پرونده تابناک برای سالگرد آغاز جنگ/۲

وضعیت سیاسی ایران در شروع جنگ؛هیچ کس آماده جنگ نبود!

در شهریور ماه ۱۳۵۹ ابوالحسن بنی صدر، جانشین فرماندهی کل قوا و رئیس جمهور و، فرماندهی کل و تشکیلات نظامی و امنیتی موجود بود، کشور تا پیش از جنگ درگیر بحران‌های سیاسی بین حزب جمهوری اسلامی و رئیس جمهور بنی صدر بود،
کد خبر: ۱۲۶۱۰۱۹
|
۰۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۳ 23 September 2024
|
1230 بازدید
|
۲

 بنی صدر یک شخصیت رسانه ای و سیاسی مطلق بود، به سخنرانی های آتشین مشهور بود و همراهی با امام خمینی در پاریس، با همان پرواز انقلاب در 12 بهمن 57 به ایران بازگشت و خیلی زود با راه اندازی روزنامه و تشکیلان به فعالیت سیاسی و پیگیری هدف اصلی اش یعنی ریاست حمهوری پرداخت و البته موفق هم شد.

بنی صدر تخصص و دیدگاه مشخصی در مسائل نظامی نداشت اما فرمانده کل قوا بود و فکر می‌کرد از طریق ارتباطاتی که با غربی‌ها دارد، مسئله جنگ را حل می‌کند و شاید برایش اهمیت نداشت و تصور می‌کرد، اگر حوادثی پیش بیاید، از آنها می‌تواند برای اهدافی که در داخل دارد، بهره‌گیری کند. به همین دلیل توجهی به این خطر مهم نکرد و اگر توجه داشت، عملاً کاری انجام نداد.

در ایران کمتر کسی فکر می کرد یک جنگ هشت ساله شروع شده است، سابقه درگیری های مرزی محدود ایران و عراق در دوران پهلوی، این تصور را ایجاد کرده بود که این تجربه هم مانند قبلی ها است و به زودی به پایان می رسد، اما حقیقت چیز دیگری بود!

وضعیت سیاسی ایران در شروع جنگ؛هیچ کس آماده جنگ نبود!

سئوال بعدی این است که در شرایطی که دشمن همۀ تمهیدات خود را به کار بسته بود تا تهاجم سراسری‌اش را به خاک جمهوری اسلامی ایران شروع کند؛ آیا نیرو‌های نظامی ایران هم آمادگی پاسخگویی به این حمله را داشته‌اند؟ آیا سید ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور وقت ایران که حکم جانشینی فرماندهی کل قوا را نیز از امام دریافت کرده بود، نهاد‌های نظامی و سیاسی کشور را برای مقابله با این توطئه آماده کرده بود؟

پاسخ این پرسش‌ها را از لابلای خاطرات سال ۱۳۵۹ مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی می‌توان دریافت. او می‌گوید:

«.. مسلماً ایران در آن روز‌ها آماده جنگ نبود. انقلاب شده بود. ارتش مشغول تجدید ساختار و تصفیۀ خود بود. ارتباط ما با منابع لجستیک و نظامی به کلی قطع و یا بسیار ضعیف بود. نیرو‌های جدیدی که به سِمَتِ فرماندهی می‌رسیدند، از بدنه ارتش بودند و با ابعاد مختلف لجستیک و طرح‌های ارتش زمان شاه که با مستشاران آمریکایی طراحی می‌شد، آشنایی نداشتند.

سپاه خیلی جوان و بسیج جوان‌تر از سپاه بود. در داخل کشور، ستون پنجم از قبل تعبیه شده بود. یعنی نیرو‌های معارض و ضد انقلاب مسلح، تقریباً همه جا را ناامن کرده بودند. شرایط سیاسی ما بحرانی بود. در داخل درگیری‌های مسلحانه و شورش داشتیم. بنی‌صدر انتخاب شده بود و بخشی از افکارش را بروز داده بود و نیرو‌های مبارز با احساس نگرانی برای آینده انقلاب به سراغ مجلسی رفتند که پایگاهی برای انقلاب باشد که شد. از آن به بعد بین نیرو‌های سیاسی، خصومت شدیدی حاکم گردید. بنی‌صدر حاضر به قبول مجلس که پایگاه نیرو‌های انقلابی شده بود نبود و نیرو‌های انقلابی نیز بنی صدر را که از سوی گروه‌های ضد انقلاب حمایت می‌شد، نماینده لیبرالیسم جهانی می‌دیدند و او را نمی‌پذیرفتند و نتیجه آن شد که برای انتخاب نخست وزیر و سپس اعضای کابینه با مشکلات زیادی روبرو شدیم و کلی مشاجره و اتلاف وقت داشتیم. این در حالی بود که در کردستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و ترکمن صحرا، گروه‌های مسلح شرارت‌های زیادی می‌کردند و در خیلی از مناطق، فریاد‌های تجزیه‌طلبانه به گوش می‌رسید.

 در چنین شرایطی، معلوم است که ما خواستار جنگ نبودیم و هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که این جنگ با خواست ایران شروع شد. ماه‌ها بود که حملات مرزی عراقی‌ها را داشتیم که شناسایی با رزم را انجام می‌دادند و آمادگی ارتش خود را برای حملۀ سراسری تمرین می‌کردند و بر دامنۀ ناامنی‌ها می‌افزودند.

طبیعی بود که با توجه به شرایط جهانی و وضعیت منطقه، حمله به ایران به صورت آنی امکان‌پذیر نبود و می‌بایست مقدماتی برای آن فراهم می‌کردند. به همین دلیل از ماه‌ها قبل، ایجاد درگیری‌های مرزی را در سطحی محدودتر شروع و با کار‌های ایذایی خیلی تلاش کردند که شاید، ایران جنگ را شروع کند. خوشبختانه این تحمل و بردباری در ایران بود که با وجود روحیه انقلابی و پرشور در میان مردم و نیرو‌های مسلح، به چنین اقداماتی دست نزند و فقط به اعلام اعتراض به مجامع بین المللی و البته انجام مقابله محدود تن دهد. این مسئله هم به نقطه‌ای رسید که عراقی‌ها از یک طرف، شروع حمله از سوی ایران را منتفی می‌دیدند و از طرف دیگر نیروهای‌شان آماده تهاجم شده بودند. به این ترتیب در بدترین شرایط که در داخل مشغول امور داخلی و سرگرم مسائل حاد انقلاب از جمله حل اختلافات رئیس جمهور با نخست وزیر و مجلس بودیم و در موقعی که جریان گروگان‌گیری در سفارت آمریکا هم در سطح جهان مشغول‌مان کرده بود و خیلی‌ها علیه ما تحریک شده بودند و تقریباً با یک هماهنگی بین المللی، عراق، تجاوز خود را علیه ایران در سطحی گسترده آغاز کرد.

اما اینکه چرا نیرو‌های نظامی و امنیتی ایران با وجود این همه شواهد، قادر به پیش‌بینی قطعی تجاوز صدام و پیشگیری از آن نشدند، پاسخ آن را بنی صدر باید بدهد. بنی صدر، جانشین فرماندهی کل قوا و رئیس جمهو، آن موقع مسئول جنگ، فرماندهی کل و تشکیلات نظامی و امنیتی موجود بود ولی او حقیقتاً این واقعیت را با غرور خود تشخیص نمی‌داد و یا فکر می‌کرد از طریق ارتباطاتی که با غربی‌ها دارد، مسئله را حل می‌کند و شاید برایش اهمیت نداشت و تصور می‌کرد، اگر حوادثی پیش بیاید، از آنها می‌تواند برای اهدافی که در داخل دارد، بهره‌گیری کند. به همین دلیل توجهی به این خطر مهم نکرد و اگر توجه داشت، عملاً کاری انجام نداد. بنی‌صدر مایل نبود ما را در جریان کار‌های نظامی بگذارد. ما هم تا شروع جنگ، اصولاً وارد حریم کار‌های وی نشدیم؛ چون مطمئن بودیم دراین صورت او هر نوع حضور ما را بهانه دیگری برای افزایش تنش‌های داخلی قرار می‌دهد.»

اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۱۲
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
جنگ با عراق می بایست در سال دوم و بعد از فتح خرمشهر اتمام می یافت.
عده ای اینجور استدلال می کردند که اگر ایران در آن زمان آنش بس را می پذیرفت، تضمینی نبود که مجدداً عراق به ایران حمله نکند. بعداها مشخص شد که این استدلال اشتباه بود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۱ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
جنگ بعنی خسارت، تلقات و ویرانی.
با گذشت 36 سال از پایان جنگ، هنوز آثار و خسارات آن در شهرهایی چون خرمشهر، آیادان، دزفول....... به جا مانده است.
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
به نظر شما در سفر رئیس جمهور به نیویورک، پزشکیان با رئیس جمهور آمریکا دیدار خواهد کرد؟