دیدار رئیسجمهور با وزیر امور خارجه عمان، برجام باید زنده بماند، تهدیدهای امریکا در عراق، معادله دو فراکسیون بزرگ مجلس، همه علیه باج مالیاتی به سلبریتی، غارت ۱۰ میلیون دلار ارز دولتی در پوشش مدیرعاملی یک معتاد خمار! ارقام کلیدی بودجه ۹۹، تصمیم مهم گازی برای خودروهای عمومی، ادعای خداحافظی تاج با ویلموتس در ترکیه!، سرانه دانش آموزی ایران یک پانزدهم میانگین جهانی! و اقتصاد ایران در لیست سیاه یا سفید، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه سیزدهم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که دیدار رئیس جمهور با وزیرخارجه عمان با تیترهایی همچون دیدار با میانجی (اعتماد)، ایران مشکلی برای تجدید روابط با عربستان ندارد (ایران و مردمسالاری)، پیامهای خصوصی برای مذاکره (همشهری) در صفحات نخست تعدادی از روزنامهها برجسته شده است.
بررسی ارقام بودجه ۹۹ و گزارشهای انتقادی درباره آن از جمله گزارش مردم سالاری با عنوان تداوم خیالپردازی در بودجه ۹۹ که عبارت بزرگنمایی درآمدهای نفتی را برای آن استفاده کرده است.
تعدادی از روزنامهها از جمله جوان و جمهوری اسلامی نیز مساله معافیت مالیاتی را در بوته نقد قرار دادند و در گزارشهایی با عناوین همه علیه باج مالیاتی به سلبریتی (جوان) و معافیت مالیاتی دانهدرشتها چرا؟ (جمهوری اسلامی) این موضوع را مورد توجه ویژه قرار داده اند.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
روزنامه خراسان در گزارشی از ثبت نامهای اولیه انتخاباتی و گمانه زنیها نوشت: حجت الاسلام مرتضی آقاتهرانی، زهره الهیان، رضا تقی پور و محمد سلیمانی به همراه چند چهره مطرح که دیروز از حوزه انتخابیه تهران ثبت نام کردند، همگی یک ویژگی مشترک دارند؛ عضویت در حزب جبهه پایداری و حضور در دولتهای نهم و دهم. این موضوع در کنار ثبت نام نکردن چهرههای مطرحی مانند علی لاریجانی، حشمت الله فلاحت پیشه و ... که برخی همچون بیژن نوباوه آن را طلیعه «تولد یک مجلس کارآمد و بیحاشیه» میدانند، فضایی شبیه مجالس هشتم و نهم را در مقابل اصولگرایان قرار داده است. بنا بر گزارش اعتمادآنلاین، تنها در نوبت عصر دیروز پنج چهره مطرح جبهه پایداری از حوزه تهران ثبت نام کرده اند. در روز نخست نیز چهره هایی، چون محمود نبویان برای انتخابات ثبت نام کرده اند. هر چند آقاتهرانی دبیر کل جبهه پایداری گفته که به صورت «مستقل» در انتخابات ثبت نام کرده، اما میگوید: «ممکن است از طرف پایداری شرکت کنم». رضا تقیپور وزیر ارتباطات دولت دهم و عضو شورای عالی فضای مجازی هم در پاسخ به این پرسش که آیا جبهه پایداری با اصولگرایان لیست مشترکی خواهد داد، تصریح کرد: ما در حال تلاش و مذاکره برای رسیدن به لیست مشترک هستیم و مدل انتخاباتی خود را به همه اصولگرایان داده ایم.
در همین حال مصطفی باقرزاده، سخنگوی جبهه پایداری مشهد با بیان این که بهنظر میرسد سعید جلیلی در انتخابات ثبت نام کند، گفته است: «در مشهد جریانهای انقلابی و اصولگرایی برای خود مسیری را در نظر گرفتهاند و مستقل از تهران فعالیت میکنند و فضای سیاسی مشهد به طور گستردهای برای حضور آقای جلیلی مناسب است». درهمین حال حمیدرضا ترقی، دبیر موتلفه خراسان رضوی، دیروز در گفتگو با ایسنا درباره دعوت از سعید جلیلی برای حضور در انتخابات گفت: ما دعوت کننده نیستیم، پیشنهاد باید از سمت اضلاع وحدت باشد که یکی از اضلاع الان به ایشان پیشنهاد داده و درخواست کرده تا برای کاندیدا شدن از حوزه انتخابیه مشهد در انتخابات شرکت کنند. ترقی در عین حال گفته است: «هنوز تصمیمی به ما اعلام نشده است.»
محمد حسین ادیب، استاد دانشگاه طی یادداشتی در روزنامه آرمان ملی با عنوان چرا دلار گران شد نوشت: قیمت بســیاری از کالاها مثل پارچه، برنج، کاغذ، قطعات کامپیوتر و... در بازار جهانی از اردیبهشت سال جاری به تدریج تا ۳۰درصد کاهش یافت. این باعث زیان وحشتناک واردکنندهها شد و این قبیل وارد کنندهها واردات را توقف کردند. حال بازار داخلی با کمبود مواجه شده و واردکنندهها مجددا وارد بازار شــده اند. این امر، تقاضا را بالا برد و به افزایــش نرخ ارز انجامید.
بانکهای خارجی در ماه نوامبر با طرفهای ایرانی تسویه حساب میکنند و به این دلیل، در نوامبر تقاضا برای دلار فصلی، بالا میرود. با بحران داخلی در عراق، صادرات به عراق به شــدت کاهش یافته و باعث کاهش ورود ارز به کشور شده اســت.
صادرکننده باید ۵۰ درصد ارز خود را در سامانه نیما بفروشد. واردکننده ارز با نیما، عمدتا کســانی بودند که از اختلاف نرخ ارز نیمایی و آزاد استفاده میکردند. این گروه اکنون حذف شده اند و تقاضا برای ارز نیمایی کم شده است. در بخش نیمایی، اکنون با مازاد ارز مواجهیم و در بخش آزاد با کمبود ارز روبه رو هستیم. باید صادرکننده به جای ۵۰ درصد، ۳۵درصد ارز را در سامانه نیما عرضه کند تا تعادل ایجاد شود. مقررات باید بهفوریت تغییر کند. عدم انتخاب رئیس جمهور در افغانستان و حاکم شدن بلاتکلیفی در افغانستان باعث شــده تا صادرکنندههای ایرانی، صادرات را شل کنند. در شرکتهایی که من مشاور آنها هستم، شل شدن صادرات به افغانستان آشکار است. این عرضه ارز را کم کرده است. قطع اینترنت باعث کاهش شدید صادرات کشور به مدت ۱۰ روز شد. ۱۰ روز صادرات نداشتن و احتیاط صرافیها و صادرکنندهها در بازگشــت بــه فعالیت عادی، باعث کاهش عرضه دلار به اقتصاد و گرانی آن شده است. تقاضا برای واردات که برای ۱۰ روز وارد بازار نشده بود؛ اکنون وارد بازار شده و این در گرانی موثر است. از اول سال میلادی ترکیه به ایرانیان در صورتی اجازه اقامت میدهد که یا خانه خریده باشند یا پنج نفر را مشــغول کار کرده باشند؛ بلاتکلیفی هزاران ایرانی در ترکیه باعث رشد تسویه حساب ارزی میشود.
بانک مرکزی با اعمال یک ســری مقررات برای واردکننده ها، تقاضا برای ارز را به تاخیر میانداخت. این از یک سو، باعث کاهش تقاضا برای ارز شده بود؛ اما، چون کالا وارد نشده بود و به تدریج داشــت باعث تورم داخلی میشد. مدیریت تقاضا برای ارز زین پس به تورم در داخل میانجامد. بانک مرکزی از این سیاست دست برداشته، که این باعث افزایش تقاضا برای ارز شده است. این تحلیل به معنای تایید نرخ موجود دلاذ نیســت و ۹عامل دیگر که باعث نوســان روبه پایین نرخ دلار یا روبه بالا آن میشــود؛ در این تحلیل نیامده است.
هرکدام از این ۹عامل که تغییر کند، دلار دچار نوسان میشود. این مقاله تنها تاثیر عوامل میدانی و کف بازاری بر نرخ دلار است و دیگر هیچ.
جعفر گلابی طی یادداشتی با عنوان جوان است، حسابش کنید که روزنامه اعتماد در شماره امروز آن را منتشر شده، نوشت: والله، بالله، تالله هزار بار در هزار سخنرانی و مصاحبه و یادداشت و مقاله و گزارش، صاحبنظران و جامعهشناسان و روزنامهنگاران و سیاسیون گفتند و نوشتند و هشدار دادند و انذار کردند که کاری نکنیم و طوری نشود که اقشار آسیبپذیر به خیابانها بیایند که عوارض و پیامدهای سنگین دارد، این عوارض سنگین از نظام تا کیان کشور را در بر میگیرد. متاسفانه به عمق این سخن دلسوزانه توجه نشد و، چون خواستند که پیشگیری کنند، پولپاشی کردند و بدتر شد و مرتبا بر شعارهای سطحی محرومنوازی تکیه شد چنانچه گویی یک گرسنه میتواند روی سفره خالی زن و بچهاش سخنان زیبای مسوولان را بگذارد! و حالا که پولی در بساط نیست چگونه میشود، مسکنی به جامعه تزریق کرد تا مهلتی حاصل شود و چاره کار کنند؟ واقعیت آن است که رسیدگی اساسی و غیرصدقهای به مستضعفان که از قضا از آرمانهای انقلاب بود، کاری سخت و دشوار است و بدون داشتن اقتصادی مولد و مستحکم امکانپذیر نیست.
اکنون با حاشیهنشینها که در برابر تورم روزافزون نگرانیشان مرتبا صعود میکند چگونه میتوان سخن از صبر و حوصله گفت؟ آنها تا همین حالا هم صبری سترگ از خود بروز دادهاند و با وعدههای مکرر مسوولان، آه را با ناله سودا کردهاند. بر این لشکر مظلوم و محق باید دیگر اقشار محروم و حتی متوسط را افزود که نفسشان به شماره افتاده است و هر گونه حساب و کتاب میکنند، دخلشان با خرجشان نمیخواند. درک این معنا نیاز به شوک اعتراضات بعد از سهمیهبندی بنزین نداشت و عجیب است که ساختار حجیم و پیچیده دولت و حاکمیت شناخت مثمرثمر و راهگشایی در این زمینه از خود بروز ندادند. همین امروز از یکی از میادین مرکزی تهران عبور میکردم و دیدم جوانی در گوشهای یک جعبه پرتقال را جلویش گذاشته و دارد میفروشد...
او وانتی نبود و شاید داشتن یک وانت فرسوده برایش یک آرزو باشد، چهره روستایی هم نداشت که این جعبه را از دیار خود آورده و بخواهد تولید خویش را به فروش برساند. این یک مثال کوچک است ولی ما با چه تعداد از این جوانان که اغلب تحصیلکرده هم هستند روبهرو هستیم؟ وقتی این جوان میرود از یکی از میادین میوه و تربار این جعبه را میخرد و میخواهد به جایی برای فروش برساند و کرایهای که از او میخواهند دو برابر شده و میشنود که گرانی بنزین علت این کرایه گران است، چگونه آسمان بر سرش خراب میشود؟ با او چه میتوان گفت و چه میتوان کرد؟ آیا اگر جلوی اعتراضش را بگیریم، مشکل حل میشود؟ و آیا اتفاقا بهتر نیست که بگذاریم فریاد بکشد و گوش سنگین مسوولان ریز و درشت را باز کند؟ او هست! بر فراز همه معادلات سیاسی و بینالمللی با هر میزان از اهمیت او وجود دارد. او رسما و بدون لکنت زبان حق دارد که سهمش را از ثروت کشور بخواهد و لقمهای نان تهیه کند و به خانه ببرد. او بدون تردید حق دارد که از مناسبات سیاسی سر درنیاورد و اگر هم بفهمد و بداند، حق دارد قبول نداشته باشد و حق دارد رفع گرسنگی خود را در اولویت همه مسائل عالم قرار دهد. تندی با این جوان و میلیونها مثل او نه خردمندانه است و نه عادلانه و نه حتی با اصول سیاستورزی همخوانی دارد. من که هیچ مسوولیتی ندارم از دیدن این جوان شرم کردم، دوست داشتم بروم سرم را جلویش پایین بگیرم و بگویم که هیچکارهام ولی اگر روزی با قلمم، با سخن و سکوتم به اندازه سر سوزنی در به وجود آوردن این وضع برایش شریک بودهام، عذر میخواهم و طلب حلالیت میکنم. مسوولان اگر کاری از دستشان برنمیآید، اگر این جوان و امثال او را تازه دیدهاند و در معادلاتشان مجبور شدهاند جایی به او بدهند حداقل میتوانند که شرمگین باشند، میتوانند، چون امام اول شیعیان بر صورت خود سیلی بزنند و نشان دهند که درک واقعی و موثرشان آغاز شده است.