به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۳ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که بازتاب آخرین مناظره انتخاباتی بین کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ و حواشی آن از یک سو، نامه علی لاریجانی خطاب به شورای نگهبان و پاسخ توییتری سخنگوی شورا و اعتراض دولت به مدیریت صدا و سیما در کنار آخرین خبرها از وضعیت اقبال به نامزدهای ریاست جمهوری در نظرسنجیها و تحلیل کارشناسان در این باره از سوی دیگر، در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتهای و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
محمود حکیمی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جوان با عنوان پایان سیاسی نتانیاهو یا پایان نخستوزیری نوشت: آخرین تلاش بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای فرار از شکست هم بینتیجه بود. شبکه تلویزیونی کانال ۱۲ رژیم صهیونیستی گزارش داد، نتانیاهو از طریق تعدادی از نزدیکانش به نزدیکان گانتس پیام داده که آماده استعفای فوری است تا گانتس برای سه سال آینده نخست وزیر باشد و نتانیاهو هم به عنوان نخست وزیر جایگزین در کابینه باشد. نتانیاهو در این پیام بر آمادگیاش بر استعفای فوری تأکید کرده است تا گانتس به سرعت جای او را بگیرد، اما نزدیکان گانتس پیشنهاد او را قاطعانه رد کردند. قرار است پارلمان رژیم صهیونیستی، کنست، فردا (امروز) رأی اعتماد به فهرست «اردوگاه تغییر» بدهد و معلوم است که نتانیاهو با فرستادن این پیام به گانتس آخرین تلاش خود را برای نجات و به شکست کشاندن ائتلاف تغییر انجام داده که این هم بینتیجه بوده و حالا باید منتظر جلسه کنست باشد.
این اقدام دقیقه نودی نتانیاهو نشان میدهد که او هنوز امید داشت تا بدون دراز کردن دست نیاز به گانتس مشکلش را با ائتلاف تغییر حل کند. در واقع، امید اصلی او تا اینجای کار تنوع قابل توجه در ائتلاف تغییر است که انتظار داشت این تنوع مانع از تشکیل کابینه شود. ائتلاف تغییر ائتلافی چند دست از راستگراهای افراطی مثل گدعون ساعر، اویگدور لیبرمن و نفتالی بنت تا راست میانه از یائیر لاپید و بنی گانتس و چپگراهایی نظیر مراو میخائلی و نیسان هوروویتز و حتی حزب عرب به نام الموحده است. نتانیاهو تاکنون روی همین تنوع مانور میداد و سعی داشت بخش راستگرای این ائتلاف را از آن جدا کند و حتی قبل از این هم به گدعون ساعر هم پیشنهاد اتحاد داد و در آخر سر رو به گانتس آورد. حالا نتیجهای که نتانیاهو گرفته این است که همه نیروهای حاضر در این ائتلاف بر برکناری او اتفاق نظر دارند و به هر صورت که شده میخواهند او را بعد از ۱۲ سال نخست وزیری از این مقام برکنار کنند. آنها با وجود تمام اختلاف و تنوع سیاسی که در ائتلاف خود دارند، فهرست کابینه را تنظیم کرده و به کنست دادهاند و منتظر هستند با رأی اعتماد کنست به آرزوی خود برای سرنگونی نتانیاهو برسند.
از آنجا که این فهرست متشکل از احزاب موجود در کنست است، انتظار میرود نفتالی بنت و یائیر لاپید به عنوان دو رهبر اصلی این ائتلاف چندان مشکلی در گرفتن رأی اعتماد به دست آوردن دستکم ۶۱ رأی مثبت در کنست نداشته باشند. این نکتهای است که بنا بر ظواهر امر حتی نتانیاهو هم متوجه آن شده و استمداد دقیقه نودیاش از گانتس به همین دلیل است. بنابر این بعید به نظر میرسد که دولت جدید رژیم صهیونیستی بر مبنای این ائتلاف تشکیل نشود؛ دولتی که نتانیاهو و حزب لیکود او جایی در آن ندارد. شاید برکناری نتانیاهو از مقام نخست وزیری تنها شکست او نباشد و حضورنیافتن لیکود در کابینه باعث شود اعضای آن به فکر رهبری تازه بیفتند تا به جای نتانیاهو، حزب را برای پیروزی در انتخابات آینده رهبری کنند.
منصور مظفری طی یادداشتی کوتاه در شماره امروز آفتاب یزد با عنوان آقای رئیسجمهور! زود فراموش کردید نوشت: رئیسجمهور روز چهارشنبه در جلسه هیئت دولت عصبانی بود، عصبانی از اینکه به قول او در مناظرات به دولت ظلم شده است. وی گفت: «در این انتخابات مشخص شد که فقط دولت است که ایراد دارد و بخشهای دیگر از جمله قوه قضائیه، قوه مقننه، مجمع تشخیص مصلحت نظام خوشبختانه خوب و سالم هستند و مشکل فقط دولت است و... .»
برخی سخنان در مناظرات هرچند میتواند ناصحیح باشد، ولی آقای رئیسجمهور خیلی زود دچار فراموشی شدهاند و به یاد نمیآورند که تخریبها و اتهامافکنیها در سالهای ۹۲ و ۹۶ بر علیه دستگاههای اجرایی از سوی چه فرد یا افرادی بود، هرچند اشکال بر آن ۸ سال دولت مدعی عدالت وارد بوده است.
آیا آقای روحانی واعظی دلسوز و آشنایی ندارند که متذکر شوند در سال ۹۶ چگونه رقیب اصلی خودشان را به انواع اتهامات مینواختند؟ آیا وزیری در این دولت نیست به آقای روحانی متذکر شود چگونه در این ۸ سال سفرههای مردم کوچک شد و سرمایههای مردم در بورس تبخیر گردید؟
به هر حال این خاصیت رقابتهای سیاسی است. معمولا در چنین رقابتهایی اظهاراتی تند و تیز مطرح میشود. مهم مردم هستند که نظر و رایشان چیست؟ اگر آقای روحانی صحیح میگویند میتوان از کیفیت و کمیت آرای مردم، نکات وی را تایید یا رد نمود.
حجتالله عباسی، پژوهشگر رسانه و مدرس دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) با انجام ۹ نظرسنجی از شهریور سال گذشته تاکنون درباره رفتار انتخاباتی ایرانیان بالای ۱۸ سال نرخ مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ را به صورت میانگین حدود ۳۹ درصد بهدست آورده است. آخرین نظرسنجی این مرکز در روزهای ۱۶ و ۱۷ خرداد بعد از انجام مناظره اول نامزدها رخ داده است که عقربه میزان مشارکت، عدد ۳۸ درصد را نشان میدهد. هر چند بعد از نامنویسی نامزدها؛ اواخر اردیبهشت ماه حدود ۴ درصد نرخ مشارکت بالا رفته است، اما در بقیه این ۹ نظرسنجی که بیانگر رفتار انتخاباتی ایرانیان در ۹ ماه اخیر است تقریبا روند مشارکت، منحنی ثابتی را نشان میدهد. درواقع پدیدهای به نام «ایمن شدن در رایدهی» در اکثریت مطلق شهروندان جامعه رخ داده است. «ایمن شدن در رایدهی» به این مفهوم است که اکثریت شهروندان در ۹ ماه اخیر تحتتاثیر عوامل بیرونی مانند رفتار نهادهای برگزاری و نظارت انتخابات، تبلیغات انتخاباتی، مواضع کنشگران فعال سیاسی و اجتماعی و عوامل اقناعکننده رسانهای قرار نگرفته و همچنان بر مواضع خود پافشاری میکنند.
برای تبیین وضعیت رایشناسی ایرانیان رویکرد نظری قطعی وجود ندارد و رویههای متفاوتی را میتوان اتخاذ کرد. با این حال برای تحلیل کنشگری آنها از نظریه رابرت دال (۲۰۱۴- ۱۹۱۵) تئورسین سیاسی مشهور آمریکایی استفاده میبریم. از نظر رابرت دال بین شرایط اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی شهروندان و رایدهی آنان ارتباط مستقیم وجود دارد. از دیدگاه وی هرگاه مردم در ارزشیابی خود متوجه شوند پاداشی که از مشارکت سیاسی و اجتماعی بهدست میآورند از پاداش دیگر فعالیتها ناچیزتر است بهطور یقین خود را در این امور درگیر نخواهند ساخت. رابرت دال درباره تمایز رویکردها انتخاباتی نیز میگوید: هرگاه شخصی بین شقوق پیشرو، تفاوتهای بارزی احساس نکند و به آنها اهمیت ندهد احتمالا کمتر به مشارکت در سیاست و امور اجتماعی خواهد پرداخت. وی همچنین بر این باور است که هرگاه فرد تصور کند، فعالیت او در صحنه سیاست بیتاثیر است و نمیتواند منشأ تغییر باشد هر گز در آن وارد نمیشود. امکان تغییر رفتار رایدهی ایرانیان در روزهای مانده به موعد رایگیری متصور است. چرا که در انتخابات پیشین ریاستجمهوری بهویژه در سال ۹۲ نتایج رایگیری واقعی با نتایج نظرسنجیها تفاوت خیرهکنندهای را نشان داد. باید منتظر ماند و به تماشای رفتار انتخاباتی ایرانیان در هفته آخر و به اوج رسیدن فعالیتهای ترغیبی رسانهای و فعالیت تبلیغاتی میدانی نامزدها نشست. آیا فضای نهچندان گرم انتخابات جاری، مانند انتخابات سال ۱۳۹۲ با «آرای تاکتیکی» و «آرای حمایتی» صداهای خاموش، گرم و پرشور خواهد شد؟!
جعفر گلابی در بخشی از یادداشتی با تیتر مسئول این دوراهی سخت کیست، در شماره امروز اعتماد نوشت: رای ندادن و ریزش مشارکت مردمی در انتخابات افزون بر افزایش چالشهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی همدلی و همبستگی و انگیزه جمعی برای مقابله با تهدیدهای طبیعی را هم سست میکند و محوریت دولت برای ایجاد سدی عظیم و خللناپذیر در برابر ناملایمات پیش رو را بهشدت تضعیف خواهد ساخت. دولتی که مستظهر به حمایت بسیار بالا و واقعی مردم نباشد با هر میزان از توانایی و پشتکار و دانش و اراده از پس مشکلات بزرگ برنمیآید. مطابق انواع نظرسنجیها و دیدهها و شنیدههای میدانی در حال حاضر آن شور و هیجان مردمی بالا برای حضور در انتخابات احساس نمیشود و از همین حالا هیجان و تحرک ایرانستیزان خارجی برای بهرهبرداری از کاهش احتمالی مشارکت مردم قابل مشاهده است. این مشکل کمی نیست و حتی در غیاب خشونتطلبان و قلدرانی مثل ترامپ، تهدیدآفرین خواهد بود. اگر بیگانگان و رقیبان و حتی اغیار ضعیف منطقه احساس کنند که در ایران استحکام و اراده و همبستگی داخلی از قوت پیشین برخوردار نیست دندان طمع تیز میکنند و حتی مدعیان دوستی امتیازات فزاینده طلب مینمایند.
در اکثر انتخابات برگزار شده تاکنون حضور آرام و گسترده مردم پای صندوقهای رای بسیاری از خطرها و تهدیدها را بلاموضوع کرده و انگیزه دولتهای دوست برای افزایش مراودهها را افزایش داده بود. اگر از این ناحیه استراتژیک آسیبی حاصل شود با تندترین شعارها و خط و نشان کشیدنها خلأها و مشکلات احتمالی قابل حلوفصل نیستند. من به عنوان یک شهروند معمولی هنوز هیچ کاندیدای محترمی قانعم نکرده است که توان اداره کشور و رفع انبوه مشکلات موجود را دارد و از طرفی واقعا از ته دل از خالی کردن صحنه که نفع اصلیاش را بدخواهان ایران میبرند میترسم. مسوول این دوراهی سخت و گره کور کیست؟ چرا نباید نماینده همه سلیقهها در انتخابات حاضر باشند و هرکدامشان بخشی از جامعه را به صحنه دفاع از کشور بکشانند؟ به تعبیر بهتر و روشنتر حتی اگر رییسجمهور با اکثریت نسبی شکنندهای به پیروزی میرسید ولی در مجموع شرکتکنندگان در انتخابات بالا و چشمگیر میشدند اثرات مثبت حاصل از یک انتخابات پرمعنا و استحکامبخش پدید میآمد. ما به دست خودمان کشور را از امکانی عظیم و انرژی فوقالعاده و سرمایه بزرگ اجتماعی محروم میکنیم وقتی به اشکال مختلف از خیر مشارکت بالا میگذریم. شاید آیندگان بر ما نبخشایند که اینچنین در قبال کشوری بزرگ و صاحب موقعیت و امکانات نامسئولانه و خودخواهانه رفتار میکنیم، شاید هنوز برای تغییر در روند انتخابات دیر نباشد و کاری بکنیم و شور و هیجانی تازه برای مشارکت بالای مردم فراهم سازیم؛ شاید!