سال گذشته در چنین روزهایی بود که شاخص کل خیز برداشته بود تا ابر کانال یک میلیون واحد را فتح کند. روند صعودی شاخص کل بسیار با شیب تندی طی می شد و دولتمردان در این بین، مدام مردم را به سرمایه گذاری در بورس تشویق می کردند و حرف منتقدان را گوش نمی دادند.
به گزارش بورس تابناک، به عنوان نمونه در ۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ حسن روحانی رئیس جمهوری در واکنش به صحبتهای منتقدان درباره بالا رفتن شاخص بورس گفت: شما اگر ناراحت هستید، راهحلش این است در گوشتان پنبه بگذارید و این حرفهای خوب را نشنوید. وی ادامه داد: بورس ما خوب شده عصبانی میشوند و میگویند در همه دنیا بورس برهم ریخته، چرا بورس ایران خوب است؟ این به خاطر تلاش همه شرکتها فعالان اقتصادی و خوشبختانه عرضه کردن سهام شرکتهای بزرگ هستند.
هر چه دولتمردان بیشتر در تنور بورس می دمیدند، برخی مسئولین نگران تر از گذشته می شدند و هشدارهایی را به سرمایه گذاران و دولتمردان می دادند؛ اما گوش شنوایی نبود.
یکی از کسانی که مدام در مورد وضعیت بورس هشدار می داد، دکتر محسن رضایی دبیر تشخیص مصلحت نظام بود.
وی در چهاردهم اردیبهشت ماه سال گذشته بود که طی یک یادداشتی اعلام کرد: برخی دولتها در ایران، اقتصاد را الاکلنگی اداره کرده اند، به نحوی که کفهای را روی زمین متوقف و کفه دیگر را تقویت کرده و بدین ترتیب، تعادل اقتصاد را به هم زده اند؛ یک بار به امید کاذب گشایش بین المللی و ورود سرمایه خارجی از ناحیه مذاکرات برجام، روی تولید و سرمایه ملی مینشینند و متوقفش میکنند و در آن سو با سد شدن مسیر نقدینگی به تولید، با هدف کنترل تورم، سرمایه ملی را با نرخ سود بالا در بانکها حبس کرده، نظام بانکی را هوا میکنند. نتیجه این میشود که سیل نقدینگی سد بانکها را شکسته، راهی بازارهای سوداگری و سفتهبازی چون طلا، ارز، مسکن و... میشود، تورم افسار میگسلد، ارزش پول ملی به سبب تضعیف تولید، تضعیف میشود و سیلی به صورت اقتصاد میخورد. سال ۹۶ و ۹۷ اینچنین شد. طی ماه های اخیر، با کاهش نرخ سود بانکی، بانک را هم به کفه تولید افزوده و زمینگیر میکنند تا کفه بورس به هوا رود و به سبب این موفقیت، برای خود کف میزنند؛ حال آنکه در حال تبدیل نقدینگی بدون پشتوانه به سرمایه بدون پشتوانه هستند. فرجام چنین روندی این است که نهایتا سرمایه تجمیع شده به بانک بازگشته و حجم نقدینگی را افزایش خواهد داد. باز، پس از مدتی سد این سرمایه انباشت شده که مابهازایی در بخش واقعی ندارد، شکسته شده، وارد بازار سفته بازی مالی و دارایی خواهد شد و داستان کاهش ارزش پول ملی تکرار خواهد یافت".
دکتر رضایی در ادامه تاکید داشتند: اقتصاد زمانی به تعادل واقعی می رسد که از این سیاستهای الاکلنگی به طور جدی اجتناب شود. نظام پولی و مالی باید با تولید و اشتغال تراز شود و به تعادل برسند، نه اینکه تک بعدی به بازاری توجه شده و بازارهای دیگر رها شوند. پدیده مالی شدن (Financialization) که ریشه بحران های متاخر غرب است، در اقتصاد ما هم تکرار شده ولی به دو دلیل هم به دلیل رویکرد نئوکلاسیکی و همچنین به دلیل اقدامات تک بعدی دولت ها به بخش مالی و تقویت آن بدون ارتباط با بخش واقعی و تولیدی رخ نموده است و تردیدی نیست که این راه تجربه شده را نباید رفت. این پدیده شوم، باعث می شود که پولدارهای سفته باز، پولدارتر و کارگران و کارآفرینان روز به روز تضعیف شده و به حاشیه اقتصاد رانده شوند و این به معنی آسیب به اقتصاد ملی است.
به هر صورت دولتمردان هر چند سعی کردند که هدف خود از تشویق مردم برای حضور در بورس را مخفی نگه دارند، آنها هدف خاصی را از تشویق مردم برای حضور در بازار سرمایه داشتند و می دانستند برای تامین هزینه های بودجه ای راهکاری جز تامین منابع مالی از بورس ندارند و به همین خاطر حرف منتقدان را گوش نمی کردند و به عاقبت کار هم نمی اندیشیدند.
فرهاد دژپسند وزیر اقتصادی طی مصاحبه ای در اسفند ماه سال گذشته گفت: امسال ۵۰۰ هزار میلیارد تومان تجهیز منابع مالی از طریق بازار سرمایه انجام شد اما باید به صراحت بگویم که برخی به غلط این موضوع را منعکس کردند که دولت ۵۰۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه تامین مالی کرده که هرگز چنین چیزی درست نیست. این تجهیز مالی برای اقتصاد کشور از طریق بازار بدهی و بازار سهام برای همه بخش های دولتی، خصوصی و نهادهای عمومی مانند شهرداری ها صورت پذیرفت.
وی در بخش دیگری از این صحبتهای خود گفت: تامین مالی دولت از بازار سهام در سال جاری (۱۳۹۹) کمی بیش از ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است که آن هم در ماههای ابتدایی سال که بازار با رونق قابل توجه همراه بود، صورت پذیرفت. دژپسند افزود: دولت در بازار سرمایه دارایی فروخته و در مقابل آن وجوهی حاصل کرده که درآمد دولت از تمام روشها در بازار سهام حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است.
در ۱۹ مرداد ماه سال گذشته بود که سرانجام ترمز بورس با دعوای وزیر اقتصاد و وزیر نفت بر سر نحوه عرضه صندوق پالایش یکم کشیده , یکباره کلید خروج پول از بورس زده شد و تلاشها برای جلوگیری از سقوط بورس نتیجه نداد و مردم هر روز با وعده و وعید بازگشت بورس به شرایط خوب، شاهد آب شدن سرمایههای خود بودند.
روزها گذشت و بورس در آستانه وارد شدن به نهمین ماه ریزش خود است و اعتراضات بورسی علاوه بر تهران به شهرهای دیگر رسید. سران سه قوه برای برون رفت بورس از شرایط کنونی در روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ دور هم جمع شدند تا پیشنهادهای سازمان بورس را در جلسه خود بررسی کنند و به تصویب برسانند.
سازمان بورس ۳+۷ پیشنهاد را برای برون رفت بورس از شرایط فعلی ارائه داده بود که ۳ پیشنهاد نیازی به تصویب سران قوا نداشت و هفت پیشنهاد دیگر، اما تصویب شد؛ هفت پیشنهادی که تصویب آن با انتقاداتی از سوی برخی کارشناسان و نمایندگان همراه بود.
سید احسان خاندوزی نایب رییس کمیسیون اقتصادی مجلس در واکنش به مصوبات ۳+۷ هیات دولت برای بهبود بازار سهام در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: تلاش مجلس و دولت ارزشمند است، اما رییس بانک مرکزی باید در برابر دو مورد از ۱۰ فرمان میایستاد.
۱- سال ۹۹ تسهیلات بانکی به مقصد بورس بازی چند برابر تسهیلات کمک به اقتصاد کرونا بود.
۲- دست بردن به سهم ۸۵ میلیون نفر از صندوق توسعه ملی منصفانه نیست، به ویژه وقتی ارز نیست و چاپ پول...
مشابه دیدگاه این نماینده مجلس در اظهارنظرهای سایر مخالفان نیز دیده میشد و اکثریت آنان تصمیمات جدید سران قوا را تداوم سیاستگذاری غلط در دهههای گذشته و دید دستوری به اقتصاد میدانند و از اینکه بورس به عنوان یک بازار مالی تا این حد دستخوش نوسان شده است اظهار تاسف کردهاند. آنان مصوبات شورای اقتصادی سران قوا را نه تنها در راستای حمایت از سرمایههای خرد و رونق بازار سرمایه نمیدانند، بلکه معتقدند این مصوبات فاقد پشتوانه کارشناسی و مصداق بارز حمایت از رانت دولتی است و به کام عدهای ذینفع پرنفوذ یا پرسروصداست.
به هر صورت حالا به نظر میرسد، پس از یک سال از انتقادات پیرامون صعود به حساب و کتاب بورس، همه به این نتیجه رسیده اند که نظر منتقدان درست بود. حالا هزینهای که از بابت تصمیمات گرفته شده است از کانال چاپ پول برای ۸۵ میلیون ایرانی ضرر دارد تا ضرر سهامداران خرد بورس جبران شود.