به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز دوشنبه 13 آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که و وضعیت آلودگی در کلانشهرها، ورود دادستانی به مازوت سوزی پنهان، رفتن نتانیاهو و انتخابات زودهنگام در اسرائیل و واردات چای با طعم تلخ رانت و فساد در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشرشده در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
محسن هاشمي رفسنجاني طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان شبكه مترو به مثابه كف خيابان نوشت: كلانشهرها و لذا تهران، داراي هزاران كيلومتر بزرگراه، خيابان، كوچه، پيادهرو و ميليونها واحد صنفي و ساختمانهاي عمومي و خصوصي مورد تردد مردم هستند. در 130 سال اخير تعداد زيادي از كلانشهرها به شبكه حمل و نقل ريلي انبوه بر مجهز شدهاند كه براي دريافت هزينه سفر به دو نوع تقسيم ميشوند. روش «معمولا باز» (Normaly Open) كه در ورودي به سامانه، هيچ كنترلي وجود ندارد و گهگاه توسط بازرس در داخل قطارها كنترل اعمال ميگردد و در صورت عدم پرداخت هزينه سفر، جريمه سنگين ميشوند. روش دوم كه در متروهاي سنگين مورد استفاده قرار ميگيرد روش «معمولا بسته» (Normaly Close) است، بدين معني كه با ارايه و كنترل بليت امكان ورود وجود دارد. لذا ميتوان گفت شبكه حمل و نقل عمومي هيچ فرقي با كف خيابان ندارد. حال اگر ما در سراسر تهران و ايران، براساس قانوني مشخص در خيابانها، كوچهها، پيادهروها و ساختمانها از حجاببان و تذكردهنده رسمي امر به معروف استفاده ميكنيم، در متروي تهران هم از آن استفاده شود. ولي حال چگونه است كه شبكه متروي تهران تافته جدا بافته از همه مكانها شده، به صورتي كه نه وزارت كشور و نه شركت بهرهبرداري راهآهن شهري تهران و حومه مسووليت آن را به عهده نميگيرند. كجا اين تصميم گرفته شده و اگر امري خودجوش در جهت امر به معروف است، چرا گروهي كه آن را سامان دادهاند حرفي نميزنند و مسووليتي را به عهده نميگيرند؟ براساس تجربه خود به عنوان مديرعامل اسبق شركت راه آهن شهري تهران و حومه تا آنجايي كه به خاطر دارم از سال 90 بعد از خروج اينجانب از مترو، يعني 12 سال پيش، تغييراتي در مديريت و ساختار شركت بهرهبرداري مترو داده شد و معاونت فرهنگي و اجتماعي به ساختار شركت بهرهبرداري اضافه گرديد و تعداد زيادي در اين معاونت مشغول شدند و اعلام شد كه تفاوت متروي تهران با ديگر متروها داشتن پيوست فرهنگي است.
در صورتي كه به اين وسيله حمل و نقل عمومي انبوه بر در اكثر كشورها فقط نگاه خدماتي و مسافري وجود دارد. در طول اين 12 سال فعاليتهاي متعدد فرهنگي براي شبكه مترو در نظر گرفته شده است از جمله كتيبه و پوسترهاي فرهنگي، نمايشگاه كتاب و نمايشگاههاي موضوعي ويژه، كتابخانه در مترو و همكاري با نمايشگاه كتاب و.... همكاري در زمان گسترش بيماري كرونا، ايجاد تقويم فرهنگي متناسب با اعياد ملي و مذهبي و اقدام براي فعاليتها، تبليغ مسائل مهم كشور از جمله فرزندآوري و... جشنهاي ايستگاهي مانند نيمهشعبان و ... گراميداشتها از جمله هفته بسيج، دفاع مقدس، در ايستگاههاي منتخب، استقرار مشاوران حقوقي يا مشاوره روانشناسي، در ايستگاههاي منتخب، تست فشار و قند با همكاري نظام پرستاري مشاوره براي سلامت روان با عنوان «جان تازه»، حضور گروههاي همخواني و حال احتمالا حجاببانها، در هر صورت به نظر شعار شهردار تهران زاكاني كلانشهر تهران الگوي جهان اسلام است و تفاوت متروي تهران با متروهاي ديگر كشورها داشتن پيوست فرهنگي است كه هزينههاي آن به قيمت بليت اضافه ميشود و سوبسيد آن را افزايش ميدهد، چرا كه ميگويند كه ما به شهر زيرزميني تهران نگاه فرهنگي داريم. درستي اين سياستها و هزينهها در متروي تهران بايد به بحث كارشناسي گذاشته شود؟!!
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان قانون اساسی از همایش تا اجرا نوشت: دیروز در یک همایش مرتبط با قانون اساسی که به مناسبت 12 آذرماه «روز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» برگزار شد، مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی بر اهمیت قانون اساسی و ضرورت اجرای آن تاکید کردند.
اصل توجه به قانون اساسی که «میثاق ملی» است و اختصاص یک روز به آن همراه با یادآوری نقش و اهمیت آن و ضرورت اجرای مفاد آن، بسیار پسندیده و لازم است. این همایش در دولتهای گذشته نیز برگزار میشد و متولیان آن دولتها نیز بر همین نکات تاکید میکردند. در آینده نیز این اقدام باید صورت بگیرد و دولتمردان و صاحبنظران در چنین همایشهائی از قانون اساسی بگویند و بر لزوم پایبندی مسئولان نظام به آن تاکید کنند.
آنچه در همایش دیروز و همایشهای سالهای گذشته و در دوران دولتهای گذشته مشاهده نشد این بود که کسی نگفت میزان پایبندیها به قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی تاکنون چقدر بوده و چه اصولی از آن معطل مانده و در زمینه عمل به کدام اصول از این میثاق ملی کوتاهی شده و میشود.
برگزارکنندگان چنین همایشهائی باید به این نکته توجه کنند که با نشست و برخاستهای تشریفاتی هیچ مشکلی حل نخواهد شد و قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی نیز با همایشهائی که خروجی آنها تشخیص میزان انحراف کارگزاران نظام از این قانون نباشد بهیچوجه تقویت نمیشود. با برگزاری این قبیل همایشها بازار کلماتی با صیغه مضارع و مستقبل گرم میشود و سخنرانان و مقالهخوانها با استفاده از «باید» و «نباید» وعدههای دلگرمکنندهای میدهند ولی تا سال دیگر که بار دیگر در روز «قانون اساسی» همایشی دیگر برگزار میشود از عمل به این وعدهها خبری نیست که نیست.
کتاب قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران را که باز میکنی، اولین جملهای که چشمها را نوازش میدهد این آیه قرآن است که «لَقَدْ ارْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ انْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط». مقدمه قانون اساسی را که میخوانی در بخش قضاء با عبارت «ایجاد سیستم قضائی بر پایه عدل اسلامی» مواجه میشوی. در بخش قوه مجریه «رسیدن به روابط و مناسبات عادلانه حاکم بر جامعه» مطرح میشود. به اصول کلی قانون اساسی که مراجعه میکنی، در اصل اول، سخن از «حکومت حق و عدل» به میان میآورد. اصل دوم، جمهوری اسلامی را نظامی بر پایه «قسط و عدل» میداند. به فصل مربوط به قوه مقننه که سر میزنی، در اصل 67 نمایندگان مجلس سوگند یاد میکنند که «به عنوان امینی عادل» از کشور و نظام پاسداری کنند....
اینهمه تاکید بر عدل، به این معناست که جامعه ایرانی باید در دوران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی مظهر عدالت باشد. آیا در همایشهای روز قانون اساسی اصولاً به این سوال پاسخ داده میشود که جامعه امروز ما با عدالت چه نسبتی دارد و ما با این خواسته مهم که روح قانون اساسی است چه کردهایم؟ برگزارکنندگان همایش قانون اساسی به این سوال پاسخ ندادهاند و نمیدهند ولی واقعیت اینست که در جامعه امروز ما از عدالت خبری نیست و هر روز که میگذرد ما از عدالت فاصله بیشتری میگیریم.
این روزها دستگاههای مرتبط با برگزاری انتخابات دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی سرگرم فعالیتند. آیا در همایش روز قانون اساسی ارزیابی مشخصی از میزان پایبندی به قانون اساسی در برگزاری انتخاباتها و از جمله همین انتخابات به میان آمده است؟ آیا کسی سخنی از ردصلاحیتهای گسترده و خلاف قانون اساسی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 به میان آورده است؟ آیا در این همایش از همین روش انحرافی در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در سال 1398 سخن گفته شد؟ آیا از میزان رعایت آزادی بیان، قلم، اجتماعات و حقوق شهروندی در جامعه امروز ما گزارشی واقعی و دقیق در همایشهای روز قانون اساسی داده میشود؟
گرایش به این روش، به معنای خداحافظی با افعال مضارع و مستقبل و روی آوردن به افعال ماضی در سخنان مسئولین نظام است. متاسفانه اگر افعال مضارع و مستقبل را از مسئولین بگیرند، آنها چیزی برای گفتن ندارند. همایشها باید محل ارزیابی عملکردها باشند و ضعفها را مطرح کنند تا راه برای حل مشکلات، رفع موانع و تصحیح عملکردها باز شود. از همایشهای نمایشی کاری برنخواهد آمد. قانون اساسی به اجرا نیاز دارد نه همایش.
محمد مهدی یزدی طی یادداشتی در شماره امروز وطن امروز نوشت: شامگاه شنبه نخستین سفر رسمی سردار سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان به عراق انجام شد و هیات نظامی ایرانی مورد استقبال معاون آموزش نیروهای مسلح عراق قرار گرفت.
شاید نخستین نکتهای که درباره دلیل انجام این سفر به ذهن متبادر شود «توافقنامه امنیتی» میان ایران و عراق برای مقابله با گروهکهای تجزیهطلب تروریست حاضر در اقلیم کردستان باشد؛ هرچند سرلشکر باقری در بدو ورود به بغداد هدف از این سفر را بررسی زمینههای توسعه روابط و همکاریهای نظامی میان ۲ کشور و تبادل دانش و دانشجویان نظامی اعلام کرد و نامی از موضوع توافقنامه نبرد.
البته رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان در دیداری که با عبدالامیر کامل الشمری، وزیر کشور عراق داشت از دولت این کشور بابت دور کردن گروهکهای تروریست ضدانقلاب از مرزهای اقلیم تقدیر و از سوی دیگر تاکید کرد هنوز شواهد و نگرانیهایی از حضور برخی عناصر تروریست در مرزها وجود دارد و انتظار میرود دولت عراق تا خلع سلاح کامل این گروهکها به اقدامات خود ادامه دهد. سرلشکر باقری طرحریزی و فعالیت مشترک نیروهای مرزبانی را به عنوان یکی از راههای حصول امنیت کامل مرزی به وزیر عراقی پیشنهاد کرد. مقابله با گروهکهای تروریست تجزیهطلب در این مناطق به نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در 45 سال پیش بازمیگردد. آن زمان این گروهکها فعالیت مسلحانه خود را علیه نظام نوپای اسلامی با هدف تجزیه استانهای کردنشین آغاز کردند.
برخورد با این گروهکها ادامه داشت تا اینکه نیروی زمینی سپاه از سال 88 تا 90 یکسری عملیات در منطقه شمال غرب کشور اجرا کرد و توانست حضور گروهکهای تروریست در تمام ارتفاعات مرزی را از بین ببرد، لذا این گروهکها مجبور به عقبنشینی به عمق خاک اقلیم کردستان عراق شدند.
اما تروریستهای تجزیهطلب با پشتیبانی آمریکا و اسرائیل به اقدامات خود علیه ایران ادامه دادند تا اینکه سال 97 گروهک تروریست حزب دموکرات عملیاتی علیه یکی از پاسگاههای مرزی سپاه انجام داد و چند پاسدار را به شهادت رساند. سپاه پاسداران نیز در پاسخ به این عملیات تروریستی مقر مرکزی حزب دموکرات کردستان و چند مرکز آموزشی این گروهک را با موشکهای فاتح 110 مورد اصابت قرار داد.
اما باز هم این گروهکهای تروریست دست از شرارت برنداشته و تیمهایی را جهت خرابکاری و آدمکشی به کشور فرستادند که غالبا توسط نیروهای اطلاعاتی ـ امنیتی دستگیر شدند. سپاه سال گذشته نیز در قالب عملیاتهای ربیع 1 و 2 مقرهای تجمع، مراکز آموزش و فرماندهی گروههای تروریست تجزیهطلب در اقلیم کردستان عراق را با موشک، توپخانه و پهپاد هدف قرار داد. در این عملیاتها، به صورت همزمان مقرهای ۴ گروهک تروریست دموکرات، کومله، پژاک و پاک (حزب آزاد کردستان) مورد ضربه قرار گرفت.
تیرماه امسال بود که سرلشکر باقری در همایش سالانه فرماندهان نیروی زمینی سپاه گفت: متأسفانه برخی کشورهای همجوار درباره مسؤولیتشان نسبت به مرز به درستی عمل نمیکنند، در شمال عراق گروههای تجزیهطلب مسلح حضور دارند که ناامنیهایی را در مرزهای ما ایجاد میکنند.
سردار باقری در آن مراسم همچنین به عملیاتهای تأثیرگذار موشکی و پهپادی سپاه علیه این گروهها اشاره و تعهد عراق برای خلع سلاح این گروهکها را مطرح کرد و گفت پس از اینکه دولت عراق متعهد شد ۲۸ شهریور(1402) این گروهکها را خلع سلاح و از اقدامات آنان ممانعت کند، این عملیات متوقف شد.
معاون عملیات سپاه هم در این باره اعلام کرد پس از مذاکرات پیدرپی در نهایت با دولت بغداد و اقلیم شمال عراق توافقنامهای امضا کردیم که پایان مدت اجرای آن از لحاظ زمانبندی و موارد توافق شده 28 شهریور است و ما به تمام مفاد توافقنامه نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر پایبند هستیم.
در همین راستا اواخر شهریور در پی نزدیک شدن به پایان اولتیماتوم ایران به عراق برای خلع سلاح گروهکهای تروریست تجزیهطلب، تصاویری منتشر شد که نشان میداد نیروی زمینی سپاه پاسداران در حال اعزام بخشی از تجهیزات زرهی خود به این منطقه شمال غرب کشور است و علاوه بر تجهیزات زرهی، سامانههای موشکی، توپخانه و پهپادی و بالگردهای نیروی زمینی سپاه هم به این منطقه اعزام شدند.
در همان زمان یک منبع آگاه نظامی در گفتوگویی از آغاز روند جمعآوری مقرهای این گروهکهای تروریست در اقلیم کردستان عراق خبر داد و گفت قرار است تمام پایگاههای گروهکهای تروریست شامل کومله، پاک، پژاک و حزب دموکرات کردستان در نزدیکی مرز ایران و دیگر نقاط اقلیم کردستان عراق در نزدیکی ایران برچیده شود و این گروهکها در یک اردوگاه در عمق خاک اقلیم شمال عراق ساماندهی شوند.
حال هر چند مقر گروهکهای تروریست تجزیهطلب از مرزهای ایران در اقلیم کردستان فاصله گرفته و فعالیت آنها محدود شده است اما همانطور که سرلشکر باقری گفته این تمام آنچه در توافقنامه امنیتی میان ایران و عراق مطرح شده نیست و دولت عراق باید این گروهکها را «کاملا خلع سلاح» کند و اجازه فعالیت علیه ایران به آنها ندهد.
همچنین یکی از موضوعاتی که در دیدارهای سرلشکر باقری با طرفهای عراقی مطرح شد، موضوع رزمایشهای نظامی مشترک بود که به نظر میرسد این نوع همکاریها نیز میتواند تاثیر بسزایی در همگرایی و برخورد با عناصر تروریست داشته باشد که نتیجه آن امنیت بیشتر در ۲ سوی مرز باشد.
علاوه بر موضوع توافقنامه، شرایط منطقه و جنگ حماس و رژیم تروریست صهیونیست در غزه هم مورد توجه فرماندهان ایرانی و عراقی در سفر سرلشکر باقری به عراق قرار گرفته و طرف ایرانی از مواضع بسیار نزدیک ۲ کشور درباره جنگ غزه و موضوع فلسطین استقبال کرده است.