به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه چهاردهم شهریور در حالی چاپ و منتشر شد که کسب نتایج درخشان کاروان پارالمپیک ایران در توکیو، به مقصد رسیدن سوخت صادراتی ایران برای لبنان، نبرد مقاومت با طالبان برای حفظ پنجشیر و جنگ قدرت در کابل در کنار تیترهایی همچون پشت پرده «رمدسیویر» و موافقت رهبر انقلاب با استعفای آملی لاریجانی از شورای نگهبان در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
سعدالله زارعی در بخشی از یادداشت روز روزنامه کیهان با عنوان برنامه بُرد- بُرد مقاومت نوشت: موضوع ارسال سوخت اولین شکاف را در درون جریان ضدمقاومتی ۱۴ مارس لبنان انداخت. در حالی که سعد حریری درخواست آیتالله سیدحسن نصرالله از ایران برای ارسال سوخت و دارو را فتنه نامید و آن را عامل فشار بیشتر اقتصادی غرب بر لبنان خواند، نجیب میقاتی چهره شاخص ۱۴ مارس که از سوی رئیسجمهور میشل عون، مأمور تشکیل کابینه میباشد، اعلام کرد، اگر این کمکها از جای دیگر نرسد، ما ناگزیر به پذیرش آن از سوی ایران خواهیم بود. از آن طرف مسیحیهای مارونی اعلام کردند از این کشتیها به عنوان بخشی از خاک لبنان دفاع خواهند کرد.
از سوی دیگر وقتی حرکت نفتکشها شروع شد، سفیر آمریکا در بیروت با رئیسجمهور لبنان دیدار کرد و به وی گفت از طریق مصر، اردن و سوریه مشکل برق لبنان را حل خواهد کرد و بر این اساس دو روز پیش یعنی پس از دو هفته از این ملاقات، یک هیئت لبنانی در چارچوب طرح سفیر وارد سوریه شد تا این توافق را اجرایی کند. البته در اینکه بتوان با این سرعت ارسال برق از مصر به لبنان را عملیاتی کرد و اینکه اصلاً چنین توانی در مصر وجود داشته باشد، تردیدهایی وجود دارد. آنچه مهم است این است که با ارسال سوخت از سوی ایران گویا معجزهای در لبنان رخ داده است. اگر آمریکا پروژه تأمین برق لبنان از سوی یک کشور عربی را عملیاتی کند و به نتیجه برساند، معنایش این است که اجرای طرح «تحریم کمرشکن» موسوم به قیصر را درباره لبنان کنار گذاشته است و از آنجا که این موضوع پس از آن کلید خورده که آقای سیدحسن نصرالله، نفتکشهای ایرانی را به حرکت درآورده، یک پیروزی مهم سیاسی و اجتماعی برای حزبالله به حساب آمده و پیوند مردم - مسلمان، مسیحی و دروز - با حزبالله را تحکیم بیشتری بخشیده است و اگر طرح ارسال برق از مصر به لبنان به نتیجه نرسد و یا اصولاً از اول تبلیغاتی و ریاکارانه بوده باشد، لبنان در پیگیری طرح سیدحسن نصرالله برای برونرفت از بحران فعلی عزم جزمتری پیدا میکند و این به معنای آن است که آمریکا، رژیم صهیونیستی و دولت سعودی حضور ناوگانهای ایران در دریای سرخ، کانال سوئز و مدیترانه را پذیرفتهاند و نیز قبول کردهاند که رابطه جمهوری اسلامی ایران و جنبش انقلابی حزبالله با کشور لبنان به موارد امنیتی و سیاسی محدود نشده و به ابعاد اقتصادی و اجتماعی هم گسترش یابد.
پس میتوانیم بگوییم حزبالله در این طرح هوشمندانه، یک «بازی دو سر برد» برای لبنانیها رقم زده است. آمریکا، رژیم اسرائیل و عربستان در این معرکه هر موضعی بگیرند به نفع حزبالله و مقاومت خواهد بود چه با طرح او همراه شوند و چه با آن مقابله نمایند.
- نفتکشهای ایرانی در حال رسیدن به مقصد خود هستند. هم ایران و هم حزبالله با صراحت از عزیمت این نفتکشها که گفته میشود هر کدام به طور متوسط حامل ۴۵ هزار تن گازوئیل و مازوت میباشد، خبر دادند و نیز با صراحت اعلام کردند که تعرض به این نفتکشها را بلافاصله پاسخ خواهند داد. بر این اساس در همان روزها بعضی از رسانههای آمریکایی، نفتکشهای ایرانی را در قامت یک ناو جنگی به تصویر کشیده و نوشتند حمله به این نفتکشها، پای موشکهای نقطهزن ایران و حزبالله را به میان میآورد و از این طریق ماجراجویان اسرائیلی را از هرگونه تقابل با این نفتکشها پرهیز دادند.
این نفتکشها در حالی راهی شدند که این جمعبندی دقیق در ایران وجود داشت که اتفاقی برای این نفتکشها نخواهد افتاد و آمریکا و رژیم اسرائیل اصولاً در شرایطی نیستند که بتوانند علیه آنها وارد عمل شوند. اولین نفتکش بعد از طی ۱۴ روز، به مقصد رسیده و بقیه در پایان این هفته و اواسط هفته آینده به مقصد میرسند و ارسال سوخت به لبنان، قرار نیست به این سه نفتکش محدود بماند. نیاز لبنان به سوخت لااقل یک نفتکش در هر هفته است؛ بنابراین سیاست اعزام نفتکشها ادامه مییابد. در این صحنه ایران و لبنان به صورت تهاتری وارد معاملهای پرسود شدهاند.
حسن هانیزاده تحلیلگر مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: با وجود تحولات سریع منطقه از جمله موضوع مذاکرات هستهای ایران و کشورهای ۱+۴ در وین و پیامدهای نشست سران کشورهای منطقه در بغداد، اما موضوع افغانستان به عنوان یک رخداد تاثیرگذار جهانی مورد توجه قرار دارد. هنوز جامعه جهانی در شوک ناشی از تسلط سریع طالبان بر افغانستان به سر میبرد و دورنمای شکلگیری یک دولت وحدت ملی و فراگیر در افغانستان همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. اختلافات بین طیفهای سیاسی افغانستان و تقابل برخی جریانهای قومیتی و سیاسی با مجموعه طالبان، شرایط را برای افغانستان دشوارتر کرده است.
سیاستهای طالبان در مورد انتخابات ریاستجمهوری و تشکیل یک کابینه وحدت ملی و اداره افغانستان هنوز شفاف نشده و یک سلسله نگرانیهایی پیرامون آینده افغانستان و تشدید بحران وجود دارد. از سوی دیگر، سیاستهای آمریکا و اتحادیه اروپا درخصوص نحوه تعامل با طالبان شفاف نیست و یکسری ابهاماتی در این خصوص وجود دارد. به نظر میرسد که شرایط بحرانی افغانستان همچنان در مدار توجه ایران و سایر کشورهای منطقه قرار دارد. از سوی دیگر، با تشکیل کابینه جدید دولت سیزدهم، فشار کشورهای اروپایی و به کارگیری سیاستهای چماق و هویج آمریکا علیه ایران افزایش یافته. تماس اخیر وزیران خارجه فرانسه و آلمان با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جدید ایران برای از سرگیری مذاکرات وین نشان میدهد که کشورهای اروپایی تلاش دارند تا ایران را به صورتی شتابزده و بدون داشتن یک راهبرد مذاکراتی جدید وادار به از سرگیری مذاکرات هستهای سازند.
اکنون ایران درصدد تشکیل یک تیم مذاکرهکننده جدید و ترسیم سیاستگذاریهای مذاکرات قرار دارد به گونهای که این مذاکرات در وین در چارچوب یک رفتار سیاسی مشخص با خروجی هدفمند که در واقع به دنبال آن تحریمها لغو شود، درصدد انجام آن برآمده. همچنین موضوع دیگری که پیامدهای مهمی بر منطقه خواهد داشت، نشست اخیر سران کشورهای منطقه با حضور رئیسجمهور فرانسه و نیز وزیر امور خارجه ایران با عنوان یک رخداد مهم جهانی در صدر رخدادهای منطقه و جهان قرار دارد. این نشست به طور طبیعی در رابطه با مناسبات ایران و کشورهای عرب منطقه از اهمیت بالایی برخوردار است و خروجی آن میتواند به کاهش تنشهای منطقه کمک کند؛ لذا دولت آقای مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق باید هوشمندانه از نتایج این نشست تاثیرگذار در راستای گسترش صلح و توسعه منطقهای بهره گیرد، زیرا ادامه اختلاف بین کشورهای منطقه به سود قدرتهای خارجی خواهد بود. همچنین موضوع دیدار نفتالی بنت، نخستوزیر اسرائیل با جوبایدن، رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید به عنوان یک شکست در کابینههای رژیم صهیونیستی به شمار میرود. نخستوزیر اسرائیل تلاش کرده بود تا در این دیدار یک اجماع بینالمللی علیه ایران ایجاد کند، اما به دلیل بیتوجهی جو بایدن و تیم سیاسی و نظامی او سفر نخستوزیر اسرائیل به واشنگتن به عنوان شکست برای نفتالی بنت تلقی میشود. علت این امر این است که جو بایدن، رئیسجمهورآمریکا شدیدا از نخستوزیر اسرائیل خواست تا ضمن مذاکره مستقیم با تشکیلات خودگردان فلسطین فعالیت شهرکسازی اسرائیل در اراضی ۱۹۶۷ را سریعا متوقف کند که این امر با خشم مقامات اسرائیلی مواجه شده است.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان استقبال از موج ششم کرونا، نوشت: ستاد ملی مقابله با کرونا در جلسه دیروز خود به این نتیجه رسیده که مراسم اربعین حسینی علیهالسلام، در صورتی که دولت عراق موافقت کند برگزار شود با این قید که فقط افرادی که هردو دُز واکسن خود را تزریق کردهاند میتوانند در این مراسم شرکت کنند.
این، بدترین تصمیمی است که ستاد ملی مقابله با کرونا میتوانست در مورد مراسم اربعین بگیرد. زیارت اربعین مستحب است و حفاظت از جان واجب. مراسم اربعین با زیارت اربعین تفاوت دارد، زیرا میتوان زیارت اربعین را به صورت فردی خواند یا انجام داد، ولی مراسم اربعین را دستجمعی انجام میدهند. بنابراین، اگر زیارت اربعین مستحب است، مراسم اربعین چنین استحبابی ندارد. حتی اگر با عناوین ثانویهای از قبیل تعظیم شعائر دینی گفته شود برگزاری مراسم اربعین هم مستحب است، باز هم در برابر حفاظت از جانها که واجب است، اهمیت خود را در شرایط ویژه کرونائی از دست میدهد.
میدانیم که حضرات تصمیمگیرندگان تحت فشار افرادی که هیچ اعتقادی به رعایت شیوهنامههای بهداشتی مربوط به کرونا ندارند، چنین تصمیماتی میگیرند، ولی آنها باید به این سوال مردم جواب بدهند که پاسخ افزایش مبتلایان به کرونا را که نتیجه قطعی چنین تصمیمی است چه کسی خواهد داد؟
مگر متخصصان نمیگویند واکسن کرونا فقط از مرگ و میر و شدت بیماری ممکن است جلوگیری کند آنهم حدود ۸۰ درصد، ولی از ابتلا جلوگیری نمیکند؟ با اینحال، چرا کسانی که در بالاترین سطح تصمیمگیری حضور دارند به این نظر متخصصان بیاعتنائی میکنند و برای جلب رضایت عدهای بیاعتقاد به رعایت شیوهنامهها و عناصر افراطی، وظیفه واجب خود را قربانی یک امر مستحب میکنند؟ امام حسین علیهالسلام، چه نیازی به مراسم اربعین دارد، آنهم مراسمی که به احتمال زیاد عده زیادی از عاشقانش را به بیماری خطرناک کرونا مبتلا میکند که علاوه بر هزینههای زیاد مادی، عوارض سختی نیز بر آینده زندگی آنان برجای میگذارد؟ شما که میتوانید به این افراد بیاعتقاد به رعایت شیوهنامهها بگوئید امسال هم صبر کنند و زیارت اربعین را در خانههایشان بخوانند تا کشور بتواند هرچه زودتر از شر کرونا نجات پیدا کند، چرا این کار را نمیکنید و کشور را با تصمیم نادرست خودتان به سوی موج ششم و موجهای بعدی کرونا میبرید؟ چرا از تجربههای تلخ دولت قبلی که با همین قبیل تصمیمات نادرست ماجرای مبارزه با کرونا را دچار فشل کرد درس نمیگیرید؟ تفاوت دولت قبلی با شما اینست که آن دولت زیر بمباران تهمتهای بیاعتنائی به دین که ناشی از بدبینی عناصر افراطی بود قرار داشت، ولی شما که بحمدالله با چنین تهمتهائی مواجه نیستید چرا برای حفاظت از جان مردم احساس وظیفه نمیکنید؟
در آمارهای رسمی دیروز کرونا ۵۱۵ مرگ و ۲۰۴۰۴ ابتلا ثبت شد که اگر همین آمار رسمی را قبول کنیم و چند برابر آن را آمار واقعی ندانیم، باید برای شما حضرات تصمیمگیرنده که مسئول جان مردم هستید بسیار هشداردهنده باشد. مگر جلوگیری از تجمعات از وظایف مرتبط با مبارزه علیه کرونا نیست؟ چرا مانع تجمعات مذهبی و تفریحی و سفرهای غیرضروری نمیشوید؟ جواب اینهمه مرگ و میر و داغدارشدنها را چگونه میخواهید بدهید؟