به گزارش «تابناک»، اردیبهشت ماه سال جاری، در حوالی خیابان ونک شهر تهران، گروهی از افراد مبتلا به سندروم داون و اوتیسم تحت نظر و مدیریت فردی به نام «آیدین آگاهی» اقدام به راه اندازی کافهای برای خدمات رسانی به شهروندان کردند؛ حرکتی امیدوارکننده که از همان ابتدا با حضور پر رنگ مسئولان کشوری و استانی سازمان بهزیستی همراه بود و علاوه بر آنها مردم نیز از این کافه استقبال قابل قبولی داشتند.
کافهای که از آن سخن به میان است، «دانتیسم» نام گرفت و خیلی زود نقل قول آن بر سر زبان صدها هزار شهروند تهرانی افتاد. از سویی نیز آغاز به کار بیش از ۱۰ تن از افراد مبتلا به این بیماریها در کافه مورد اشاره، نشانه موکدی بود بر این مهم که این فرزندان نیز قادرند در صورت حمایت خانواده ها، مربیان، مسئولان دولتی و نیز عموم مردم جامعه بر مشکلات و محدودیتها فائق آیند و مشارکت فعالی در جامعه داشته باشند.
در جریان افتتاح این کافه که با حضور چند تن از مسئولان ارشد سازمان بهزیستی برگزار شد، محمدرضا اسدی، معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان تهران نیز در این کافه به رسانهها گفت: برنامههای مختلفی برای توانمندسازی افراد دارای معلولیت در بهزیستی داشتهایم و یکی از نتایج این فعالیتها، افتتاح کافه دانتیسم است.
وی ادامه داد: در ظاهر امر، شاید کاری ساده به نظر بیاید، اما افرادی که امروز در روز کارگر دارند کارشان را اینجا شروع میکنند، افرادی هستند که با مشکلات متعددی چندین برابر افراد به ظاهر سالم جامعه مواجه بودهاند. این افراد با موانع متعددی در جامعه و محیط زندگی و کاستیهای زیادی در زمینه پرداختن به خدمات توانبخشی علیرغم نیاز شدیدشان به این خدمات مواجه بودهاند.
اسدی تصریح کرد: خانوادههای این بچهها هزینههای زیادی بابت توانبخشی آنها انجام دادهاند و همه این مشکلات باز باعث نشده است که این افراد فعل خواستن را که پایه توانمندی و نشان توانمندی است، انجام ندهند و فائق آمدن بر این مشکلات نشان داد، اگر به این افراد توجه شود، میتوانند گامهای بزرگی را بردارند.
حضور فعال و پر رنگ مسئولان سازمان بهزیستی در زمان افتتاح این کافه، علاوه بر اینکه روحیه و انرژی مضاعفی برای ادامه فعالیتها به این کارکنان این کافه بخشید، باعث شد در میان افکار عمومی جامعه این تصور ایجاد شود که فعالیتهای کافه مذکور تحت نظر و حمایت مالی سازمان بهزیستی قرار دارد و به همین، دلیل لزومی بر ورود جدی و نیکوکارانه افراد خیر اندیش در این حوزه وجود ندارد.
این باور عمومی از آنجایی تقویت شد که مسئولان این سازمان با تأکید بر استمرار حمایتهای خود از کافه «دانتسیم» همین طور علاقه مندند ضمن الگوبرداری از این طرح، آن را با کمی تفاوت در مورد دیگر اقشار خاص جامعه نیز عملیاتی کنند.
معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان تهران در همین رابطه به رسانهها گفت: بعد از کافه دانتیسم که کافهای با کارکنان دارای اوتیسم و سندروم دان است، در آینده نزدیک سه کافه دیگر برای سالمندان، ناشنوایان و افراد معلول ضایعه نخاعی افتتاح خواهد شد.
حالا و در شرایطی که تنها شش ماه از آغاز به کار این کافه گذشته است، خبرهایی منتشر میشود که حکایت از احتمال تعطیلی کافه در آینده نزدیک دارد.
خانم «آیدین آگاهی»، مدیر و مؤسس کافه در مورد مشکلات کنونی به رسانهها گفت: سال ۱۳۹۵ بود که مجوز کافه دانتیسم را گرفتم. به این دلیل کافه را انتخاب کردم تا بچهها نشان بدهند که چه قدر توانمندند. آنها وقت اجرای موسیقی، در برابر چشم هزاران تماشاچی تمرکز داشتند و کارشان را به درستی انجام میدادند. پس لابد توانایی گرداندن کافه را هم داشتند.
وی در ادامه سخنانش با اشاره به قول مسئولان سازمان بهزیستی در حمایت از ایده اش، اضافه کرد: به مسئولان بهزیستی گفتم من پول آن چنانی ندارم، اگر شما حمایت کنید، این ایده ام را عملی خواهم کرد. آنها قول دادند برای راه اندازی کافه کمک حالمان باشند. حوالی میدان "ونک" جایی را اجاره کردم. مدتی که گذشت، آنها گفتند مبلغی که تعیین شده بود را به بچههای شاغل در کافه میدهند و آنها اگر دلشان خواست، به من برمی گردانند؛ یعنی عملا زیر قولشان زدند.
آگاهی در بخش دیگری از سخنانش آورده است: از آن جایی که عامه مردم تصور کرده بودند کافه دانتیسم تحت پوشش و حمایت سازمان بهزیستی است، هیچ خیر و نیکوکاری تمایل به حمایت مضاعف نشان نداد. من نخواستم کار را نیمه کاره رها و امید بچهها را نا امید کنم، بلکه سعی کردم آن جا را حفظ کنم. من حتی بیش از تعرفه وزارت کار به آنها دستمزد و حقوق پرداخت میکنم. الان حدود شش ماه است که کافه افتتاح شده و من در ماههای اخیر ناچار شده ام جای دیگری کار کنم و درآمد حاصل از کار دومم را صرف کافه کنم.
آنچه به آن اشاره شد، حکایتی است تلخ از ورود ناقص و نمایشی مدیران ارشد یک سازمان مسئول در ایدهای جالب و تحسین برانگیز که میتوانست امیدها را برای افزایش فعالیتهای اجتماعی قشرهای خاص فراهم کند، اما اکنون در سایه بی توجهیها نه تنها به الگو تبدیل نشده، بلکه در معرض تعطیلی کامل قرار گرفته است.