به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که با پایان فرصت ثبت نام کاندیداها برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و پایان گمانهزنیها درباره آمدن یا نیامدن شخصیتهای سیاسی گروههای مختلف تیترها و تصاویر انتخاباتی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
تعدد حضور کاندیداهای سرشناس، دوقطبی زود هنگام و سه گانه رئیسی، لاریجانی و جهانگیری از محورهای مورد توجه روزنامههای امروز در صفحات نخست محسوب میشود.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
حسین شریعتمداری در بخشی از یادداشت روز امروز روزنامه کیهان با عنوان اینجا صف نامزدهاست اشتباه نیامدهاید؟! نوشت: این روزها ثبتنام برخی از نامزدهای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ تعجب آمیخته به پرسش افکار عمومی را در پی داشته است. یادداشت پیشروی سخنی در این خصوص است؛ نیمنگاهی به عملکرد ۸ ساله دولت آقای روحانی بیندازید! چه بلایی را میتوانید نام ببرید که میتوانستند بر سر کشور بیاورند و نیاوردهاند؟!
گرانی افسارگسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم. چوب حراج به بیتالمال و تعطیلی صدها کارخانه و مراکز تولید. کاهش دهها برابری و نزدیک به سقوط ارزش پول ملی. سرازیر کردن ۳۰ میلیارد دلار ارز و ۶۰ تن طلا به حلقوم مفسدان و رانتخواران. افزایش ۸ برابری قیمت مسکن و افتخار وزیر مسکن که حتی یک مسکن هم نساخته است! تنزل ۶ رتبهای اقتصاد کشور از هجدهمین رتبه در اقتصاد دنیا. شکستن رکوردهای تورم، رکود و ضریب جینی و گسترش فقر و بیکاری و فاصله طبقاتی. تاسیسات هستهای کشور را به مرز نابودی کشاندند و پیشرفت هستهای را متوقف کردند. قرار بود در مذاکرات هستهای تحریمها را لغو کنند، ولی نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد بلکه به علت نابلدی، نفوذ عوامل دشمن و گرایش به سازش، صدها تحریم دیگر نیز به آن اضافه کردند.
نقدینگی را که میتوانست و باید روانه عرصه تولید شده و باعث کسب و کار شود، از ۴۳۰ هزار میلیارد تومان به ۳۷۰۰ هزار میلیارد تومان افزایش دادند و تولید و کسب و کار را با رکود شدید و بیسابقه (و نه کمسابقه) روبهرو کردند. کشور را از خودکفایی در تولید گندم و گوشت قرمز و گوشت مرغ به واردات این اقلام ضروری و معیشتی مردم کشاندند. با دیپلماسی انفعالی، راه را برای باجخواهی دشمنان باز کردند و امنیت و اقتدار کشور را به مخاطره انداختند که اگر غیرت و قدرت و مقاومت سلحشوران سپاه و ارتش نبود کشور را به باد فنا داده بودند و طرفه آنکه اقتدار نظامی را مانع دیپلماسی انفعالی خود نیز میدانستند و آقای ظریف اقدامات غرورآفرین و عزتبخش سردار دلها را با سیاست خارجی دولت در تضاد معرفی میکرد! فساد اقتصادی برخی از افراد نزدیک به دولتمردان. تاراج بیتالمال به بهانه خصوصیسازی. بهکارگیری اعضای ستاد انتخاباتی در پستهای کلیدی و فاجعهای که به بار آوردند. حقوقهای نجومی در کنار تنگدستی کارمندان و کارگران و... دهها و شاید صدها نمونه دیگر از این دست.
اکنون کلاه خود را قاضی کنید و بفرمایید کدامیک از موارد فوق که فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست، واقعیت ندارد؟!
جای این سؤال است که دستاندرکاران و مسئولان کلیدی دولت باید برای بازخواست به مراجع قضایی و مراکز بازرسی معرفی شوند و یا برای ثبتنام به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به وزارت کشور مراجعه کنند؟! آقایان با کدام رو! خود را نامزد ریاست جمهوری کردهاند؟!
ابوالقاسم دلفی سفیر اسبق ایران در فرانسه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: در جریان آخرین گفتگوهای وین بین ایران و کشــورهای گروه چهار به اضافه یک با حضور غیرمستقیم ایالات متحده، بارقههایی که طی هفتهها و روزهای اخیر همواره بر آنها به عنوان امیدواریهای نزدیک در «سرانجام برجام» دل بسته شده بود همچنان خودنمایی و مورد تاکید قرار میگیرد. گفتگوها برای تبادل زندانیان بین دو کشور نیز از گذشته دور وجود داشته و از طریق کشور ثالث، که عموما فدراسیون سوئیس به عنوان حافظ منافع آمریکا در جمهوری اسلامی ایران انجام میگرفته، در جریان است. اینکه در وانفسای مذاکرات پیچیده و معماگونه وین و در شرایط حساس جاری متاثر از متغیرهای داخلی و خارجی فراوان، بهناگاه توسط برخی رسانههای بیرونی متصل به جریانات و نهادهای داخل کشور و بدون در نظر گرفتن عوارض و تبعات آن برای منافع ملی و مذاکرات وین، که باید مورد اجماع ملی باشد، اخباری در مورد مبادله زندانیان دو کشور و آزاد شدن مبلغی از ذخایر مسدود شده ایران در اختیار فضای رسانهای داخل و خارج از کشور قرار میگیرد، مسلما مسیر مورد اجماع و منافع ملی را مد نظر ندارد و عمدتا تاثیرگذاری بر شرایط داخلی و اهداف خاصی را دنبال میکند که نباید از آنها غافل بود و به سادگی از کنارشان عبور کرد.
بهرغم تحولات گوناگون، که در اوضاع داخلی ایران آمریکا و روندهای منطقهای و بینالمللی برای ممانعت یا مانعتراشی برای سرانجام برجام در حال شکلگیری و اجراست، به نظر میرسد دو طرف به تلاشهای خود برای خروج از شرایط تحمیلی جاری ادامه میدهند؛ لذا چنانچه به واقعیتی که در ترسیم راهبرد سیاست خارجی آمریکا در نگاه به منطقه هند و پاسیفیک و رها شدن از منطقه خاورمیانه به منظور تمرکز بر تحولاتی که چین و روسیه درصدد تدارک و تحمیل آن به واشنگتن هستند، توجه بیشتری شود همچنان مشاهده میشود مناسبات با ایران و جایگاه کشورمان در دستور کار اولویتدار آمریکا قرار دارد و فهم این فرض که پس از تحقق راهبرد عمومی مورد نظر آمریکا، آینده منطقه در پرتو تحولات مهم افغانستان، منطقه پرتلاطم خلیجفارس و روند عمومی تحولات خاورمیانه، توسط چه بازیگرانی به مورد اجرا درخواهد آمد، آنگاه به تلاشهای تعجیلی عربستان سعودی برای نزدیکی به جمهوری اسلامی ایران به هر بهانه و توجیهی و نیز سرعتگیری اقدامات و لابیگری رژیم صهیونیستی در ایالات متحده برای تعیینتکلیف آینده شرایط امنیتی خود پس از کمرنگ شدن حضور آمریکا در خاورمیانه، که موضوع اصلی مذاکرات اخیر و اضطراری هیاتهای مختلف سیاسی امنیتی اطلاعاتی اسرائیلی در واشنگتن با مقامات آمریکایی بوده است، بیش از پیش باید توجه ویژه کرد. اگر قرار است نقشآفرینی کشور در ازای هزینههای سنگین و غیرقابل جبرانی که تاکنون برای جایگاه جمهوری اسلامی ایران در صلح و ثبات و امنیت منطقهای صرف شده، بتواند وارد مرحله بهرهوری و سودمندی خود شود، فرصت پیشرو همانند دیگر فرصتهای از دست رفته گذشته، غیرقابل تکرار خواهد بود.
محمد هاشمی رفسنجانی فعال سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان تعدد ثبتنامها هم مثبت هم منفی نوشت: در طول روزهای نامنویسی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و خصوصاً در روز پایانی آن شاهد حضور پرتعداد چهرههای سیاسی برای شرکت در این رقابت بودیم. این صف طولانی نامزدها و کسانی که خود را حائز شرایط برای ورود به این عرصه میدانستند انتقاداتی را هم در جامعه به دنبال داشت که کاملاً درست است، اما در کنار آن یک حسن و نشانه مثبت هم میتواند برای فضای انتخاباتی باشد.
جامعه بهدرستی این حضور دقیقه نودی نامزدها را نقد میکند و به آن ایراد میگیرد. این ایراد کاملاً منطقی است چرا که حضوری با این کیفیت به طریق اولی این سؤال را ایجاد میکند که چنین کیفیتی از فرایند نامزدی با چه برنامه مدون و مشخصی میتواند همراه باشد؟ اینکه آیا واقعاً این تعداد فرد شایسته یا تنوع برنامه و گرایش برای اداره دولت وجود دارد؟ این آسیبی است که تنها تقویت نظام حزبی و هدایت کردن این مراحل اعلام حضور انتخاباتی به چارچوب آن میتواند آن را رفع کند.
اما نکته دیگر حجم بالای ثبتنامها و تنوع افرادی که آمدند و اعلام حضور کردند این است که طیف وسیعی از سلایق سیاسی همچنان نهاد انتخابات را دارای کارکرد واقعی در اداره کشور میدانند و بر این باور هستند که در این مسیر همچنان امکاناتی کافی برای سیاستورزی و گشودن درهای تغییر وجود دارد. اهمیت این موضوع، اما نه در خود این افراد و گرایشها بلکه در پایگاه اجتماعی است که پشتسر خود دارند یا میتوانند به نفع خود ایجاد کنند. به عبارت دقیقتر این بدان معناست که حفظ تنوع نامزدها میتواند در فرایند رأیگیری به گسترش مشارکت انتخاباتی منجر شود.
البته کاملاً طبیعی است که هیچ کس انتظار حضور تمام چهرههای سرشناس ثبتنامکننده در رقابت نهایی را ندارد، چرا که اساساً چنان انتخاباتی امکان برگزاری با این تعداد نامزد را نخواهد داشت. مضافاً اینکه کیفیت تکثر نامزدها هم نه در تعدد آنها بلکه در کثرت پایگاههای اجتماعی است که نمایندگی میکنند. به این معنا قطعاً انتخاباتی با چهار کاندیدا که پایگاه رأی متفاوتی دارند از انتخاباتی با ۱۰ کاندیدا که از پایگاه اجتماعی مشابهی برخوردار هستند به مراتب رقابتیتر است. از همین منظر به نظر میرسد ضرورت دارد که تنوع و تکثر نامزدهای ثبتنام کرده به صفت پایگاه رأی آنها در فرایند نهایی انتخابات هم تا جای ممکن حفظ شود. این مهم بیشک متضمن بخش بزرگی از مشارکت انتخاباتی جامعه است. آن هم در شرایطی که به نظر میرسد کشور و نظام خصوصاً از منظر تحولات خارجی به چنین نوع مشارکتی و پیام آن احتیاج حیاتی دارد. نفس این مشارکت قطعاً به مراتب از نتیجه نهایی انتخابات برای کلیت نظام از اهمیت بیشتری برخوردار است و رهبر معظم انقلاب نیز بارها به همین نکته اشاره فرمودهاند.
اما نکته دیگر هم که باید مکمل این تنوع نامزدها با هدف افزایش مشارکت باشد، تضمین امکان اجرایی شدن برنامههای نامزد پیروز و عدم دخالت دیگران در اجرای این برنامههاست. این دوگانه در کنار هم موقعیتی برای جامعه به وجود خواهد آورد که اولاً به تجربه منجر به بهترین تصمیم ممکن میشود و ثانیاً پشتوانهای اجتماعی برای نظام سیاسی در مقابل موقعیتهای تنشزای احتمالی داخلی و خارجی ایجاد میکند. هماکنون به نظر میرسد جریانهای سیاسی قانونی کشور با بیشترین امکانی که داشتند قدم اول را با معرفی نامزدهای متعدد برای برگزاری انتخاباتی با سطح مشارکت مطلوب برداشتهاند. در ادامه فراهم شدن زمینه برای تضمین حضور نامزدهای گرایشهای سیاسی در رقابت نهایی است که میتواند منجر به آن مشارکت مطلوب گردد. کما اینکه بستن این مسیر با توجه به اعلام حضور اولیه جریانها، خطر بروز یک سرخوردگی در بخشهای بزرگی از اقشار جامعه را نیز به دنبال دارد. به این اعتبار قبل از انتخاب نهایی مردم، نحوه بررسی برگزارکنندگان انتخابات در سمت و سوی مسیری که قرار است پیموده شود یک فاکتور تعیین کننده برای این مهم است که نتیجه نهایی انتخابات پیشرو تا چه اندازه میتواند تأمین کننده منافع ملی ما باشد.