به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز دوشنبه دهم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که واکنشها به عکسهای برخی مسئولین با سیل، بورس در کما، ارائه پیشنهادهای ایران برای جمع بندی سریع مذاکرات و ۱۳۴ روز بلاتکلیفی بازنشستگان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
کیاوش حافظی طی یادداشتی در شماره امروز همدلی نوشت: بهرام عیناللهی وزیر بهداشت دولت ابراهیم رئیسی در اظهارنظری گفت که هیچ ایرانی برای درمان به خارج از کشور نمیرود. گویا با پدیدهای مسری روبهرو هستیم که هرکس بر صندلی وزارت بهداشت مینشیند زبانش شروع به زخم زدن به جامعه میکند. سال گذشته همین موقع عدم انتخاب سعید نمکی که پیش از عیناللهی، این مسئولیت مهم را بر عهده گرفته بود، از نقاط مثبت روی کار آمدن دولت رئیسی به شمار میرفت. او هم عادت داشت هرچند وقت یکبار با اظهارنظرهایش داغ دل مردم را تازه کند؛ اما کجای حرفهای بهرام عیناللهی داغ را تازه میکند؟ بلافاصله بعد از خواندن جمله وزیر بهداشت دولت رئیسی تصویری از مرحوم هاشمی شاهرودی رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام که در واپسین روزهای زندگی برای معالجه به آلمان رفته بود، در ذهن نقش میبندد. کاش دستکم آقای وزیر بهجای کلمه ایرانیان از کلمه «مردم» استفاده میکرد تا شبهه ناشی از سخنانش کمتر شود.
شاید در پی این مطلب هر مقام مسئولی در وزارت بهداشت، دنبال اثبات ادعای وزیر با توسل به آمار و ارقام برآید. نگارنده نیز بر همین باور است که افرادی که برای معالجه به خارج از ایران اعزام میشوند کمتر دیده میشوند؛ اما آقای وزیر اگر منطق عدد و رقم برای وصف جامعه کافی بود، متخصصان آمار از هر فرد جامعهشناسی در تحلیل اوضاعواحوال جامعه خبرهتر بودند. فهم جامعه منطق خاص خودش را دارد.
مدتهاست ناظران نسبت به کالایی شدن خدمات درمانی و سلامت جامعه هشدار میدهند. در شرایطی که توصیه اکید برخی پزشکان به بیماران خود، بستری شدن و عمل جراحی در بیمارستانهای خصوصی است، پزشک ممکن است با خود فکر کند که چرا باید منفعت و هزینه درمان بیمار محتاجش به جیب پزشک خارجی برود؟ این سخن بدان معنا نیست که همه کادر درمان و پزشکان بیمار را به چشم اسکناس و پر شدن حساب بانکی خود میبینند؛ در دو سال مقابله با کرونا شاهد جانفشانیهای بسیاری از ارزندهترین کادر درمان در کشور بودیم؛ اما کیست که نداند در همین مدت نیز به خاطر دلایل متعدد ازجمله خود نظام بهداشت و سلامت تقاضای کادر درمان برای مهاجرت روزافزون شد.
اما سؤالی که باید از آقای وزیر پرسید آن است که واقعاً فکر میکنید اگر آن دسته از پزشکان دلسوز و متعهد کشور تشخیص دهند که بیمار برای معالجه باید به یکی از کشورهای اروپایی سفر کند آیا با این هزینهها اصلاً وجدانش اجازه چنین توصیهای را میدهد؟ سفر برای درمان به خارج از کشور پیشکش، اما اگر ارزش پولی ملی به پایینترین حد خود نرسیده بود و مردم توان پرداخت هزینههای دوا و درمان را داشتند، اصلاً کسی پیدا میشد که بهجای مراجعه به پزشک و متخصص سری به دکان برخی مدعیان طب سنتی بزند؟
سیدعبدالله متولیان طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان با تیتر خط تطهیر پهلوی در جنگ روایتگری نوشت: مقام معظم رهبری در دیدار ائمه جمعه، آنان را به جهاد تبیین بهعنوان تکلیف ائمه جمعه فرا خوانده و تبیین صحیح موضوعات اجتماعی بهویژه تلاش نظام اسلامی برای برافراشتن پرچم عدالت را از وظایف مستمر و دائمی ائمه جمعه برشمردند: «ما طرفدار عدالت هستیم و پرچم آن را بلند کردهایم، اما تحقق عدالت بدون کمک به طبقه محروم و مستضعف معنا ندارد». موضوع عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه امکانات و خدمات، بهعنوان رسالت قانون اساسی، از مهمترین دغدغههای نظام اسلامی بوده و اگر چه تا رسیدن به نقطه مطلوب و تراز ملت صبور و مقاوم ایران فاصله طولانی وجود دارد، اما بیشک در ٤ دهه اول انقلاب بهرغم وجود موانع، جنگ، تحریم، فشارها و کارشکنیهای استکبار جهانی و سوءمدیریت و ضعفهای داخلی، کارنامهای افتخار آمیز و قابل دفاع داشته است، اما دشمن در خط تحریف و جنگ روایتگری، تصویری نازیبا و روایتی ناصواب و بس ظالمانه از توانمندی و عزم جمهوری اسلامی برای عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه خدمات ارائه میدهد.
چند سالی است که دشمنان از غفلت ما در روایت صحیح و تبیین ظلمها، خیانتها و وابستگی رژیم سفاک پهلوی به امریکا و مفاسد گسترده اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این خاندان استفاده کرده و در جنگ روایتگری خط تطهیر، اقتدار و مقدسسازی حکومت وابسته، فاسد و طاغوتی پهلوی را در دستور کار امپراتوری رسانهای غرب، جریان نفوذی، اپوزیسیون خارج نشین (سلطنتطلبان، منافقین و...) مرعوبان و مجذوبان غرب در داخل قرار داده و از عدم اطلاع نسلهایی که با ظلمهای آن رژیم سفاک و ضد مردمی آشنایی ندارند استفاده کرده و جای جلاد و شهید را تغییر داده است. کارنامه ننگین و ظالمانه رژیم پهلوی از زبان عوامل و مدیران آن نظام از جمله افرادی نظیر ارتشبد فردوست، مسعود انصاری و علی شهبازی شنیدنی است، اما در نگاه مختصر ابتدایی به کارنامه ننگین رژیم طاغوتی پهلوی در مقایسه با تلاش جمهوری اسلامی برای بسط و گسترش عدالت، باید به نکات زیر توجه شود؛
۱- جمعیت ایران قبل از انقلاب حدود ۳۰ میلیون نفر بوده و تولید نفت نیز بیش از ۷ میلیون بشکه رسمی و غیر رسمی بوده است، در حالیکه جمعیت ایران پس از انقلاب به سرعت رشد کرده و اینک به عدد بیش از ۸۰ میلیون نفر رسیده و تولید نفت کشور نیز تحت تحریمهای نظام سلطه همواره با افت و خیز مواجه بوده و دربالاترین رقم به ۲ میلیون بشکه نرسیده است و گاهی نیز میل به صفر پیدا کرده، اما این موانع هرگز نتوانسته در اراده نظام برای خدمت به مردم خوب و شریف ایران و توسعه عدالت و رساندن ایران به جایگاه واقعی خود خللی وارد کند.
۲- قبل از انقلاب، چون حکومت پهلوی محصول کودتای امریکاییها و دست نشانده آنان بود از حمایت ۱۰۰ درصدی امریکاییها برخوردار بوده و تقریباً پهلوی هیچ مانعی برای پیشرفت و ارائه خدمت به مردم پیش رو نداشته است، ولی دریغ از کمترین خدمت و احترام به ملت ایران. این در حالی است که جمهوری اسلامی به دلیل ماهیت ظلم ستیز، استکبارستیز و ضدسلطه طی ٤٤ سال گذشته آماج شدیدترین توطئه ها، فتنهها، کودتاها، جنگ تحمیلی، تحریمها، خرابکاری، نفوذ و... قرار داشته و امکان ارائه خدمات مناسب و خوب را نداشته، اما با این وصف کارنامه تحسینبرانگیز و قابل دفاعی از خود به جا گذاشته است.
۳- نوع خدمات رژیم پهلوی مبتنی بر تبعیض شدید و نظام طبقاتی بود، به طوری که حتی در تهران به عنوان پایتخت کشور، فقط منطقه لرد نشین شمال شهر (شمیرانات، نیاوران، اقدسیه، فرمانیه و...) از مواهب و خدمات ویژه برخوردار بوده و تقریباً کل شهر و اکثر خانهها فاقد آب آشامیدنی بوده و آب خود را از فشاریهای سر کوچهها تأمین میکردند و همچنین خانهها فاقد لوله کشی گاز بوده و مردم سرمایش و گرمایش خود را از طریق نفت و به وسیله والور و علاءالدین و پخت و پز را با چراغهای سه قتیلهای و... انجام میدادند. وضع مخابراتی هم که افتضاح بود و مردم از طریق کیوسکهای تلفن همگانی آن هم به تعداد بسیار محدود با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند. از نظر سرانه فضای سبز نیز شهر تهران وضع اسفباری داشته و در کل تهران یک اتوبان وجود داشت که فرودگاه مهرآباد را به کاخ سعدآباد متصل میکرد. این وضع شهری مثل تهران بود وای به شهرهای دیگر کشور و وامصیبتا به حدود ۶۰هزار روستا که فاقد راه و حتی کمترین خدمات بهداشتی، درمانی و آب و برق و مخابرات بودند.
٤- علاوه بر موارد مذکور سلطه امریکاییها بر شرف و ناموس ایرانی که از دردناکترین قصههای پرغصه مردم ایران بود که سگ امریکایی بر ناموس ایرانی شرف داشت و دردناکتر اینکه در تاریخ میخوانیم که زنان باشرف بختیاری را مجبور به شیردادن به سگ امریکایی میکردند. عزت ملت ایران را پامال سم ستوران سلطه گران امریکایی و اروپایی کرده بودند؛ اما اساس جمهوری اسلامی توزیع عدالت و ارائه خدمات جامع به همه مردم ایران بوده و در این خصوص کارنامه قابل دفاع نه تنها نسبت به حکومت پهلوی بلکه نسبت به بسیاری کشورهای مدعی جهان داشته است. هم اینک با وجود همه مشکلات و موانع و تحریمها، تهدیدها و... اغلب نقاط کشور دارای راه، برق، مخابرات و گاز شهری بوده و از خدمات یکسان بهرهمند هستند.
۵- در ایران پس از انقلاب در برابر تفکر انقلابی و جهادی که مبدأ و منشأ همه پیشرفتها و افتخارات کشور و اعتمادسازیها، امیدآفرینیها و شور و نشاط عدالتخواهی و خدمت رسانی به مردم است، یک تفکر مرعوب یا مجذوب غرب که بستر نفوذ را برای دشمن فراهم کرده، همواره در مسیر پسرفت، وابستگی بیشتر به غرب و اعتمادسوزی، ناامیدسازی مردم عمل کرده و نگذاشته حلاوت و شیرینی خدمت، کام مردم را شیرین کند. بهعنوان مثال این جریان دلداده غرب حماسه عظیم دوم خرداد را به کام مردم زهرآگین و تلخ ساخته و با تشکیل جبهه برانداز مشارکت مسیر نفوذ دشمن را هموار ساختند.
۶- این از افتخارات نظام اسلامی است که در قیاس با رژیم پهلوی، پس از انقلاب شاهد انقلاب در ارائه خدمات هستیم، به طوریکه علاوه بر تمامی شهرهای کشور، تقریباً اکثر ۶۰ هزار روستای کشور از «برق و خدمات جانبی»، «مخابرات و تلفن ثابت و خدمات تلفن همراه»، «لوله کشی و خدمات آب سالم»، «راه مناسب و قابل دسترسی به شهرها»، «لوله کشی و استفاده از گاز شهری» و... بهرهمند هستند. عدالت محوری در ارائه خدمات هماهنگ به روستاها تنها یک محور و یک نمونه از صدها مورد از تلاشهای عدالتمحور نظام اسلامی است که پرداختن اجمالی و مختصر به هر کدام از آنها نیز مستلزم یک مقاله مستقل است.
علی مندنیپور طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان توجیهاتی برای حمله به ایران نوشت: در این یادداشت به برخی اظهارات سفیر وقت عراق در مصاحبه سال ۹۰ با اعتماد پاسخ داده میشود: اسناد معتبرِ موجود در آرشیو وزارت امور خارجه و نیز وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران از این واقعیت تلخ حکایت دارد که ارتشِ عراق قبل از آغازِ جنگ، بیش از ۶۳۷ بار به وسیله آتش توپخانه زرهی و بمباران هوایی، مناطق مرزی، اراضی، پاسگاهها، دهات و شهرهای مرزی ایران را مورد تهاجم قرار داده است که از آن میان، نقضِ حریم هوایی ایران به تعداد ۱۸۲ بار در فاصله زمانی مارس ۱۹۷۹ تا سپتامبر ۱۹۸۰ است. شایان یادآوری است که هدف از انجام اینگونه اقدامات و تجاوزات تحریکآمیز، وادار کردن ایران به واکنش متقابل و مالا توجیه تجاوز و حمله سراسری و گسترده خود به سرزمین ایران بوده است! عالیجناب؛ به خوبی واقفید، نقض یکجانبه عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر و الحاقیه آن توسطِ دولت عراق ناقض مقررات و موازین بینالمللی است و مغایرت آشکار دارد با بندها، مواد و اصولی از: اعلامیه سن پِطِرزبورگ ۱۸۶۸، کنفرانس اول لاهه ۱۸۹۹ موضوعِ مقررات جنگ، کنوانسیون لاهه ۱۸ اکتبر ۱۹۰۷ در ارتباط با حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات بینالمللی، مواد ۱۰ (رفع تجاوز) و ۱۶ (مجازات توسل به زور) میثاق جامعه ملل ۱۹۱۹ (سلف سازمان ملل) پروتکل ۱۹۲۵ ژنو، در ارتباط با منع استفاده از گازهای خفهکننده سمی یا سایر گازها و وسایل باکتریایی، پیمان لوکارنو ۱۹۲۶ Trea Ty of Mutual Gurantee، مقدمه مصوبه جامعه ملل ۲۴ سپتامبر ۱۹۲۷ در ارتباط با حلِ اختلافاتِ مسالمتآمیز بین دولتها. اصول سهگانه میثاق پاریس ۲۷ آگوست ۱۹۲۸ در ارتباط با منع صریح توسل به جنگ در اختلافات بینالمللی. پیمان بریاند کلوگ ۱۹۲۸ Briend kellog pact، مواد: ۲ (منع توسل به قوه قهریه و به کار بردن زور در حل اختلافات بینالمللی). ۳۳ -توسل به طرق مسالمتآمیز).
۳۷-در صورت عدم توفیق توسل به طرق مسالمتآمیز میبایستی اختلافات در نزد شورای امنیت مطرح شود. منشور سازمان ملل متحد ۱۹۴۷. پروتکلهای الحاقی به کنوانسیونهای ژنو ۱۹۴۹. قطعنامه شماره ب ۲۱۶۲ (۲۱) مورخه ۵ دسامبر ۱۹۶۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد. در ارتباط با منع استفاده از گازهای فلجکننده (تایید مجدد) قطعنامه ۱۹۷۴ سازمان ملل متحد.
پروتکلهای الحاقی به کنوانسیونهای ژنو ۱۹۴۹، با این توضیح که کنوانسیونهای ژنو ۱۹۴۹ طی دو پروتکل ۱۹۷۷ تکمیل شد. - ماده۳۵: پروتکل شماره ۱- بندهای یک و دو ماده ارتباط مستقیم با استفاده از موشکهای زمین به زمین علیه شهرهای بیدفاع دارد. - ماده ۴۲: در ارتباط با ممنوعیت حمله به اشخاصی که با چتر نجات از هواپیما فرود آیند. ماده ۴۵: حمایت از اشخاصی که در مخاصمات شرکت داشتهاند. -ماده۴۸: قواعد اساسی در حمایت از اموال سکنه غیرنظامی. - ماده۴۹: راجع به «انتقال اجباری دستهجمعی یا انفرادی و نقل مکان اشخاص مورد حمایت از اراضی اشغال شده و غیره». -ماده۵۱: در حمایت از سکنه غیرنظامی.
- ماده ۵۳: درباره حمایت از مراکز فرهنگی.
- ماده ۵۴: درباره حمایت از تاسیسات لازم برای بقای سکنه غیرنظامی.
- ماده ۵۶: حمایت از سدها و تاسیسات مشابه.
- ماده ۵۷: مربوط به اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از به مخاطره افتادن زندگی و اموال سکنه غیرنظامی.
- ماده۵۹: مربوط به ممنوعیت حمله به مناطق حفاظت نشده.
- ماده۶۳: راجع به حمایت کشوری در مناطقِ اشغالی.
- ماده ۷۶: در خصوص حمایت از زنان در قبال هر نوع سوءاستفاده، تجاوز، اعدام و....
در نتیجه آثار حقوقی مسوولیت رژیم عراق ناشی از اقدام به تحمیل جنگ به ایران را میتوان به دو بخش
مسئولیت مدنی و مسوولیت جزایی تقسیم کرد:
نقضِ آشکار اصول اعتقادی و فقهی در مبحث قراردادها، وفای به عهد و تعهدات. ادامه دارد....