به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز دوشنبه ۹ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که سرنوشت پولهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی چه میشود؟، چرا مجریهای صداوسیما سمتهای اقتصادی گرفتند؟، صورت سرخ بورس و در نقل و انتقالات تابستانی چه گذشت؟ در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
محمدصادق مصدق طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان زیرپوست انفجارهای زینبیه نوشت: هفته گذشته و همزمان با تاسوعا و عاشورای حسینی که طی آن هزاران نفر از شیعیان سوریه برای مراسم عزاداری به بارگاه حضرت زینب سلاما... علیها در دمشق رفته بودند، برای دومین بار طی ۴۸ ساعت در منطقه زینبیه انفجار تروریستی رخ داد که ۶ شهید و ۲۳ زخمی به جا گذاشت. قربانیان این انفجارهای تروریستی نیز غیرنظامیان از جمله زنان و کودکان بودند. درباره وقوع انفجارها در منطقه زینبیه ذکر چند نکته الزامی است: اول این که این انفجارها در دهه اول محرم و همزمان با عزاداری امام حسین (ع) در روز تاسوعا و حضور موکبهای عاشورایی انجام شد. دوم این که انفجارهای تروریستی در زینبیه دمشق با اهانت به قرآن کریم در سوئد و دانمارک نیز همزمان شده است. بنابراین، هدف قرار دادن مراسم عزاداری محرم و ضدیت با مذهب از اهداف اصلی این انفجارهاست. سوم این که این انفجارها با سکوت جامعه جهانی همراه بود. سکوتی که اگر حمایت از اقدام تروریستها نبوده باشد، زمینه تکرار چنین اقدامهای جنایتکارانه علیه سوریه را فراهم میکند. چهارم این که انفجارهای تروریستی در زینبیه دمشق و در مناطق دیگر سوریه در شرایطی انجام میشود که این کشور با تحریمهای آمریکا و برخی کشورهای اروپایی مواجه است. ترکیب تحریم و ترور بر مشکلات مردم سوریه میافزاید. پنجم این که گروه تروریستی داعش در تارنمای خود انفجار تروریستی در زینبیه دمشق را برعهده گرفت. اما با توجه به پنج نکته ذکر شده؛ سرنخ ماجرای انفجارهای اخیر کجاست؟ واقعیت این است که داعش که از ارتش سوریه و گروههای مقاومت زخم خورده و نتوانسته است اهداف خود را عملی کند، مترصد فرصتی برای خودنمایی است و با این گونه اقدامات ایذایی سعی دارد نشان دهد که همچنان زنده است و اگر شرایط مساعد باشد، میتواند جان بگیرد و سوریه را ناامن کند، اما جولان داعش در سوریه درحالی است که در هفتههای اخیر، آمریکا و متحدانش تحرکات نظامی خود را در مناطق اشغالی نیز افزایش دادهاند. گزارشهای رسانهای حاکی است که آمریکا تجهیزات جدید از جمله «موشکهای هیمارس» را در استان دیرالزور مستقر کرده تا با تهدیدات احتمالی ایران و روسیه مقابله کند. حتی به تازگی کاخ سفید اعلام کرد که ۲۵۰۰ نیروی جدید را به سوریه اعزام خواهد کرد که با هدف تثبیت جای پای خود در مناطق اشغالی انجام میشود. تقویت مواضع آمریکاییها پس از آن انجام شد که جنگندههای روسیه و ارتش سوریه ماه گذشته به گروههای تکفیری در استان ادلب حملات گستردهای کردند که حدود ۲۰۰ تروریست به هلاکت رسیدند و این اقدام به مذاق واشنگتن خوش نیامده است. همان طور که اشاره شد؛ هر چند هسته مرکزی داعش توسط گروههای مقاومت در سوریه و عراق از بین رفته است، اما عناصر مخفی این گروه تروریستی همچنان در گوشه و کنار این دو کشور حضور دارند که هر از گاهی برای نمایش قدرت، حملاتی را علیه غیرنظامیان انجام میدهند. در صورتی که مقامات واشنگتن نیز تصمیم به احیای داعش داشته باشند، گزینه آن را در دست دارند. اکنون هزاران نفر از عناصر این گروه در زندانهای تحت مناطق کُردها حضور دارند که آزادی این تعداد تروریست برای امنیت سوریه خطرناک است. در سالهای اخیر تعدادی از تروریستها از زندان فرار کرده و به همرزمان مخفی خود پیوستهاند و ماه گذشته نیز ۲۵ داعشی از زندان مستحکم «رأس العین» فرار کردند تا شاید با حمایتهای خارجی بتوانند دوباره به عرصه میدانی بازگردند. آمریکا نیز برای این که حضور خود در سوریه را توجیه کند، به گروههای تروریستی نیاز دارد و با نابودی این گروهها دلیلی برای ادامه حضور ندارد. لذا، سعی میکند بحران سوریه را همچنان داغ نگه دارد. به عبارتی دیگر، آمریکا مدعی است که برای مقابله با داعش در سوریه حضور دارد و با جولان مجدد تروریستهای این گروه، فضا برای موج سواری بیشتر فراهم خواهد شد و حملات تروریستی گاه و بی گاه، بهانه خوبی برای تداوم حضور آمریکاییها و حمایت از کُردهاست. همچنین، با ناامن شدن سوریه، روسیه هم بخشی از توان خود را صرف مقابله با بحران در این کشور خواهد کرد و این در جبهه اوکراین برای غربیها دستاورد بزرگی به شمار میرود که میتوانند از فرصت درگیری روسها در سوریه، در میدان اوکراین پیشروی کنند. افزون بر این تحولات داخلی رژیم صهیونیستی را که این روزها با موجی از ناامنی مواجه شده است، نباید از نظر دورداشت. آمریکاییها به خوبی میدانند که اگر سوریه باثبات باشد این تهدید جدی برای امنیت سرزمینهای اشغالی است و در شرایط فعلی که صهیونیستها توان پرداختن به خارج از مرزها را ندارند، میتواند امنیت این رژیم را با چالش جدی مواجه کند. لذا، برای این که امنیت اسرائیل تضمین شود، باید بحران در سوریه همچنان ادامه داشته باشد و داعش میتواند این خواسته واشنگتن را برآورده کند.
فریدون حسن طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان با عنوان چقدر خوب که تحریمیم! نوشت: چقدر خوب که بهانهای به اسم «تحریم» وجود دارد. چقدر خوب که کشور «تحریم» است تا مسئولان ریز و درشت کمکاریهایشان را پای آن بگذارند و با خیال راحت پشت میزهایشان لم بدهند و هر کسی هم انتقاد کرد، بگویند کشور «تحریم» است.
این حکایت مسئولان فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ است، همانها که طی ماههای گذشته با کلی ادعا و شاخ و شانه کشیدن از آوردن سیستم کمکداور ویدئویی حرف میزدند، اما امروز در چشم تمام اهالی فوتبال نگاه میکنند و میگویند از ما نخواهید که پاسخگو باشیم، کشور تحریم است و نمیتوانیم به راحتی سیستم را وارد کنیم.
عجب! از شما پاسخ نخواهیم از که بخواهیم؟! اصلاً مگر خودمان نمیدانستیم که تحریم هستیم که امروز از زبان شما بشنویم؟ نکته اینجاست که کتوشلوارپوشهای فوتبال فکر کردهاند میتوانند هر حرفی بزنند و بعد هم به راحتی از زیر بار پاسخگویی فرار کنند. این را میتوان بهوضوح از حرفهای هدایت ممبینی، دبیرکل فدراسیون فوتبال در نشست سالانه مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ با مدیران عامل باشگاهها متوجه شد، جایی که جناب دبیرکل میگوید: «اجازه بدهید کارها را کمکم انجام بدهیم. از ما هم میخواهند زیاد صحبت نکنیم. مشکل فنی و مالی وجود ندارد. مشکل شرکتهایی هستند که باید مواردی را رعایت کنند تا بهخاطر تحریمهای ظالمانه شامل جریمههای شدید نشوند. خواهش میکنم دوستان در این مورد نخواهند که ما پاسخگو باشیم. ما بیشتر از شما پیگیر هستیم.»
میگویند ما بیشتر از شما پیگیر هستیم و همین یک جمله است که همه را کشته، اصلاً کشته و مرده پیگیریهایتان هستیم که در هیچ موردی به نتیجه نمیرسد. البته از فدراسیون مهدی تاج جز این هم برنمیآید. بالاخره هرچه باشد در فساد و بیتالمالخوری رکورددار است، نه در کار کردن و به نتیجه رساندن امور فوتبال کشور، حتی اگر این موارد چیزهایی باشد که قولش را از مدتها قبل به علاقهمندان به فوتبال داده باشند. نمونهاش همین VAR که گفتند چه میکنیم و چه. گفتند فصل آینده سیستم را میآوریم و فلان میکنیم و فلان، اما حالا فدراسیون مهدی تاج زیر حرف خودش میزند و پای تحریمها را وسط میکشد و جالب اینجاست که با رویی زیاد پاسخگو هم نیست و اجازه پیگیری نیز به بقیه نمیدهد.
لیگ بیست و سوم سه روز دیگر آغاز میشود. شروعی همانند لیگ بیست و دوم با همان خطاها و اشتباهات وحشتناک و تأثیرگذار داوری، همان اشتباهاتی که خود این آقایان اعتراف کردند نتیجه ۳۰ درصد بازیهای فصل قبل را عوض کرده است (البته اگر مثل تمام حرفهایشان زیر این یکی هم نزنند)، پس با این اوضاع نباید توقع پیشرفت داشت، چرا؟ چون تا زمانی که چنین مدیرانی (امثال مهدی تاج و دار و دستهاش) سر کار هستند فساد چنان در فوتبال رسوخ کرده و میکند که اجازه پیشرفت به آن نمیدهد. مدیرانی که کار نمیکنند و بهانه کار نکردنشان میشود؛ «تحریمهای ظالمانه»، اما همین مدیران برای همین کارهای انجام نداده چنان پاداشهایی دریافت میکنند که مدتهاست تشت رسوایی اش از بام افتاده و باز هم باید تأسف خورد که همه فقط نگاه میکنند و هیچ برخوردی با این همه کمکاری و فساد در فوتبال صورت نمیگیرد.
البته دلیل قماش فوتبالی کاملاً موجه است؛ «تحریم!»
/ ژوبین صفاری طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان واقع بینی به جای پوپولیسم نوشت: چند سال گذشته تورم بهعنوان مهمان اصلی اقتصاد، سبب شده تا شکاف طبقاتی همچنان بیشتر شود و ذینفعان بسیاری نیز پیدا کرده است. طی دو سال گذشته نیز علیرغم وعدههای داده شده اتفاق بهتری رخ نداده و حتی در مقاطعی رکورد شکنیهایی نیز در خصوص تورم صورت گرفته است. تعویضهای فراوان مدیریتی طی این دو سال نشان از ناکارآمدی در برابر موج نابسمانی اقتصادی دارد. هرچندکه واقع بینانه و منصفانه باید گفت مشکلات اقتصادی محصول امروز و دیروز نیست. با این همه، اما چیزی که در این میان بیشتر جلب توجه میکند، عدم توجه به واقعیتهای موجود مشکلات مردم است. نقدی که به دولت گذشته نیز وارد بود عدم درک صحیح از واقعیت مردم بود. اما این دولت نیز پا را فراتر گذاشته و برخی دولتمردان به سیاق دولتهای نهم و دهم پا در ورطه پوپولیسم میگذارند. بیخوابی رئیس دولت از گرانی و … مطرح کردن این دست مسائل همان رویهای است که در دهه هشتاد آزموده شد و البته امروز دیگر کارکردی ندارد. واقعیت آن است که برای مردم نمود عینی عملکردها اهمیت دارد و نه آنچه که بهعنوان حواشی مطرح میشود. درواقع این بیخوابیها زمانی ارزشمندتر میشود که منتج به نتیجه مطلوب شود. تردیدی نیست که بخشی از آنچه امروز در سپهر سیاسی رخ میدهد محصول انباشت مشکلات از گذشته نیز هست، اما واقعیت آن است که تا زمانی که رویکردمان به اقتصاد، جامعه و فرهنگ واقع بینانه و علمی نباشد، اصلاحی در روندها صورت نمیگیرد. همچنان که در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز برخی رویکردها به سیاق دهههای گذشتهاست. محدود کردن رسانههای رسمی از آن جمله است که نتیجه آن میدان داری رقبای بی هویت و اصالت است تا از این محاق نقد و نهیبها بهره لازم را برده و فضای رسانهای را آنطور که میخواهند هدایت کنند. واقعیت آن است که آنچه آزموده شده را نمیتوان در بستر امروز دوباره آزمود و نتیجه مطلوب کسب کرد. مردم این عصر بسیار متفاوتتر از گذشته شدهاند و مسائل را با واقع بینی بیشتری رصد میکنند بنابراین بهتر است به زبان واقعی مردم نزدیکتر شد تا شکافها هر روز عمیقتر از گذشته نشود. وضعیت معیشت مردم خوب نیست، تورم کمر بسیاری از مردم را شکسته و راه حل آن در اولویت قرار دادن مسائل اقتصادی و پذیرش و اصلاح خطاهاست. بیخوابی بهتنهایی کارساز نیست