مجلس یازدهم؛ بدون لاریجانی؟، آخرین دفاع نجفی:شر مندهام، ابهام در رابطه قیمت بنزین و نرخ تورم، افزایش دو برابری زنان مبتلا به ویروس «اچآیوی»، حس تورم استانی قم کمترین و ایلام بیشترین، آغاز ثبت نام نامزدهای انتخابات مجلس یازدهم، تداوم بنبست سیاسی در عراق، فرهنگ زیرِ تیغ مالیات، خطر سرگردانی داعش در خاورمیانه، تهران هوا ندارد و دفاع از پارلمان در روز مجلس از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۱۰ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که مصادف بودن امروز با روز مجلس و آغاز ثبت نام نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی موضوع جایگاه پارلمان در ایران را به تیتر یک و سرمقاله بیشتر روزنامهها تبدیل کرده است.
روزنامه اعتماد «دفاع از پارلمان در روزمجلس» را تیتر یک امروز خود کرده و به بهانه فرا رسیدن «روز مجلس» جایگاه و شأن نمایندگی ملت را در گفتگو با تحلیلگران سیاسی و نمایندگان مجلس بررسی کرده است.
روزنامه ایران طی یادداشتی با عنوان مجلس باید به جایگاه خود برگردد به قلم علی مطهری نماینده تهران در مجلس این موضوع را مورد توجه قرار داده و در گزارشی دیگر خبر اموال بانکها روی میز فروش را داده و نوشته است: ۱۷ هزار میلیارد تومان چکش حراج میخورد.
روزنامه وطن امروز با انتخاب تیتر گام اصولی نجاتا قتصاد آغاز ثبتنام کاندیداهای دوره یازدهم مجلسشورایاسلامی را زنده کننده امیدها برای تغییر وضعیت موجود قلمداد کرده است. این روزنامه در این گزارش ۱۰ دوره سابق مجلس شورای اسلامی را بررسی کرده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
ضرورت تشکیل کمیته حقیقت یاب برای اتفاقات اخیر
محمد کیانوش راد فعال سیاسی اصلاح طلب طی یادداشتی که روزنامه آرمان ملی در شماره امروز خود با عنوان ضرورت تشکیل کمیته حقیقت یاب برای اتفاقات اخیرمنشر کرده نوشت: پس از ناآرامیهای اخیر در شـهرهای مختلف و خسـارتهای جانی و مالـی که برجـا گذاشـت، بحث تشـکیل کمیتـه حقیقت یـاب مطرح شـد و روز گذشـته نامهای از رئیس مجلس درخواسـت شـد تـا کمیته مذکور زیر نظر هیأت رئیسـه مجلس تشـکیل شـود. در اینگونـه موارد اولین وظیفه ذاتی کمیسـیون امنیـت ملی و سیاسـت خارجی مجلس پیگیـری طرح تحقیـق و تفحـص پیرامون حـوادث اتفاق افتاده اسـت.
حجـم خرابی هـا و خون هـای ریختـه شـده نیازمنـد به بررسـی جدی ریشـهها و دلایل چنین اتفاقی را در کشـور ضروری مینمایـد. هرگونه شفاف سـازی صادقانـه در ایـن جهـت میتواند به عنـوان قـدرت برای مواجهه با حوادث پیـش رو در آینده مورد اسـتفاده دوگانه مسئولان و مردم قـرار بگیـرد. در واقع شفاف سـازی در اینگونـه مـوارد میتواند به افزایـش آگاهیهای اجتماعـی و همچنین ایجـاد موانع بـرای اقدامات خارج از چارچوب منجر شـود. در هر صـورت این وظیفه اولیهای اسـت کـه بایـد کمیسـیون امنیـت ملـی و سیاسـت خارجی مجلس نسـبت بـه انجـام آن مبـادرت ورزد و در غیـر ایـن صـورت نماینـدگان مجلس میتواننـد بـا امضای طـرح تحقیـق و تفحص چنیـن امـری را پیگیری کننـد.
متاسـفانه از آنجایـی کـه در برخـی از اینگونه موارد مجلسـیها نیـز محـرم تلقـی نمیشـوند، حتـی نماینـدگان نیـز از دسترسـی بـه اطلاعات درسـت محروم میشـوند. معاون سیاسـی وزیر کشـور اعلام کـرد آمـاری کـه توسـط رسـانههای خارجـی در باب کشـته شـدگان اعلام شـده اسـت آمـاری دروغ و غیـر واقعی اسـت. این در حالی اسـت که اگر معاون سیاسـی وزارت کشـور بـه آماری درسـت و شـفاف اقدام نمـی ورزد قاعدتا فضا برای شـنیدن حرف هـای دیگران در میـان مردم فراهم میشـود.
بهتر آن اسـت کـه مجلس، دولـت و قوه ضائیـه در این طرح تحقیـق و تفحص همکاری مشـترکی داشـته باشـند و همچنین
کمیسـیون اصل ۹۰ با دریافـت شـکایتها از گروههای مختلـف، مردم و همچنیـن نهادهـا نسـبت بـه بررسـی ابعـاد چنیـن حادثـهای اقدام شایسـته را انجـام دهـد. از طـرف دیگـر صادقانه بایـد گفـت حادثه ای، چون آبـان ۹۸ فصل جدیـدی در جامعه ایـران بود. حتی اگـر از حوادث ۸۸ و حادثه سـال ۹۶ عبور نماییـم، از دید سیاسـی و جامعه شـناختی بدون تردیـد اتفاقات سـال ۹۸ فصل نوینی اسـت که میتـوان جامعه و نظام ایـران را به قبل و بعـد از حادثه سـال جاری تقسـیم بندی نمود.
به این ترتیب همه مسئولان و دلسـوزان نظام باید نسـبت به آگاه سـازی موضوع از حساسـیت بالایی برخوردار باشـند. بدون تردید ایجاد فضای خود سانسوری و فضای بسـته در زمینه اطلاع رسـانی به رشد اطلاعات و اخبـار ناصحیـح منجـر خواهد شـد. اگـر اخبـار و جریانات بـه صورت کاملا بی طرفانـه و شـفاف در صداوسـیما و مطبوعـات امـکان طـرح و بحث بیابد بخشـی از فشـارهای موجود اجتماعی تخلیه خواهد شـد.
از ناامیـدی بخش عمـدهای از مردم که به سـوی خشـم خواهـد رفت باید نگـران، و از اینکه عصبانیـت تعدادی از مـردم به نفرت تبدیل شـود باید هراسـناک بـود. نباید به گونـهای عمـل نمود کـه نارضایتی به خشـم و خشـم به نفرت تبدیل شـود. برای سـاخت جامعه ایران نیازمنـد اتحاد، محبـت و دوری از نفرت و خشـونت هسـتیم.
طرح موضوع در رسـانهها میتواند بـه آرامش در جامعـه کمک کنـد. دولت و مجموعـه نظام باید به دنبال تمهیداتی برای اعتماد سـازی بـا مردم اقـدام نمایند. هنگامی که رئیس دولـت از بدیهیترین نحـوه ارتباطات با مردم و اطلاع رسانی بهـره نمیگیـرد بایـد در انتظـار بی اعتمـادی مـردم نیـز بـه نهادهای اطلاع رسـان دولـت بـود. البتـه هنـوز هم فرصـت بـرای ایجـاد اعتماد و گسـترش اتحـاد و انسـجام اجتماعـی و آشـتی مـردم وجـود دارد و با غفلت و نادیده گرفتـن اصل اعتراضات نمیتـوان به آینده امیـدوار بود.
روزنامه ایران در شماره امروز خود خبر نبودن علی لاریجانی رئیس فعلی مجلس در انتخابات آتی مجلس را موضوع قرار داد و نوشت: علی لاریجانی قصدی برای تجربه کردن سیزدهمین سال پیاپی حضور در بهارستان ندارد. او به تمام، اما و اگرها درباره حضورش در مجلس بعد خاتمه داد. لاریجانی دیروز در دیدار با مدیران اقتصادی در قم اعلام کرد که «در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی برنامهای برای حضور ندارم.» طرح این سخنان یک روز قبل از آغاز نام نویسی برای انتخابات مجلس یازدهم تقریباً هیچ جایی برای گمانهزنی از احتمال تغییر نظر او باقی نمیگذارد. رئیس مجلس به خبرگزاری «مهر» گفته که «اینکه بنده سه دوره ۱۲ ساله وکیل مردم قم بودم افتخاری برای من بوده است، چرا که مردم قم حق بزرگی به گردن انقلاب اسلامی دارند و همواره در این مسیر پیشرو بودند، اما من در این دوره از انتخابات برنامهای برای شرکت ندارم.» تأکید او بر این بوده که «نه تنها در استان قم بلکه از سایر استانها نیز برای انتخابات ثبت نام نخواهم کرد.»
چیزی که پای عوامل جدیتری را به تحلیل و تفسیر دلیل تصمیم علی لاریجانی باز میکند. با این توصیف مهمترین عامل در این میان میتواند پیشبینی او از ترکیب مجلس یازدهم باشد. ترکیبی که حتی اگر علی لاریجانی موفق به ورود به آن هم بشود، شانسی ندارد که سکان ریاست آن را در دست بگیرد و باید به یکی از کرسیهای عادی کف مجلس بسنده کند. این اتفاق در مجلس هشتم برای حدادعادل افتاد و او از رأس هرم قدرت مجلس به یکباره کارش به کف مجلس کشید و مجبور شد تنها به هدایت یک فراکسیون بسنده کند. علی لاریجانی، اما به وضوح آدم کنار آمدن با این موقعیت نیست، پس چه بهتر که اصلاً وارد بازی که در آن جای عمدهای در حد ریاست ندارد هم نشود. با این حال، اما هنوز سؤالها درباره نامزدی لاریجانی تمام نشده. سؤالی که همچنان بیجواب است اینکه آیا او همان طور که ترجیح داد وارد رقابت اسفند ۹۸ نشود، برنامهریزی برای ماراتن انتخاباتی ۱۴۰۰ را هم کنار گذاشته است؟ آنطور که ماه قبل خبرگزاری «ایلنا» از جلسه لاریجانی با نزدیکانش در قم نوشته بود، او در این جلسه جمله مهم دیگری هم داشت؛ «تاکنون هر چه در توان داشته ام برای کشور به کار گرفتهام.» این جمله با یک خوانش وسیعتر میتواند به معنای قطع امید او از انتخابات ۱۴۰۰ هم باشد. اما در نظر اصولگرایان معتدل کاملاً موضوع فرق میکند و موقعیت علی لاریجانی در بهارستان یازدهم بحثی کاملاً جدا از ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است. پیشتر ناصر ایمانی، تحلیلگر سیاسی از طیف اصولگرایان معتدل گفته بود که «فرضیه نامزد شدن علی لاریجانی در انتخابات ریاستجمهوری بسیار بالاست و با توجه به مقبولیتی که در دو جناح اصلاحطلبان و اصولگرایان دارد، میتوان این شخصیت سیاسی را یکی از مهمترین نامزدهای انتخابات سال ۱۴۰۰ دانست.» بهروز نعمتی، نماینده نزدیک به علی لاریجانی در مجلس هم روز ۱۹ آبانماه گفته بود که موضوع حضور لاریجانی در مجلس و نامزدی او برای انتخابات ۱۴۰۰ دو مقوله جدا از هم هستند. با این نگاه حتی شاید بتوان گفت که نیامدن لاریجانی در مجلس میتواند موقعیت فراغت او از مسئولیتهای سنگین برای آماده شدن جهت حضور در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم هم باشد. همان طور که در طرف دیگر ماجرا خیلیها معتقدند انصراف او از انتخابات اسفند ۹۸ در واقع کنارهگیری او از قدرت و تمام بازیهای انتخاباتی حداقل برای چند سال آینده است. اینکه تا سال ۱۴۰۰ برای لاریجانی چه اتفاقاتی خواهد افتاد و او در آن مقطع چگونه تصمیم میگیرد، اما موضوعی است که قدری برای گمانهزنی قطعی درباره آن زود است. اما با نیامدن لاریجانی به مجلس یازدهم میتوان این حدس را به شکل جدیتری مطرح کرد که احتمالاً از نظر رئیس فعلی، مجلسی متفاوت و البته نهچندان مطلوب نظر او و نزدیکانش در شرف روی کار آمدن است.
مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز این روزنامه با عنوان مجلس، در حسرت مدرّس با اشاره به آغاز ثبت نام انتخابات مجلس یازدهم و روز بزرگداشت شهید مدرس نوشت: نمایندگی مجلس به معنای نمایندگی مردم در قوه مقننه است و طبعاً کسانی که خود را نماینده مردم میدانند باید با مشکلات مردم آشنا باشند، خود نیز مانند مردم زندگی کنند و خواستههای مردم را در قالب وضع قوانین و نظارت و پیگیری برای اجرا، محقق سازند.
عملکرد مجلس دهم نشان میدهد هیچیک از این ویژگیها را نمیتوان در نمایندگان این مجلس یافت. منظور این نیست که هیچ نمایندهای این ویژگیها را ندارد، بلکه میخواهیم بگوئیم آنچه نتیجه عملکرد مجلس است نشاندهنده وجود این چند ویژگی در کلیت این نهاد نیست.
مردم، در سالهای اخیر دچار فقر و تنگدستی شدهاند. وضعیت معیشتی مردم بسیار نگرانکننده است. تصمیمات غیرمنطبق با واقعیتهای زندگی مردم در سطوح مختلف حاکمیتی گرفته میشود که شرایط نامساعد زندگی مردم در آنها در نظر گرفته نمیشود. کارتنخوابها رو به افزایشند، بسیاری از مردم زیر خط فقر قرار دارند، خانوادههای زیادی وجود دارند که اکثر یا تمام فرزندانشان بیکارند، در بعضی موارد تمام اعضاء خانواده فاقد شغل هستند، در کشوری که با حاکمیت نظام اسلامی اداره میشود عدهای شبها گرسنه میخوابند و عدهای هم نان بخور و نمیر خود را در سطلهای زباله جستجو میکنند. جوانهای زیادی را میشناسیم که شب و روز تلاش میکنند، ولی نمیتوانند هزینه ازدواج خود را فراهم کنند یا سرپناهی داشته باشند تا بتوانند ازدواج کنند. درست در همین شرایط، حضرات نمایندگان و مسئولین با حقوقها و درآمدهای کلان و فارغ از رنجهای تامین معیشت هرطور که بخواهند زندگی میکنند و هرطور که مایل باشند برای مردم تصمیم میگیرند.
نکته دوم به بیعملی نمایندگان مجلس در برابر تصمیمات نادرست مسئولین مربوط میشود که تازهترین مورد، همین تصمیم بنزینی است. خودِ سران سه قوه که این تصمیم را گرفتهاند معتقد نیستند که ایرادی به آن وارد نیست، ولی نمایندگان مجلس با اینکه نارضایتی عمومی را مشاهده میکنند، اقدامی برای تصحیح این تصمیم نادرست به عمل نمیآورند.
مردم به چه زبانی به نمایندگان خود بگویند مصوبه مربوط به بنزین و پیامدهای آن، زندگی تمام خانوادههای اقشار پائین و متوسط را فلج کرده و فقط قشر ثروتمند است که با آن مشکلی ندارد؟ اگر نمایندگان مردم در مجلس در چنین موارد مهمی درصدد حل مشکل مردم برنیایند وجود آنها در نهاد قانونگذاری چه خاصیتی دارد؟
نکته سوم اینکه یکی از نمایندگان همین مجلس دو روز قبل گفت: مجلس دهم از در راس امور بودن کنار رفته است. به این آقای نماینده باید گفت: مجلس از دوران دولتهای نهم و دهم از در راس امور بودن کنار رفته و این کنار رفتن هرچند متاثر از اراده بیرونی هم بود، ولی نمیتوان نمایندگان و روسای مجلس در این دورهها را تبرئه کرد. فشار از بیرون همیشه بوده و خواهد بود، این خود مجلس است که باید مقاومت کند و در راس امور بماند. وقتی نمایندگان چشمشان به تایید صلاحیتها برای دورههای بعدی مجلس باشد، طبعاً دستشان برای امضاء آنچه باید امضا کنند میلرزد.
نکته چهارم اینکه بسیاری از نمایندگان مجلس با موضوع استیضاح وزرا برخورد سیاسی یا منفعتجویانه میکنند. اینکه برای استیضاح امضا میکنند و دو روز بعد امضاء خود را پس میگیرند، یعنی نه آن امضا از روی محاسبه دقیق بود و نه این پس گرفتن. این روش، به معنای تضعیف مجلس توسط خود نمایندگان است؛ و نکته پنجم اینکه نظام جمهوری اسلامی مجلسی میخواهد که به معنای واقعی کلمه همانطور که امام خمینی گفتند در راس امور باشد. مجلس، وقتی میتواند در راس امور باشد که افرادی همچون شهید مدرس، که اهل سازش و معامله و منفعتطلبی نبود و در برابر فشارها میایستاد و سادهزیست بود و مصالح ملت را بر خواست و اراده این و آن ترجیح میداد، در آن حضور داشته باشند. متاسفانه امروز مجلس شورای اسلامی در حسرت افرادی همچون مدرس است. آیا کسانی که از امروز برای ورود به مجلس یازدهم ثبتنام میکنند، آنها هم مجلس را در حسرت مدرس باقی خواهند گذاشت؟