به گزراش «تابناک» به نقل از مهر، صورتهای سوختهها و دستهای پینه بستهشان نشان از عمری میدهد که زیر آفتاب سپری شده، عمری که از هنر دستانشان نان خوردند و آب نان آورشان بوده. اتفاقاً بیشتر آنها گندم میکاشتند و نان مردمان این سرزمین را، سرزمینی که علیرغم تاخت و تاز دشمنان هنوز نفس میکشد را محیا میکردند.
در قحطی، در جنگ، در سازندگی و اصلاحات و سبز و بنفش و قرمز کاشتند و داشتند و برداشتند تا روزی بگیرند و یک ملت را روزی دهند. کشاورزانی که حالا با چادر نارنجی در بستر رودی که زاینده میگویندش تحصن کردهاند تا حقشان را بگیرند. مردمانی که خون دادند تا کشورشان را حفظ کنند، اما حالا درگیر بازی نان هستند.
افزایش افسارگسیخته جمعیت، توسعه صنعت، پروژههای انتقال آب و همه اتفاقات ایران در دهه ۱۳۷۰ پایهریز نابودی مهمترین قشر ایران، یعنی تولید کنندگان محصولات غذایی شد. کشاورزان شرق اصفهان چند روزی است که روبهروی پلخواجو بست نشینی کردهاند و حق شأن را داد میزنند تا دادخواهی به فریادشان رسد.
خودشان میگویند: «بیش از ۲۰ سال است که درگیر گرفتن حقآبه خودمان هستیم. به عنوان آب شرب، آب کشاورزی و حقآبه کشاورزان اصفهانی را به صنعت یزد میدهند». این صحبتهای علی اظهری، یک کشاورز حقآبه دار ورزنهای است. او روایت خود را از داستان کشاورزان شرق اصفهان و حقآبهشان اینگونه آغاز میکند: «حدود ۲۲ سال پیش یعنی زمانی که آب زایندهرود به یزد انتقال پیدا کرد، بنا بود که آب از تونل سوم کوهرنگ به حوزه زایندهرود آب اضافه شود و بعد آب به یزد منتقل شود. در واقع آب یزد در همان سال ۱۳۷۸ منتقل شد، اما هنوز خبری از تکمیل تونل سوم کوهرنگ نیست».
او میگوید که کشاورزان چیزی جز اجرای قانون نمیخواهند: «بر اساس مصوبات ۹ مادهای سال ۱۳۹۲ و مواد ۱۵۸ و ۱۵۹ قانون مدنی باید به کشاورزان حقآبه دار، آب بدهند. تونل اول کوهرنگ و چشمه دیمه براساس حقآبه متعقل به کشاورزان اصفهانی است. پیش از انقلاب اسلامی از کشاورزان شرق اصفهان برای حفر تونل کوهرنگ پول گرفتند، یعنی همین کشاورزانی که امروزه درخواست آب خود را دارند، بانی ساخت تونل بودند و این آب متعلق به آنها است».
در این جای بحث، حاج حسن که از کشاورزان قدیمی شرق است به عنوان شاهد درباره قضیه پولی که پیش از انقلاب از کشاورزان گرفته وارد بحث میشود و میگوید: «این آب را شیخ بهایی به نام کشاورز حقآبه دار شرق اصفهان زده، در زمان شاه من به یاد دارم که به زور از کشاورزان پول گرفتند تا تونل کوهرنگ را برای تأمین حقآبه این کشاورزان بزنند. اما حالا این آب به جاهای دیگر منتقل شده و دامداری و کشاورزی شرق اصفهان نابود شده. مثل کبریت که آتش بزنی مردم سوختند، هیچکدام نمیتوانند به دختر و پسر خود سر و سامان بدهند و ازدواجی بگیرند. الان امسال آبی برای کشاورز شرق اصفهان رها نشود، این قشر واقعاً تمام میشوند! ما حقآبهای میخواهیم که خودمان پولش را دادیم و چیز دیگری نمیخواهیم».
اظهری در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره حقآبه دولت و حقآبه کشاورزان توضیح میدهد: «تونل شماره یک به همراه چشمه دیمه و رودخانه زایندهرود در سالهای نرمال یک میلیارد و ۲۸۰ متر مکعب آورد آب دارد، همچنین تونل دوم کوهرنگ و چشمه لنگان و خدنگستان که متعلق به دولت است، در سال عادی ۳۸۰ میلیون آب میآورد. تونل سوم هم که هنوز به بهره برداری نرسیده است. با این حساب حدود ۷۵ درصد حجم سد زایندهرود متعلق به کشاورزان حق آبه دار است. دولت اختیار آب خود را دارد، اما حقی اینکه از حقآبه کشاورزان استفاده کند و آب را انتقال دهد ندارد. دولت شش برابر آبی که نداشته را پیشفروش کرده، از دولت فقط میخواهیم که قانون را اجرا کند. طبق قرارداد آبی که یزد گرفته، آبی است که باید از تونل سوم کوهرنگ بیاید، اما تاکنون این تونل به بهرهبرداری نرسیده و هیچ آوردهای نداشته! ۲۲ سال است حقآبه ما را گرفتند. هیچ کسی از دولت تا مجلس حریف این باند مافیایی که آب را به صنعت میبرند، نیست.».
او سپس دل از گلایه میگشاید: «از آقای ابراهیم رئیسی گله داریم، ایشان زمانی که رئیس قوه قضائیه بودند قول تشکیل ستاد احیای زایندهرود را دادند، اما حتی حالا که رئیس جمهور هستند این کار را نکردند. خب الان بیایند قولشان را عملی کنند. سال ۱۳۹۷ کشاورزان بالای سر لوله یزد بودند، در جلسه شورای تأمین استان حضور پیدا کردیم و آقای علی اصفهانی، دادستان اصفهان قول دادند که اگر تراکتورها را جمع کنیم به عنوان مدعیالعموم وارد میشود و مشکل حقآبه را حل میکند؛ اما ایشان هم کاری نکردند. ما چیزی از دولت نمیخواهیم، ما آب خودمان را میخواهیم، آبی که متعلق به ماست و برای قطره قطره آن حقآبه مشخص شده».
آب شرب را سپر کردند
کشاورزان در کنار دغدغهای که برای خود دارند، برای هموطنانش هم نگرانند و به خوبی میدانند، سو استفاده از نام مردم و قومها و شهرها که برخی مسئولان به آن متوصل شدند، چیزی جز سست شدن فرهنگ و تمدن ایران زمین به ارمغان ندارند. آنها میگویند: «این آب به اسم شرب به یزد منتقل میشود، جمعیت یزد و متوسط آب شرب این مردم مشخص است. این آب به صنایع کاشی، کندله و فولاد یزد میرسد و تنها اسم شرب را برای سو استفاده از احساسات مردمی یدک میکشند».
این کشاورزان همان جانبازها و خانوادههای شهدایی هستند که پا به پای انقلاب ایستادهاند، اظهری تاکید دارد که «ما کشورمان را دوست داریم و خط قرمز ما انقلاب اسلامی است، اگر کسی نگاه چپ به کشور بکند ما به دهنش میزنیم و جلویش میایستیم. اما متأسفانه مسئولان از دیانت، صبر و نجابت ما کشاورزان سو استفاده میکنند».
اما همین قشر از شرع و اسلام هم میدانند: «در شرع اسلامی هیچ فردی نمیتواند به فروش مال غیر اقدام کند، اما دولت آبی که صاحب آن نیست را برایش تصمیم میگیرد. دولت موظف است که آب شرب را برای همه هموطنان محیا سازد، اما از سهم خودش میتواند این کار را بکند نه اینکه آب کشاورز را به جاهای دیگر منتقل کند. کشاورزان هیچ راهی جز اعتراض ندارند، در این چند ساله هر موقع میخواستیم مطالبه کنیم به ما انگ ضد انقلاب و اخلالگر میزنند. استاندار جدید اصفهان روز اولی که منصوب شدند آمدند ورزنه و گفتند همه تخممرغهاتان را توی یک سبد نگذارید، منظور ایشان این بود که به شغلهای دیگر بروید، اما ما همه سرمایه زندگیمان را بردیم به کشاورزی. اصلاً فرصت شغلی دیگری در شرق درست نشده ضمن اینکه همه کشاورزان سن و سالی ازشان گذشته و کار نمیتوانند پیدا کنند.».
در سالهای پیش کشاورزان حتی به قم و به دفتر مراجع تقلید هم رفتهاند که حاصل آن یک حکم از سوی آیتالله نوری همدانی است که ایشان در نامهای تاکید کردند که «در حکومت اسلامی باید عدالت برقرار باشد و حقآبهای که صدها سال برای کشاورزان بوده جاری شود».
اظهری از کشاورزان اصفهانی که در جمع حضور دارد برای حسن ختام صحبتهایش میگوید: خداوند در قرآن میفرماید «خدا دوست ندارد کسی به گفتار زشت به خلق صدا بلند کند، مگر آنکه ظلمی به او رسیده باشد». و چه پایانی زیباتر از کلام قرآن مجید....