به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۲۸ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیشتر روزنامههای امروز در صفحات نخست خود، تیتر و تصویری مرتبط با دکتر مصدق و سقوط دولت ملی او به واسطه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را گنجانده اند.
گمانه زنیها از کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰؛ این بار محمدجواد ظریف در چند روزنامه از جمله شرق برجسته شده است. وضعیت بورس و تحلیلیهایی درباره آینده آن در کنار نقد برجام و دفاع از برجام این بار پس از شکست آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل در تعدادی از روزنامهها منتشر شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سمیه نورمحمدی طی یادداشتی با عنوان کابوسهای فرود و فراز شاخص بورس در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: در یک ماه اخیر شاخص از نظر تکنیکال رشد داشت و به اَبَرکانال ۲ میلیون واحد رسید که از نظر فعالان بازار سرمایه یک رقم دارای مقاومت روانی است. بخصوص که شاخص کل بورس تا ۲میلیون و ۸۰هزار واحد افزایش یافت، اما نتوانست خود را در این قله تثبیت کند. این در حالی است که اندیکاتورهای شاخص نیز اشباع شده بود. با این حال بازار برای برخی بخصوص افرادی که در قیمتهای پایین سهام خریداری کرده بودند سودده است. مگر آنهایی که در قلّه خرید کرده بودند.
البته در مورد علت بالا بودن شاخص در یکی، دو ماه اخیر مباحث مختلفی مطرح شده است که بیشتر میتوان این امر را ناشی از استقبال در خرید سهام نمادهای فولادی، پالایشگاهی و خودرویی دانست کما اینکه از ابتدای مرداد عملاً بسیاری از شرکتهای کوچک و نمادهای غیرشاخص ساز روند اصلاح جزئی را آغاز کرده بودند و حتی در برخی موارد اصلاح قیمتها به ۴۰ تا ۵۰ درصد قیمت واقعی ارزش سهام، انجام شد، اما از آنجایی که در سایه رشد شاخص کل بورس قرار داشتند، این ریزشها دیده نمیشد.
همه اینها در حالی است که در چند ماه اخیر رشد روزانه ۴۰ تا ۵۰ هزار واحدی بورس به یک مطالبه و عادت روتین تبدیل شده بود و سرمایهگذاران به سقوط ۸۰ تا ۹۰ هزار واحدی در یک روز عادت نداشتند. این در حالی است که در سال ۹۶ شاخص کل بورس ۹۰ هزار واحد بود که به این معنی است که میزان سقوط یک روزه شاخص کل در بازار فعلی معادل شاخص کل بورس در سال ۹۶ است.
اما آنچه مورد توجه است اینکه ریزشهای اخیر سبب شد تا بازار کمی از حالت تعادل خارج شود و در این میان کاهش ارزش اعتبار کارگزاریها از ۱۵ به ۱۰درصد نشان داد که نباید در زمانی که نیاز به ورود نقدینگی داشتیم، سازمان بورس ارزش اعتبار کارگزاریها را کاهش میداد، چون سرمایهگذاران کمتر میتوانند از اعتبار خود برای خریدهای غیرنقدی استفاده کنند.
در این وادی یکی از اشتباهات رئیس کل بانک مرکزی نداشتن شفافیت گفتاری در خصوص برنامههای آینده بانک مرکزی در یادداشتهای اینستاگرامیاش است که مورد اخیر بسیار ابهامآمیز بود! وی اشاره کرد که نرخ سود سپرده بانکها نزد بانک مرکزی یک درصد افزایش خواهد یافت؛ و همین کافی بود تا برخی این گونه برداشت کنند شبکه بانکی میتواند تا ۲۲ درصد به سپردههای مردم سود بدهد و یکی از دلایل ریزش ۲ روز اخیر بورس، یادداشت رئیس کل بانک مرکزی بود. این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی باید به طور شفاف نرخ سود را اعلام میکرد.
اگرچه در مورد دیگر دلایل ریزشهای روزهای اخیر بورس میتوان آن را به موضوع انتشار اوراق سلف نفتی نیز مرتبط دانست؛ هر چند روز گذشته اعلام شد عرضه این اوراق فعلاً متوقف شده، اما انتشار اخبار در خصوص عرضه اوراق سلف در ریزش بازار تاثیرگذار شد تا این عوامل همه دست به دست هم بدهند که بازار اصلاح شود.
البته در این خصوص از نقش نهاد ناظر نمیتوان به آسانی گذشت که میتوانست در جلوگیری از ریزش شاخص نقش سازنده داشته باشد، اما متاسفانه نهاد ناظر بازار در زمانی که برخی نمادها بین ۱۰ تا ۲۰ درصد رشد منفی داشتند، معاملات را متوقف نکرد. این در حالی است که در چند روز اخیر بسیاری از معاملات مشمول مصوبه هیئت مدیره سازمان بورس مبنی بر لزوم توقف معاملات در زمانی که کاهش ۲۰ درصدی ارزش نمادها رخ میدهد، بودند. آزادسازی سهام عدالت و واگذاری برخی شرکتهای سهام عدالت استانی در بورس و فروش آنها به کارگزاریها که متاسفانه آداب معاملات بازار را رعایت نکردند و عرضه سهام نمادهای شاخصساز که در زیرمجموعه سهامهای عدالت قرار داشت نیز سبب اصلاح قیمتها شد و صف فروش گستردهای برای این نمادها را رقم زد. به گونهای که در ابتدای روز چهارشنبه گذشته برخی نمادها بخصوص نمادهای خودرویی که صف خرید برایشان ایجاد شد با اقدام این کارگزاریها ناگهان به صف فروش سنگین تبدیل شدند. البته در این میان نباید از خبر خوش دیروز وزیر نفت که اعلام کرد قیمت خوراک شرکتهای پالایشی و پتروشیمیها کاهش مییابد نیز گذشت که خبر خوبی برای بازار است، چون سوددهی بیشتر پتروشیمیها و پالایشیها را در نتیجه بهبود صورت مالی این شرکتها را به دنبال خواهد داشت.
امیررضا واعظ آشتیانی، کارشناس مدیریت ورزش طی یادداشتی با عنوان در انتظار محاکمه مقصران قرارداد ویلموتس در شماره امروز شهروند نوشت: عاقبت عدم نظارت و شفافسازی میشود همین رأی سنگینی که فیفا علیه فدراسیون فوتبال درباره پرونده شکایت ٦,٢میلیون یورویی مارک ویلموتس صادر کرد. باز هم این ضربالمثل معروف که هیچ وقت ماه پشت ابر نمیماند برای همه مردم ایران تعبیر شد و مدیرانی که یک روز میگفتند ویلموتس نجیب است و از نجابت او خجالت میکشند، حالا بیایند درباره نجابت ٦.٢میلیون یورویی این مربی حرف بزنند. جالب اینجاست که ویلموتس ٢میلیون یورو قبلا دریافت کرده بود و حالا ایران باید ٦.٢میلیون یورو دیگر به او پرداخت کند.
آقایان مدیری که زمانی در رأس قدرت بودند و این فجایع را رقم زدند، آقایانی که خبرنگاران و منتقدانی را که درباره پروندههای مهم ازجمله ویلموتس شفافسازی میکردند، تهدید کرده بودند، حالا باید جوابگوی سوءمدیریت خود باشند. آنها حالا در چنگال افشای حقایق و قانون گرفتار شدهاند باید به ملت ایران و جامعه فوتبال بگویند که چرا این فجایع رقم خورده است. اینکه بگویند فیفا ناعادلانه رأیی علیه فدراسیون صادر کرده پاککردن صورتمسأله است. ناعدالتی در فوتبال ایران وقتی رقم خورد که آقایانی که تخصص نداشتند و کاربلد نبودند، سکان هدایت مدیریت اجرایی فدراسیون فوتبال را در دست گرفتند و هیچ انتقاد و مشورت نقادانه را برنمیتابیدند. حالا باید شفاف اعلام شود که این قرارداد براساس چه فرمولی بسته شده و چرا اعضای کمیته فنی فدراسیون گفته بودند نظر مشورتی آنها در این پرونده گرفته نشده است.
شواهد نشان میدهد که مسببان این فاجعه در ساعات و روزهای آینده پای افراد و مسئولان دیگری را هم به پرونده ویلموتس باز خواهند کرد. فوتبال ایران در این وضع ورشکسته اقتصادی توانایی پرداخت این مبلغ هنگفت را به ویلموتس ندارد و رأی سنگینی صادر شده است.
به همین دلیل مقصران این وضع بد بدانند وقتی مسئولیتی را میپذیرند و با تصمیمات خود که خلاف مقررات و قوانین کشور است و باعث تضییع بیتالمال میشود، باید تاوان اشتباهات خود را هم بدهند و هر کسی پای این قرارداد را امضا کرده باید شخصا پول آن را بپردازد. اگر قانون در فوتبال و بخشهای دیگر کشور افرادی که حقوق بیتالمال را تضییع میکنند محاکمه و موأخذه کند، قطعا مدیران دیگر درس بزرگی میگیرند که درست کار کنند و این اشتباهات تکرار نشود. به هر حال یکی از دلایل رسیدن فوتبال ایران به این بحران تصمیمات مصلحتی و عدم نظارت درست روی عملکرد مدیران فدراسیون فوتبال در سالهای اخیر بوده است.
جلال خوشچهره در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان ترامپ زخمی است، نوشت: اگر تا پیش از رد قطعنامه پیشنهادی دولت آمریکا در شورای امنیت سازمانملل متحد «دونالد ترامپ» به شریکان اروپایی و نهادهایبینالمللی این کشور نگاه تحقیرآمیز داشت، اما حالا از آنها خشمگین است. در نگاه ترامپ، متحدان سنتی آمریکا با رای مخالف خود به طرح پیشنهادیاش برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، غرور او را شکستند. در باور ترامپ، اروپائیان و دیگر اعضای شورای امنیت سازمان ملل در راستای تضعیف او در آستانه انتخابات نوامبر آینده عمل کردند. از این رو نباید زخم عمیق ترامپ را در این ماجرا نادیده گرفت.
تصمیم اکثریت قاطع اعضای شورایامنیت سازمانمللمتحد در رد اقدام دولتترامپ برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران؛ آن هم در آستانه ماههای نزدیک به انتخابات آمریکا بهمعنای عدم همراهی عمومی با سیاست فشار حداکثری علیه ایران و در اینحال تقلیل قدرت هژمونیک ایالات متحده نزد جامعه جهانی است. این دو میتواند تاثیر سرنوشتساز در نتیجه انتخابات پیش رو داشته باشد. در نگاه دولت ترامپ، جامعه جهانی در بزنگاهی چنین به تضعیف مواضع دولت او و تقویت دعوی حقوقی ایران پرداخت. به اینترتیب برخلاف سالهای اخیر که واشنگتن حرکت بر مدار عصبی تهران را در دستور کار خود داشت، اکنون این واشنگتن است که به گونه کم سابقه، عصبانی و مستعد هر اقدام خطرآفرین احتمالی است.
اعلام ابتکار «ولادیمیر پوتین» برای تشکیل جلسه سران کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمانملل با مشارکت ایران و آلمان با نگاه به خشمی است که اکنون کاخ سفید را در برگرفته است. رئیس فدراسیون روسیه در بیانیه خود اگرچه تصریح کرده: «بحث درباره موضوع ایران بیش از پیش پرتنش شده و اوضاع در حال بغرنجتر شدن است» ضمن بیاساس خواندن اتهامهای آمریکا علیه ایران، اما با اشاره به لزوم نشست یاد شده در بالا تاکید کرده: «لازم است پارامترهای کار مشترک با هدف تسهیل شکلگیری مکانیسمهای قابل اطمینان برای تامین امنیت و تحکیم اعتماد در منطقه خلیج فارس توافق کنیم. این امر میتواند با توام کردن اراده سیاسی و انرژی خلاق همه پنج کشورهای ما (اعضای دائم شورای امنیت به اضافه آلمان) و کشورهای منطقه حاصل شود». «کونتر ساوتر» نماینده آلمان در سازمان ملل نیز گفت: «برای رسیدن به قطعنامهای که برای همه اعضای شورای امنیت پذیرفتنی باشد، به رایزنی بیشتری نیاز است». اظهارات مقامهای کشورهای عضو دائم شورای امنیت بیش از هرچیز خصلت بازدارنده دربرابر هرگونه رخداد غیر قابل کنترل است که ممکن است در واکنش عصبی کاخ سفید بروز کند. این احتمال بهویژه هنگامی برجسته است که ترامپ با رد ابتکار پیشنهادی پوتین و انتقاد از شورای امنیت سازمان ملل، بر اجرای سیستم ماشه تاکید کرده است. او وعده داده در هفته جاری مسیحی به تشدید اقدامهایش در اینباره خواهد پرداخت.
مهمتر از آنچه ترامپ آن را فعالسازی سیستم ماشه یا «اسنپبک» و بازگشت تحریمهای سازمانملل علیه ایران میخواند، تشدید تحرکات واشنگتن برمدار عصبی تهران است. یکی از جنبههای اعلام برقراری رسمی روابط میان اماراتمتحده عربی با اسرائیل در چارچوب تهدید و تحریک تهران قابل تفسیر است. بیراه نیست اگر در همین روزها و هفتههای پیش از اکتبر آینده که براساس مفاد برجام تحریم تسلیحاتی ایران برداشته میشود، اتفاقات دیگری رخ دهد که موجب تحریک عصبی تهران باشد. پرهیز از بازی در زمینی که تیم ترامپ و متحدان منطقهای آن تدارک دیدهاند، هنر تهران در هفتهها و ماههای پیشرو خواهد بود. ترامپ زخمی است و برای عبور موفق از انتخابات نوامبر و ترمیم زخم اخیر خود در شورای امنیت سازمان ملل تا حدود زیادی غیر قابل پیش بینی.