نشست «هماندیشی هنرمندان تئاتر و نمایندگان مجلس» پیرامون مسائل روز هنرهای نمایشی همچون بودجه تئاتر، معافیت مالیاتی، مشکلات این حوزه عصر دیروز (سهشنبه ۱۲ آذر) برگزار شد.
به گزارش تابناک؛ قطبالدین صادقی، مسعود دلخواه، محمودرضا رحیمی، مهدی میامی، شهرام گیلآبادی، مریم معترف، هادی مرزبان، سعید اسدی، پیان فروتن، امیرکاوه آهنین جان، مریم کاظمی، فریبا متخصص، مصطفی کوشکی، شاهین چگینی، داود فتحعلیبیگی، ساسان پیروز، احمد مازنی، طیبه سیاوشی و فاطمه ذوالقدر (از نمایندگان مجلس) و همچنین ملکی (مدیرکل امور مجلس وزارت ارشاد) از جمله حاضران در این جلسه بودند.
قطبالدین صادقی در این نشست، در ابتدای سخنانش گفت: نکاتی که اینجا میگویم نقد نیست، ملاحظه است؛ چراکه نقد زبان تندتری خواهد داشت. سهمخواهی هم نمیکنیم، ما آمدیم اینجا مسائلی را مطرح کنم که دربرگیرنده همه اهالی تئاتر است. صحبتم را با گفتهای از نیچه آغاز میکنم که «ما همیشه دیر و بسیار کم یاد میگیریم و این سرچشمه سوتفاهمها و دروغهاست.»
او با بیان اینکه «خوشحالم بزرگان مجلس را زیارت میکنم» گفت: من اعتقاد دارم هیچگاه هیچ جامعهای بدون دو عنصر نچرخیده است؛ یکی مدیر و دیگری روشنفکر و متخصص. اگر هزار مدیر داشته باشید اما یک متخصص نباشد هیچ اتفاقی نمیافتد و برعکس آن هم صادق است و این موضوع در همه دوران پرشکوه فرهنگ و هنر جهان وجود داشته است. برای همین تشریففرمایی نمایندگان مجلس را در چنین نشستی، هرچند دیرهنگام، به فال نیک میگیرم.
این کارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: اولین اعتراضی که امروز میخواهم به آن اشاره کنم بحث بودجه فرهنگ و هنر است که شنیدهام از هشت میلیارد تومان فقط به یک میلیارد و نیم رسیده است. روزگاری بودجه فرهنگ و هنر هشت دهم درصد بود و الان یک و نیم درصد شده است. از همین هم آنچه به دست وزارت فرهنگ و ارشاد میرسد تنها ۱۶ درصد است و گویا ۸۴ درصد دیگر به سازمانهای دیگر و نهادهای موازی میرسد که کارشان خلق فرهنگ و هنر نیست.
صادقی تصریح کرد: آنچه ما اکنون نیاز داریم خلق فرهنگ نوین و مدرن است. چراکه در فرهنگ و آیینهای سنتیمان مشکلی نداریم و تمام این آیینها از عزاداری عاشورا تا جشن نوروز به کار خود ادامه میدهند و تمام هم نمیشوند. پس آنچه کشوری مثل ما برای گذر از این دوره بحرانی نیاز دارد، خلق و حمایت از تولید فرهنگ نوین است.
او با بیان اینکه «در دنیا سه نوع رابطه سیاسی، رابطه اقتصادی و رابطه فرهنگی داریم» گفت: در ایران متاسفانه رابطه سیاسیمان با همسایگان مسلمان چندان مناسب نیست. از نظر اقتصادی هم وضعمان خوب نیست و همه ما را دچار دلشوره کرده است. اما رابطه سوم که مایه تفاهم و مایه درک مشترک است بحث فرهنگ و هنر است. بهطور مثال در بریتانیا، من از ملکه الیزابت بدم میآید اما عاشق شکسپیر هستم. شاید خیلیها هم ما را دوست نداشته باشند اما فرهنگ و هنر ما را دوست دارند که هنوز تودههای ما نیاموختند برای فرهنگ پول خرج کنند. یعنی برای آنچه به روح برمیگردد هزینه نمیکنند. فقط ۵ درصد مردم ایران به تماشای تئاتر میروند.
مدیر تماشاخانه شانو با بیان اینکه «زمانی در انتشارات قطره تیراژ کتابهای من چند هزار تایی بود اما الان شده ۴۰۰ نسخه.» ادامه داد: ما در زمینه فرهنگ و معنویت اصلا تولید نداریم؛ تولیدی که دولت و ملت و اقشار را بهم ربط دهد، نداریم. پس آنچه برای ما مهم است هزینه برای فرهنگ و هنر از سوی دولت است؛ این همه از هویت و استقلال از طریق فرهنگ صحبت میکنیم اما کجاست آن حمایتهایی که باید از سوی دولت انجام پذیرد؟ کجا برایش هزینه میکنند؟
صادقی با اشاره به اینکه در پاریس و در فرانسه هر شب ۶۰۰ نمایش اجرا میشود و دولت برای تئاتر یارانه میدهد چون هزینه گرانی دارد، گفت: چون هنر انتخابی است؛ هنر مال کسانی است که با خلق اثر فضا را باز میکنند، به تفکر دورانش چیزی اضافه میکند و مسائلی را مطرح میکنند که در سریال اتفاق نمیافتد چون آنها کارشان ایجابی است. برای همین نمایش در تمام دنیا هنر ملی تلقی میشود.
او با اشاره به اینکه در شهری مانند پاریس گردش فرهنگ و هنر ۱۶ میلیارد یورو است و دولت برای اندیشه و هنر یارانه میدهد، گفت: ما در ایران کجا این بحثها را داشتیم؟ در سیستم رانتخواری که در کشورمان راه افتاده همه به رانت و بهجای تولید به پول نفت وابسته شدهایم که در دست دولت است و در نتیجه همگی مطیع هستیم.
این بازیگر و کارگردان تئاتر با بیان اینکه «ما میدانیم که ۴۵ تا ۶۰ درصد کسری بودجه داریم» ادامه داد: اما چرا این کسری بودجه و کمبود مالیات را از میلیاردرها و اختلاسگران نمیگیرید؟ چرا از آستان قدس رضوی که ۲۵ درصد درآمد کشور در اختیارش است مالیات نمیگیرید؟ چرا به اقشار متوسط فشار میآوردید؟ وقتی به مردم عادی فشار می آورید نتیجهاش همین اعترضها میشود.
صادقی با تاکید بر اینکه فرهنگ و هنر نیازمند حمایتاند تا بتوانند چیزی را به جامعه ایرانی تزریق کنند، گفت: بودجه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران امروز هزار و ۷۵۰ میلیون تومان است که تنها ۲۰۰ میلیون تومانش به تئاتر اختصاص دارد و بقیهاش به هیئتهای مذهبی میرسد تا در خیابان شربت پخش کنند؛ درحالی که نهادهای مذهبی نیار به حمایت ندارند. چون تودههای مردم چندین قرن است آن را به خوبی و بهتر از دولت، اداره میکنند.
او با تاکید بر اینکه «باید بودجهها را صرف فعالیتهای بنیادین کنند.» گفت: وزارت ارشاد در این چهار دهه فقط دو یا سه تالار به تئاتر تهران اضافه کرده است که ساخت تالار رودکی یکی از آنها بود و به قیمت نابودی بزرگترین کارگاه دکور ایران تمام شد. آیا این برای جمعیت تهران کافی است؟ اینجاست که شما بهعنوان نمایندگان ما وظیفه دارید که نیازهای اهالی فرهنگ و هنر را پاسخ بدهید و حق و حقوق هنرمند را بگیرید.
صادقی یادآور شد: من درباره چهرههای معروف یا به اصطلاح سلبریتی حرف نمیزنم که با پولهای مشکوک هنر را فاسد و پولمحور کردند و دستمزدهای نجومی گرفتند تا بتوانند پولشویی عدهای را آسان کنند. اما اکثر بچههای تئاتر گیر هستند. نگاه نکنید به چهار پنج نفر فاسدی که در پول غلت میخورند و همه جا هستند. اکثر بچههای حوزه هنر نیازمندند و پول اجاره و تحصیل بچهشان را هم ندارند. خیلی از هنرمندان واقعا پول ندارند و این مایه تاسف است که شاهد چنین روندی باشیم. روا نیست اگر کمکی نمیکنید همان را که دارند هم از آنها بگیرند.
این کارگردان تئاتر با تاکید بر اینکه « شما باید بتوانید با تمام منطق و آماری که دارید چنین موضوعاتی را پیگیری کنید» تصریح کرد: دولت باید بداند اگر این تلخی و جدایی و بیحرمتی وارد تفکر اهل فرهنگ شود، خودش را در آثار نشان خواهد داد. چرا میخواهید فضا و آثار هنری زهرآگین شود؟
صادقی ادامه داد: ما سهمخواهی نمیکنیم؛ اما ملاحظاتی هست که باید به آنها توجه کنید و به فکر وضعیت ناموزون اقشار فرهنگی که نیازمند کمک هستند باشید؛ اینکه درازشان کنید به جای میلیاردرهای اختلاسگری که فرار کردهاند درست نیست. از ما هم مالیات بگیرید، کاری را کنید که در فرانسه انجام میشود و حقوق و قرارداد معلوم است و بر اساس میزان درآمد از هنرمند مالیات میگیرند.
او با بیان اینکه نباید هنرمندی را که حداقل حقوق و قرارداد را دارند شرمنده کنید، گفت: از شما نمایندگان انتظار داریم صدای انتقاد و اعتراض ما را به گوش بزرگان برسانید و بگویید اگر امکان دیالوگ و گفتگو و طرح مطلب نباشد، به ناچار این اعتراض قطره قطره جمع میشود و سد را میشکند؛ پس نگذارید حقایق، زهرآگین شوند.