اینستاگرام با رونمایی از سرویس تازه خود، جنگی سخت برای در اختیار گرفتن مخاطبان ویدیویی با یوتیوب و توییتر آغاز کرده است؛ رقابتی که نشان میدهد غولهای اینترنت بیش از پیش به این باور مشترک دست یافتهاند که ویدیو محتوای برتر در آینده اینترنت است. در مقابل در ایران فضا به سمتی رفته که قرار است، تولیدکنندگان ویدیو با مقررات کنترلی سخت با رویکرد انحصاری مواجه شوند که عرصه را بیش از پیش از دست تولیدکنندگان داخلی خارج میکند و به دست تولیدکنندگان خارجی میسپارد.
«تابناک»؛ مهدی خرم دل ـ رشد سریع یوتیوب و افزایش چشمگیر درآمدهای این سرویس در کنار سرعت بالای توسعه و فراگیری شماری از سرویسهای VOD نظیر هولو و نتفلیکس باعث شده تا غولهای اینترنت، سرمایه گذاری عمدهشان را بر حوزه ویدیو متمرکز کنند و اغلب تحلیلگران محتوا بر این موضوع صحه بگذارند که آینده اینترنت در اختیار محتوای ویدیویی است. در این شرایط یوتیوب به سمت توسعه کیفی محتوایش رفته و علاوه بر هزینه قابل توجه برای خرید محتوای باکیفیت از شماری از یوتیوبرها، عرضه فیلمهای سینمایی، مستندها و دیگر محتواها را نیز پی گرفته تا بخشی از بازار شرکتهایی چون هولو و نتفلیکس را نیز در اختیار داشته باشد.
با این حال شرکتهایی چون فیس بوک به دنبال پایان دادن به یکه تازی یوتیوب هستند و در همین راستا، اینستاگرام از سرویس تازهای رونمایی کرده که میتواند ضربه جدی به یوتیوب بزند و سهم قابل توجهی از بازار را از یوتیوب بگیرد. «اینستاگرام» در تازه ترین آپدیت خود یک ویژگی جدید به نام «IGTV» افزوده که حکم یک یوتیوب سازگارتر با ساختار گوشی تلفن همراه را دارد. اینستاگرام پیش از این امکان بارگذاری ویدیوهای پانزده ثانیهای را به یک دقیقه رسانده بود که بخشی از افزایش مخاطبان این شبکه اجتماعی و عبور از مرز یک میلیارد کاربر، متأثر از همین امکان بود.
اکنون در سرویس تازه اینستاگرام، میتوان تا یک ساعت ویدیو آپلود کرد و با توجه به اینکه این حجم آپلود با استفاده از گوشی موبایل با دشواریهایی همراه است، اینستاگرام امکان آپلود ویدیو را از طریق سیستم کامپیوتر برای سرویس تازهاش فراهم کرده است. این رویکرد اینستاگرام یعنی آغاز یک نبرد شدید با یوتیوب بر سر محتوایی که تا پیش از این عمدتاً بر روی یوتیوب و چند وب سایت کوچکتر از یوتیوب نظیر «ویمیو / Vimeo» بارگذاری میشد.
البته با توجه به اینکه یوتیوب به ازای هر هزار کلیک به صاحبِ ویدیو 7 دلار میدهد و در واقع درآمدش را با کاربرانش شریک شده، همچنان دست بالاتر را به خصوص در تولید محتوای با کیفیت نسبت به اینستاگرام خواهد داشت؛ اما قدر مسلم آن که اینستاگرام بخشی از سهم بازار را به ویژه درباره مخاطبان غیرحرفهای که صرفاً به دنبال به اشتراک گذاری ویدیوهایشان با دوستانشان هستند، خواهند گرفت.
در این شرایط، احتمال میرود توییتر نیز مدت زمان ویدیوهای خود را افزایش دهد تا بتواند در این بستر با دیگر شبکههای اجتماعی رقابت کند. این رویکرد نشان میدهد رقابتی سنگین میان غولهای اینترنت بر سر محتوای ویدیویی وجود دارد و اگر روزی بیل گیتس تأکید کرد: «محتوا پادشاه است»، اکنون چنین به نظر میرسد که صاحبان بزرگترین هابهای محتوا در بستر اینترنت معتقدند: «ویدیو پادشاه است.»
در این شرایط، تولیدکنندگان محتوای داخلی هر روز با ابزارهای کنترلی تازهای مواجه میشوند که رقابت آنها را غولهای اینترنت دشوارتر و عرصه را برای بسترهای ویدیویی خارجی بازتر میسازد. تلاش برای به کنترل درآوردن کامل اختیار ویدیو توسط صداوسیما و همراهی برخی قانونگذاران با این رویکرد، عملاً تولید محتوا و عرضه آن را پیچیدهتر از قبل و چه بسا در برخی عرصهها ناممکن میسازد.
اگر مجموعه تلویزیون کشورمان، توان تولید مداوم محتوای باکیفیت را داشت، اکنون طیف وسیعی از مخاطبانش را تقدیم شبکههای ماهوارهای فارسی زبان نکرده بود. بنابراین شایسته نیست چنین مجموعهای، کنترل صفر تا صد ویدیو در بستر اینترنت را داشته باشد و انتظار از نمایندگان این است که به جای قانون گذاری تازه در عرصه تولید محتوای ویدیویی، دست به مقررات زدایی بزنند و دست تولیدکنندگان محتوای ویدیویی و ارائه کنندگان بسترهای عرضه این محتوا را باز کنند.
اتفاقاتی که اکنون در عرصه ویدیو رخ میدهد، شبیه رویدادهایی است که در دهه شصت توسط طیف مدیریتی بهشتی که از قضا از تلویزیون به سینما آمده بودند، رخ داد. تعطیلی ویدیوکلوپها و اساساً دستگاه ویدیو، مانع از استفاده عموم نشد، بلکه صرفاً به جای عرضه فیلمهای ایرانی در کنار فیلمهای خارجی در ویدیوکلوپها، صرفاً فیلمهای خارجی قاچاقی وارد ایران میشد و طیف قابل توجهی از مردم این فیلمها را تماشا میکردند.
اکنون اگر در عرصه ویدیو اتفاق مشابهی رخ دهد، صرفاً محصول ایران در مقابل محصول غربی ضعیف میشود و در سالهای آینده ایران در حوزه ویدیو نیز مصرف کننده صرف خواهد بود. صداوسیما توان نظارت و کنترل شبکههای اجتماعی چون یوتیوب و اینستاگرام را ندارد و تجربه نشان داده، فیلتر این شبکهها نیز مانع از دسترسی گسترده مخاطب ایرانی نیست؛ بنابراین باید پرسید تولیدکننده، عرضه کننده و بستر محتوای ویدیوییِ ایرانی، چه گناهی کرده که باید زیر تیغ نظارت دستگاهی برود که رقیب آنها در تولید محتواست؟ اساساً در کجای دنیا یک مجموعه رقیب، ناظر بر محتوای تولیدی دیگر رقبا شده است؟!