به گزارش تابناک به نقل از روزنامه ایران، این جنایت خونین ظهر بیستوسوم بهمن سال ۹۶ در یکی از خیابانهای منطقه بازار تهران رخ داد و با اعلام ماجرا به پلیس، مأموران کلانتری ۱۱۳ برای بررسی حادثه راهی محل شدند. نخستین تحقیقات نشان میداد یک زوج میانسال با پسر همسایه درگیر شدهاند و وی هر دو نفر را با چاقو زده است. در این میان مرد ۶۰ ساله بر اثر ضربه چاقو جان باخت و همسرش جمیله که بشدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد، اما او نیز ساعتی بعد بر اثر شدت خونریزی فوت کرد. مأموران در تحقیق از شاهدان دریافتند عامل این دو جنایت پسری ۴۰ ساله بهنام فرهاد است. با افشای این ماجرا، متهم ردیابی و بازداشت شد.
وی گفت: ما از مدتها قبل با این خانواده درگیری داشتیم. آنها همیشه به من و کارهایم اعتراض میکردند. روز حادثه شهرداری شاخه درختها را هرس کرده و شاخههای بریده شده را در خیابان رها کرده بود. من مشغول جمع کردن شاخههای هرس شده از روی زمین بودم که زن و شوهر همسایه به من اعتراض کردند. ابراهیم و همسرش به من ناسزا گفتند و من که عصبانی شده بودم به داخل خانه رفتم و کارد آشپزخانه را برداشتم. وقتی مقابل در خانه آمدم خیلی عصبانی بودم چند ضربه با چاقو به ابراهیم زدم و، چون همسر او نیز وارد دعوا شده و به من حمله کرده بود چند ضربه هم به او زدم، اما قصد کشتن آنها را نداشتم.
بهدنبال اعترافهای این پسر جوان و بازسازی صحنه جرم برای وی کیفرخواست صادر و پروندهاش به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه دختر مقتولان در جایگاه ویژه ایستاد و برای قاتل پدر و مادرش حکم قصاص خواست.
دختر جوان در حالی که اشک میریخت، گفت من تنها فرزند این خانواده هستم و غیر از پدر و مادرم کسی را ندارم. بعد از مرگ آنها خیلی تنها شدم و حالا هم برای قاتل پدر و مادرم درخواست مجازات قصاص دارم.
متهم ضمن اینکه به جرم خود اعتراف کرده و آن را پذیرفته بود، گفت: درگیری من با زن و مرد همسایه به ۵ سال قبل مربوط میشد. نمیدانم چرا با من مشکل داشتند حتی چندبار از من شکایت کرده بودند. آخرین بار مشغول جمعآوری شاخههای هرس شده درختان از مقابل خانهام بودم که زن همسایه فکر کرد من میخواهم شاخهها را مقابل خانه او بریزم به همین خاطر شروع به داد و فریاد کرد و به من ناسزا گفت. همسرش نیز به هواخواهی از وی وارد دعوا شد. من که عصبانی شده بودم به داخل خانهام رفتم و کارد آشپزخانه را برداشتم و به آنها حمله کردم.
سپس متهم در حالی که در آخرین دفاع ابراز پشیمانی و شرمندگی داشت به قضات گفت: من حرفی برای دفاع از خودم ندارم. در پایان جلسه نیز قضات پس از شور، وی را به دو بار قصاص محکوم کردند.