پسر جوانی که متهم است در جریان درگیری با دوبرادر یکی از آنها را هدف اسیدپاشی قرار داده پس از دستگیری مدعی شد که شاکی روی او اسیدپاشیده است.
به گزارش جوان، ساعت ۲۳:۴۵ شامگاه ۱۴خردادسال گذشته مأموران کلانتری۱۵۲ خانیآباد از حادثه اسیدپاشی با خبر شده و در محل حاضر شدند.
بررسی پلیس نشان داد لحظاتی قبل بین شش پسر جوان در خیابان نوری ابتدای کوچه چهلم درگیری رخ داده که در جریان آن پسر ۳۰سالهای به نام سیاوش از ناحیه دست راست، شکم و پای چپ مورد اسیدپاشی قرار گرفته و به بیمارستان منتقل شده است.
بدین ترتیب مأموران برای بررسی موضوع راهی بیمارستان شدند و از مصدوم تحقیق کردند.
وی در شرح ماجرا گفت: ساعتی قبل همراه برادرم سر کوچهمان ایستاده بودیم که دو موتور سیکلت با چهار سرنشین وارد کوچه شدند. یکی از آنها بهادر نام داشت و بچه محلمان بود و سه سرنشین دیگر دوستان بهادر بودند. بهادر در حالی که در یکی از دستانش قمه بزرگی و در دست دیگرش ظرف پلاستیکی بود از موتور پیاده شد و به طرف ما آمد. سه سرنشین دیگر هم پیاده شدند و با چاقو به ما حمله کردند به طوریکه برادرم زخمی شد. در حالی که درگیر بودیم بهادر مایع داخل ظرف پلاستیکی را به طرف من پاشید که ناگهان سوزش عجیبی تمام بدنم را فرا گرفت به طوریکه فریادهای «آیسوختم» من به آسمان بلند شد که فهمیدم مایع داخل ظرف اسید بوده و آنها سوار موتور سیکلت شدند و از محل گریختند.
وی درباره اختلافش با بهادر گفت: او از خلافکاران محل است. او هشتماه قبل به خاطر عربدهکشی در محل و ایجاد رعب و وحشت تحت تعقیب پلیس بود که چند روز بعد مأموران او را دستگیر کردند و به زندان افتاد. او خیال میکرد من او را به مأموران لو دادهام و به همین سبب چند روز قبل که از زندان آزاد شد تصمیم گرفت از من انتقام بگیرد که در نهایت روی من اسیدپاشی کرد. با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی مدیر روستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
مأموران در نخستین گام برای دستگیری متهم به خانه وی در محله نعمتآباد رفتند که متوجه شدند بهادر پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است.
مأموران پس از توقیف خودروی متهم تحقیقات درباره این حادثه را ادامه دادند تا اینکه سه نفر از دوستان وی را که شاکی مدعی بود در جریان اسیدپاشی با متهم همدستی کردهاند بازداشت کردند.
سه متهم در بازجوییها جرم خود را انکار کردند و گفتند شب حادثه همراه بهادر نبودهاند.
بنابراین سه متهم آزاد شدند تا اینکه پس از گذشت حدود ۱۴ماه از حادثه وی را سوم مردادماه در حالی که با دیدن مأموران قصد داشت از طبقه سوم خانهشان خودش را به پایین پرتاب کند بازداشت شد. صبح دیروز متهم برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد.
وی در ادعایی گفت: من و شاکی بچه یک محل هستیم و خانههای پدریمان در نزدیکی هم است. ما دو نفر از چند سال قبل با هم اختلاف داریم و همیشه برای هم خط و نشان میکشیم و چند باری هم درگیر شدهایم.
روز حادثه سیاوش با من تماس گرفت و گفت: شب برای درگیری به در خانه ما میآید. من او را تهدید کردم و گفتم اگر جرئت داری بیا. شب وقتی از محل کار به خانهمان میرفتم سیاوش همراه برادر و دو نفر از دوستانش با موتور سیکلت به سر کوچه ما آمدند و راه مرا سد کردند. وقتی آنها را جلوی خودم دیدم چاقو کشیدم و آنها را تهدید کردم که ناگهان سیاوش مایع داخل ظرفی را به طرف من پاشید که قسمتی از مایع به بدن من ریخته شد و مقداری هم به بدن خودش. من از ترس فرار کردم و حتی در حین فرار گوشی موبایلم نیز از دستم افتاد. پس از این از ترس این دو برادر از تهران بیرون رفتم تا اینکه چند روز قبل به تهران آمدم و دستگیر شدم.
متهم در پایان گفت: آن شب من تنها بودم و آنها چهار نفر بودند و من قرار بود از آنها شکایت کنم که آنها از من شکایت کردند.
متهم به دستور قاضی مدیر روستا برای ادامه تحقیقات و روشن شدن زوایای پنهان حادثه در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.