به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه هفتم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که اُمیکرون یا سویه جدید کرونا و آمادگی کشورها برای مواجه با آن، احتمال تبرئه سیف و عراقچی، خوشبینیها در یک روز مانده به مذاکرات وین و ابتکار عمل برای لغو تحریمها، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان طی یادداشتی در شماره امروز این روزنامه با عنوان امروز چه روزی است؟! نوشت: ۱- دو روز بعد از مذاکرات هستهای ایران و ۱+۵ که در بغداد برگزار شده بود، یادداشتی به همان مناسبت در کیهان داشتیم که بخشی از آن وصفالحال است.
در مطلع آن یادداشت آورده بودیم؛ «خانمها و آقایان! میدانید امروز چه روزی است»؟ این پرسشی بود که دکتر جلیلی مسئول تیم هستهای کشورمان در آغاز یکی از نشستهای کاری اجلاس بغداد از نمایندگان ۱+۵ پرسید. سؤال غیرمنتظره بود و اعضا و نمایندگان تیمهای مذاکرهکننده ۱+۵ که نمیدانستند این سؤال چه ربطی به موضوع مذاکرات دارد، با تعجب پاسخ دادند «امروز چهارشنبه ۲۳ می۲۰۱۲ است» و دکتر جلیلی گفت «و سوم خرداد، یعنی دقیقا همان روزی که ۳۰ سال پیش خرمشهر را از اشغال عراق دوران صدام آزاد کردیم» و سپس توضیح داد که چگونه در آن جنگ ۸ ساله کشورهای متبوع گروه ۱+۵ و همه قدرتهای ریز و درشت در دنیای بلوکبندی شده آن روزها، با تمامی تجهیزات و ماشینهای جنگی و سیاسی و تبلیغاتی خود به حمایت از صدام وارد کارزار شده بودند، تانکهای لئوپارد آلمانی، چیفتنهای انگلیسی، موشکهای اگزوسه و جنگندههای میراژ و سوپراتاندارد فرانسوی، هواپیماهای میگ و موشکهای اسکادبی روسی، بمبهای شیمیایی آلمانی و انگلیسی، موشکهای سایدبایندر و هواپیماهای آواکس آمریکایی، دلارهای سعودی و کویتی و اماراتی و... در اختیار رژیم بعثی صدام بود و ما به قول حضرت امام راحلمان (ره) تنهای تنها بودیم، ولی میبینید که آن عقبه سخت و نفسگیر را با پیروزی پشت سر گذاشتهایم و امروزه صدام کجاست؟ و ما در کدام نقطه ایستادهایم؟
امروز در سالروز آزادی مقتدرانه خرمشهر و درحالی که حاکمیت عراق به مردم مظلوم آن و دوستان استراتژیک ما بازگشته است در قصر صدام با شما به مذاکره نشستهایم» دکتر جلیلی در ادامه میگوید؛ «آن روزها که همه دنیا در یکسو و ایران اسلامی در سوی دیگر ایستاده بود، تسلیم زورگویان غربی و شرقی و حامیان منطقهای آنها نشدیم بنابراین نباید انتظار داشته باشید امروز که در اوج اقتدار هستیم به کسی باج بدهیم و در مقابل خواستههای غیرقانونی و زورگویانه آنان تسلیم شویم «نقل به مضمون.»
۲- فردا (۸ آذر ۱۴۰۰) مذاکرات متوقف شده وین درحالی از سر گرفته میشود که روزهای هفتم و هشتم آذرماه به ترتیب با سالگرد ترور و شهادت دو تن از دانشمندان بزرگ هستهای کشورمان، شهید مجید شهریاری و شهید محسن فخریزاده همزمان است. تیم هستهای کشورمان نباید فراموش کند که با چه گرگهای درندهای روبهروست. دیروز رابرت مالی، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران از اینکه تیم هستهای کشورمان حاضر به مذاکره جداگانه با تیم هستهای آمریکا نیست، بر آشفته و گفته بود «ما در یک هتل اقامت خواهیم داشت و باید صبر کنیم ببینیم دیگران که با ایران بر سر میز (مذاکره) صحبت میکنند چه چیزی (به ما) گزارش میدهند. البته نباید اینگونه باشد، زیرا ما بارها به ایران گفتهایم که اگر خواهان حصول نتیجه و رسیدن هرچه سریعتر به نتیجه هستید بهتر است که رو در روی ما بنشینید». رابرت مالی بهگونهای تلویحی، خودداری تیم ایران از نشست رو در رو با تیم آمریکا را تحقیر کشورش دانسته و اعلام کرده بود این اقدام ایرانیها، حصول نتیجه را به تاخیر میاندازد که باید گفت؛ انتقام خون شهدای بزرگوارمان اگرچه هرگز نباید به فراموشی سپرده شود، ولی ادامه تحقیر آمریکا و مخالفت با نشست رو در رو با تیم هستهای آن کشور، کمترین اقدامی است که از تیم هستهای کشورمان انتظار میرود. چگونه میتوان با قاتلان شهید سلیمانی و ابو مهدی و شهریاری و فخریزاده و علی محمدی و احمدیروشن و رضائینژاد و ... در دو سوی یک میز به مذاکره نشست؟!
۳- بدیهی است که این فقط جزء بسیار کوچکی از ماجراست و آتش مقدسی که از شهادت شهیدانمان در دل ملت زبانه میکشد حتی با انتقام و قصاص قاتلان آن شهدای عزیز هم خاموش شدنی نیست.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان مذاکرات وین و اراده سیاسی نوشت: طبق آنچه مقامات وزارت امور خارجه کشورمان اعلام کردهاند قرار است فردا دور جدید مذاکرات مربوط به برجام در وین برگزار شود. در این زمینه، توجه به چند نکته مهم است.
۱- اینکه کارگزاران کنونی نظام جمهوری اسلامی، که در گذشته همواره علیه مذاکره و علیه برجام سخن میگفتند و آن را مردهای که قابل احیا نیست میدانستند، اکنون عزم جزم برای مذاکره دارند، نقطه قوتی است که باید از آن استقبال کرد. حتی آن دسته از افراطیون مجلس که قبلاً نسخهای نمادین از برجام را جلوی دوربینها به آتش کشیدند و تلویزیون نیز این صحنه را خبری کرد و نشان داد نیز اکنون موافق مذاکره درباره برجام و احیاء آن شدهاند و این نیز موجب خرسندی است.
۲- مقامات وزارت خارجه کشورمان بارها تاکید کردهاند که با «مذاکرات نتیجهمحور» موافقند و مذاکره را برای مذاکره نمیخواهند. این، نکته مهمی است، ولی چون از بدیهیات است، مطرح کردن آن جای سوال دارد. مگر از دور هم جمع شدن و مذاکره کردن، انتظاری غیر از رسیدن به نتیجه میتوان داشت؟! طرف مقابل هم قطعاً دنبال به دست آوردن نتیجه است. آنچه مهم است اینست که طرف ایرانی با هوشیاری درصدد باشد نتیجهای منطقی که منافع کشور را تضمین کند به دست بیاورد.
۳- هدف نهائی مذاکرات، رفع تحریمهاست. بنابراین، نتیجه موردنظر کاملاً مشخص است. برای رسیدن به این نتیجه، قسمت مهمی از مسیر توسط گروه مذاکرهکننده قبلی طی شده است. ادامه همان مسیر میتواند به مذاکرهکنندگان جدید کمک کند تا هرچه زودتر به نتیجه برسند.
۴- گاهی شنیده میشود گروه جدید مذاکرهکننده درصدد است همه چیز را از ابتدا شروع کند و راه پیموده شده را نادیده بگیرد. اگر مذاکرهکنندگان جدید چنین تفکری دارند، باید بدانند که برخلاف شعاری که میدهند، در پی مذاکره نتیجهمحور نیستند، زیرا این تفکر به اتلاف وقت منجر خواهد شد و عملاً به مذاکره برای مذاکره تبدیل خواهد گردید. اگر گروه قبلی مذاکرهکننده نتوانست به نتیجه نهائی برسد به این دلیل بود که موانعی از داخل کشور بر سر راه داشت. آن موانع، مخصوص دولت قبلی و گروه قبلی مذاکرهکننده بودند و دولت فعلی با آنها مواجه نیست. بنابراین، گروه مذاکرهکننده جدید میتواند بدون برخورد با مانع به پیش برود و مذاکره را به نتیجه برساند. اگر این مذاکرات از همان نقطه که قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ رها شد ادامه پیدا کند، با توجه به اینکه موانع برداشته شده، قطعاً خیلی زود به نتیجه خواهد رسید.
۵- یکی از عواملی که میتواند مذاکرات وین را سریعتر به نتیجه برساند، استفاده مذاکرهکنندگان جدید از تجربیات گروه قبلی است. اعضاء آن گروه، افراد توانمندی بودند که با تسلط کامل بر موضوعات مورد مذاکره توانستند از منافع کشور دفاع کنند و راه را برای رفع تحریمها هموار نمایند. خود اعضاء اصلی گروه مذاکرهکننده قبلی نیز برای کمک به مسئولین جدید اعلام آمادگی کرده و مقامات جدید وزارت خارجه نیز بر ضرورت استفاده از تجربیات آنان تاکید نمودهاند. اکنون زمان استفاده از این تجربیات ارزشمند است. ما نباید از سرمایههای ارزشمند کشور غافل شویم و جامعه را از تجربیات آنها محروم نمائیم. همه باید برای اعتلای کشور و حفاظت از منافع و مصالح مردم دست به دست همدیگر داده و مشترکاً مشکلات را حل کنیم.
۶- شاید کلیدیترین نکته در این مبحث این باشد که برخلاف تبلیغات منفی و البته بیپایه کاسبان تحریم، برای رفع تحریمها راهی غیر از احیاء برجام وجود ندارد. دولت سیزدهم برای حل مشکلات باید به مذاکرات برجامی توجه ویژه نشان دهد و فارغ از بهانهتراشیها آن را به سرانجام برساند. هیچکس خواهان نادیده گرفته شدن منافع کشور و ملت و خدشه وارد شدن به عزت و اقتدار نظام نیست و هیچ مسئولی نیز حق ندارد منافع مردم را فدای خواست بیگانگان کند. با غیرقابل اغماض دانستن این اصول و معیارها، میتوان مذاکرات را بگونهای پیش برد که به نتیجه مطلوب برسد و به رفع تحریمها منجر شود البته اگر اراده سیاسی برای این کار وجود داشته باشد.
سید حامد مرندی طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه ابتکار با عنوان آیا جنگ جدیدی در راه است؟ نوشت: رقابتهای بسیار جدی برای کسب قدرت و نفوذ بیشتر در منطقه به گونهای شدت گرفته است که به نظر میرسد نظم ایجاد شده در یکصد سال گذشته، در حال دگرگونی است و امروز کاملا نمایی شده است. در یک قرن گذشته، تجارب استعماری در خاورمیانه و همچنین ناسیونالیسم عربی سبب شده بود تا جهان عرب در مرکز توجه استراتژیک ایالات متحده قرار گرفته و دوران حکومت اعراب بر منطقه شکل بگیرد، اما این روزها همه چیز در حال تغییر بوده و این قدرتهای غیر عربی کهن در منطقه هستند که در حال بازسازی گذشته و تلاش برای بازگشت به روزگار مطلوب خود میباشند. امروز این اعراب هستند که با گسترش دامنه نفوذ ایران در منطقه و کاهش تعهدات آمریکا و نیز خروج عجیب آنها از افغانستان، احساس ترس میکنند و هر روز خود را به اسرائیل به عنوان دشمن ایران نزدیک کردهاند و درپی رسیدن به صلحی تاریخی با اسرائیل هستند. اما حقیقت جدید این است که توافق صلح اعراب به همان اندازه که برابر ایران سنگری است، در برابر ترکیه نیز خواهد بود. در این سالها، شاید توجه کمتری به امپراتوری عثمانی که توسط اروپا به قطعات کوچکتری برای کنترل منطقه تقسیم شده بود، میشود. در قدرت ماندن اردوغان برای سالهای طولانی و حرکت او به سمت تشکیل حکومت عثمانی جدید، از فاز کلامی، وارد فاز جدیتری شده است.
ساخت فیلمهای مختلف در این خصوص برای همسو کردن مردم با سیاستها، ژستهای سیاسی نامتعارف برای دیده شدن بیشتر، سرکوب شدید روزنامهنگاران و مخالفان سیاستهای ترکیه در دست اردوغان و نیز توجه به نگرش اردوغان که خود را به عنوان با تجربهترین رهبر حال حاضر جهان معرفی میکند؛ همه گواه از ظهور ترکیه به عنوان یک نیروی جدید و غیرقابل پیشبینی در منطقه است. ترکیه که تمامی تلاشهایش برای ورود به جهان غرب شکست خورده، گویا اینبار قاطعانهتر به دنبال احیای حکومت گذشته و رسیدن به خطوط ترسیم شده و مرزهای خود در یک قرن گذشته است. جاهطلبیهای اردوغان، اکنون کاملا عیان شده و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
ترکیه اکنون بخشهایی از سوریه را اشغال کرده، در عراق نفوذ دارد و در حال صف آرایی با نفوذ ایران در دمشق و بغداد است. ترکیه عملیات نظامی علیه کردها در عراق را افزایش داده و ایران را به پناه دادن به دشمن کرد ترکیه، حزب کارگران کردستان (PKK) متهم کرده است؛ ترکیه خود را وارد جنگ داخلی لیبی کرده و اخیراً قاطعانه در مناقشه قفقاز بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی مداخله کرده است. مقامات آنکارا همچنین به نقشهای گستردهتر در شاخ آفریقا و لبنان چشم دوختهاند و نیز در اقدامی تحریکآمیز، شخص رجب طیب اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، شعری را در مورد تجزیه آذربایجان تاریخی - که بخش جنوبی آن اکنون در داخل ایران قرار دارد - در جریان سفر پیروزمندانه خود به باکو، خواند که البته با واکنش تند مقامات کشورمان همراه شد و یا در اظهار نظری دیگر، اردوغان بیان داشته است که مصطفی کمال آتاتورک اشتباه کرده است که مناطق عرب نشین عثمانی را تا جنوب موصل واگذار کرده است. موقعیت منطقهای کنونی ترکیه - که به عراق، لبنان، سوریه و شاخ آفریقا کشیده شده و در عین حال از قطر و دولت طرابلس در جنگ داخلی لیبی دفاع میکند - در تضاد مستقیم با سیاستهای عربستان سعودی، امارات و مصر بوده و حمایت ترکیه از اخوانالمسلمین، حاکمان عرب را عصبانیتر کرده و بر وخامت روابط در یک دهه گذشته در منطقه افزوده است. زنگهای خطر به صدا درآمده و تمامی قواعد در منطقه در حال بازتعریف است. اکنون منافع ترکیه در منطقه قفقاز همانند سوریه با منافع ایران و روسیه در هم تنیده شده، ولی مشخص نیست این مراعات بازیگران بزرگ منطقهای بخصوص با کاهش توجه آمریکا از منطقه و توجه به شبکه بزرگ و پیچیده مسکو و نیز تلاش اردوغان برای تحقق رویای خود علیرغم بدهی خارجی سنگین و کاهش شدید ارزش لیر در برابر ارزهای خارجی و بالطبع مشکلات ناشی از آن، تا کی ادامه خواهد داشت. اما کاملا واضح است که در آینده، بی شک ترکیه با حمایت روسیه و نیز تلاش برای نزدیکی استراتژیک اسرائیل به ترکیه، به عنوان چالش جدید ایران به عنوان تهدید منافع منطقهای کشورمان در شام و قفقاز عمل خواهند کرد.
با قدرت رسیدن ناگهانی طالبان در افغانستان و سکوت و همراهی عجیب جهانی در این خصوص و حمایت چین از آنها و توجه به اینکه خاورمیانه در کنار مرزهای غربی چین بوده و امروز مشخص است که از طریق این دروازه، پکن، چشم انداز خود را برای منطقه نفوذ اوراسیا دنبال میکند. امروز در منطقه، شاهد جنگ آشکار و پنهان تمام قدرتهای جهانی هستیم و صحنه برای رویارویی تمام عیار بازیگران قدیمی و جدید برای به دست آوردن تکه کیک بزرگتر، آماده شده است.
حال باید دید با توجه به مشکلات انسانی بسیاری که در منطقه حاصل شده است، آیا منطقه به سمت کاهش تنشها و صلح حرکت خواهد کرد یا با تشدید مخاطرات توسط آمریکا و اروپا، منجمله در مساله هستهای ایران و افزایش فشار در حوزههای دفاعی غیر قابل پذیرش، بر بحران منطقه افزوده خواهد شد و حرکت به سمت آیندهای غیر قابل پیشبینی با سرعت بیشتری ادامه خواهد یافت.
بیشک در این گذار تاریخی، نقش ایران در منطقه پر رنگتر و کلیدیتر شده و سیاستمداران برای اجتناب از درگیری باید چارهای بیابند تا جهان وارد جنگ جدیدی نشود.