کارگر میوه فروشی که به اتهام قتل زن همسایه به قصاص محکوم شده بود موفق شد پس از ۹ سال به حرمت ماه محرم از سوی اولیای دم بخشیده شود.
به گزارش ایران، ۵ مهر سال ۹۱ زن جوانی در تماس با پلیس از قتل مادرش خبر داد. با اعلام این خبر بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل قتل شدند که در طبقه چهارم ساختمانی در جنوب غربی پایتخت بود. با ورود به محل آنها با جسد زن میانسال در اتاق نشیمن در حالی مواجه شدند که روسری اش دور گردن او پیچیده شده بود.
متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرده و بررسیها نشان میداد که جنایت شب قبل رخ داده است. همچنین در صحنه قتل آثار خونی کشف شد که احتمال میرفت متعلق به عامل جنایت باشد.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که در ورودی خانه سالم بوده و به همین دلیل فرضیه جنایت از سوی فردی آشنا قوت گرفت. از سوی دیگر فقط گوشی تلفن همراه مقتول سرقت شده و طلا و پولهایش دست نخورده بود.
در تحقیقات از همسایهها سرنخ اصلی بهدست تیم جنایی افتاد. در بررسیها مشخص شد مرد جوانی که کارگر مغازه میوه فروشی است و چندین بار برای وی میوه به خانهاش برده بود شب قتل در اطراف خانه قربانی دیده شده است.
با این سرنخ، تیم جنایی به تحقیق از خانواده مقتول پرداخته و مشخص شد کارگر میوه فروشی از مقتول خواستگاری کرده بود اما به علت مخالفت شدید خانواده این ازدواج رخ نداده بود.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای دستگیری کارگر میوه فروشی وارد عمل شدند اما معلوم شد وی که افغانستانی بوده پس از این قتل با صاحبکارش تسویه حساب کرده و بهجای نامعلومی رفته است.
تحقیقات برای دستگیری تنها مظنون این پرونده ادامه داشت تا اینکه وی اسفند سال ۹۱، در حالی که در اردوگاه افغانها بود دستگیر شد.
متهم جوان در تحقیقات منکر قتل شد این در حالی بود که در بازرسی بدنی از وی گوشی تلفن همراه مقتول کشف شد.
گرچه وی مدعی بود که گوشی تلفن همراه را از دستفروشهای خیابان مولوی خریداری کرده است، اما این اظهارات نتوانست مسیر تحقیقات را تغییر دهد.
وی در ادامه تحقیقات گفت: من کارگر مغازهای بودم که مقتول از آن خرید میکرد و گاهی اوقات بار میوههایش را برایش میبردم. در این مدت به او علاقهمند شدم و چون بهخاطر بچههایش به خواستگاریام پاسخ منفی داد خیلی ناراحت شدم. به همین خاطر هم قهر کردم و پس از تسویه حساب از آن محل رفتم، اما اینکه من قتلی مرتکب شده باشم واقعیت ندارد. بعد هم به کشورم برگشتم و دو ماه آنجا بودم و دوباره راهی ایران شدم اما پلیس بهخاطر ورود غیر قانونی مرا بازداشت کرد و در اردوگاه افغانها بودم که توسط کارآگاهان آگاهی پایتخت شناسایی و دستگیر شدم.
گرچه متهم افغانستانی در تمام مراحل تحقیقات منکر جرم خود بود و به قتل اعتراف نکرد، اما باتوجه به اینکه آزمایش خونی که در صحنه قتل بهدست آمد با خون وی مطابقت داشت و گوشی تلفن مقتول نیز از وی کشف شد و همسایهها نیز او را در شب جنایت در نزدیکی خانه مقتول دیده بودند همه مدارک و شواهد علیه وی بود و بههمین خاطر راهی زندان شد.
متهم پس از تکمیل تحقیقات، در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. قضات دادگاه باتوجه به مدارک و شواهد موجود در پرونده و درخواست دو دختر و یک پسر قربانی برای اشد مجازات وی، سرانجام حکم قصاص او را صادر کردند. با تأیید این حکم از سوی دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرای حکم به شعبه اول اجرای احکام دادسرای امور جنایی پایتخت ارسال شد.
به درخواست اولیای دم اوایل سال گذشته مرد جوان پای چوبه دار رفت اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد.
با پایان این مهلت وی با درخواست اولیای دم، برای بار دوم به چوبه دار نزدیک شده بود که با تلاش قاضی موسوی، از شعبه اول اجرای احکام دادسرای امور جنایی پایتخت و تیم صلح و سازش دادسرا سرانجام فرزندان مقتول بهخاطر رضای خدا و به حرمت ماه محرم از اعدام او صرفنظر کردند و بدین ترتیب متهم بزودی در دادگاه کیفری از جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد.