ده آسیب ارزی و هفده راهکار اصلاحی احمد توکلی، جاده لغزنده ترامپ، تفاوت ما و آمریکا، ۷۰ درصد نقدینگی کشور دست یک درصد از افراد، CFT کانون مناقشه، امتیازگیری از ترامپ در چابهار، انتخابات آمریکا و دموکراسی ایرانی، قطع دسترسی ایران به شبکه تعاملات بانکی، موج آبی در مجلس خشم قرمز در کاخ سفید، نهادهای رسمی و دغدغههای انقلابی، کمپین همصدایی در برابر تحریم، معرفی ۵ گزینه شهرداری، پیدا شدن جعبه سیاه خاشقجی و برنامههای احتمالی آخوندی برای شهرداری تهران، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز شنبه نوزدهم آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که نتایج انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا و تحلیلها و واکنشها به آن اصلیترین عنوان بیشتر روزنامههای امروز شده است. عناوینی همچون ترامپ زیر ضرب دموکرات ها، جاده لغزنده ترامپ، آیا بدمستیهای ترامپ مهار شدنی است؟ تعادل در کنگره و شکست انحصار جمهوری خواهان در صفحات نخست روزنامههای امروز شنبه انتخابات اخیر آمریکا را به صورت پررنگی منعکس کرده اند.
روزنامه ایران تیتر ترامپ زیر ضرب دموکراتها را در کنار تصویری از درگیری لفظی ترامپ با یک خبرنگار قرار داده و در گزارشی دیگر از دعوت جامعه مدنی ایران برای همصدایی در برابر تحریم به معرفی کمپینی که از سوی هنرمندان و کنشگران جامعه مدنی راه افتاده پرداخته است.
روزنامه خراسان در گزارشی با عنوان جاده لغزنده ترامپ که عنوان آن را تیتر یک امروز خود کرده به تحلیل آینده سیاسی کاخ سفید پس از پیروزی دموکراتها در مجلس نمایندگان و جمهوری خواهان در سنا پرداخته است. این روزنامه در گفت وگو با احمد توکلی به بازخوانی شوک ارزی و بسته پیشنهادی برای خروج از بحران پرداخته است.
روزنامه شرق عنوان CFT کانون مناقشه را از زاویه دید موافقان دیروز و امروز این لایحه کاویده است و نتیجه انتخابات مجلس نمایندگان آمریکا را با عنوان شکست انحصار قدرت جمهوری خواهان و در کنار تصویری از خوشحالی باراک اوباما منعکس کرده است.
روزنامه وطن امروز با چاپ تصویری بزرگ از محمد بن سلمان در صفحه نخست خود عنوان بنسلمان: ماجرای خاشقجی اصلاحات را به خطر انداخته را تیتر یک کرده است. این روزنامه نتایج انتخابات آمریکا را که در رسانههای اصولگرا کمرنگتر منعکس شده است با عنوان فراختر شدن شکاف اجتماعی بانکیها و توضیح انتخابات میاندورهای چهارم نوامبر ادعای پیروزی ترامپ، باختی دیگر برای آمریکا انعکاس داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
چه قشرهایی بیشترین آسیب را از تحریم و تورم میبینند؟
حسین محمودی اصل استاد دانشگاه طی یادداشتی که روزنامه قانون در شماره امروز خود منتشر کرده نوشت: از خصوصیات تورم و تحریم، فشار بر قشر کمدرآمد است. تحریم از جهت اینکه باعث ایجاد تورم و تنگناهای مختلفی میشود بازندگانی دارد به نام حقوقبگیران که نمیتوانند در شرایط تورمی شاهد افزایش متناظر حقوقهای خود باشند.
بنابراین بیشترین آسیب از تحریم و تورم به قشر حقوقبگیر وارد میشود. در این میان برندگانی هم داریم؛ برندگانی که دارایی داشتند و انبارهای کالایشان پر بوده و حسابهای پر از پول داشتند و معمولا چنین افرادی حسگرهای قوی دارند و به سرعت به حفظ ارزش پول خود اقدام میکنند و همینها پیش از آنکه دیگران شاهد نوسانات ارزی باشند در بازارها ورود کردند و تبدیل به برنده میدان شدند. وقتی در شرایط تورمی در اقتصاد برندهای هست حتما بازندگانی هم هستند و در واقع برنده از حق بازنده، برنده میشود.
حال شاید این سؤال پیش بیاید که قشر آسیبپذیر و حقوقبگیر دارایی چندانی ندارند پس آنان که برندهاند، چطور برندهاند و چطور از جیب این بازندهها برندهاند.
در این خصوص باید گفت: حقوقبگیران برای امور روزمره خود شاهد افزایش چند برابری قیمتها هستند؛ ضمن اینکه برای خرید کالاهای سرمایهای مثل خانه یا ماشین به جای اینکه با حقوق پنج و ۶ ساله خود این دارایی را به دست آورند، باید خرید خود را بسیار به تعویق بیندازد و شاید ۱۰ تا ۱۵ سال بعد در صورت ثبات اقتصاد و کاهش تورم بتوانند نسبت به خرید این داراییها اقدام کنند. پس از نوسانات بازارها شاهد بودیم دهها هزار نفر که در بانک مسکن به امید خرید خانه سپرده سپردهگذاری کرده بودند، در موعد مقرر به سپردههای خود دست نزدند و، چون سپردههای خود را به داراییهایی مثل ارز تبدیل نکردند، بازنده شدند و در واقع ما آنها را در تله بیتدبیری خود انداختیم. با آنکه به آنها وعده وام دادیم بانک پول آنها را قفل کرد و این پولهایی که قفل شده بود نه تنها به خانه تبدیل نشد بلکه از ارزش آن نیز کاسته شد. این شاید بزرگترین مظلومیت این قشر باشد؛ مظلومیتی که در آن فریادی هم نیست و گوش شنوایی نیست. هیچکس تدبیری برای جبران این وضعیت ندارد. هیچ رسانه و روزنامهای هم نمینویسد که آن قشر ضعیفی که سپردهگذاری کردند به امید خرید مسکن، چقدر متضرر شدند. آنها به دولت امید بسته بودند و اطمینان کردند ولی چنین ضربه سختی خوردند و آنانی که اطمینان نکردند و کالا و دلار خریدند برنده شدند.
تاوان اطمینان این بود؟ حال باید به دولتها اطمینان کرد؟ آیا باید با دولت همراه بود؟ای کاش این ظلم آشکار و این اجحاف در حق حقوقبگیران را فریادرسی بود. در حالی که هیچ مکانیسمی برای جبران لحاظ نشد و با این شوکهای ناشی از تحریم و تورم فقرا فقیرتر و اغنیا غنیتر شدند. ما که ادعای توسعه و پیشرفت داریم، نتوانستیم مکانیسمی را ایجاد کنیم که فاصله طبقاتی کمتر شود. جالب آنکه اگر حقوق این قشر افزایش یابد تعبیر به افزایش نقدینگی میشود و همین سوداگران و منفعتطلبانی که تعدادشان کم نیست افزایش حقوق مختصر را بهانه میکنند و بر قیمتها میافزایند و این سناریو و این چرخه معیوب تکرار میشود بدون آنکه قشر آسیبپذیر بتواند خود را به حد و اندازه قشر مرفه برساند.
آنان که بیشترین سود را میبرندو بیشترین داراییها را دارند و از طرفی بیشترین افزایش قیمتها را بر کالاها اعمال کردند، هر روز بر طبقات ملکشان و تعداد ماشینهایشان افزوده میشود.
در حالی که این افراد بیشتر از قشر حقوقبگیران از شرایط اقتصادی شاکی هستند. همانهایی که نان چنین بیثباتی را میخورند صدایشان بلندتر است و به دنبال امتیاز هستند، نفوذ دارند و میتوانند در این بحبوحه از همین بیثباتیهایی که نانش را میخورند، گله کنند و از این بابت دنبال کسب امتیاز از دولت باشند و دولت و مسئولان بیشتر همدرد اینها بوده و به دنبال حل مشکل این قشر هستند.
آیا تا به امروز از عملکرد واقعی در جهت کاهش فاصله شدیدی که در این چند ماه ایجاد شده چیزی شنیدهاید؟ جای بسی تأسف است که هیچ مکانیسم خاصی برای حفظ فاصله فقیر و غنی نیست. در این خصوص بهترین مکانیسم اخذ مالیات است. در کشورهای دیگر با توجه به درآمد و افزایش آن گاهی مالیات تا ۸۰ درصد از سودها و درآمدها را شامل میشود و این درآمدها در راستای توسعه کشور و گاهی به صورت یارانه چه نقدی و چه غیرنقدی در اختیار سایر اقشار قرار میگیرد و استدلال این است آنان که میلیاردها کسب درآمد میکنند از فضا، موقعیت، آب، خاک و امکانات همین کشور برای رشد و کسب درآمدهای آنچنانی استفاده میکنند. کاسبان تحریم کسانی هستند که دارایی زیادی دارند و داراییهایشان چندبرابر شده است. بیتردید احقاق حق قشر حقوقبگیر و توجه به آنها و حتی هزینه دادن برای آنها به اندازه هزینه دادن در برابر دشمنان اهمیت دارد. باید درآمد و معیشت اقشار مختلف حقوقبگیر مورد توجه قرار بگیرد. اگر حقوق معلمان، کارمندان، بازنشستگان، کارگران به همین شکل باشد، آینده کشور امیدبخش نخواهد بود. حتما باید ایجاد مکانیسم مناسب برای حفظ فاصله فقیر و غنی و جبران معیشت حقوقبگیران مدنظر دولت قرار بگیرد.
آیا بدمستیهای ترامپ مهار شدنی است؟
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان آیا بدمستیهای ترامپ مهار شدنی است، نوشت: واکنش خشم آلود ترامپ نسبت به نتایج انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا ابعاد غافلگیری و انفعالی دارودسته ترامپ را به تصویر میکشد. دمکراتها رقبای سیاسی ترامپ توانستند اکثریت کرسیهای مجلس نمایندگان را به خود اختصاص دهند و با مانور سیاسی – تبلیغاتی پیرامون سیاستهای غیراصولی ترامپ، گوی سبقت را از جمهوریخواهان بربایند. از این منظر، انتخابات اخیر، در واقع رفراندومی درباره کارنامه سیاه ترامپ محسوب میشود.
با این حال، خشم ترامپ فقط ناشی از پیروزی رقبا نیست بلکه وعدههای انتخاباتی برخی نامزدها که مستقیماً روی استیضاح و حتی وعده برکناری ترامپ با محوریت بررسی «مولر» دادستان ویژه پیرامون احتمال دخالت مسکو در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا متمرکز شده بودند، کاخ سفید را به لرزه درآورده است. نخستین قربانی این انتخابات، «جف سشنز» دادستان کل آمریکا بود که از نزدیکترین متحدین ترامپ محسوب میشود، ولی وادار به استعفای اجباری و دستوری شد. برخی گزارشها نشان میدهد ترامپ از وی خواسته بود به نحوی در اسناد و مدارک مرتبط با اتهامات پرونده دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری دستکاری کند که وی نپذیرفت و در نتیجه ترامپ وی را متهم به خیانت کرد و کنار گذاشت.
همین اقدام ترامپ، تنور تبلیغات رقبا را داغتر کرده و آنها هشدار میدهند گویا قرار است پرونده به کلی به فراموشی سپرده شود. با وجود تمامی نگرانیها، مشکل در جای دیگری است.
دمکراتها از هم اکنون برای مهار بدمستیهای ترامپ، درحال برنامه ریزی هستند که مانع یکه تازیهای بدفرجام دارودسته ترامپ در قلمرو داخلی و در سطح بینالمللی شوند، ولی معلوم نیست چقدر موفق شوند. توقف کلی قانون «اوباماکر» که حداقل ۴۰ میلیون نفر از اقشار آسیب پذیر آمریکائی را از خدمات پزشکی و درمانی رایج محروم کرده، میدان دادن به صنایع ذغالسنگ که باعث آلودگی روزافزون شده، تغییر قوانین مالیاتی به نفع ثروتمندان، حمایت وقیحانه از آزادی اسلحه که تلفات جانی و شوک روانی بسیار سنگینی را بر جامعه آمریکا تحمیل کرده، از اصلیترین موارد اعتراض علیه جمهوریخواهان است. بر این مجموعه طیف وسیعی از بحران سازیهای ترامپ در صحنه بینالمللی نیز همچنان موضوعیت دارد. پیامدهای سنگین و شاخص ناشی از خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تحمیل دور جدیدی از تحریمها علیه ایران، عملاً کشتی دیپلماسی جهانی آمریکا را به گل نشانده است. هیچ کشوری به جز رژیم اشغالگر صهیونیستی و چند رژیم فاسد عرب، از تحریمات یکجانبه ترامپ استقبال نکرد و در عین حال اتحادیه اروپا صراحتاً مواضع مخالف و اعتراضآمیزی اتخاذ کرد که زمینههای تشکیل یک سامانه جهانی رقیب «سوئیفت» را فراهم ساخت. بعلاوه آمریکای ترامپ نتوانست مواضع خود برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران را عملیاتی کند و ناچار به عقب نشینی شد. هشت کشور از این تصمیم ترامپ مستثنی شدند و اخیراً کاخ سفید از مواضع خود درباره افغانستان، هم عقب نشینی کرد. فصل مشترک تمامی این تجدیدنظرها در سیاست ابلهانه ترامپ، عواقب فوری تخریبکنندهای بود که با احتمال به صفر رسیدن صادرات نفت ایران، مصرف کنندگان را نگران کرد و قیمت جهانی نفت از ۸۰ دلار هم گذشت و پیشبینی میشد که به ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار برسد. بدین ترتیب این مصرف کنندگان نفت یعنی جامعه جهانی هستند که باید تاوان سنگینی سیاستهای ابلهانه ترامپ را بپردازند.
تقریباً جلسهای از مصاحبههای ترامپ با روزنامه نگاران نیست که به درگیری لفظی منجر نشود و رسوائی تازهای در صفحات رسانههای آمریکائی رقم نخورد. ترامپ که خود را در برخورد با رسانهها بسیار توانمند میدید، اکنون در پاسخ به سوالات ساده هم خود را میبازد و کاملاً انفعالی ظاهر میشود که در تازهترین مورد به اخراج خبرنگار سی ان ان از کاخ سفید منجر شد. حتی کسانی که در مقاطع مختلف جزو کارگزاران کلیدی آمریکا بوده اند، نسبت به عواقب سیاستهای ترامپ هشدار میدهند و خواستار مهار سیاستهای ابلهانه او هستند. سوزان رایس اخیراً درباره سرمایهگذاری بدفرجام آمریکا بر روی بن سلمان به هر قیمت ممکن ابراز نگرانی کرده و تصریح میکند که بن سلمان قابل اتکا نیست و نردعشق باختن ترامپ با وی به زیان امنیت ملی آمریکا تمام شده و خواهد شد.
رقبای ترامپ برای با مقابله وی در مجلس نمایندگان خیز برداشتهاند. ترامپ هم پیشاپیش تهدید کرده که هر حرکت دمکراتها با واکنش تقابلی سنا مواجه خواهد شد. البته ممکن است ترامپ حتی با ابزارهای قدرت و از جمله اختیارات ریاست جمهوری بخواهد رفتار دمکراتها را مهار و ابزار قدرت مجلس نمایندگان را کند و بیاثر کند، ولی کاملاً بعید است که ترامپ از این پس مثل گذشته بتواند یکه تازی کند و کنگره برایش نقش جاده صاف کن را بازی نماید.
آیا میتوان به تغییرات در آمریکا دلخوش بود؟
محمدعلی وکیلی مدیرمسئول روزنامه ابتکار در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان زیادی دلخوش نباشیم نوشت: هفته گذشته نتایج انتخابات کنگره آمریکا معلوم شد. انتخاباتی که بخشی از انتظاراتمان را به آن گره زده بودیم. در این انتخابات دو زن مسلمان مهاجر به مجلس نمایندگان راه یافتند. این را به یک معنا میتوان محصول سیاستهای ضدمهاجرتی و ضدمسلمانان ترامپ دانست. دموکراتها بهاحتمال در واکنش به این سیاستها، این دو بانو را در لیست خود قرار دادند. در واقع، این نشان میدهد پارهای از مردم و سیاسیون آمریکا در مقابل سیاستهای ترامپ گارد گرفتهاند. بهرغم این پیروزی، اما چندان نمیتوان دلخوش به تغییرات در آمریکا بود. همانطور که میدانیم مجلس سنا در اختیار جمهوری خواهان است. این مجلس مانعی جدی برای مجلس نمایندگان، که به دست دموکراتها افتاده، بهحساب میآید. هرچند شاید بتوان گفت که کنگره میتواند مقداری جلوی یکهتازیهای ترامپ را بگیرد و مقداری برای او در داخل دردسر درست کند، اما بهنظر نمیآید در عزم ترامپ برای مقابله با ایران چندان تغییری ایجاد کند. به هر روی میتوان گفت: مقداری از قدرت ترامپ کم خواهد شد، اما نهچندان که ما دلخوش به رفعِ تحریمها بشویم.
تسخیر کنگره بهدست دموکراتها میتواند پایگاهِ جبهه جهانی که مقابل ترامپ ایجاد شده است را کمی در آمریکا تقویت کند و این دستاورد خوبی است. ما نیز به این جبهه کمی تمایل نشان دادهایم. تنها راهِ ما نیز در بیرون از مرزهایمان همین است. چراکه اگر ما هم راضی شویم با ترامپ توافق کنیم او اساساً نمیتواند کف امتیازاتی که ما میخواهیم به ما بدهد. دادن این امتیازات مناسبات او در منطقه را برهم میزند! اما سیاست کار با اروپا باید جدی دنبال شود. اگر برجام را شکست خورده تلقی کنیم مهمترین علت آن عدم همراهی همه قدرت در ایران جهت توفیق آن بود. اکنون اگر تصمیم برای کار با اروپا جدی است باید به لوازم آن تن دهیم و همه در کشور این تصمیم را تقویت کنند. نمیتوانیم مانند برخورد با برجام با یک دست پیش بکشیم و با پس بزنیم. فهم این دقیقه در عبور از این بحران حیاتی است.