به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۴ تیرماه در حالی چاپ و بر روی پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که انتقاد آیت الله مکارم شیرازی از گرانیهای افسارگسیخته، انفجار و آتش سوزی ناو آمریکایی و سکوت پنتاگون، و از بین رفتن یک و نیم میلیون شغل پس از کرونا در کنار ادامه تحلیلها درباره توافق راهبردی ایران و چین در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
جلال خوش چهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان معنای سکوت چین نوشت: برنامه همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین در حالی مورد نقد و بررسی موافقان و مخالفان قرار دارد که هنوز دولت چین واکنش روشنی را در اینباره بروز نداده است. آنچه چینیها به آن اکتفا کردهاند، ابراز تمایل به گسترش همکاریهای خود با ایران است. سفر اخیر «محمد جواد ظریف» به پکن و تحویل سند راهبردی به همتای چینی خود نیز اخبار روشنی از پاسخ پکن به برنامه ارائه شده از سوی تهران در پی نداشته است. بنابراین، بهرغم تفاهمهای نخستین در سفر «شیجین پینگ» رئیسجمهوری چین به تهران در سال ۱۳۹۴ و آمادهسازی برنامه همکاری راهبردی میان دو طرف از سوی دولت ایران، پکن هنوز سکوت خود را نشکسته و موضع روشنی در این باره اعلام نکرده است.
چینیها که از سال ۱۹۷۹ رویکرد تجدیدنظرطلبانه «مائوتسهتونگ» در قبال جامعه بینالملل را کنار گذاشته و به جای آن مشارکت مسالمتآمیز را در خدمت به توسعه اقتصادی خود پیشه کردهاند، همچنان توصیه کلیدی «دنگ شیائو پینگ» رهبر پیشین خود را آویزه گوش دارند. معمار چین نو به کارگزاران عملگرای خود گفت: «قابلیتها و ایدههاتان را پنهان کنید و زمان بخرید.» این توصیه اکنون به خصلت چینیها در تعاملاتشان با جامعه جهانی تبدیل شده است. آنان با سنجیدن همه جوانب یک پدیده و با ارزیابی منافع مستقیم خود در جامعه جهانی عمل میکنند. تعیین اولویتها در سیاستهای اقتصادی، نظامی و فرهنگی چینیها ربط مستقیم با منافع تعریف شده و روشن آنان دارد. از این رو است که توانستهاند از سالهای پایانی دهه هفتاد میلادی قرن گذشته تا امروز از کشوری فقیر به ابرقدرت نزدیک شوند. با این حال ترجیح مقامهای چینی همچنان این است که کشوری در حال توسعه شناخته شوند تا قدرتی مستعد کسب جایگاه هژمونیک. اظهارات مقامهای چینی در ماههای اخیر مبنی براینکه نمیخواهند پا جای پای ایالات متحده به عنوان ابرقدرت بگذارند، نشان از هوشیاری آنان در حفظ موقعیت با ثبات و روبه توسعه خود دارد. چینیها دریافتهاند که سیاست راهبردی واشنگتن، تحریک دیگر قدرتهای جهانی برای متوقف کردن این کشور است. وسواس چینیها در اعلام مواضع سریع به رخدادها نیز ریشه در ملاحظاتی دارد که باید آن را در سیاستهای استراتژیک این کشور سراغ گرفت.
برنامه همکاری راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین نیز در چارچوب تعریف شده در بالا قابل ارزیابی و تحلیل است. اینکه چین علاقهمند به گسترش روابط با ایران است جای تردید ندارد، اما نکته ظریف اینجاست که برنامه یادشده در حال حاضر از سوی ایران به دولت این کشور پیشنهاد شده و هنوز پاسخ پکن به این برنامه اعلام نشده و یا در پرده، پنهان است. تهران رویکرد خود را به همسویی استراتژیک با پکن تا حداقل ۲۵ سال آینده به روشنی اعلام کرده، اما پکن روشن نکرده است که آیا به اتحاد استراتژیک با تهران تمایل دارد یا اینکه به شکل مشروط آن را میپذیرد؟ درواقع ابهام در درک نیت چشم بادامیها یکی از اصلیترین تردیدهای منتقدان برنامه همکاری راهبردی ایران و چین است. منافع چین با نگاه به ملاحظات این کشور در تعامل با جامعه بینالمللی، روابط با قدرتهای غربی و سرانجام، دولتهای دوست پکن در منطقه خاورمیانه تعریف میشود؛ بنابراین انتخاب استراتژیک چینیها در قبول و یا تغییر برخی از مواد برنامه پیشنهادی تهران چه خواهد بود؟ آیا پیش از این اعلام، مقامهای ایرانی نباید در اظهارات خود احتیاطهای لازم را داشته و به دغدغههای منتقدان و مخالفان این برنامه توجه کنند؟
ایرانیان موافق، منتقد و مخالف برنامه راهبردی درحالی به مناظره با یکدیگر مشغولند که هنوز پاسخ و ملاحظات دولت چین به این برنامه روشن نبوده و یا اعلان عمومی نشده است. ابراز شیفتگیهای زودهنگام و یا مخالفتهای تند تنها در یک سوی توافق احتمالی جریان دارد، در حالی که چشم بادامیها همچنان با وسواس به صحنه مینگرند و از بیان دیدگاه صریح طفره میروند. خصلت چینیهاست که «ایدههاشان را پنهان کنند و برای آن، زمان بخرند.»
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان قرنطینه کامل میسّر است، نوشت: موج شدید شیوع ویروس کووید ۱۹ که گفته میشود نوع جهشی آنست، با شتاب و بیرحمی بیشتر به جان مردم جهان ازجمله مردم ایران افتاده است. اینبار، مسئولانهتر باید به مصاف این ویروس رفت، در غیراینصورت باید منتظر قربانی شدن دستجمعی مردم از پیر و جوان و زن و مرد و کودک باشیم.
صاحبنظران، قرنطینه کامل دوهفتهای تا یکماهه را پیشنهاد میدهند. هرچند محدودیتهای ناشی از چنین قرنطینهای مشکلات اقتصادی زیادی برای کشور به همراه خواهد داشت، ولی تحمل این مشکلات و تلاش برای حل آنها قطعاً بر شاهد ساکت و بیتفاوت بودن تلف شدن جان انسانها ترجیح دارد.
معروف است
کرونا بیماری فقراست، زیرا صاحبان ثروت و تمکن، با برخورداری از امکانات میتوانند خود را از کرونا تا حدود زیادی مصون نگهدارند و در صورت ابتلا نیز توان مالی لازم را برای نجات جان خود دارند. در مقابل، این فقرا هستند که در اثر عدم برخورداری از امکانات مادی، هم بیشتر در معرض ابتلا به کرونا هستند و هم در صورت ابتلا قدرت مادی لازم برای درمان را ندارند. نظام جمهوری اسلامی موظف است از فقرا حمایت کند و برای سلامت و حفاظت از جان آنها احساس مسئولیت نماید.
در شرایط کنونی که موج جدید کرونا بیرحمانهتر و پرشتابتر به جان مردم افتاده، امکانات بیمارستانی هم ممکن است جوابگوی تعداد روزافزون بیماران نباشد. تعداد پزشکان و پرستاران و سایر کادرهای درمانی و بهداشتی مراکز درمانی کشور نیز محدود است و از این نظر نیز احتمال بروز مشکلات جدی وجود دارد.
اینها همه ایجاب میکنند مسئولان ارشد نظام، با ابتکارات جدیدی به مصاف بیماری خطرناک کرونا بروند و حفاظت از سلامت جامعه و جان مردم را بر همه چیز ترجیح بدهند. دیدیم که قرنطینه در فروردینماه جواب داد و توانست شیوع ویروس کرونا را تا حدود زیادی کنترل کند و آمار مرگ و میر کرونائی را که به ۱۵۸ نفر در یک شبانهروز رسیده بود به ۳۴ نفر کاهش دهد. اکنون نیز طبق پیشنهاد صاحبنظران، قرنطینه تنها راهحل است و نجات جان مردم به این اقدام بستگی دارد. بنابراین، مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا و شخص رئیسجمهور به عنوان فرمانده این ستاد، لازم است به این ضرورت توجه نمایند و هرچه زودتر کشور را و یا هر بخش از کشور را که ضرورت داشته باشد، به قرنطینه بازگردانند.
از مشکلات اقتصادی کشور که مانع بزرگی بر سر راه قرنطینه است و از عوارض گسترده اقتصادی قرنطینه اطلاع داریم، ولی به این اصل غیرقابل انکار هم توجه داریم و همه توجه دارند که برای حفاظت از جان مردم و تامین سلامت جامعه، باید راهحلی برای غلبه بر مشکلات اقتصادی پیدا کرد. مجموعه مدیریتی کشور شامل قوای سهگانه و سایر دستگاهها، اگر دست به دست همدیگر بدهند و متحداً درصدد رفع موانع و حل مشکلات برآیند، قطعاً مشکلی باقی نمیماند و بر خطرهای بزرگتر از کرونا هم غلبه خواهند کرد. متاسفانه این مجموعه، منسجم نیست و هر کسی ساز خودش را میزند و عدهای از آنها به جای پرداختن به مسائل اصلی کشور، به حاشیهسازی مشغولند. عدهای نیز همزمان با تاکید ستاد ملی مقابله با کرونا بر ممنوعیت تجمعات، سخن از تعطیلبردار نبودن عزاداریهای محرم به میان میآورند و ناآگاهانه دین را در برابر جان مردم قرار میدهند! شما کمک کنید با انجام قرنطینه کامل، کرونا مهار شود، آنوقت عزاداریها را هم با خیال راحت برگزار کنید، ولی هنگامی که کرونا هر روز جان بیش از ۲۰۰ نفر را میگیرد، این اصرار شما مفهومی غیر از ضدیت با سلامت مردم ندارد.
مسئولان ارشد نظام میتوانند هزینه قرنطینه کامل را با به صحنه آوردن موجودیهای دولتی و حاکمیتی و کمک گرفتن از متمکنین اهل خیر تامین کنند. موفقیت در این امر، مستلزم اینست که دستگاههای صاحب مال دولتی و حکومتی از هزینه کردنهای متفرقه و ناهماهنگ و اموری که به نوعی به صدقه دادن شبیه است خودداری و پولها و امکانات را براساس برنامهای مدون، جامع و متمرکز خرج کنند. در اینصورت، موفقیت حتمی خواهد بود.
کمال دهقانی فیروزآبادی نماینده مجلس دهم طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه آرمان ملی نوشت: توسعه همکاری ایران و چین سابقهدار است و یک الگوی خوب در امر توسعه و پیشرفت است. چین نیز همچون ایران در دهه ۶۰ میلادی دست به انقلابی زد که بر اساس آن تحول عظیمی در مدیریت خود ایجاد کرد و خود را در جهان مطرح کند. چین یک ظرفیت مهندسی بسیار قوی بهخصوص در زیرساختها دارد و تولیدات انبوه صنعتی این کشور سبب شده است که اقتصاد این کشور به رده دوم جهان برسد و این امر میتواند بر اقتصاد ایران تاثیر مستقیم بگذارد و تولید ایران را نیز رونق دهد و زیرساختهای اقتصادی را نیز در ایران فعال کند. این امر در مناطق ویژه اقتصادی میتواند پررنگتر باشد و صادرات ایران را همچون کشور خود محرکتر کند و این همکاری در این نقطه نیز میتواند منجر به تولیدات مشترک بسیار خوبی شود که در ادامه ایران را نیز به یک قدرت اقتصادی مهم نه تنها در منطقه بلکه در جهان بدل کند. همگان همچنان در تعجب هستند که این کشور با جمعیتی بالغ بر یکمیلیارد و پانصدمیلیون نفر به دومین اقتصاد برتر جهان بدل شده است. این کشور با این ویژگیها همواره یک شریک اقتصادی خوب برای ایران بوده است؛ به شکلی که چین همواره مقصد صادرات ایران بوده و کالاهای زیادی نیز از این کشور وارد ایران شده است. حضور همزمان ایران و چین در آسیا یکی دیگر از نقاط قوت این قرارداد میتواند باشد که به آن جنبههای استراتژیک نیز اضافه میکند.
ایران و چین به نحوی میتوانند مکملهای خوبی برای یکدیگر باشند. از یکسو ایران منابع عظیم نفت و گاز در اختیار دارد و دارای نیروی انسانی متخصصی است که لازمه جدی توسعه است و از سوی دیگر، بازار مصرف ایران و اطراف آن نیز بهشدت منافع اقتصادی زیادی را به همراه دارد. آنچه قابل توجه است سایر کشورهای قدرتمند آسیا نیز میتوانند با پیوستن به این حرکت آسیا را به نقطه ثقل اقتصادی و سیاسی جهان بدل کنند. این حرکت از آنجا شروع شد که لزوم نگرش به شرق را از سالها قبل در ایران ایجاد کرد؛ البته این امر به آن معنا نیست که تبادلات تجاری کشورهای غربی قطع شود بلکه مساله در این برهه زمانی اولویتها هستند که در زمان حال قطعا اولویت ایران کشورهای همسایه و چین هستند. چین، هند و روسیه کشورهایی هستند که با یک واسطه در همسایگی ایران قرار دارند و میتوانند نقشی اساسی در اقتصاد ایران ایفا کنند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران نیز نیازی اساسی به سرمایهگذاری خارجی در کشور دارد و از همین رو زمینه همکاری نیز به خوبی مهیا است. بنابراین قرارداد ۲۵ ساله با چین میتواند یک راهبرد خوب و اصولی برای ایران باشد. این قرارداد با سفر رئیس سابق مجلس به چین به نقطه عطف خود نزدیک شد؛ سفری که با همراهی وزیر امورخارجه انجام شد و نتایج مثبت زیادی در پی داشت. لاریجانی شخصیتا یک انسان استراتژیک است و ایشان در سوابق گذشته خود بهخوبی این امر را نشان داده است. نگاه لاریجانی در مجلس نیز همیشه راهبردی و استراتژیک بوده است. سفر ایشان به چین نیز در همین راستا و با توجه به این ویژگی ایشان رقم خورد. بعد از این قرارداد نیز لاریجانی همواره به علت دیدگاه راهبردی که دارد میتواند نقشی اساسی در روابط ایران و چین داشته باشد.