پلیس چگونه مهستی و دوستش را از مرگ نجات داد

اگر نیروهای انتظامی به دادمان نمی رسیدند اکنون من و حدیثه در این دنیا نبودیم و نمی دانم برای این تصمیم احمقانه چه افراد دیگری به مخمصه می افتادند و ...
کد خبر: ۱۱۶۵۷۱۱
|
۰۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۴ 27 February 2023
|
6967 بازدید
|
۳

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، این‌ها بخشی از اظهارات دختر ۱۶ ساله‌ای به نام «مهستی» است که او و دوستش به قصد خودکشی خودشان را از پل هوایی بولوار وکیل آباد مشهد آویزان کرده بودند. دو دختر نوجوان که خانواده‌هایی آشفته دارند پس از آن که در عملیات نیرو‌های گشت کلانتری نجفی از مرگ نجات یافتند و ماموران پیکر آویزان آن‌ها را به بالای پل کشیدند به دایره مددکاری اجتماعی انتقال یافتند و به بیان سرگذشت خود پرداختند.

در همین حال «مهستی» نیز درباره اوضاع نابسامان و آشفته زندگی خود به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: من و حدیثه در شهرک طرق زندگی می‌کنیم و از مدتی قبل با یکدیگر دوست صمیمی شدیم؛ چرا که هر دو نفرمان وضعیت خانوادگی و سرنوشتی مشابه داشتیم. من فرزند طلاق هستم. پدر و مادرم چند سال قبل از یکدیگر جدا شدند و من و برادر بزرگ ترم را رها کردند، اما من به دلیل علاقه‌ای که به مادرم داشتم نزد او ماندم. با وجود این، مادرم با مرد دیگری ازدواج کرد که یک دختر داشت. من به خاطر ازدواج مادرم خیلی ناراحت بودم و با او سر ناسازگاری گذاشتم تا جایی که بالاخره مادرم تصمیم به طلاق گرفت و از آن مرد جدا شد، ولی این جدایی دوام چندانی نداشت و او دوباره با اصرار ناپدری ام به زندگی مشترک با او بازگشت؛ چرا که نمی‌توانست مخارج و هزینه‌های زندگی را به تنهایی تامین کند.

در این هنگام من که ۱۳ سال بیشتر نداشتم با یکی از اقوام مادرم ازدواج کردم و با «فرید» نامزد شدم، ولی ما هیچ گونه تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداشتیم و همواره به مشاجره و درگیری می‌پرداختیم. این درگیری‌ها تا آن جا ادامه یافت که من دیگر نمی‌توانستم رفتار‌های نامزدم را تحمل کنم و فقط گوش به فرمان او باشم. به همین دلیل از «فرید» جدا شدم و درس و مدرسه را هم رها کردم. خلاصه در حالی که با خودم می‌اندیشیدم دیگر از امر و نهی کردن و زورگویی‌های نامزدم راحت شده ام، اما زندگی ام با بازگشت به خانه مادری سخت‌تر شد؛ چرا که برادر بزرگ‌تر و مادرم به خاطر حرف مردم اجازه نمی‌دادند با کسی ارتباط داشته باشم یا به تنهایی از خانه خارج شوم! آن‌ها با هر بهانه‌ای مرا کتک می‌زدند و روزگار را بر من به شدت سخت گرفته بودند. در همین روز‌ها بود که با «حدیثه» آشنا شدم. وقتی سرگذشت او را فهمیدم این ارتباط شکل صمیمانه تری به خود گرفت تا جایی که بار‌ها با یکدیگر نقشه فرار از منزل را می‌کشیدیم یا برای جلب توجه اطرافیانمان «خودزنی» می‌کردیم. این رفتار‌های خشن هر روز در وجود ما بیشتر می‌شد. آن روز‌ها من در یک فروشگاه لوازم آرایشی کار می‌کردم تا هزینه‌های خودم را تامین کنم، اما باز هم احساس می‌کردم انسانی بی ارزش و سربار خانواده ام هستم به همین دلیل وقتی با «حدیثه» درباره شرایط زندگی مان گفتگو می‌کردیم ناگهان در یک تصمیم هیجانی و احمقانه قرار گذاشتیم خودمان را از بالای پل پایین بیندازیم و به اصطلاح خودکشی کنیم. این گونه بود که از شهرک طرق راهی بولوار وکیل آباد شدیم و خودمان را از بالای پل عابر پیاده آویزان کردیم، ولی در یک لحظه هر دو نفرمان از این اقدام ترسناک و احمقانه پشیمان شدیم.

خودرو‌های عبوری ایستاده بودند و ترافیک سنگینی در بولوار ایجاد شده بود. من و حدیثه از شدت ترس و وحشت جیغ می‌کشیدیم و نمی‌خواستیم جان خودمان را از دست بدهیم، اما کاری از دست هیچ کس ساخته نبود. انگشتانم دیگر توان نگه داشتن پیکر آویزانم را نداشتند و هر لحظه سست‌تر می‌شدند. من و دوستم فقط گریه می‌کردیم و برای این حماقت بچگانه از مردم کمک می‌خواستیم. خلاصه در حالی که فقط چند ثانیه تا سقوط فاصله داشتیم و از ترس حتی به خودرو‌ها هم نگاه نمی‌کردیم ناگهان نیرو‌های انتظامی از راه رسیدند و به همراه دیگر امدادگران، ما را نجات دادند. اکنون با این که از رفتن به خانه وحشت داریم، اما خوشحال هستیم که با حضور پلیس از مرگ نجات یافتیم و به زندگی بازگشتیم.

گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است با صدور دستوری از سوی سرهنگ مهدی کسروی (رئیس کلانتری نجفی) تلاش مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی با دعوت از خانواده‌های دو دختر نوجوان برای آسیب شناسی این حادثه تکان دهنده آغاز شد و اقدامات روان شناختی برای مهارت آموزی روابط خانوادگی آن‌ها ادامه یافت.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۹:۴۰ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۸
فکر کردم مهستی خواننده معروف منظوره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۶ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۸
رسالت اصلی پلیس همینه-حفظ جان ها
سامان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۸
هه . قطعا تهیه کننده این خبر ، انحراف ذهن خواننده به سمت مهستی معروف رو داشت که اینجور تیتر خبر رو زده .
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟