به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه ۲۴ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که سرکشی طالبان برای تجارت با ایران، اخراج اسکوچیچ از تیم ملی؛ آری، خیر؟ ترمیــم کــابینه از شــایعه تـا واقعیــت، گوشت؛ تب کریمه بعد از کرونا و آغاز عملیات ارزی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
علی ولی زاده طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان آقای رئیس جمهور جلوی این تفسیر غلط را بگیرید نوشت: بسته حمایتی برای بازنشستگان تامین اجتماعی آخرین خبری بود که وزیر رفاه در خصوص بازنشستگان داد.
این خبر اگر جامه عمل بپوشد، نه تنها مصوبه حقوق را در خصوص بازنشستگان تامین اجتماعی ترمیم نمیکند بلکه هم جسارت هست به بازنشستگان و هم عاری از پشتوانه کارشناسی است و مهم این که شاید مصوبهای باشد بدتر از مصوبه قبلی دولت.
از آن جا که بیشتر از آن که مصوبه دولت باشد یادی است از مدیریت وزیر رفاه که از ابتدای سال در قالب ویرگول یا مصوبه دولت و... مرتب افزایش ۱۰ درصد را زمزمه میکرد تا امروز که کتاب قانون را برداشته و میخواند این رفتارها نشان میدهد که خمیرمایه این تفسیر عجیب قانون از این وزارتخانه نشئت گرفته و متاسفانه به بدنه کارشناسی مصوبات دولت به شدت صدمه وارد کرده است تا آن جا که میتواند بسیاری را به مصوبات دولت کم توجه و اعتماد به کارشناسی مصوبات را ضعیف کند. امروز وقتی کمیسیون اجتماعی مجلس و نمایندگان مجلس تصریح میکنند که این مصوبه قانونی نیست و رسما اعلام میکنند که برای احقاق حقوق از دست رفته از طریق کمیسیون تطبیق قوانین و... اقدام کردهاند همه اینها این شائبه را که مصوبه دارای اشکالات فنی است پررنگ میکند، ولی هیچ سخنی را با وزیر نداریم، زیرا به نظر نگارنده وی به غیر منطقی بودن مصوبه علم دارد، ولی به هر دلیلی اصرار دارد که این فاجعه جامه عمل بپوشاند، اما روی سخنم با رئیسجمهور محترم است.
آقای رئیسجمهور با دستوری که در این خصوص به معاون اول دادید هم چراغ امیدی را در دل بازنشستگان و کسانی که از قانون شکنی متنفرند روشن کردید و هم نشان از این بود که حضرت عالی هم به ضعف این مصوبه واقفید و بنا دارید جبران کنید، ولی امروز وزیر محترم رفاه خبر از بستههای حمایتی داد معلوم نیست که آیا واقعا نظر شما را تامین کردهاند و نظر شما نیز همین است یا این که این خبر هم مانند گفتههای کاملا غیرکارشناسی قبلی وزیر است!
آقای رئیسجمهور حتما توجه دارید که این مصوبه فریب اعتماد به مصوبات را در باور بازنشستگان به صفر رساند حتی آنهایی که ۵۷ درصد افزایش داشتهاند. زیرا آنها به قواعد تامین اجتماعی واقفند و این شرط ضمن عقد را که هر قدر بیمه بیشتر پرداخت کنید در بازنشستگی حقوق بیشتر دریافت میکنید، حفظ کردهاند و ملکه ذهن شده برای آنها بنابراین وقتی مصوبه را مغایر این شرط میبینند بی اعتماد میشوند اصل ۹۶ (افزایش سالانه همخوان با تورم) برای آنها ملکه شده وقتی مصوبه را مغایر میبینند، اعتماد خود را به مصوبات از دست میدهند.
آنها وقتی میبینند آقای وزیر در روز کارگر از افزایش دستمزد دفاع میکند و آن را سبب بهبود تولید میداند، ولی اکنون مصوبه فوق را در راستای هموار کردن شکاف طبقاتی میداند در حالی که آن چه را به عنوان افزایش مزد شاغلین دفاع میکند شکاف طبقاتی را از ۱۸ میلیون و پانصد به ۳۵ میلیون کشانده بالاخره مردم و بازنشستگان کدام یک را قبول کنند و ممکن است این دوگانگی، اعتماد آنها را به مصوبات دولت به صفر برساند. آقای رئیسجمهور قبول دارید که این ندانم کاری برخی مدیران چه ضربهای به اعتماد مردم که تنها پشتوانه اساسی نظام هستند، میزند و به مطالبات خیابانی که مطلوب بعضی بدخواهان نظام است هیزم میریزد.
جان سخن این که آقای رئیسجمهور با آمدن شما بارقه امیدی در دلها زنده شد، ولی حیف که این نوع عملکرد برخی مدیران میتواند بارقه را نه خاموش بلکه کور کند!
جناب دکتر رئیسی وقت آن است که بار دیگر امید قبلی بازنشستگان و مدافعان قانون را با مدیریت دلسوزانهای که از شما سراغ داریم جبران کنید و صداهای بدخواهان را که با فرصت طلبی در میان مشمولان این مصوبه که مظلوم واقع شدند و مطالبهای دردمندانه دارند خاموش و دلهای مظلوم واقع شده را امیدوار کنید! بستههای حمایتی را به آنها که استحقاق دارند بدهید و افزایش را به کسانی که حقشان است تا عدل که همان قرار گرفتن شیئی در جای خودش است، تحقق یابد.
جاوید قربان اوغلی طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان نگرانی از اجماع جهانی نوشت: ۱- قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ۳۰ رأی موافق، دو مخالف (روسیه و چین) و سه ممتنع (هند، پاکستان و لیبی) به تصویب رسید. بانیان قطعنامه با هوشمندی لحن آن را ملایم گرفته بودند تا راه برای مذاکرات احیا مسدود نشود. گفته شده لحن قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی با پادرمیانی آمریکا تعدیل شد. رأی منفی دو قدرت اصلی شورای حکام، مهم و در شرایط متغیر و پرشتاب مناسبات بینالمللی، نمایانگر عدم اجماع بر سر موضوع ایران در برنامه هستهای بین قدرتهای جهانی (کشورهای ۱+۵) است. با وجود این، نگاهی گذرا به پیشینه این دو کشور، امید برای تداوم مواضع را کمفروغ میکند. از این جهت، شرطبندی به مواضع چین و روسیه در روند تنش رو به تزاید ایران با غرب به مصلحت ما نیست.
۲- ایران از چند هفته قبل از تصویب قطعنامه شورای حکام و احتمالا با آگاهی از تصویب آن، مواضع سختتری را در قبال آژانس اتخاذ کرد و ادبیات خود با آن را تهاجمی کرد. تعدادی از دوربینهای فراپادمانی آژانس را قطع و با صدور بیانیهای آن را به آژانس اعلام کرد. در بیانیه سازمان انرژی اتمی، ضمن تأکید بر همکاریهای گسترده ایران با آژانس، این همکاریها ناشی از حسن نیت ایران برشمرده و قطع آن به دلیل «عدم قدردانی آژانس» و تلقی ناصواب، وظیفه ایران ذکر شده است. عباراتی ارزشی که در روابط بینالملل جایگاهی نداشته و ناشی از تصور ناصحیح حاکم بر ذهن تدوینکنندگان چنین بیانیههایی است. تندترین مواضع در واکنش به قطعنامه که بسیار دور از انتظار بود، از سوی رئیسجمهور اتخاذ شد. رئیسی در دیدار با اقشار مختلف مردم چهارمحالوبختیاری در واکنش به قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: «در شورای حکام علیه ایران قطعنامه وضع میکنند، این در حالی است که به نام خدا، به نام ملت بزرگ ایران، یک قدم از مواضع خود عقبنشینی نخواهیم کرد». موضعی که من آن را گونه مؤدبانه حرفهای جنجالی احمدینژاد به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد میدانم. تکرار حرفهای او ملالآور و بازخوانی فصلی از پرونده هستهای است که کشور را به تعبیر عامیانه از چاله به چاه افکند.
۳- نشست بعدی شورای حکام آژانس در سپتامبر برگزار خواهد شد. حمایت ۳۰ کشور در حمایت از قطعنامه و همراهی ۲۶ کشور از ۳۵ عضو شورای حکام با چهار قدرت اصلی طراح قطعنامه (آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان)، زنگ خطر شکلگیری مجدد اجماع جهانی علیه ایران است که باید آن را جدی گرفت. خوشبینانهترین سناریو تکرار قطعنامهای با ادبیاتی مشابه است؛ هرچند پیشبینیها حکایت از سختترشدن موضع آژانس و احتمال ارجاع مجدد پرونده به شورای امنیت و تکرار سناریویی دارد که احمدینژاد پس از انتخابات ۱۳۸۴ کلید زد. احتمالا اتخاذ موضع تند ایران در قبال قطعنامه صادرشده تا حدودی متأثر از رأی و مواضع روسیه و چین است. این در حالی است که در شرایط کنونی، اقدام تقابلی از جانب ایران، در نهایت به ضرر ایران تمام خواهد شد. درپیشگرفتن این سیاست، بهویژه در برابر آژانس بینالمللی انرژی اتمی که نهادی ناظر است و گزارشهای آن تأثیر انکارناپذیری بر تصمیمات نهادهای بینالمللی دارد، با توجه به وضعیت حاکم بر جهان، به صلاح کشور نیست. پیشبینی میشود در صورت تداوم تنش بین ایران و آژانس، در نشست آتی شورای حکام، آژانس موضع تندتری در قبال ایران اتخاذ خواهد کرد.
۴- موضع ایالات متحده آمریکا در قبال پرونده هستهای ایران تابعی از دو متغیر است. اول، بایدن و تیم او مایل به بستن پنجره دیپلماسی نیستند و تعامل با ایران را بر گزینههای دیگر ترجیح میدهند. بااینحال شرایط متزلزل بایدن و حزب دموکرات با توجه به انتخابات پیشروی کنگره، ریسک نرمش در مقابل ایران را محدود میکند؛ بهخصوص اینکه پذیرش شرایط جدید ایران برای دستیابی به توافق در وین (خارجکردن سپاه از لیست گروههای تروریستی) و مخالفتهای جدی در داخل آمریکا با این کار، فشارها بر بایدن را افزایش داده است. بایدن امیدوار است با افزایش فشار تدریجی، وخیمترشدن شرایط اقتصادی، ایران را وادار به نرمش کرده و احیای توافق هستهای را در دسترس قرار دهد.
۵- رویکرد تقابلی ایران با آژانس بیتردید تأثیراتی منفی بر مذاکرات تعلیقشده وین خواهد گذاشت و روزنههای اندک امید به احیای برجام را از بین خواهد برد. اجلاس بعدی آژانس سه ماه دیگر در سپتامبر سال جاری برگزار خواهد شد. پیشبینی میشود استمرار این روند (تقابل با آژانس و ادامه بنبست مذاکرات وین) منجر به صدور قطعنامهای شدیداللحن از سوی آژانس خواهد شد؛ اقدامی که بیشباهت با روند سال اول دولت احمدینژاد و اقداماتی که طی آن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال شد و شش قطعنامه الزامآور را در پی داشت، نیست.
سیاستی که غرب در برابر ایران در پیش گرفته، همان روش معروف هویج و چماق است. شکلگیری مجدد اجماع جهانی علیه ایران، مسالهای است که باید آن را جدی گرفت و نگران بود. نتیجه محتوم رویکرد کنونی، برگرداندن توپ به زمین ایران است. موقعیت ما در آژانس بدتر خواهد شد و هیچ اطمینانی نیز وجود ندارد که چین و روسیه در شورای حکام یا در صورت ارسال پرونده به شورای امنیت، در این شورا، به دفاع از ایران و مخالفت با قطعنامههای پیشنهادی ادامه دهند.
۶- به نظر میرسد ایران با اتکا به درآمد نسبتا خوب از محل صادرات نفت و با توجه به نیاز غرب به نفت در بازار جهانی و کاهش سختگیری آمریکا و بستن چشم خود بر صادرات نفت ایران، امیدوار است مقاومت در برابر آمریکا و غرب آنها را به عقبنشینی وادار کند. تحلیلی که جناحی در کشور روی آن شرطبندی کرده و احتمالا توانسته است اجماعی را در شورای عالی امنیت ملی برای اتخاذ این رویکرد ایجاد کند. این در حالی است که شرایط اقتصادی کشور که در ادامه میتواند به چالشهایی ارتقا یابد از یک سو و تحولات منطقهای و بینالمللی از سوی دیگر، برخلاف تحلیل حاکم بر ذهنیت آن جناح خاص در جریان است. ضروری است جناب رئیسی توجه داشته باشد که سایر برنامههای او نیز در سایه شکست احیای برجام و تشدید تنشها با آژانس، تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. تنشزدایی در منطقه و موفقیت مذاکره با عربستان سعودی، در گرو مذاکرات وین و احیای برجام است که به یقین در صورت شکست احیای برجام، دچار مشکل خواهد شد. عربستان در حال خرید زمان است که نتیجه برجام روشن شود و بدون برجام آنها تلاشی برای اصلاح رابطه با ایران نخواهند کرد. حضور اسرائیل در کشورهای همسایه و حوزه امنیت ملی کشور که به مرحله تهدیدکنندهای ارتقا یافته نیز در پرتو استمرار تنش ایران با غرب و منطقه در حال اجراست.
فریدون حسن طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان جناب وزیر از کدام بازی لذت بردید! نوشت: رسیدن به موفقیت در میدان بزرگی، چون جام جهانی فوتبال نیازمند حمایت و توجه ویژه است، در این مسئله جای هیچ شک و تردیدی نیست. اینکه ملیپوشان فوتبال با صعود به جام جهانی قطر کار بزرگی انجام دادند بر کسی پوشیده نیست و باید برای حضور در این میدان بزرگ به بهترین شکل ممکن حمایت و آماده شوند هم بر همه واضح و روشن است، اما در این میان برخی اقدامات و برخی اظهارنظرها به همراه زیادهخواهیهای فوتبالیها دست به دست هم میدهد تا موضوع نگاه تبعیضآمیز مسئولان ورزش کشور به رشتههای گوناگون واقعیت بیشتری پیدا کند.
هنوز ماجرای چمدان دلارهایی که محمدرضا داورزنی، معاون وقت ورزش قهرمانی وزارت ورزش در زمان برگزاری جام ملتهای آسیا در امارات بابت پاداش پیروزی بر عمان با خود برد و بین اعضای تیم ملی پخش شد، در اذهان زنده است که اینبار صحبتهای وزیر ورزش در جمع ملیپوشان، آن هم بعد از شکست مقابل تیم دوم الجزایر رسانهای شد. صحبتهایی که در کنار پرداخت پاداش به ملیپوشان قبل از یک بازی دوستانه باز هم ثابت کرد مسئولان ورزش کشور تا چه میزان فوتبالزده هستند و این اشتیاق زائدالوصف، حتی اجازه نمیدهد که ضعفهای مفرط تیم را ببینند.
حمید سجادی، وزیر ورزش میگوید از تماشای بازی لذت برده و سؤال این است که جناب وزیر دقیقاً بفرمایند از کدام قسمت بازی لذت بردهاند تا ما برویم دوباره آن را ببینیم؛ از دفاع، خط میانی یا خط حمله؟ از توپرسانی به مهاجمان یا از دو پاس عقبی که منجر به دو گل الجزایر شد؟ اصلاً بازی ایران و الجزایر را تماشا کردید یا بازی دیگری را؟ قبول که از بازی لذت بردید، نوشجانتان، ما که فقط حرص خوردیم بابت این همه ناهماهنگی، آنهم بعد از اردویی دو هفتهای، ولی لطفاً بفرمایید حرفهای بعد از بازی در هتل تیم ملی را کجای دلمان بگذاریم!
اینکه وزیر ورزش صراحتاً عنوان کند در جلسات هیات دولت همیشه ذکرخیر تیم ملی فوتبال است، تمام اعضا و شخص رئیسجمهور نیز پیگیر اوضاع تیم هستند و حتی پیش از سفر سجادی به قطر شخص رئیسجمهور نکاتی را یادآور شده، همه جای سؤال دارد، اما اینکه عنوان میکند که «خیالتان راحت باشد که وظیفه وزارت ورزش و جوانان این است که بهنمایندگی از کل کشور، آنچه منابع موجود ما در کشور است را بسیج میکنیم تا شما موفق شوید» یک تبعیض کاملاً آشکار و یک نگاه فوتبالی صرف از جانب وزیری است که به قول خودش هیچ تخصصی در زمینه فوتبال ندارد. لذت بردن از بازی یکشنبه شب هم حتماً مربوط به این عدم شناخت میشود.
«به نمایندگی از کل کشور و تمام منابع موجود ورزش در کشور»؛ جناب وزیر چگونه حساب کردهاید، مگر ورزش کشور فقط در فوتبال خلاصه میشود. با این نگاه بهتر بود بهرغم ناآشنایی با فوتبال که خودتان به آن اذعان دارید به جای وزیر ورزش، وزیر فوتبال میشدید تا حداقل تکلیف بقیه رشتهها مشخص میشد. همین حالا اکثر رشتههای مدالآور با مشکلات و معضلات عجیبی روبهرو هستند که شما و بقیه وزارتنشینان در قبال آنها فقط سکوت میکنید، آن وقت به فوتبال بیتالمالخور وعده بسیج تمام امکانات و منابع کشور را میدهید!
تیم ملی نیاز به حمایت دارد، اما این حمایت باید منطقی و در چارچوب و ضوابط مشخص صورت گیرد، نه اینکه حمایت از تیم ملی باعث نادیده گرفته شدن حق سایر رشتههای مدالآور و قهرمانپرور شود و تبعیض را در ورزش کشور علنی کند.