به گزارش «تابناک»؛ روزنامه های امروز پنجشنبه ۱۳ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که آغاز يك سالگي كار دولت و وعدههای انتخاباتی در بوته نقد، بازگشت به وين پس از وقفه پنج ماهه و نمکپاشی سیاسی روی زخم و درد ۸ میلیون مستأجر از مواردی است که در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم؛
حسین فصیحی طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان نگرانی از بروز جرایم مسلحانه نوشت: مسلحانه شدن جرایم، اتفاقی ناگوار است که فضای عمومی کشور را در بر گرفته و هر روز که میگذرد بر دامنه آن اضافه میشود. استفاده از سلاح برای رسیدن به اعمال مجرمانه از یکسو امکان موفقیت مجرمان را بیشتر میکند و از دیگر سو منجر به گسترده شدن دامنه وحشت و به خطر افتادن امنیت عمومی میشود. امکان دسترسی به اسلحه از چند سال قبل و همزمان با بروز جنگ در کشورهای همسایه شرقی و غربی فراهم شد. نبود نظارت در مرزها، شرایطی را فراهم کرد تا قاچاق سلاح به داخل کشور به راحتی صورت گیرد، به طوری که در حال حاضر این امکان برای دنبالکنندگان سلاح فراهم شده که بتوانند اسلحه مورد نیازشان را از سایتهای خرید کالا سفارش دهند. گزارشهای بسیاری از سوی پلیس امنیت درباره بازداشت این دسته از فروشندگان سلاح منتشر میشود که نشان میدهد سازوکارهای لازم برای امکان دسترسی به سلاح به این شیوه هم فراهم شده است. فراهم شدن امکان دسترسی آسان به اسلحه و گسترده شدن دامنه خشونت در جامعه این امکان را هم فراهم خواهد کرد که بسیاری از شهروندان ناگزیر شوند برای مراقبت از خود و خانوادهشان اقدام به خرید و حمل سلاح کنند. انتشار تصاویری از بروز خشونتهای مسلحانه در فضای مجازی میتواند به عاملی برای رسیدن به این هدف منجر شود. احساس از بین رفتن امنیت که با وقوع جرائم مسلحانه شدت بیشتری میگیرد، نگرانی عمدهای است که در فضای حقیقی و سایبری در حال انتشار است. به عنوان مثال انتشار فیلم قتل برادر حسین عبدالباقی در شبکههای اجتماعی که به سبک فیلمهای جنایی رقم خورد، انتشار ناامنی در فضای عمومی جامعه را به دنبال داشت.
این روزها کلیپهای مشابهی از بروز اعمال مجرمانه به این شیوه در شبکههای اجتماعی منتشر میشود که برآیند کلی از فضای واقعی جامعه نیست، اما خط سیری است که ادامه بیتوجهی به آن میتواند به گستردهتر شدن دامنه خشونت کمک کند. همه این اتفاقها در حالی رقم میخورد که قانون برای دارندگان سلاح مجازات سختی در نظر گرفته است و بهزعم آن بسیاری بدون توجه به مجازاتهای در نظر گرفته شده برای دسترسی به سلاح تلاش میکنند. براساس قانون هر کس به طور غیرمجاز سلاح گرم را حمل یا نگهداری کند بسته به نوع سلاح به حبس از ۹۱ روز تا ۱۰ سال محکوم خواهد شد. براساس ماده ۶ قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز، هر کس به صورت غیرمجاز سلاح گرم یا سرد جنگی یا سلاح شکاری، قطعات مؤثر یا مهمات آنها را خریداری، نگهداری یا حمل کند یا با آنها معامله دیگری انجام دهد به مجازاتهای ذیل محکوم میشود؛
- سلاح گرم سبک غیرخودکار، قطعات مؤثر یا مهمات آن به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از ۲۰ میلیون تا ۸۰ میلیون ریال.
ـ سلاح گرم سبک خودکار، قطعات مؤثر یا مهمات آن به حبس از دو تا پنج سال حبس.
ـ سلاح گرم نیمهسنگین و سنگین، قطعات مؤثر یا مهمات آنها به حبس از پنج تا ۱۰ سال.
مخلصکلام اینکه قانون برای بسیاری از موارد غیرمجاز مثل خرید و فروش مواد مخدر مجازات سخت در نظر گرفته است، اما آسیبهای ناشی از مواد مخدر نشان میدهد راهکارهای قانونی نتوانسته مانع از بروز این دسته از اعمال مجرمانه شود. در حال حاضر استفاده از سلاح در بروز اعمال مجرمانه هر روز بیشتر میشود؛ بنابراین کسانی که در حوزه تصمیمگیری دخالت دارند نباید امیدوار باشند موارد در نظر گرفته شده در قانون بتواند جلوی بروز این دسته از جرائم را بگیرد، به همین خاطر باید به وظایف پیشگیرانه خود در این باره عمل کنند.
حسن هانی زاده تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: سفر تحريکآميز و غيرقانوني نانسي پلوسي، رئيس کنگره آمريکا به تايوان در حقيقت نوعي آتشافروزي در جهان تلقي ميشود با توجه به حساسيتي که چين نسبت به تايوان دارد و از آنجا که رهبران تايوان از مدتها پيش تلاش دارند تا شرايط مشابه اوکراين را براي چين ايجاد کنند لذا سفر خانم نانسي پلوسي درحقيقت اوضاع بحراني اين منطقه را بحرانيتر خواهد کرد. به همين دليل به نظر ميرسد که چين در پاسخ به اين سفر يک سلسله اقدامات جدي از جمله مانورهاي دريايي در منطقه را انجام دهد و شرايط به سمت بحرانيتر شدن و تقابل مستقيم بين چين و آمريکا حرکت کند.
شکست آمريکا در بحران اوکراين و ناتواني اين کشور در حل مناقشه اوکراين و روسيه و طولاني شدن بحران اوکراين نشان ميدهد که آمريکاييها در تمام پروندههاي منطقهاي و جهاني با ناکامي مواجه شدهاند و لذا اکنون به سمت چين که يک قدرت مهم اقتصادي و اتمي است متمايل شدهاند تا شرايط مشابه اوکراين را براي اين کشور به وجود بياورند اما رهبران چين با تدبير و عقلانيت کامل تلاش دارند تا شبح هولناک جنگ را از منطقه دور کنند درحالي که ظرفيت آمريکا براي تقابل همزمان با روسيه و چين بسيار پايين است به همين دليل به نظر ميرسد که سفر خانم نانسي پلوسي به تايوان آغازي براي افزايش بحرانهاي منطقهاي بهشمار ميرود زيرا به صورت غيرقانوني خانم نانسي پلوسي وارد تايوان شد و حتي از رهبر تايوان هم بالاترين مدالها را دريافت کرد و اين نوعي تلاش براي تحريک چين و وادار کردن اين کشور به يک عکسالعمل شتابزده است لذا چين داراي برگهاي برنده بسياري است که درحقيقت در زمان و مکان مناسب اين برگها را ارائه خواهد کرد و به همين دليل به نظر ميرسد که شرايط تايوان به سمت بحرانيتر شدن و تقابل طولاني مدت چين و آمريکا حرکت ميکند. درمورد قتل ايمن الظواهري نيز بايد گفت نوعي تعامل بين طالبان و آمريکا صورت گرفته است.
ايمن الظواهري که جانشين اسامه بن لادن تلقي ميشد در طول سالهاي گذشته نقش رهبري پايينتر و کمرنگتري ايفا کرده و حتي از اقدام فيزيکي عليه نيروهاي آمريکايي خودداري ميکرد. به نظر ميرسد که مرحله بعدي حذف القاعده از منطقه و سپردن يک نوع نقش فرادستي به طالبان است. از اين رو نقش القاعده براي آمريکا به پايان رسيده و از آنجا که اين احتمال ميرفت در آينده بين القاعده و طالبان بر سر حضور آمريکا و نقش آمريکا در منطقه چالشهايي بهوجود آيد به همين دليل جو بايدن به صورت پيشدستانه و به عنوان يک برگ برنده انتخاباتي يک مهره کم اهميتي مثل ايمن الظواهري را ترور کرده درحالي که ترور الظواهري تاثيري بر وضعيت افغانستان ايجاد نخواهد کرد و درحقيقت همان اتفاقي که در دوره باراک اوباما در کشتن اسامه بن لادن رخ داد براي جو بايدن وجود دارد اما جو بايدن با قتل ايمن الظواهري ثابت کرد که همچنان در پي پروسههاي تبليغاتي براي 2024 است.
محمد داوري طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان رتبههاي برتر كنكور و شكاف عدالت آموزشي نوشت: تركيب رتبههاي برتر كنكور امسال نيز مانند سالهاي گذشته نشان از شكاف عدالت آموزشي دارد كه سال به سال بر عمق و گستره اين شكاف افزوده ميشود و بيش از هر چيزي نشان از ناكارآمدي نظام آموزشي به ويژه در زمينه شاخص عدالت آموزشي دارد؛
شاخصی که هم یکی از شعارها و مطالبات انقلاب ۵۷ بود و هم یکی از شاخصهای مورد ارزیابی نهادهای بینالمللی برای مقایسه نظامهای آموزشی دنیاست. سهم قبولشدگان دانشآموزان مدارس غیردولتی و تیزهوشان در رتبههای برتر بیش از آنکه نشاندهنده نقش اینگونه مدارس باشد، بیانگر تجمیع دانشآموزان مستعد در مدارس خاص است و از سویی نشان از تفاوت فاحش کیفیت آموزشی در بین مدارس مختلف دارد که مصداق آشکار انتقاد کارشناسان حوزه آموزشی به تنوع مدارس است که سالهاست توسط منتقدان فریاد میشود. این آمارها بیشتر به نظام آموزشی ما آسیب میزند، چراکه دانشآموزان و خانوادهها را به سمت مدارس غیردولتی و مدارس خاص ترغیب میکند و باعث میشود نگرشها و توجهها به سمت مدارس دولتی و عادی تضعیف شود و به تبع آن سطح کیفیت آموزش نیز در این مدارس روزبهروز کاهش یابد و مطالبه اصلی که یکی از مسوولیتهای دولت است که قانون اساسی بر اساس اصل سیام بر دوش دولتها گذاشته است، به فراموشی سپرده شود و به بهانه مشارکت والدین سال به سال بر آمار مدارس غیردولتی افزوده میشود و به موازات آن عدالت و کیفیت آموزشی در مدارس دولتی کاهش مییابد. اگر به ترکیب رتبههای برتر کنکور دقیقتر نظر بیندازیم، متوجه خواهیم شد چرا بیش از نیمی از شرکتکنندگان برای انتخاب رشته اقدام نکردهاند، چون آنها از قبل خود را در این رقابت نابرابر بازنده میدانند و انگیزهای برای شرکت ندارند و به اجبار خانوادهها در کنکور شرکت میکنند و اگر آمار کسانی که با ناامیدی دست به انتخاب رشته میزنند را هم بر این درصد اضافه کنیم.
بیتردید درخواهیم یافت که بیش از ۷۰ درصد شرکتکنندگان امیدی به موفقیت در این ماراتونی که بیعدالتی قبل از شروع مسابقه باخت عده زیادی را حتمی کرده است، ندارند.
در ميان اسامي چهل نفر از رتبههاي برتر كنكور، مدارس استعدادهاي درخشان ۲۹ نفر، مدارس غيرانتفاعي خاص ۹ نفر، مدارس نمونه دولتي يك نفر و مدارس دولتي يك نفر را به خود اختصاص دادهاند كه در واقع مدارس استعدادهاي درخشان ۷۲.۵ درصد، مدارس غيرانتفاعي خاص ۲۲.۵ درصد، مدارس نمونه دولتي ۲.۵ درصد و مدارس دولتي ۲.۵ درصد در قبوليها رتبههاي برتر سهم دارند كه بيترديد اين نسبت در ساير رتبهها نيز تا حد زيادي وجود دارد.
اين نوك كوه يخ ناكارآمدي و بيعدالتي و ضعف كيفيت آموزش در نظام آموزشي است كه نشان از بحراني بودن آن دارد و دلايل ترك تحصيل، بيانگيزگي، كودكان كار، مادركودك و بسياري از آسيبهاي اجتماعي را بايد در واقعيتهاي اين كوه يخ جستوجو كرد.اميد است به جاي تبليغ رتبههاي برتر و نصب اسامي و عكس دانشآموزان برتر ليستي از قربانيان اين ناكارآمدي بر سر در مدارس دولتي و سردر وزارت آموزش و پرورش نصب شود تا بانيان اين وضع پاسخگو شوند.