به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز پنجشنبه ۲۰ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که صفحات نخست بیشتر روزنامهها با چاپ تصویر و تیترهایی مرتبط با درگذشت هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر در ۹۵ سالگی این خبر را بازتاب داده اند. خبر افزایش دوباره حقوق بازنشستگان، واکنشها به متن منتشر شده از میرحسین موسوی و تحلیلهایی درباره آخرین وضعیت برجام، از دیگر تیترهایی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
کامران سلطانیزاده، دبیر کل کانون صرافان ایران طی یادداشتی در شماره امروز تجارت نوشت: از هفته گذشته که بحث رایزنیها برای ایجاد توافق در مذاکرات مطرح شد، شاهد کاهش نرخ ارز بودیم. همین ذهنیت مثبت مردم و کاهش نرخ ارز نشان داد که احیای برجام میتواند در قیمت نهایی ارز تاثیر داشته باشد. با توجه به اینکه پس از توافق دسترسی ایران به منابع ارزی افزایش مییابد و تبادلات ارزی روانتر خواهد شد به طور قطع این روند در نرخ ارز در بازار ایران اثرگذار است. مردم میدانند که پس از توافق برگشت ارز حاصل از صادرات سهلتر انجام میشود، هزینههای بازگشت ارز به کشور کاهش پیدا میکند و تجارت ایران روانتر میشود. همچنین پس از احیای برجام فروش نفت و مشتقات نفتی افزایش مییابد و با رفع تحریمهای کشتیرانی هزینه حمل و نقل کالا کاهش پیدا میکند. به طور کلی هزینههای تمام شده صادرات و واردات و تجارت ایران کاهش پیدا میکند و قیمت ارز هم از این روند و شرایط تاثیر میپذیرد. هر چه میزان صادرات و ورود کالاهای ایرانی به بازارهای بینالمللی افزایش یابد شاهد افزایش درآمدهای ارزی و افزایش عرضه ارز در بازار خواهیم بود، ایجاد امنیت اقتصادی، ایجاد امنیت روانی و ذهنی بین مردم منجر به کاهش خرید سرمایهای، ارز در بازار میشود و در این شرایط با کاهش تقاضا و افزایش عرضه مواجه میشویم که نتیجه آن برقراری ثبات در بازار ارز است.
البته روز گذشته و امروز زمان خوبی برای ارزیابی واکنش بازار نیست چراکه در ایام بین تعطیل قرار داریم و معمولا در این شرایط، بازار متشنجی رو نمیبینیم و نمیتوان تحلیل درستی از روند بازار داشت، اما از هفته گذشته که بحث رایزنیها برای ایجاد توافق در مذاکرات مطرح شد، شاهد کاهش نرخ ارز بودیم. همین ذهنیت مثبت مردم و کاهش نرخ ارز نشان داد که احیای برجام میتواند در قیمت نهایی ارز تاثیر داشته باشد. رصد بازار نشان میدهد در این ایام فروشندههای ارز در بازار افزایش پیدا کردهاند و اخبار مذاکرات بر روی افرایش فروش ارز و افزایش عرضه ارز مردم در بازار تاثیر مثبت گذاشته است. دو ماه قبل نرخ ارز وارد کانال ٣١ هزار تومان شد و از این رو بسیاری از صادرکنندگان ارز خود را نگهداری کردند که در موقعیت بهتری عرضه کنند، اما صادرکنندگان هم برای تامین نیاز ریالی خود باید ارز به فروش برسانند و با توجه به اینکه صادرکنندگان هم احتمال میدهند که خبر توافق منتج به کاهش نرخ ارز میشود به طور قطع با افزایش فروش ارز صادرکنندگان خواهیم بود و همین رفتار هم بر روند کاهشی نرخ ارز در بازار کمک میکند. از چند سال گذشته مردم و بسیاری از صادرکنندگان با توجه به دغدغههای که داشتند سپردههای ریالی خود را از شبکه بانکی خارج و تبدیل به ارز، سکه و مسکوکات طلا کردند که نمونه جمع آوری ارز و طلا خانگی را در صندوق امانت بانک ملی دیدیم که چندی پیش به سرقت رفت.
اخبار غیر رسمی میگویند حدود ۴٠ میلیارد دلار ارز خانگی وجود دارد، یعنی به ازای هر ایرانی ۵٠٠ دلار. البته باید توجه داشته باشیم که بخشی از نقدینگی ایرانیها به ملک خارجی تبدیل شد و تنها در دو سال گذشته به اندازه حدود ١٠ هزار واحد مسکونی ارز از کشور خارج شده است و خروج سرمایه سنگینی را تجربه کردیم. اگر مردم اطمینان حاصل کنند که روند کاهشی نرخ ارز ادامهدار خواهد بود نسبت به فروش و تخلیه ارزهای خانگی در بازار اقدام میکنند. ایران نشان داده که آمادگی مقابله با تنش ارزی را دارد چراکه کشورمان راههای درآمدهای ارزی خود را پیدا کرده است و شرکای قوی مانند چین و روسیه دارد و با توجه به افزایش قیمت نفت و ذخایر ارزی کشور، عدم توافق نمیتواند منجر به افزایش جهشی قیمت دلار شود.
هادی حق شناس اقتصاددان طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی با عنوان احیای برجام، نیاز طرفین نوشت: آنچه مسلم است اینکه عدم احیای برجام در بخش تجارت خارجی کشور اخلال ایجاد کرده است. به عبارت سادهتر؛ به دلیل تحریم نه میتوانیم متناسب با ظرفیت صنعت نفت کشور نفت صادر کنیم و نه میتوانیم فرآوردههای گاز منظور پتروشیمی را صادر کنیم. نه تنها مهمترین صادرات کشور یعنی نفت و گاز دچار اخلال شده بلکه نقل و انتقالات پولی هم دچار مساله شده و این باعث شده که نیازهای کشور به برخی از کالاهای صنعتی هم دچار اخلال بشود. امروز اگر خودروسازی کشور دچار مشکل است، یا به هر دلیلی نمیتوانیم خودروهای جدید وارد بازار ایران کنیم، یا برخی از تکنولوژیهای تولید در صنایع دیگر کشور موضوع تحریمهاست. تحریمها باعث شده است که روند رشد اقتصادی سالهای ۹۳ تا پایان ۹۶ که یک روند مثبت بوده به طوری که سالهای ۹۵ و ۹۶ دو سال پیاپی اقتصاد ایران تورم یک رقمی را تجربه کرد و همچنین رشد اقتصادی دورقمی، آن به تورمهای بالای ۳۰ درصد از سال ۹۷ تا امروز تبدیل بشود که برآیند این منجر به جهش قیمتها با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در سالجاری شده است. در اینکه تحریم عوارض جدی بر اقتصاد ایران گذاشته است، تردید نباید کرد. مثال آشکار و واضح آن، این است که ما حداقل یک میلیون بشکه درروز به شکل رسمی صادرات نفت را از دست دادهایم.
تازه بخش دیگری هم که صادرات انجام میدهیم اصطلاحا با دور زدن تحریمها و با کاهش قیمت فروش و با انتقال غیررسمی منابع آن مواجه هستیم. اینها ضررهای آشکار در بخش نفت است. به دلیل اینکه ظرفیت اقتصاد ایران هم در بخش گردشگری و هم در بخش نفت و گاز قابلیت جذب سرمایههای بزرگ را دارد، به دلیل تحریم، سرمایهگذاری مستقیم در این بخشها بسیار ناچیز اتفاق افتاده است. این موارد که ذکر شد، زیانهای آشکار تحریمهای ظالمانه غرب بر اقتصاد ایران است. در کنار این موضوع به دلیل اینکه تکنولوژیهای جدید در بخش صنعت نفت و گاز در اختیار کشور قرار نگرفته، هزینه اکتشاف نیز افزایشی بوده است. همین موضوع در صنعت حمل و نقل هوایی نیز مصداق دارد؛ لذا نباید در آثار زیانبار تحریم تردید کرد، اما سوال بزرگ این است که اقتصاد ایران تا چه مقطعی میتواند اینگونه هزینهها را پرداخت نماید؟ به نظر میرسد به دلیل بزرگی اقتصاد ایران و همچنین تنوع اقتصاد ایران، ممکن است پرداخت این هزینهها امکان پذیر باشد.
امروز بخشی از مشکلات مردم در بخشهای رفاهی تحت تاثیر تحریمهای ظالمانه بوده است؛ لذا به نظر میرسد با حفظ همه منافع کشور و باصطلاح حفظ عزت کشور، باید به سراغ احیای برجام رفت. معمولا بحرانهای بینالمللی هرقدر بیشتر برای حل آن زمان بگذرد، هزینه حل مشکل نیز افزایشی خواهد بود. غالب کشورهای منطقه بهطور یک مثال ساده اختلافی که ترکیه با روسیه درخصوص سوریه داشت یا ترکیه با آمریکا یا برخی از کشورهای اروپایی برای الحاق به اتحادیه اروپا داشت، غالب مسائل ذکر شده یا در کوتاه مدت حل شد یا از اولویت اول کشور خارج گردید. به نظر میرسد که مساله احیای برجام بیش از زمانی که فکر یا پیش بینی میشد، به درازا کشیده شده لذا احیای برجام با حفظ عزت و مصلحت کشور نیاز اقتصاد کشور است. ذکر این نکته بسیار مهم است که در شرایط فعلی احیای برجام به دلیل تامین بخشی از انرژی کشورهای اروپایی مورد نیاز غرب نیز است. با توجه به تحریم نفت و گاز روسیه و کاهش عرضه نفت و گاز این کشور این فرصت برای ایران ایجاد شده است که با اخذ امتیازات مطلوب برای احیای برجام بخشی از انرژی غرب را نیز تامین نماید.
حنیف غفاری طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان دوگانههایی که غرب پنهان میکند! نوشت: بازی برجامی غرب، خصوصا در قبال آنچه پیشنهاد غیر قابل تغییر! اروپائیان در پروسه احیای توافق هستهای خوانده میشود در نوع خود قابل توجه است! طی روزهای اخیر و در جریان برگزاری مذاکرات وین، مقامات آمریکایی تلاش میکنند خود را در قبال تعیین تکلیف توافق هستهای و حتی تاکتیکها و متدهای بازگشت به این توافق یکدست و متحد نشان دهند. با این حال شواهد و مستندات موجود نشان میدهد که حتی در میان دموکراتها نیز این همسانی و همصدایی وجود ندارد! در چنین شرایطی دستگاههای رسمی و رسانهای در غرب تلاش میکنند خود را «یکدست و بی اشتباه» و در مقابل، ایران را در قبال بازگشت به توافق هستهای مردد نشان دهند. آنچه مسلم است اینکه ایران قطعا به دنبال «توافق خوب» میباشد، اما تا زمانی که به آن دست پیدا نکند و طرف غربی در قبال آن گامهای لازم و ضروری را بر ندارد، تسلیم بازی سیاسی-رسانهای آمریکا و اروپا نمیشود.
در دستگاه سیاست خارجی آمریکا برنامههای متفاوتی درخصوص بحث سرنوشت برجام ارائه شده، اما نکته آنجاست که اجماعی بر سر آنها وجود ندارد. حتی بین خود دموکراتها طیفهای گوناگونی وجود دارند که نسبت به ایدههایی مثل توافق موقت یا تداوم سیاست فشار حداکثری علیه ایران کاملا تردید دارند؛ بنابراین الان نقطهثقل تمرکزشان روی بحث احیای برجام است. اصل ماجرا این است که واشنگتن در ابتدای حضور بایدن در کاخسفید، تاکتیک بازگشت پوچ به برجام را درنظر گرفته بود و افرادی مثل جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا یا آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه این کشور تاکید داشتند که آمریکا درظاهر به برجام بازگردد، اما درعمل تحریمهای ایران را بهصورت قطرهچکانی بردارد. اما الان که آمریکاییها بهنوعی بر سر دوراهی بازگشت واقعی به برجام و ادامه مسیر دوران ریاستجمهوری ترامپ و البته پذیرش عواقب آن گرفتار شدهاند، ما شاهد خلق این تناقضها در حوزه سیاست خارجی آمریکا هستیم. بههرحال این تصمیمی است که واشنگتن باید بگیرد و قطعا مذاکرات بهلحاظ فنی و حقوقی مدتهاست بهپایان رسیده و الان بحث بر سر تصمیم سیاسیای است که دولت جو بایدن باید هرچه سریعتر اتخاذ کند. این قاعده در خصوص اتحادیه اروپا نیز صادق است.
در حال حاضر تروئیکای اروپایی نیز به مانند واشنگتن محکوم به اتخاذ «تصمیم نهایی» است! در این معادله غرب «بدهکار مطلق» است و نه «طلبکار»! راه حل معضلی که به واسطه خروج آمریکا از توافق هستهای و بدعهدی اتحادیه اروپا در برجام ایجاد شده نیز مشخص است:بازگشت واقعی به توافق هستهای و دیگر هیچ!
طی روزهای آتی دیالوگهای انتقادی در فضای سیاسی آمریکا بر سر کلیت احیا یا عدم احیای توافق هستهای شدیدتر میشود. در این میان علاوه بر سناتورهای جمهوری خواه و لابی آیپک، سناتورهای دموکرات مخالف برجام نیز تلاش خواهند کرد تا با تنگتر کردن عرصه مذاکرات وین، دست به پیچیده سازی صحنه بزنند. بازیگران اروپایی نیز در این معادله نه به عنوان یک بازیگر متعهد (به اصل توافق هستهای) بلکه به مثابه یک کاتالیزور و عامل تشدید کننده بحران وارد عمل میشوند.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران بازی احزاب و بازیگران سیاسی در آمریکا و اروپا را به صورت جدی مورد رصد و تحلیل قرار میدهد. این طمانینه همراه با قاطعیت، رمز موفقیت نهایی ما در هرگونه رایزنی و مذاکره با طرف بدعهد و غیر قابل اعتماد غربی محسوب میشود.