامپ در نشست سالانه انجمن ملی تولیدکنندگان سلاح در شهر دالاس تگزاس حملات تروریستی در لندن و پاریس را به سخره گرفت و فقدان قوانین حمل آزاد سلاح در بریتانیا و فرانسه را دلیل بروز این حوادث خواند. متعاقب آن نیز لندن و پاریس اظهارات رئیس جمهوری امریکا را محکوم کردند.
از این دست واکنشها میان دو سوی اقیانوس اطلس در ۱۵ ماه ریاست جمهوری دونالد ترامپ در امریکا بهکرات دیده شده است. در حال حاضر اروپاییان بر سر موضوعاتی همچون پیمان آب و هوایی، تعرفههای تجاری، سهم هزینههای ناتو، وضعیت سیاسی قدس و توافق هستهای با ایران اختلاف نظر جدی دارند. این در حالی است که به ۱۲ مه (۲۲ اردیبهشت) چند روز بیشتر باقی نمانده است. در این روز اگر ترامپ از عمل به تعهدات امریکا در توافق هستهای سر باز بزند و تحریمهای هستهای تعلیق شده علیه ایران را بازگرداند، اقتصاد اروپا بشدت متضرر خواهد شد. اروپا بعد از توافق هستهای با ایران، سرمایه گذاریهای وسیعی در ایران انجام داده و یک قلم از سرمایهگذاریهای شرکت نفتی توتال فرانسه بالغ بر ۵ میلیارد دلار بوده است. در دیگر بخشهای صنعتی و خدماتی ایران نیز قراردادهای بزرگی منعقد شده است که از حفظ دهها هزار شغل در اروپا حمایت میکند.
اکنون آینده سرمایه گذاریهای اروپا در بازار بزرگ ایران به نوک قلم رئیس جمهوری امریکا بستگی دارد. از دست رفتن این سرمایه گذاریها در شرایطی که اقتصاد اروپا بعد از سالها پیامد بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۷ اخیراً رو به بهبود گذاشته است، نگرانیهای جدی را در این قاره ایجاد کرده است. به همین دلیل نیز در روزهای گذشته امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه و آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به واشنگتن سفر کردهاند تا شاید ترامپ را از ارتکاب اشتباهی جبرانناپذیر در قبال توافق هستهای با ایران برحذر دارند. این مأموریت نیز از امروز از سوی بوریس جانسون، وزیر امور خارجه بریتانیا دنبال میشود که قصد دارد راه دو شریک اروپایی خود در مذاکرات هستهای با ایران را در واشنگتن پیگیری کند.
با این حال و با وجود حمایتهای قاطع کشورهای جهان و عمده نهادهایی بینالمللی و منطقهای از سازمان ملل متحد تا آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حتی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو از برجام، هنوز مشخص نیست که رئیس جمهوری امریکا چه تصمیمی اتخاذ خواهد کرد. دونالد ترامپ، با تکرار مکرر این جمله که «توافق هستهای با ایران بدترین توافق درطول تاریخ امریکا بوده است» برجام را به موضوعی شخصی و حیثیتی برای خود بدل ساخته است؛ تا جایی که مکرون بعد از دیدار با ترامپ در واشنگتن؛ برخلاف تمجیدهای غیرمعمول از رئیس جمهوری امریکا، در نهایت گفت که «پرزیدنت ترامپ بهدلیل مسائل داخلی از برجام خارج خواهد شد.» البته هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است؛ با این حال این جمله از میزان ناامیدی کشورهایی حکایت دارد که خود را همواره متحد امریکا در جهان قلمداد میکنند. این ناامیدی نیز فقط به توافق هستهای با ایران خلاصه نمیشود بلکه طیف وسیعی از موضوعات اقلیمی، تجاری و سیاسی را نیز در بر میگیرد.