به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۳۱ مرداد در حالی چاپ و منتشر شد که متلاشی شدن باند مدعی نفوذ در قوه قضاییه، تاکید مراجع تقلید بر رفع مشکلات معیشتی مردم و تلاش برای حفظ ارزش پول ملی و تقدیر از تلاش دو ساله دولت و تشریح فرآیند دو ماهه برای تکمیل مبادله بین تهـران و واشـنگتن در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
علیرضا محمدی کارشناس حوزه مسکن طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: بازار مسکن بر خلاف بسیاری از بازارهای دیگر چسبندگی بالایی دارد، یعنی در دوران رکود مقاومت زیادی در برابر کاهش قیمت از خود نشان میدهد. معمولا در چنین بازارهایی، افرادی که نیاز مبرم و فوری به پول دارند، مثل سازندگانی که باید با پیمانکاران تسویهحساب کنند، مجبور میشوند قیمت پیشنهادی خود را از قیمتهایی که شنیدهاند، کمی پایینتر اعلام کنند.
بازارهای موازی تا حد زیادی تحت تاثیر اخبار قرار میگیرند؛ اخباری مثل آزاد شدن ارزهای بلوکهشده ایران از خارج. اما بازار مسکن اینطور نیست. این بازار زمان بیشتری لازم دارد تا تحت تاثیر اخبار قرار گیرد. تجربه نیز نشان داده در ادوار گذشته که سایر بازارها شاهد روند نزولی بودند، بازار مسکن طی زمان طولانیتری به شرایط واکنش نشان داده بود. این رکود است که بیشتر بر بازار مسکن حاکم میشود تا اینکه نزول قیمت رخ بدهد. نکته حائزاهمیت در این خصوص آن است که نوسانات قیمتی در حاشیه شهرهای بزرگ خیلی بیشتر به چشم میخورد. اگر بخواهیم تهران را مثال بزنیم، در اطراف این شهر، شهرهای پرند، پردیس و هشتگرد کاهش قیمت خیلی بیشتری را تجربه کردهاند. آینده بازار مسکن به قیمت ارز بستگی دارد. اگر در نیمه دوم سال جاری و تا پایان سال قیمت دلار ثابت بماند یا دستکم در همین کانالی که اکنون در حال نوسان است، باقی بماند، همین رکود فعلی بر بازار مسکن کشور حاکم خواهد شد. اما چنانچه اتفاق خاصی رخ دهد و نرخ ارز افزایش ناگهانی پیدا کند، متاسفانه بازار مسکن نیز به تبع قیمت دلار و بسیاری بازارهای دیگر، دچار افزایش قیمت خواهد شد.
موضوعی که در این باره باید مورد توجه قرار گیرد، انتخابات سال آینده ریاستجمهوری ایالاتمتحده آمریکاست. اینکه جمهوریخواهان یا دموکراتها در این انتخابات پیروز شوند، تاثیر مستقیمی روی آینده بازار مسکن کشور خواهد داشت. طبیعتا اگر جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برنده شوند، شرایط اقتصادی ایران سختتر خواهد شد و باید منتظر افزایش نرخ ارز و نهایتا گرانی مسکن نیز باشیم، ولی اگر اتفاقات دیگری رخ دهد و دموکراتها در این انتخابات پیروز شوند، همین روال کنونی را پیشرو خواهیم داشت. دموکراتها نشان دادهاند که به صورت قطرهچکانی با سیاستهای ایران مدارا میکنند. درست است که تزریق شش میلیارد دلار دردی از اقتصاد ایران دوا نمیکند، اما به هرحال این گفتاردرمانیای که مقامات کشور به آن عادت کردهاند و انجام میدهند، تاکنون در حوزه مسکن، خودرو و برخی بخشهای دیگر تاثیرگذار بوده و منجر به برقراری ثبات نسبی در این بازارها شده است. البته باید توجه داشت که عمیقتر شدن این رکود خبر بدی برای بازار مسکن به شمار میرود، چراکه بر اساس تجربه، بازار مسکن باید خود را با سایر بازارها تطبیق دهد و حتی از آنها سبقت بگیرد؛ همانطور که تاکنون نیز شاهد همین رفتار بودهایم؛ بنابراین این رکود هرچقدر که عمیقتر شود، جهش بازار مسکن در آینده نیز بیشتر خواهد بود. دقیقا مانند فنری که هر قدر بیشتر فشرده شود، اینرسی بیشتری را در خود ذخیره میکند و هنگام آزادسازی، واکنش شدیدتری از خود نشان خواهد داد؛ اتفاقی که به هر صورت به ضرر اقشار آسیبپذیر و کمدرآمد جامعه تمام خواهد شد. دولت در کنترل قیمت مسکن هیچ نقشی نداشته و هیچکدام از شعارهایی که داده هم عملی نشدهاند. رکود فعلی بازار مسکن نیز دو دلیل دارد. در سال گذشته افزایش قیمت چشمگیری در بازار مسکن رخ داد. معمولا مدت زمانی لازم است تا قدرت خرید مردم به افزایش قیمت و تورم ایجادشده برسد. از سویی وقتی که قیمت دلار به صورت دستوری پایین نگه داشته شود، شاهد تاثیراتی بر بازار مسکن هستیم. در شرایط کنونی این دو دلیل را میتوان علل حاکم شدن رکود بر بازار مسکن دانست. امیدوارم که این رکود هر چه زودتر به پایان برسد و بازار به ثبات برسد و رونق پیدا کند، چراکه مسکن یکی از پیشرانهای اقتصاد کشور است و تبعات فرار سرمایهها از این بخش در کل اقتصاد کشور دیده خواهد شد.
محمد تقی فاضلمیبدی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر حل مشکل حجاب یا معیشت؟ نوشت: رییسجمهور دیروز به دیدار تعدادی از مراجع عظام کشور رفتند و مراجع عظام هم توصیههایی برای حل مشکلات مطرح کردند. اغلب صحبتها هم حول و حوش مشکلات معیشتی بود. صحبتهای روز گذشته مراجع در خصوص مشکلات معیشتی بازتابهای وسیعی در رسانهها پیدا کرد؛ البته درباره محتوای اصلی ملاقاتها و حجم نارضایتی مراجع هنوز خبری منتشر نشده، اما واقع آن است که امروز مشکلات معیشتی در کشورمان به یک بحران جدی بدل شده و مردم را درگیر خود ساخته است. از کارشناسان گرفته تا نخبگان و دانشگاهیان و البته مراجع درباره آن صحبت میکنند. مراجع قم هم به عنوان طیفی که با مردم در ارتباط نزدیک هستند، فشار وارد شده بر مردم را حس کرده و در دیدار با دولتمردان در خصوص آن هشدار میدهند. باید توجه داشت تبعات مشکلات معیشتی به اندازهای وسیع شده که طلبههای حوزه علمیه هم آن را حس میکنند. امروز طلبهها با ۳ میلیون شهریه دریافتی خود، قادر به تامین نیازهای معیشتی حداقلی خود هم نیستند. آمارهای فقر مطلق در حال افزایش مستمر است، آمارهای خودکشی بر اساس اعلام مقامات مسوول رو به تزاید است. از سوی دیگر بسیاری از خانوادهها رو به سمت طلاق و جدایی آوردهاند. ریشه بسیاری از این ناهنجاریهای اجتماعی و خانوادگی، نارساییهای اقتصاد و معیشت است. دولت سیزدهم در زمان انتخابات وعدههایی برای حل مشکلات داده بود، از ساخت یک میلیون مسکن در هر سال، اشتغالزایی ۱.۵ میلیون نفری و نصف کردن تورم در آن زمان مطرح شدند. مراجع عظام نسبت به این واقعیتها آگاه بوده و در دیدار با رییسجمهور در خصوص آن هشدار دادند. عجیب اینکه در برابر این همه مشکل اقتصادی، توجه دولت و مجلس معطوف موضوع حجاب است. مدتهاست که مراجع در خصوص این ناهنجاریهای اقتصادی و اجتماعی هشدار میدهند، اما توجه لازم به آنها نمیشود. تا زمانی که مشکلات اقتصادی در کشور حل نشود، سایر مشکلات هم ادامه خواهند داشت. مسائلی، چون گرانی مسکن، بیکاری، طلاق، اعتیاد و... در راس مشکلات مردم و مراجع قرار دارند. بنابراین مراجع در دیدار با رییسجمهور به حق صدای مردم را به گوش دولتمردان رسانده و با زبان ملایم و نرم از مسوولان اجرایی حل این معضلات را طلب میکنند.
جلال خوشچهره طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان تهران-ریاض؛ دوستی در مرز احتیاط نوشت: تردید نباید کرد که آشتی تهران و ریاض، دستاوردی برای هردو سوی بازیگران قدرتمند منطقه خلیج فارس است. با این حال هنوز این گمان به قوت خود باقی است که آیا این آشتی را باید به مثابه چیدن میوه کال از درخت، برحسب اضطرار تفسیر کرد؟ یا ناشی از ارادهای مشترک برای انتخاب رویکرد تازه میان دو رقیب نزدیک به دشمنی در خدمت به دوستی و عادی شدن روابط خواند؟ هرچه هست، در حال حاضر میتوان آن را به فال نیک گرفت و برای استمرار و دوری آن از گزند ماجراجویان داخلی و خارجی دعا کرد.
روابط دولتها همواره از یک اصل متابعت میکند؛ این که خطرات و دشمنان مشترک میان آنها، پایه دوستیها و یا آغاز آن میشود. اکنون تهران و ریاض با درک منظومهای از تحولات که منطقه و جامعه جهانی را در برگرفته، ترجیح خود را از ادامه دشمنی و مناقشات فرساینده، بر تنش زدایی و ابراز علاقه برای شروع تازه در روابط تغییر دادهاند. این تغییر نه به معنای دگردیسی در رویکرد اصولی آنان، بلکه بها دادن بیشتر به دیپلماسی هنجارگرا در روابطی است که اصلاح آن برای دو طرف اهمیت استراتژیک دارد. از این رو با وجود همه بدگمانیها که بخش بزرگی از آن در بستری از واقعیتهای تاریخی، ژئو پلیتیک و ایدئولوژیک معنا مییابد؛ اما نباید فراموش کرد که هنر دیپلماسی، همواره کوشش برای حل درگیریهاست و نه دستاورد کامل در اینباره. به عبارت دیگر، هیچگاه نمیتوان همه اختلافات ریشهدار میان دولتها را حل کرد. نمونهاش روابط حسنه امروز ژاپن با کشورهای آسیای شرقی است که همچنان زخمهای کهنه نظام استعماری و توسعهطلبانه ژاپن نظامیگرای گذشته را در دل و ذهن دارند.
مهم این است که روشن شود تهران و ریاض آیا در این دوران شبیه به ماه عسل روابط، اهداف کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت را در دستور کار خود دارند؟ هریک از موارد بالا، چشم اندازی متفاوت را پیشرو قرار میدهند. بسا از همین روست که دو طرف با احتیاط، گامهای نزدیکی به یکدیگر را برمیدارند. اعتماد هنوز گوهر گمشده این نقطه عطف تازه در روابط دو کشور است. سایه سنگین گفتگوهای امنیتی نسبت به گفتگوهایی که لباس منافع اقتصادی را بر تن روابط تازه پوشانده، گواهی بر مدعای اعتماد نیم بندی است که همچنان طرفها به یکدیگر ابراز میکنند. جالب این که در همین چارچوب، منطقه خلیج فارس در پهنه خاورمیانه، همچنان با مشکلات ساختاری دستوپنجه نرم میکند. منطقه هنوز فاقد ساختار بازدارنده مبتنی بر همکاری منطقهای برای امنیت آن است. در این حال اعزام هزاران تفنگدار امریکایی و ناوهای جنگی به منطقه بر شدت وضع ناآرام آن افزوده است. همچنان اختلافات میان دولتهای منطقه پایدار است. رقابتهای ایدئولوژیک – هژمونیک حتی به صورت تعدیل یافته، وجود دارد. کانون مناقشه خاورمیانه؛ یعنی اسراییل یک متغیر اصلی است و احساس تهدید هریک از دولتها نسبت به هم پایان نیافته است. سرانجام اینکه منطقه همچنان با دو رویکرد مناقشهزا دست به گریبان است: هواداران نظام سنتی حاکم بر منطقه و آنان که خواستار تجدید نظر براین نظام بوده و در این راه تلاش میکنند.
واقعیتهای جاری در منطقه و آنچه بر گونه تازه روابط تهران و ریاض قابل تفسیر و تحلیل است؛ پرهیز از تزریق بدگمانی و خوشبینی انتزاعی است. مرور سفر اخیر «حسین عبداللهیان» وزیر امور خارجه به ریاض و جده و گفتگوهایش با همتای سعودی خود «فیصل بن سلمان» و نیز «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان، دستمایهای نزدیک به واقعیت در اختیار میگذارد. این دستمایه تفسیری – تحلیلی بیرون از این چارچوب نیست که درحال حاضر و به هردلیل، اکنون طرفها بر سر حداقلی از اشتراک نظر، توافق کردهاند؛ این که در رفتارشان از چه چیزی پرهیز کنند. نه اینکه چه کاری را باید انجام دهند. این حداقل هم در نوع خود دستاوردی مهم و راهگشا برای ترمیم اوضاع در آشفتگی منطقه میتواند باشد. اگرچه هنوز تا دستاورد ملموس و روشن راه دراز باقی است.
امتیاز تهران و ریاض در رویکرد هشیارنه و تازه خود، یافتن نقطه تعادل در روابط پر تنشی است که سالهاست منطقه را دچار خود کرده است. شناسایی نقطه تعادل از سوی دو طرف، همانا پی بردن به این واقعیت است که هیچیک قادر به حذف و یا نادیده گرفتن آن دیگری در معادلات منطقه نیست. آنان دریافتهاند که ادامه بدگمانیها بستر ساز فاجعه برای همه ساکنان منطقه خواهد شد. این درس دیپلماسی است که تلفیق استراتژی «توازن قدرت» با «دیپلماسی همکاری» اگر قادر به حذف اختلافها نیست، اما میتواند تأثیر آن را کاهش دهد. دو پایتخت این سو و آنسوی خلیج فارس، سرانجام دریافتهاند که داشتن «زور» به تنهایی کافی نیست، بلکه مهارت داشتن در سیاست لازم است؛ این هر دو، لازم و ملزوم یکدیگرند.
نگاه امیدوارانه به روابط تنشزدای تهران – ریاض با این خطر روبه روست که عوامل تأثیرگذار میتوانند هرلحظه آن را دچار آسیب کنند. عواملی چون اسرائیل؛ بلاتکلیفی در اختلافات هستهای ایران و غرب؛ گسترش حضور نظامی ایالات متحده در آبهای خلیجفارس؛ گروههای فلسطینی، مناقشات و بیثباتیهای جنگی در یمن، رقابتها در عراق، سوریه و تا حدودی در لبنان و سرانجام تحریمها علیه ایران. آنچه روشن است، اینکه تهران و ریاض، علاوه بر نتایجی که از تنشزدایی در روابط دوجانبه دنبال میکنند، اهداف راهبردی خود را نیز در سطح منطقه و جامعه جهانی در نظر دارند. بررسی هریک از این اهداف مجالی بیشتر میطلبد که از حوصله این سطور بیرون است. علی ای حال، نزدیکی تهران – ریاض را به فال نیک باید گرفت و برای حفظ، استمرار، گسترش و مصون ماندن آن از گزند تند روهای مرکز گریز، امیدوار بود.