به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه سیزدهم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که تقدیم بودجه ۱۴۰۰ به مجلس بدون حضور روحانی و قالیباف همراه با تحلیلها و بررسیها درباره ارقام و اعداد لایحه بودجه یکی از مهمترین محورهای صفحات نخست روزنامههای امروز شده است.
مصوبه هستهای مجلس و سرعت تصویب و تایید آن توسط شورای نگهبان همراه با یادداشتهای انتقادی کارشناسان درباره این مصوبه در کنار بازتاب نگرانی دولتیها از آن نیز دیگر محور مهم گزارشهای اصلی روزنامههای امروز است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی با عنوان مردم را مجازات نکنید نوشت: معلوم نیست چرا عدهای درصدد هستند شیرینی شکست مفتضحانه ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری را در کام ملت ایران تلخ کنند. کمااینکه معلوم نیست چرا عدهای درصدد بهرهبرداری جناحی از شهادت محسن فخریزاده هستند.
کشانده شدن مسائل بسیار مهم و استراتژیک هستهای به سطح دعواهای آشکاری میان مجلس و دولت، واقعهای بسیار خطرناک است. انتظار این بود که بعد از جنایت صهیونیستها در به شهادت رساندن محسن فخریزاده، تمام ارگانها و نهادها و قوای مختلف کشور با اتحاد و انسجام درصدد مقابله با ترفندهای دشمنان ملت ایران برآیند و آنها را در توطئههای خطرناکشان ناکام نمایند، ولی متاسفانه در اینجا اقداماتی صورت میگیرد که به نظر میرسد توطئه دشمنان به نوعی در حال ادامه یافتن است.
طرح موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» که این روزها عدهای از نمایندگان مجلس یازدهم درصدد اجرائی کردن آن هستند، از جهاتی زیر سوال است. مهمترین نکته، عدم انطباق این طرح با قانون اساسی است که در اصل ۱۷۶ تصمیمگیری مسائل مهمی از قبیل برجام و برنامههای هستهای را در دائره اختیارات شورای عالی امنیت ملی تعریف کرده است. یک عضو هیات رئیسه مجلس گفته شورای عالی امنیت ملی با این طرح موافقت کرده، ولی سخنگوی این شورا این ادعا را رد کرده است. دولت نیز از سه طریق سخنگوی وزارت امور خارجه، سخنگوی سازمان انرژی اتمی و سخنگوی دولت، مخالفت صریح خود را با این طرح اعلام نموده بود. اکنون سوال اینست که چنین طرحی با اینهمه ابهام و اختلاف، چه هدفی را دنبال میکند؟
اصل ۱۷۶ قانون اساسی میگوید: «به منظور تامین منافع ملی و پاسداری از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی، شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیسجمهور، با وظایف زیر تشکیل میگردد.
۱- تعیین سیاستهای دفاعی – امنیتی کشور در محدوده سیاستهای کلی تعیینشده از طرف مقام رهبری
۲- هماهنگ نمودن فعالیتهای سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی – امنیتی.
۳- بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی.»
سخن دولت اینست که تصمیمگیری درباره برنامههای هستهای، یکی از بارزترین مصادیق این اصل قانون اساسی است و به همین دلیل طرح موسوم به «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» از حیطه وظایف و اختیارات مجلس خارج است و فقط شورای عالی امنیت ملی میتواند در این زمینه تصمیم بگیرد. به راه افتادن انبوهی از بگومگوها و جنگ لفظی میان دو قوه مجریه و مقننه بر سر این طرح که به رسانهها هم کشیده شده، بهیچوجه به مصلحت کشور نیست بهویژه که صاحبنظران معتقدند این طرح به دشمن برای رسیدن به اهدافش کمک میکند.
اینکه طراحان این طرح، برای وادار ساختن دولت به عقبنشینی، برای عدم اجرای آن مجازات ۲۵ سال حبس درنظر میگیرند، روشنترین نشانه بیپشتوانه بودن این طرح در عرصه عملی است. آغاز سیر صعودی قیمتهای ارز و سکه و به دنبال آنها گرانتر شدن نیازمندیهای مردم بلافاصله بعد از تصویب این طرح در مجلس نیز به این معناست که این طرح مردم را هم مجازات میکند. کسانی که خود را حامی مردم و ناجی آنها از تنگناهای معیشتی معرفی میکنند، چرا کاری میکنند که معیشت مردم دچار سختی بیشتر شود؟
با قطع نظر از اینکه حق با طراحان این طرح است یا مخالفان آن، نکته اصلی اینست که جامعه ما اکنون در شرایطی نیست که تاب تحمل این دعواها و درگیریها را داشته باشد. ادامه این درگیریها قطعاً به سود دشمنان ملت ایران است. در چنین شرایطی که گوش شنوائی برای پایان دادن به این ماجرای دشمنشادکن وجود ندارد، مقتضای مصالح کشور اینست که عقلای طرفین، دور از مداخلات غوغاسالاران، بر مبنای منافع ملی به تصمیم واحدی برسند و مانع شادی بیشتر دشمن و مجازات کردن مردم شوند.
«جهانصنعت» - طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان این حجم از کینه نسبت به برجام نوشت: تاریخ سیاست در ایران نقاط عطف قابل اعتنایی دارد که در یاد تاریخ این مرز و بوم میماند و پاک نمیشود. کاری که آمریکاییها و هواداران محمدرضا پهلوی با نخستوزیر قانونی وقت محمد مصدق کردند و دولت او را از روی زمین محو کردند و خودش را تا پایان زندگی در یک روستا و در انزوا نگه داشتند از جمله این نقاط عطف در تاریخ ایران به حساب میآید. فروپاشی بهتبرانگیز رژیم شاهی بر اساس نافرمانی مدنی و نخواستن این رژیم…
… از سوی شهروندان ایرانی در یک دوره کوتاهمدت نیز از به یادماندنیترین رخدادهای تاریخی به حساب میآید. شروع و پایان جنگ عراق علیه ایران که هشت سال به درازا کشید و بخش قابل اعتنایی از امکانات این مرز و بوم را به خود اختصاص داد در دوره نزدیکتر باز هم یک نقطه عطف است. در دهههای تازهسپریشده و در روزگاری که سخن گفتن درباره گفتگو با مقامهای آمریکایی مجازات داشت، اما نظام سیاسی به این نتیجه رسید که به وزیر امور خارجه ایران اجازه دهد در جریان و در مسیر گفتگوهای طولانی منتهی به عقد قرارداد برجام با مقام بلندپایه آمریکایی گفتگو کند. قرارداد برجام یک رخداد به یادماندنی است که تاریخ جدید ایران را به پیش و پس از برجام تقسیم کرده است. نکته شگفتانگیز درباره یک قرارداد که زیر و رو و پشت و پنهان آن آشکار است و قوای اصلی ادارهکننده کشور همه آن را تایید کردند، اما با دشمنانی کینهورز روبهرو است که هیچ کس دلیل این همه کینه نسبت به آن را درک نمیکند.
این گروه سیاسی کینه ورز در این سالهای پس از عقد قرارداد حتی یک روز به این قرارداد امان ندادهاند تا برای شهروندان آشکار شود چه فایدههایی داشته و دارد.
این گروه کینهتوز و کینهورز به برجام هر رخدادی در ایران که بوی ناامیدی و یأس و شکست دارد را به برجام نسبت میدهند و آن گونه بر این کار اصرار دارند که هر آدم عاقل و واقعبینی را به شک میاندازد که مگر این قرارداد چه کرده است؟ در میان هزاران هزار سرمقاله، یادداشت، گزارش روزنامهای و سخنرانیهای پرشمار درباره این قرارداد هیچ استدلال کارشناسانهای دیده نمیشود که نشان دهد برجام میتواند این همه بدبختی به بار آورد. شاید روزهایی برسند و بشود در یک فضای مهربانتر و مداراجویانهتر انگیزههای این همه کینهورزی به برجام را واکاوی کارشناسانه کرد و شاید به این نتیجه هم رسید که کینهورزان حقایقی را میدیدهاند. اما دستکم تا امروز این حقیقت است که تندروهای مستقر در آمریکا به ویژه در میان نئومحافظهکاران و جمهوریخواهان که دوستان تلآویو هستند نیز دل خوشی از برجام نداشته و ندارند. این همه کینهورزی به برجام باید کالبدشکافی شود.
احمد نقیبزاده استاد دانشگاه در بخشی از یادداشتی که با عنوان مجلس فکری به حال گرانیها بکند در آرمان ملی نوشت: عقل، منطق و تجربه ثابت کرده است که هر واکنشی باید در زمان مناسب انجام شود. اقدام مجلس در تصویب طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و همچنین مواضعی که در کیهان و دیگر رسانهها مطرح شده است؛ در نهایت تامین منافع حداکثری را به دنبال ندارد. در شرایط کنونی که اساسا تحریم و تداوم شیوع ویروس کرونا رمق اقتصادی و معیشتی را از جامعه گرفته است، مفاد و لوایحی از این دست میتواند مساله خروج از برجام، ارجاع پرونده هستهای ایران از شورای حکام به شورای امنیت و اجماع جهانی را شکل دهد. مفاد این طرح در صورت قانون دقیقا به معنای خروج ایران از برجام است. متاسفانه این آقایان فراموش کردهاند که کشور در یک وضعیت خاص دراماتیک سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی قرار گرفته است. معتقدم برخی ارزیابیها درخصوص نقش نفوذ و نفوذیها در داخل کشور جدی است. هر سیاستمداری که از حداقل بینش سیاسی برخوردار باشد، میداند در این شرایط تنها منافع ملی باید تامین شود.
پس بدیهی است که فردی که به عنوان نخبه سیاسی، رسانهای، نماینده مجلس و... در ساختار سیاست سیاسی ایران حضور دارد؛ به طریق اولی باید با این بدیهیات آشنا باشد. بدون شک باید انتقام ترور دکتر فخریزاده گرفته شود، همانگونه که اقدام دونالد ترامپ در خروج از برجام، اتخاذ سیاست فشار حداکثری و اعمال تحریمهای بیسابقه علیه ایران، اقدامی ناجوانمردانه و ظالمانه است؛ همانگونه که بدعهدی اروپاییها در عمل به تعهدات برجامیشان غیر قابل توجیه است و پاسخ آنها باید مدنظر قرار گیرد. اما تکتک این اقدامات باید با واکنش هوشمندانه تهران همراه شود تا ضمن برآورده کردن منافع کشور، کمترین هزینه و ضرر را به دنبال داشته باشد. باور کنید کشور دیگر طاقت و تحمل هزینه اضافی را ندارد. روحیه مردم به دلیل مشکلات اقتصادی و معیشتی کمی شکننده شده است. باید به این مسائل هم نگاه کرد. اکنون ما باید حواسمان باشد که ضربه نخوریم. با بررسی اجمالی تاریخ ایران این دست ضربهها از داخل کشور کم نبوده است. باید از روی عقل تصمیم گرفت، نه از روی احساسات. نمایندگان بهدنبال راهکاری برای مشکلات مردم باشند. حضرات برای گرانی مرغ و دیگر کالاهای اساسی مردم چارهای بیندیشند. چرا این نمایندگان با ندانمکاری اینقدر کشور را به دردسر میاندازند؟! اگر نمایندگان فکر میکنند که مشکل گرانیها تقصیر دولت است، خوب برای دولت راهکار تعیین کنند. برخی بازیهای سیاسی و حزبی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ برای گرفتن کرسی ریاستجمهوری اکنون باعث شده است که منافع اصلی ما به حاشیه کشیده شود و حتی قربانی این بازیهای سیاسی شود. مسائل معیشتی، گرانیها و دغدغه مردم برای حل مشکلاتشان به اهرم فشار این جریانها و در حقیقت بازیچه و قربانی این بازیهای سیاسی بدل شده و هر کدام با شعار حمایت از مردم به دنبال حمله و تاختن به طرف مقابل است. دریغ از آنکه مشکلات مردم حل شود. این بازیهای بچگانه حزبی اصولگرایی و اصلاحطلبی در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ در قیاس با شرایط حساس سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی کشور، متاسفانه فقط هزینه و بار اضافی بر کشور تحمیل کرده است. بههرحال مساله خروج از برجام، خروج از انپیتی یا پروتکل الحاقی، اخراج بازرسان، کاهش سطح بازرسیها، کاهش همکاری با آژانس و دیگر مسائل جزو مسائل راهبردی و امنیتی کشور است که تعیین حدود آن بیشتر در شورای عالی امنیت ملی خواهد بود. ضمن اینکه هوشمندی رهبر انقلاب بر مسائل سیاسی داخلی، منطقهای و جهانی فضای داخل مدیریت خواهد شد تا به دام افراط و تفریط نیفتد.