به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز سه شنبه ۱۸ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که تیترهای احیای برجام در انتظار تصمیمهای سیاسی، شلیک ۱۱۰۰ موشک به ۵۸ نقطه اسرائیل پاسخ مقاومت فلسطین به ترور دو فرمانده و دلیل بیاعتمادی به بورس چیست؟ در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای امروز منتشره در روزنامهها را مرور میکنیم؛
علی عبدالملکی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر عاشورا فقط آه و اشک و انفعال نیست، نوشت: محرم یک ماه نیست، همانطورکه عاشورا و کربلا را نباید یک روز و یک مکان بدانیم. محرم فرهنگی غنی، پربار و اقیانوسی از اندیشههای ناب و نکتههای پندآموز بشری است که در طول سالیان متمادی جانهای زیادی از چشمهسار زلال آن متنعم گشته، معرفت یافته و به کمال رسیدهاند. چه آنکه به هر سوی آن بنگری درسی، پیامی و آموزهای برای زیستن در خود نهفته دارد. عاشورا نیز گسترهای تاریخی است که شرافت شجاعت، دینداری و آزادی و آزاداندیشی در آن تفسیر شد، معنا یافت و جان گرفت و بدینترتیب نفسهای زیادی از معارف متعالی آن پندها آموخته، تجربهها اندوخته و سرمست گشتهاند و این همه در حسین (ع) سالار و سرور آزادگان و پرورده دامان محمد (ص)، علی (ع) و زهرا (س) متجلی و نمود پیدا کرده است. کربلا و عاشورا تنها نمادی از مظلومیت خاندان اهلبیت علیهمالسلام نیست تا پیام محرم را صرفا با تصویری از اشک و آه و انفعال به جهانیان منتقل نماید. برداشتی احساسی، عاطفی و افراطگرایانه از مصائب عاشورا و افزودن وزن احساس در برابر استدلال و عقل در سرزمین کربلا بهطوریکه در آن غم بزرگ حسین (ع) بستن شط و لب تشنگی او و فرزندانش انگاشته شود اگر نگوییم تفسیری غلط از فرهنگ عاشورا است، حداقل استنباطی جزیی و سطحی از آن بیکران الهی است و چنانچه اهداف قیام را تحتالشعاع قرار دهد خود ظلمی مضاعف بر شهید کربلاست! گفتمان حسین (ع) در کربلا و مشی او در میدان جنگی نابرابر متضمن رفیعترین تفکرات انسانی و محکمترین استدلالات عقلی است. التزام پیشوای آزادگان بر معیارهای انسانی، حرمت آدمیان، رأفت اسلامی مهربانی دینی، نظم و انضباط سیاسی و حتی در کمرکش نبرد تلاش او برای نفی خشونت و ارایه سیمایی جاذب از اسلام توأم بادفاعی عالمانه از دین رهیافتهای حکیمانهای است از قیام حسین بن علی (ع) که میتواند جهانیان را همچنان رهنمون باشد. زینب خواهر قهرمان و شجاع او که عرفان را از مصدر حقیقت نوشیده بود در کربلا فرمود: ما رأیت الا جمیلا. «چیزی جز زیبایی ندیدم» و مانیز کافی است که در این ایام از پوسته به مغز و از سطح به عمق برگردیم تا سیرتمان کربلایی و اندیشهمان عاشورایی شود.
مصطفی خوش چشم کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز ایران نوشت: از اوایل سال جاری، طرف غربی در مذاکرات هستهای، جنگی ارادهای را شروع کرده و روی چند مورد معدود باقیمانده در زمینه تحریمها، تضامین و بسته شدن پروندههای ادعایی در آژانس سرسختی نشان میدهد. این درحالی است که غربیها طی ماههای گذشته، با ادعای اینکه تنها مورد باقیمانده در مذاکرات، خارج کردن نام سپاه از فهرست گروههای تروریستی است، آن را به حاشیه بردند. در طول این مدت، طرف غربی جنگ ترکیبی مشتمل بر انواع عملیات روانی و... راه انداخته است. حملات سایبری با استفاده از عوامل صهیونیستی برای ترور و خرابکاری، فشار دیپلماتیک از طریق شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، دستور توقیف محموله نفتی ایران در سواحل یونان و بازاعمال مجموعهای از تحریمها، از جمله اقداماتی بود که از سوی آنان انجام شد تا طرف ایرانی را عقب بنشاند. با شکست مجموعه این اقدامات، امریکاییها متوجه نزدیک شدن به فصل پاییز و زمستان و زمان پیش خرید نفت شدند. آنان بخوبی دریافتند که با افزایش قیمت سوخت و فشار به جامعه اروپا و امریکا، عواقب اقتصادی، سیاسی و امنیتی آن دامن طرف غربی را خواهد گرفت. از این رو، زمان کنونی را دوره حساسی برای پرداختن به اختلافات میشمارند و نظر خود در مورد مذاکرات را تغییر دادند.
طرفهای غربی، خود اذعان میکنند که اساساً دعوا، بر سر موضوع سپاه و قرار گرفتن یا نگرفتن نام آن در لیست گروههای تروریستی نیست، اما بازهم، از دادن امتیازات طفره رفته و از ایران میخواهند که از خواستههای خود عقبنشینی کند و همچنان به دنبال امتیازگیری در لحظات آخر است؛ این رویکرد حاکی از عدم صداقت طرف مقابل در مذاکرات است.
در سوی دیگر، ایران نمیتواند از درخواستهای خود در سه زمینه یاد شده، عقبنشینی کند. انجام توافق- در صورتی که بتوان آن را توافق خوب خواند- برای بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم صورت میگیرد. این مهم در صورتی محقق خواهد شد که «تحریمها» برداشته و صدها فرد، شرکت و نهادهایی که در لیست تحریمها قرار دارند از آن خارج شوند. در غیر این صورت رفع تحریمها تنها بر روی کاغذ، معنا ندارد و عملاً شرکتهایی که سهولت در تجارت را برعهده دارند، با باقی ماندن در لیست تحریمها از کارکرد خود باز میمانند.
«ارائه تضمین» از دیگر درخواستهای ایران در این مذاکرات است. هرچند سرمایهگذار خارجی به دنبال بهرهبرداری از بازار ایران به عنوان یک بازار پرسود باشد اما، این امر زمانی اتفاق خواهد افتاد که نسبت به آینده اعتماد و اطمینان داشته باشند. آنان با توجه به تجربه خروج امریکا از برجام، هیچ اعتمادی نسبت به تعهد ایالات متحده برای باقی ماندن در هیچ توافقی را ندارند و تنها در صورتی به بازار ایران باز خواهند گشت که طرف امریکایی «تضامین» محکم و مشترکی به ایران و این شرکتها بدهد. اگر قرار باشد که طرف امریکایی تضامین مربوطه را اعطا نکند، پای هیچ شرکت سرمایهگذاری خارجی به ایران باز نخواهد شد. به همان ترتیب چیزی به عنوان امتیاز اقتصادی هم عاید کشورمان نخواهد شد، به غیر از صادرات نفت به میزان یک تا یک و نیم میلیون بشکه آن هم برای مدت محدود چند ماهه. چرا که به باور اکثر کارشناسان، جمهوریخواهان در امریکا در انتخابات آتی اکثریت هر دو مجلس این کشور را به دست خواهند آورد و قبل از اینکه توافقی به طور کامل انجام شود، آن را نقض خواهند کرد. با وضعیت موجود به نظر میرسد که آنها تنها به دنبال این هستند تا نیمکره غربی را در این زمستان سرد از کمبود انرژی نجات دهند.
مسأله دیگر ایران در این مذاکرات، بسته شدن پرونده ادعاهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. آژانس در برابر سؤالات و ابهاماتی که مطرح کرده، بخوبی پاسخ طرف ایرانی را دریافت کرده است. اما طرف غربی با استفاده ابزاری از آژانس به منزله اهرم فشار سیاسی به ایران، مجدداً پروندههای پیش از سال ۲۰۱۵- یعنی زمان توافق- را بازگشایی کرده تا ایران را در پای مذاکرات مجبور به عقبنشینی کند. پر واضح است تا زمانی که این پروندهها بسته نشود، هیچ ضمانتی برای بقای توافق باقی نخواهد ماند و همچنان طرف غربی از آژانس به عنوان اهرم فشار استفاده خواهد کرد و ایران را مجبور به دادن امتیازات بیشتر در فردای توافق میکند. این روند باید یکبار برای همیشه پایان یابد تا بشود نسبت به هر توافقی اعتماد و اطمینان اولیه را پیدا کرد.
با توجه به جمیع جهات، «تحولات بینالمللی» در صحنه جنگ اوکراین و تایوان، کمبود انرژی و افزایش تقاضا در ماههای آینده، افزایش قیمتها و تبعات سیاسی، اقتصادی و امنیتی آن، «توان داخلی» در خنثیسازی تحریمها، گشایش روابط با کشورهای خارج از بلوک غرب و همچنین افزایش توان هستهای جمهوری اسلامی ایران و تحقق بیشتر اهداف دفاعی و منطقهای حکایت از این دارد که زمان به نفع ایران در حال سپری شدن است. طی روزها و هفتههای آتی شاهد خواهیم بود که اهرمهای طرف غربی تأثیرگذاری خود را بیشتر از دست خواهند داد و فشار ایران بر طرف غربی سنگینتر خواهد شد. اگر طرف غربی واقعگرایی را پیشه خود کند، درخواهد یافت که توافق امروز بهتر از فرداست. چرا که حداقل جو بایدن رئیس جمهور ایالات متحده امریکا بشدت نیازمند یک دستاورد برای ارائه در انتخابات پیش روی امریکاست.
یوسف مولایی استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان مذاکرات هستهای، آخرین بیمها و امیدها نوشت: از آنجا که اخبار دقیقی از روند مذاکرات نداریم و اخباری هم که بیرون داده میشود، بیشتر از سوی رسانههای آمریکایی و اروپایی است و بعضی از مقاماتی هم که در مذاکرات حضور دارند، اظهارنظرهایی کردهاند و نظر نهایی و رسمی ایران هم مبنی بر این است که هنوز از رسیدن به متن نهایی فاصله داریم، هنوز باید درباره مواردی که مورد اختلاف هست بحث شود و از طرف دیگر هم متنی توسط اروپاییها آماده شده که بحثها عمدتا پیرامون آن است. ضمن اینکه تذکر هم داده میشود و مثل اینکه ایران نباید خواستههای جدیدی مطرح کند و اولیانوف، نماینده روسیه هم گفته با همه مواضع ایران همراه نیستیم گرچه دغدغههای ایران را درک میکنیم. همه اینها را که کنار هم بگذاریم بهاضافه سه، چهار روز مذاکره سنگین نشان میدهد که واقعا اظهارنظر درباره اینکه به کجا میخواهند برسند، آسان نیست. ولی الان اینجا اراده سیاسی تعیین کننده است و اگر ایران تصمیم گرفته باشد که با مذاکره هزینههای مدیریت پرونده را کاهش دهد به نظر میرسد که میتواند. از جمله مواردی که ایران روی آن اصرار دارد، سایتهایی است که آژانس اعلام کرده ذرات اورانیوم در آن پیداشده و مکانهای مشکوکی هستند و ایران باید فعالیت این مکانها را توضیح دهد. این یک بحث فنی است که آژانس میتواند دوباره این مکانها را بازدید کند یا مدارکش را از ایران دریافت کند یا ایران همانطور که اصرار دارد باید این موضوع بسته یا خاتمه یافته اعلام شود. در مورد تضمینهایی که ایران اصرار دارد نیز همیشه گفتهام که در مناسبات بینالمللی تضمینی نمیتوان گرفت و معمولا هر تضمینی هم باشد گذرا و متزلزل است.
در اینصورت به نظر میرسد براساس پیشنهادهای آقای بورل یک جورهایی شاید ایران متقاعد به پذیرش پیشنهادها شود. در مورد مکانیزم آزادسازی داراییهای ایران، بحثهای فنی قطعا وجود دارد و طرفین میتوانند راهکاری پیدا کنند. در مجموع تا آخرین لحظه هم شانس احیای برجام وجود دارد و هم احتمال شکست برجام زیاد است؛ لذا پیشبینی خیلی دشوار است و نمیتوانیم پیشبینی علمی و کارشناسی ارائه دهیم، چون اطلاعات و دادههای دقیق در اختیار ما نیست؛ بهاضافه اینکه یک تصمیم سیاسی خواهد بود که در عالیترین سطح تصمیمگیران ایران باید اتخاذ شود و مقاماتی که باید این تصمیم سخت را بگیرند تا آخرین لحظه منتظرند ببیند تیم مذاکره کننده میتواند امتیازات بیشتری بگیرد و تا زمانی که شانسی برای گرفتن امتیاز میدهند، نظرشان را قطعی اظهار نمیکنند و آن آخرین لحظات و ساعتهای مذاکره خواهد بود که نهایتا نتیجه، مقامات ایران یا مقام سیاسی که باید تصمیم نهایی را بگیرد، متقاعد میکند. به همین دلیل پیشبینی خیلی سخت است و براساس اخباری که بیرون درز پیدا کرده، فعلا خیلی خوش بینی وجود ندارد یا خوشبینی یا بدبینی یا احتمال شکست، شانسشان به یک اندازه است. اما منافع ایران را در این میبینم که بسته پیشنهادی آقای بورل را بپذیرد. بنابراین پذیرش هر وضعیتی که الان در این پرونده از نظر پیشنهادهای آمریکا و در کل ۱+۵ وجود دارد، ضررش برای ما در درازمدت کمتر از نپذیرفتنش است.