به گزارش «تابناک» به نقل از جماران، نشست «ورزش، دیپلماسی و نظام سلطه» با حضور سید عباس عراقچی، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.
عباس عراقچی در این نشست تمرکز بحث را بر ضرورت تحریم ورزشی گسترده و در سطح جهانی رژیم صهیونیستی قرار داده و تاکید کرد که باید کمپینی برای بایکوت حضور این رژیم در میادین بین المللی ورزشی آغاز شود.
سکوی قهرمانی ورزشی برای کشورها منزلت بین المللی می آورد
اولین جایی که ورزش می تواند منزلت بین المللی را برای یک کشور تامین کند در سکوی قهرمانی و دومین جا در میزبانی مسابقات ورزشی به خصوص میزبانی رویدادهای مهم و ابر رویدادها است. ما شاهد بودیم که قطر برای این میزبانی چه پول هایی را خرج کرده و چه تلاش های متعارف و غیرمتعارفی برای این کار انجام داد. میزبانی و برگزاری موفق این مسابقات ، چهره بین المللی قطر را ارتقا داد و یک امر کاملا سیاسی بود که درآمدهای اقتصادی هم برای کشور میزبان داشت. جایگاه قطر پس از برگزاری مسابقات جهانی فوتبال در سطح بین المللی ارتقا قابل توجهی یافت. میزبانی مسابقات برای کشورها درآمد اقتصادی و پرستیژ سیاسی می آورد و امتیازهایی هم برای ورزشکاران کشور میزبان دارد.
ورزش تابعی از سیاست است
دیپلماسی ورزشی شامل طیف وسیعی از حوزهها میشود که آمال و آرزوهای یک کشور را در عرصه بین المللی محقق میکند. دیپلماسی ورزشی دو حوزه مختلف دارد: دیپلماسی در خدمت ورزش (دیپلماسی که به موفقیت ورزش یک کشور کمک میکند و دومین مورد ورزش در خدمت دیپلماسی (بحث سیاست و ورزش در این جا مطرح میشود.) ورزش و ورزشکار چه بخواهیم و چه نخواهیم تابعی از سیاست است. ماده سه بند ۵ منشور المپیک میگوید که هیچ تظاهر، نمایش و تبلیغات سیاسی و مظاهر مذهبی و نژادی در میادین المپیک جایز نیست. واقعیت این است که به هر یک از دورههای المپیک در گذشته که نگاه میکنیم میبینیم که یک یا چند نماد سیاسی و کشمکش سیاسی و اعتراضها در آنها وجود داشته است.
المپیک هم سیاسی است
این مسائل سیاسی بیشتر در دو حوزه خود را نشان میدهد: تحریم ورزش و بایکوت. در دورههای گذشته المپیک ما کشورهایی را داشتیم که المپیک را بایکوت کردند. با اینکه گفته میشود المپیک سیاسی نیست، اما همین المپیک هم مورد تحریم واقع شده است. از ۱۹۰۸ المپیک لندن را ایرلندیها بایکوت کردند. در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن، چین در اعتراض به حضور تایوان شرکت نکرد و تا حدود سی سال دورههای مختلف المپیک را به همین دلیل بایکوت کرده بود. در المپیک ۱۹۵۶، هلند و اسپانیا به دلیل اشغال نظامی مجارستان توسط شوروی بازیها را تحریم کردند. مصر لبنان و عراق هم به دلیل بحران کانال سوئز در این بازیها شرکت نکردند. المپیک ۱۹۸۰ مسکو از همه جالبتر است بعد از قضیه اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی بود و امریکا و کشورهای اروپای غربی به علاوه ژاپن و ایران که در مجموع بیش از ۵۰ کشور بودند این بازیها را بایکوت کرده و در آن شرکت نکردند. در ۱۹۸۴ المپیک لس آنجلس، شوروی و کشورهای بلوک شرق به تلافی دور قبلی المپیک (۱۹۸۰) شرکت نکردند. جالب اینجاست که ایران در هر دو دوره این المپیکها شرکت نکرده و آنها را بایکوت کرد.
سابقه تحریم ورزشی کشورها
بخشی از سیاست در المپیک این است که خود کشورها تحریم کرده و در المپیک شرکت نمیکنند. قسمت دوم این است که دیگران کشوری را تحریم کرده و اجازه شرکت به آن نمیدهند. این هم به کرات اتفاق افتاده است. از المپیک ۱۹۶۴ توکیو تا المپیک ۱۹۹۹ بارسلون، آفریقای جنوبی تحریم بود و حق شرکت نداشت. تا ۱۹۹۹ که رژیم آپارتاید منحل شد، آفریقای جنوبی تحریم بود. بحث تحریم روسیه هم از همه به روزتر است که پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین، کمیته بین المللی المپیک، روسیه و بلاروس را از شرکت در همه مسابقات جهانی المپیک و غیرالمپیک تحریم کرد. این تحریم شامل این میشود که هیچ رویداد ورزشی بین المللی در روسیه و بلاروس برگزار نخواهد شد، هیچ پرچم و سرود یا نمادهای ملی روسیه و بلاروس نباید در رویدادهای ورزشی بین المللی نصب شود. هیچ دولتی از این دو کشور برای رویداد ورزشی بین المللی دعوت نخواهد کرد.
ابتدا ورزشکاران روسیه و بلاروس را از شرکت در رویدادهای ورزشی محروم کردند و پس از برخی انتقادها، این سیاست تغییر کرد و اعلام کردند که ورزشکاران روس میتوانند در این رویدادها شرکت کنند، اما نباید تحت پرچم روسیه و بلاروس باشند و پرچم کمیته ملی المپیک درست کرده و ورزشکارانی که از روسیه در این رویدادهای ورزشی بین المللی شرکت میکنند تحت این پرچم مسابقه میدهند و مدال هم به نام شخص آنها و نه روسیه ثبت میشود. در مرحله بعد هم تیم فوتبال روسیه را از جام جهانی حذف کردند.
ایران تنها کشور تحریم کننده ورزشی رژیم صهیونیستی نبود
علیرغم اینکه میگویند ورزش سیاسی نیست، اما در طول تاریخ بحثهای سیاسی به کرات مطرح شده و در ورزش تاثیرگذار بوده است. درباره بایکوت رژیم صهیونیستی توسط ایران باید بگویم که این مسئله اصلا منحصر به فرد نیست و نمیتوانیم بگوییم که صرفا ابداعی ایران بوده است. کشورهای دیگری هم در سطح بین المللی داریم که چنین سیاستی را اتخاذ کرده اند. اوکراین و روسیه پس از سال ۲۰۱۴ و اشغال کریمه توسط روسیه یکی از این نمونهها هستند. از پس از این اشغال، اوکراین حاضر به بازی با روسیه نبود و بالعکس. اتحادیه فوتبال اروپا از ابتدا این موضوع را به رسمیت شناخت و در گروه بندیها آنها را در گروههای جداگانه قرار میدهد تا مجبور به بازی با هم نباشند. کوزوو و صربستان هم داستان مشابهی دارند و حاضر به بازی ورزشی با یکدیگر نیستند. صربستان استقلال کوزوو را پس از جدایی به رسمیت نشناخته است. ارمنستان و جمهوری آذربایجان هم حاضر به بازی با یکدیگر نیستند. درباره این کشورها فیفا و برخی نهادهای ورزشی دیگر مراعات اختلافهای آنها را کرده و برنامه ریزی را به گونهای انجام میدهند که این تیمها در مقابل یکدیگر قرار نگیرند؛ بنابراین بایکوت بازیهای ورزشی عجیب و غریب نیست.
اگر روسیه را میتوان تحریم کرد چرا سایر کشورها را نه
تحریم ورزشی روسیه نشان داد که تحریم کردن سایر کشورها به دلیل سیاستهای آنها ظاهرا مذموم نیست. اگر که روسیه را دلیل تهاجم به اوکراین میتوان تحریم کرد پس میتوان سایرین را هم تحریم کرد و نمیتوان ایران را به دلیل تحریم کردن رژیم صهیونیستی سرزنش کرد. از همه مهمتر اینکه درباره رژیم صهیونیستی این فقط ایران نبوده که دست به تحریم این رژیم زده و برخی کشورهای عربی هم در مقاطعی تحریمهایی از این جنش داشتند. از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۴ تقریبا هیچ کشور عربی حاضر به رویارویی با اسرائیل در رویدادهای ورزشی نبود. برخی از کشورهای عربی هم حاضر نبودند به تیم اسرائیل برای شرکت در رویدادهای ورزشی به میزبانی خود ویزا یا اجازه حضور بدهند.
پیشنهاد من این است که برای المپیک ۲۰۲۴ پاریس باید کمپینی آغاز شود و حضور رژیم صهیونیستی را به خاطر جنایتهایی که در غزه مرتکب شده - که به لحاظ حقوق بین الملل در حد نسل کشی است - تحریم کرد. اقدامهای حقوقی و سیاسی بسیاری به خاطر این جنایتهای رژیم صهیونیستی باید علیه این کشور صورت بگیرد، اما در حوزه ورزشی باید کمپینی را برای تحریم رژیم صهیونیستی در المپیک ۲۰۲۴ آغاز کرد. این کمپین خاص ایران نیست و باید جنبه بین المللی پیدا کند.
برای این قبیل کمپینهای بین المللی لابی گسترده بین المللی هم لازم است. برای لابی در عرصه ورزشی شاید چهار نکته را باید ایجاد کرد:
فضای بین المللی مناسب: معمولا لابیها در بستر فضای روانی که شکل میگیرد حرکت میکنند و اکنون این فضا علیه رژیم صهیونیستی در سطح بین المللی وجود دارد.
مخاطب شناسی: در لابی باید بدانید با چه کسانی و کجا لابی کنید. مثلا مسابقهای که اختیار آن در دست فیفا است لابی باید در همان محل انجام شود.
لابی گر: مهم است که لابی گر چه کسی باشد؟ آیا مقامهای سیاسی باشند یا فعالان سیاسی یا فعالان در حوزه ضد جنگ و دفاع از صلح.
روش لابی: از چه روشهایی استفاده شود.
ورزش به خصوص ورزش قهرمانی و بین المللی امر کاملا سیاسی است و تاثیر پذیری از تحولات سیاسی دارد. غربیها خیلی خوب از این ابزارها استفاده میکنند. اکنون مخالفت با حضور رژیم صهیونیستی در میادین ورزشی بین المللی یک مخالفت کاملا مشروع است و سابقه هم دارد و اختصاص به ایران هم ندارد