بازدید 7975
مرور روزنامه‌های سه شنبه ۲۹ خرداد

مدیریت اتباع بدون تقسیم به خوب و بد/انتخابات و مهاجران افغانستانی/تبلیغات انتخابات روشنگر به روایت رسالت

اولین مناظره انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری با موضوع اقتصاد، ماجراجویی اسرائیل در لبنان، بحران اقتصادی در اقتصاد اول اروپا!، انحلال کابینه جنگ، گل به خودی نتانیاهو، یارانه پنهان واقعا به چه کسانی می رسد؟، عیادت رهبر انقلاب از آیت االله مکارم شیرازی و تحمیل شکست‌های پیاپی به منافقین و رژیم صهیونیستی از مواردی هستند که موضوع گزارش های خبری و تحلیلی روزنامه های امروز شده است.
کد خبر: ۱۲۴۳۲۳۰
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۸ 18 June 2024

 

به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز سه شنبه 29 خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که رویارویی کاندیداهای ریاست جمهوری در آوردگاه اقتصاد و بازتاب آن، نقد بخش خصوصی بر سیاست خارجی، انحلال کابینه جنگ رژیم صهیونیستی؛ انهدام اتاق جنگ اسرائیل و 8 چالش مهم دولت چهاردهم در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم: 

انتخابات و مهاجران افغانستانی


کوروش احمدی دیپلمات پیشین طی یادداشتی در شماره امروز شرق نوشت: یکی از بزرگ‌ترین مزایای ادوار انتخاباتی فراهم‌شدن زمینه برای انجام بحث‌های همه‌جانبه و عمیق درباره مسائل مبتلابه جامعه است. این مهم در صورتی تحقق‌پذیر است که کاندیداها از کلی‌گویی و سخنان چند‌پهلو خودداری کنند و از حواله‌کردن امور به نظرات کارشناسان در آینده نیز بپرهیزند؛ چرا‌که طیفی از کارشناسان از چپِ چپ تا راستِ راست داریم و رئیس‌جمهور است که باید کارشناسان را مطابق دیدگاه خود انتخاب کند و قادر به درک مطالب آنها و مدیریت بحث‌ها و جمع‌بندی باشد. در غیر‌این‌صورت نحوه مدیریت همان می‌شود که تاکنون بوده‌ است. یکی از مسائلی که باید در بحث‌های انتخاباتی مطرح باشد، مسئله مهاجران خارجی است که در دو، سه سال اخیر حاد شده و به یکی از مشغله‌های افکار عمومی تبدیل شده است. مشکل مهاجرت استعداد آن را دارد که در آینده تشدید و در برخی مناطق کشور بحرانی شود. مسئله مهاجرت خاص کشور ما نیست. اما در دیگر کشورها اجماع وجود دارد که مهاجرت باید تابع یک سیاست مصوب و مشخص باشد.

هدف این نوشته تنها جلب توجه به بلاتکلیفی یا بی‌سیاستی موجود در این زمینه و بی‌اطلاعی مردم از آنچه در ذهن مقامات در‌این‌باره می‌گذرد و جلب توجه کاندیداها به مسئله است. البته بلاتکلیفی درباره سیاست مهاجرتی امر جدیدی نیست و سابقه آن به اوایل دهه 1360 برمی‌گردد. د‌رحالی‌که در آن دهه پاکستان نیز که با امواج مهاجرتی مشابهی از افغانستان مواجه بود، سیاست روشنی مبنی بر استقرار پناهندگان در اردوگاه‌ها و اداره آنها با کمک مالی و مدیریتی نهادهای بین‌المللی داشت. اما سیاست ایران بی‌سیاستی بود و در چارچوب این بی‌سیاستی پناهندگان آزاد بودند که هر طور مایل‌اند وارد شوند و هرجا که مایل‌اند مستقر شوند و هر کار که مایل‌اند، بکنند. اکنون روشن نیست که آیا سیاست همان بی‌سیاستی است یا با توجه به افزایش چشمگیر شمار مهاجران، مقامات نظام تصمیماتی گرفته و ابلاغ کرده‌اند و مردم بی‌خبرند. اگر سیاستی اتخاذ شده است، باید نتیجه گرفت که اشکال در این سیاست‌ اتخاذ‌شده است؛ چرا‌که صغری‌کبرای این سیاست‌ و جنبه‌های مختلف آن با هم سازگار نیست. اگر درست باشد که تصمیم دایر بر آسان‌کردن ورود مهاجران از طریق صدور روادید بیشتر در مبدأ و سخت‌گیری کمتر در مرزها است، پس چرا پیوست اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی این سیاست که باید تسهیل‌کننده جذب و ادغام مهاجران افغانستانی در جامعه ایرانی و توجیه مردم باشد، همچنان مغفول است؟ چرا تکلیف امکانات حداقلی برای مهاجران از نظر اسکان، حق کار، الحاق خانواده، بهداشت، آموزش فرزندان و دیگر تسهیلاتی که لازمه برخورداری از یک زندگی عادی است، روشن نیست؟ چرا مهاجران از امکاناتی مثل داشتن شماره ملی یا معادل آن، گواهینامه رانندگی، حساب بانکی همراه با کارت بانکی، حق تملک اموال غیرمنقول، شرایط کسب تابعیت، حقوق بشر مهاجران، امکان ازدواج و... محروم‌اند؟ چطور ممکن است که یک جمعیت چندین‌میلیونی در داخل یک کشور پذیرفته شوند، اما از حداقل‌های لازم برای ادغام در جامعه که امکان یک زندگی شایسته و قانونمند را به آنها بدهد، برخوردار نباشند؟ یا اگر تصمیماتی جدیدا در این موارد گرفته شده، چگونه و از چه کانالی گرفته شده و چرا رسما اعلام نشده و چرا مردم مطلع نمی‌شوند؟ این بی‌سیاستی علاوه بر اینکه مانع اصلی تعامل مثبت اهالی کشور با مهاجران بوده، مانع ادغام و رشد مهاجران در جامعه میزبان نیز بوده است. 

یکی از نتایج آن نظر منفی افغانستانی‌های ساکن ایران درباره ایران است. این در حالی است که مهاجران در بسیاری از دیگر کشورها امکان رسیدن به عالی‌ترین مقامات را نیز یافته‌اند. در یک سیاست مهاجرتی اصولی، رضایت اهالی کشور پذیرنده و همراه‌شدن آنها در پذیرش مهاجران و استقرار و ادغام آنها در جامعه مهم‌ترین عامل است و شفافیت کامل پیش‌شرط آن است. سیاست‌مداران باید به نحوی باورپذیر برای مردم خود روشن کنند که پذیرش مهاجر قرار است پاسخ‌گوی کدام اهداف ملی باشد. تکلیف برخی اصول بنیادی‌ مانند حق تابعیت بر مبنای خاک و تولد یا خون و نسب و نیز تعیین ترکیب مهاجران با توجه به شرایط بازار کار باید 

مشخص شود. هم‌زمان باید امکان بحثی گسترده در سطح ملی در این زمینه در داخل کشور وجود داشته باشد؛ با علم به اینکه نهایت چنین بحثی باید یک مصوبه پارلمان باشد که حکم قانون را خواهد داشت و در‌این‌صورت پذیرش آن برای همه صرف‌نظر از هر نظری که دارند، الزامی خواهد بود. در سیاست مهاجرتی همچنین باید تکلیف نحوه کنترل مرزها و برخورد با مهاجران غیرقانونی و اشتغال غیرقانونی آنها و... نیز روشن باشد تا مردم و مجریان قانون تکلیف خود را بدانند. می‌دانیم که در کشورهای مهاجرپذیر به‌ویژه کشورهای غربی، سیاست‌های مهاجرتی در بسیاری از دوره‌های انتخاباتی در رأس موضوعاتی است که مورد بحث عمومی است.

یک سیاست مهاجرتی همچنین باید دارای یک پیوست منطقه‌ای به‌ویژه درباره شرایط در مبدأ یعنی در افغانستان باشد. در دو، سه سال گذشته، گزارش‌ها حاکی از خالی‌‌شدن برخی مناطق هزاره‌‌نشین و تاجیک‌نشین و جایگزین‌شدن آنها با پشتون‌هاست که باید موجب نگرانی باشد.

 

 

مدیریت اتباع بدون تقسیم به خوب و بد


محمدصادق فقفوری طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: افغانستانی‌ها فقط وقتی در فاطمیون هستند و دوشادوش ایرانیان علیه تروریست در سوریه و عراق می‌جنگند، افغانستانی نیستند! افغانستانی‌ها وقتی در ایران هم حضور دارند، حالا چه مجاز و چه غیرمجاز، باز هم افغانستانی‌ها هستند. تصاویری که این روز‌ها از برخورد با اتباع افغانستانی منتشر می‌شود، هم زیبنده و قابل‌دفاع نیست، هم ناشی از یک استاندارد دوگانه است که افغانستانی‌ها را به خوب و بد تقسیم کرده‌است. 


از این گذشته، آن‌ها اول انسانند، بعد اتباع! منطق این گزاره، خدشه‌ناپذیر است، اما سیاست‌های اجتماعی و حتی امنیتی ما، چه در سطح مسئولان و چه در بین مردم و چه در پست‌ها و لایک ها، از این منطق پیروی نمی‌کند. همه بحث‌های حقوقی، حقوق بشری و حقوق مهاجران به کنار، صرفاً با نگاه اجتماعی هم نحوه مواجهه ما با اتباع، منطق گریز است. 


درست است که مخاطرات امنیتی ناشی از حضور بی در و پیکر اتباع، چه افغانستانی و چه سایر اتباع، باید مدنظر داشته‌شود. این هم درست است که ملاحظات اجتماعی تبادل اتباع بین کشورها، یک مسئله جدی و نیازمند برنامه‌ریزی است. بر کسی هم پوشیده نیست که برای مواجهه با تبعه سایر کشورها، خصوصاً در کشوری مانند ایران که همواره با مهاجرپذیری مواجه است، باید علم جامعه شناسی و فرهنگ شناسی را با هم آمیخت و به رویکرد‌های مردم شناسانه و نوع دوستانه توجه ویژه‌ای کرد. 


برآیند همه این‌ها است که می‌تواند سیاست‌های مواجهه با اتباع را تبیین و تدوین کند، اما آنچه در جریان است، نه فقط در ایران، بلکه با غلظت بیشتری در غرب، سیاست زدگی و امنیتی کردن پروژه / پروسه برخورد با اتباع است. سختگیری‌های مضاعف با افغانستانی‌های مقیم ایران، چه مجاز و چه غیرمجاز، علاوه بر اینکه متکی بر این نحوه مواجهه است، از یک درد دیگر هم رنج می‌برد: رسانه هراسی!


نحوه بازداشت و رد مرز افغانستانی ها، اگر بپذیریم که مبتنی بر قانون و ملاحظات امنیتی است، نمی‌توان پذیرفت که از کرامت انسانی، حسن همجواری و نوع‌دوستی هم تبعیت می‌کند. درست است که افغانستانی‌ها باید با طی کردن فرآیند‌های قانونی، اقامت خود را در ایران مجاز کنند، اما این موضوع با محدودیت‌هایی مواجه است: با اتمام مهلت‌های اعلام شده، افغانستانی‌ها نمی‌توانند به ورود و اقامت شان در ایران جنبه قانونی بدهند. 


علاوه بر این، مشکلات دیگری هم وجود دارد که حتی عرصه را به اتباع قانونی هم تنگ کرده‌است. مواجهه سلیقه‌ای بانک‌ها با افغانستانی‌ها برای افتتاح حساب، مشکلات دریافت سیم کارت برای افغانستانی ها، محصور بودن افغانستانی‌ها در یک محدوده معین به دلیل ترس از بازداشت و رد مرز، سختی تحصیل و دشواری استفاده از خدمات بهداشتی برای افغانستانی‌ها و چندین و چند مورد دیگر، کرامت انسانی اتباع را به طور کامل حفظ نمی‌کند. البته این سختگیری‌ها مفاسد دیگری هم دارد که از قضا می‌تواند امنیت اجتماعی و ملاحظات امنیتی را هم تحت الشعاع قرار دهد. 


فعالیت‌های اقتصادی تبعه‌ای که حساب و کارت بانکی نداشته‌باشد، پنهانی و غیرقابل رصد صورت می‌گیرد. وقتی یک تبعه تلفن همراه به نام خود نداشته‌باشد، از سیم کارت سایرین که غیرقابل رهگیری مستقیم است می‌تواند سوءاستفاده کند. محصور بودن اتباع در یک محیط، آن‌ها را ناگزیر می‌کند برای جابه جایی از روش‌های نامتعارف و هزینه‌زا بهره ببرند. سختی تحصیلی تبعه، فرهنگ پذیری و جامعه پذیری او را در ایران دشوار می‌کند. ایجاد مانع برای دریافت خدمات بهداشتی، تبعه را به عامل انتقال بیماری تبدیل می‌کند. 


همه این‌ها به کنار، یک نتیجه گریزناپذیر دیگر هم از مواجهه قانونی ولی برخلاف کرامت با اتباع (چه مجاز و چه غیرمجاز) حاصل می‌شود: دوگانه‌سازی و جدا انگاری بین تبعه اقلیت و شهروند ایرانی که اکثریت است عمیق‌تر می‌شود؛ اقلیت برای اثبات وجود و اصرار بر به رسمیت شناخته‌شدن یا در مواردی برای بقای باکیفیت، می‌تواند اکثریت را با چالش‌هایی بنیادین مواجه کند. برخورد‌های سختگیرانه، که اگر چه ظاهر قانونی هم دارند، می‌تواند این حس را در اتباع تقویت کند که برای به رسمیت شناخته‌شدن به اقداماتی نامتعارف متوسل شود. 


هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که ایران، یا هر کشور دیگری، باید خالی از اتباع باشد. از طرف دیگر، هیچ کس هم مدعی این نیست که حضور اتباع در سایر کشور‌ها قانون بردار نیست. جمع بین این دو موضوع ظرافت‌های خاصی دارد. دیدگاه مردم نسبت به اتباع و به طور خاص نسبت به افغانستانی ها، از جمله در فضای مجازی، منبعث از نحوه برخورد و اظهارنظر‌های مسئولان است. به نظر می‌رسد آنچه در کشور ما پیرامون اتباع در جریان است، منطبق بر فرهنگ اصیل ایرانی و نوع‌دوستی دیرینه ایرانیان نیست. حساب عده‌ای که تریبون به دست دارند به کنار، اکثریت مردم ایران برخورد‌های ناقض کرامت انسانی را با اتباع نمی‌پسندند؛ و آخر اینکه، تغییر سیاست‌های مواجهه با اتباع، ظرفیت‌ساز است. چرا ما نباید با نشان دادن فرهنگ مهمان دوست ایرانی در مواجهه با اتباع و ممارست بر این فرهنگ، بدون هراس از هیاهوی رسانه‌ای عده‌ای خاص و حتی با کم کردن غلظت ملاحظات امنیتی (نه نادیده گرفتن ملاحظات امنیتی)، هر تبعه را به سفیر فرهنگی بالقوه ایران تبدیل کنیم؟

 


تبلیغات انتخابات روشنگر به روایت رسالت


محسن پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت نوشت: یک. برنامه های تبلیغاتی و رسانه ای انتخابات ریاست جمهوری در رسانه ملی، تا به اینجای کار نسبت به ادوار گذشته تغییراتی داشته است. یک نکته محوری در این تغییرات، میزگرد نامزدها با کارشناسان و چالش نامزدها با متخصصین به جای مجری برنامه است. سوالات فنی، زمان مبنا و ناظر به پاسخ های روشن به ویژه در میزگرد اقتصادی، تا این لحظه برجسته بوده است.
دو. نکته مهمی همچنان مغفول است. یک نامزد ریاست جمهوری نمی تواند همزمان ده‌ها اولویت داشته باشد و اساسا دولتی که توامان اولویت های بسیار دارد، در عمل بی اولویت است. شهروندان ما به واسطه علاقمندی به مسائل سیاسی و غلبه سیاست بر سایر حوزه‌ها، با افکار سیاسی نامزدها آشنایی دارند و به عنوان نمونه، می توانند بگویند در حوزه روابط بین‌الملل، کدام گزینه نزدیک به دولت یازدهم و دوازدهم عمل خواهد کرد، کدام یک نزدیک به دولت نهم و دهم و کدام گزینه راه سومی برخواهد گزید. این فضا و دانشی در این سطح، در حوزه مسائل اقتصادی ‌و اجتماعی هنوز به دست نیامده و جای خالی آن باقی است.
سه. در مقام سخن، همه در پی ارتقاء یا حداقل حفظ ارزش پول ملی، رونق بازار سرمایه، تسهیل فضای کسب و کار و شفافیت فعالیت‌های مالی هستند، اما روش ها چیست. در برنامه‌های تبلیغی از نامزدها در مورد استقلال بانک مرکزی و موضع نامزد مد نظر در ارتباط با چاپ پول پرسیده می شود و همه نامزدها هم به درستی مخالفت می کنند. 
در ادوار گذشته هم نامزدها همیشه مخالف چاپ پول بودند اما پس از پیروزی با انتشار اوراق و الزام نظام بانکی به خرید آن، عملا همان کار را کرده و صرفا مسیر خلق پول را دور می زدند. ما هنوز نمی دانیم نامزدها به طور شفاف و از چه طریقی در پی مقابله با کسری بودجه هستند که به فرمایش رهبر معظم انقلاب، ام الخبائث اقتصادی کشور است. یا اگر قرار است بازار سرمایه، به سمت تامین مالی تولید و جذب سرمایه های مردم سوق پیدا کند، این اتفاقا چگونه قرار است اتفاق بیفتد.
چهار. در حوزه اجتماعی هم تقریبا فضا همین است. مسئله مهمی همچون اتباع و مهاجران، چیزی نیست که ارائه برنامه ها پیرامون آن، شدنی نباشد مگر آن که نامزدی تا کنون در مورد آن برنامه ای نداشته باشد. ما باید بدانیم کدام نامزد در مورد مهاجرت غیرقانونی به ایران چه برنامه هایی دارد و چنین مسئله ای تا چه حد برایش اولویت است. سیاست های مهاجر پذیری ما نیازمند بازنگری و پیگیری مجدانه قانونی است که باید دانست نامزدها تا چه حد آن را جدی گرفته اند.
پنج. اگر بحث های واقعی در برنامه های تلویزیونی و مناظره ها مطرح شود،
 می تواند موجب مفاهمه ملی در موضوعات باشد. ما تا به فهم مشترک از مسائل کلان نرسیم، امکان دست یابی به راه حل مشترک هم نخواهیم داشت.
شش. همه نامزدهای فعلی، شایستگی هایی دارند و هر یک می توانند حوزه ای از مسائل کلان کشور را اداره کنند. این فرآیند انتخابات است که نظام مدیریتی کشور را مهندسی می کند و هر روز بنا به نیاز کشور، تفکری را در صدر می نشاند یا به زیر می کشد، منوط به آن که مردم شفاف بدانند که هر نامزد، دقیقا چه تفکری را در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نمایندگی می کند.

تور تابستان ۱۴۰۳
اشتراک گذاری
برچسب ها
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۲۳
انتشار یافته: ۵۰
چی دارین میگین برا خودتون ? تازه طلبکار مردم ایران شدید ?!! تازه دست پیش گرفتین پس نیفتین ??!!!
بابا مردم به چه زبونی بگن افغانیا را بفرستید کشور خودشون
ما خسته شدیم از بس اینا همه جا هستند
بسه دیگه اگه وجدان دارید بسه دیگه
پاسخ ها
ناشناس
| Romania |
۰۸:۱۶ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
ابتدا باید مسیولانی که از افغان ها حمایت می کنند را بفرستیم افغانستان
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۵۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
تمام نیروی کارگری شهرداری تهران از افاغنه هستند

بعد زاکانی دیشب از اجرای قانون و گردن نهادن مسولان به
خواسته اکثریت مردم شعار میدهد !!!؟؟

دم خروس ایشان بعنوان نابودگر درختان کهنسال چیتگر و

خوارزمی و لاله و خیابان ولیعصر تهران بیرون آمده است
ذاکانی اگر توان مدیریتی داشت شهرداری تهران را درست می کرد. ذاکانی حتی نیم درصد رای مردم را ندارد. شهرداری تهران از سرش هم زیاد است
پاسخ ها
ناشناس
| Romania |
۰۸:۱۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
حرص نخور، مگه قبلیا داشتند؟
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۵۸ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
جلیلی حتی به یکی از سوالات ساده یا چالشی کارشناسان

در مصاحبه تلویزیونی نتوانست و یا نخواست پاسخگو باشه

کجای اینکار او ، مومنانه و اخلاقی و متعارف و منطقی ست؟

سالی که نکوست ، از بهارش پیداست
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
چرا تابناک برخلاف نتیجه مبتنی بر ایمیل خود همش از پزشکیان حمایت می کند و کامنت های موافق اورا می گذارد؟!
وای به حال روزنامه ای که هنوز یاد نگرفته که غیر ایرانی ها اتباع خارجی نام دارند نه اتباع.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۹:۰۱ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
اکثریت قاطع مردم ایران از این تعداد افاغنه و در این سطح گسترده در تمام گوشه کنار شهر و روستای کشور ، بدرستی نگران هستند
و متاسفانه و طبق معمول ، با لجبازی و ندانم کاری و کم‌کاری و رفتار خلاف خواسته مردم ، از سوی اکثر مسولان مواجه هستیم
غالب مهاجرین افغان چه از نظر سواد و چه از نظر فرهنگی در سطوح بسیار پایینی نسبت به ما ایرانیان قرار دارند. تفاوت های فرهنگی مثل تفکراتشان در مورد زنان و نوع نگاهشان به جنس زن و فرزنداوری زیاد ، نظم جامعه ما را به خطر انداخته. اخیراً نیز روایت های زیادی در مورد خرید ملک در ایران از طریق ثبت شرکت های صوری شنیده می شود. همه این ها واقعاً زنگ خطری برای کشور است
چرا یک ایرانی نتواند به خاطر هجوم افاغنه در مملکت خودش ازادنه و با احساس امنیت زندگی کند؟ چرا نمی فهمید که این حجم از مهاجر در هیچ کشوری پذیرفته نمی شود. مگر ما چقدر کارگر بیسواد و بی تخصص لازم داریم؟ چرا جوان های خودمان را فراری می دهیم و یک مشت افغانی با فرهنگی کاملاً متفاوت وارد می کنیم؟ چه پشت پرده ای دارد این کار؟
افغانیها کشورشون همین بغل هست، جنگی هم در کار نیست. باید برگردند تمام.
یکی از تفریحات افاغنه تجمع در مکان های مختلف و تماشا کردن ناموس مردم است. جمع کنید این ها رو. این ها اگر خوب بودند مملکت خودشان را اباد می کردند. غالبشان یا قمار می کنند یا معتادند یا دزدی می کنند.
مرزو باز گذاشتین . ده میلیون افغانی اومدن . حالا از انسان دوستی و مهمون نوازی ایرانیا خورده میگیره . بعضی از مسیولین انگار با افغانها یه نسبتی دارن ما خبر نداریم و گرنه هیج کجای دنیا هیچ کجای دنیا انقدر بی درو پیکر مهاجرو راه نمیده .
مسیولین ما متاسفانه دلسوز ما نیستن . ولی دلسوز اجنبی چرا . و دلیلشم معلوم نیست چرااینجورین . مملکت خودشو فقر و بیکاری و بی سوادی و معضلات فرهنگی گرفته ، کاری نداره . ولی دلسوز افغانیهاست !
زاکانی چطور می‌تواند ، گماردن چند صد نیروی حجاب بان در مترو تهران را تکذیب کند ؟

اگر کار خوبی بوده ؟ چرا منکر می‌گردد؟

اگر بد و غیر منطقی است؟؟ چرا آنها را بر نداشته و همچنان بکارشان ادامه می‌دهند؟؟؟
در این مصاحبه های چالشی کارشناسان ، جلیلی اصرار جدی و حتمی دارد
تا با طفره روی و پیچاندن مخاطبین و با دادن پاسخهای بی ربط و استفاده از واژه های قلبه سلمبه ، نامربوط به سوالات سعی دارد تا مثلا پرسشگر و مردم شاهد مصاحبه را گیج کند و از دادن پاسخ امتناع میکند که جای تاسف دارد
پاسخ ها
ناشناس
| Canada |
۰۸:۳۳ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
از این طریق عمق راهبردی رو متر می کنه
واقعا باید تاسف خورد به شرق و جوان. مردم از حضور افغانها در کشور ناراضی هستن و این دو روزنامه فقط درباره اعطای حق و حقوق به مهاجران نوشتن. افغانستان جنگ نیست ایران هم شرایط مهاجر پذیری نداره و از طرفی بافت جمعیتی کشور عوض شده
دو نامزد پوششی روکشی معروف فقط برای الف ) تضمین حفظ مقام فعلی خودشان

و ب ) حمله و تخریب ولو ناشیانه و غیر منصفانه به پزشکیان و پور محمد آمده اند
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۲ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
واقعا شما هوادار دولت سوم روحانی هستید؟!با آن همه خسارتی که زد؟! بازم آرزوی قفل شدن کشور را در آرزوی وصال آمریکا دارید!!؟
تقسیم مدیریت اتباع به خوب وبد یعنی اتباع ایران خوب هستند واتباع کشورهای بیگانه برعکس خوب نیستند
هیچ افغانی حق ماندن در ایران را ندارد. این خواسته اکثریت مردم است. مسئولین هم بیخود بجای از طرف مردم تصمیم نگیرند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۴ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
اگر افغانی ها بروند 90 درصد کارها می خوابد. سرمایه های کلانی از کشور خارج می شود. تنها مسکن قدیمی در تهران و شهرهای شرقی موقتا ارزان می شود. اما ساختش گران در می آید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۹:۳۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
افغانی تو کار کن بودی ، کشور خودت کار میکردی .
در بحث پیرامون افغانستانی های حاضر در ایران و نگهداشتن یا بازگرداندن آنها صحبت می شود ابتدا باید بتوانیم آنها را حداقل در سه گروه "آواره"، "پناهجو" و "مهاجر" دسته بندی کنیم.
معادل این سه واژه در زبان انگلیسی: رفیوجی، اسایلم سیکر، ایمیگرنت
کدوم افغانی وقتی وارد ایران شده با خودش ارز اورده تا بتونه بمونه
همه شون با لیاسهای کهنه و چهره های کثیف میان که فقط پول در بیارن بفرستن افغانستان
و کلی هم با خودشون مریضی میارن چون اینها تمیزی بلد نیستن
رئیس جمهوری محبوب خواهد بود که اینها رو برگردونه کشورشون
پاسخ ها
اهل قیطریه
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
داشتن نگاه و تفکر زشت و تاسفبار نژاد پرستی مردود است

ولی مسولان نظامی و امنیتی اطلاعاتی باید اولا : مرزها را کنترل و ببندند
و سریعا با شناسایی و دادن کارت موقت یکساله و گرفتن عوارض و مالیات سنگین از افغان ها و آموزش به مردم خودمان در مورد نوع و شکل و محتوای کادتها و دسترسی آسان به مراکز مشخص امور مهاجران ، و برای اخذ استعلام و راستی آزمایی افغانها ، به اینکار نظم و نسق بدهد

دوما : با تعقیب قضایی قرار دادن کارفرمایان طماع که کار به افاغنه غیر مجاز میسپرند
و مالکان سودجو که خانه های بی کیفیت شان را با قیمت های گرانتر به افاغنه غیر مجاز اجاره و یا می‌فروشند
و افاغنه غیر مجاز را با کسب اخبار از مردم ، شناسایی و رد مرز کنند و در صورت تکرار جریمه و زندانی کنند

ولی متاسفانه ثابت شده است که اکثریت قاطع کارگران پیمانکاران تمام شهرهای بزرگ از افاغنه با حقوق های بهتر به نسبت کارگران ایرانی استفاده می‌کنند
" درحالی است که مهاجران در بسیاری از دیگر کشورها امکان رسیدن به عالی‌ترین مقامات را نیز یافته‌اند" : در سایر کشورها مهاجرین انتخاب می شوند و در انتخاب و پذیرش مهاجر توانایی وی و نقش مثبت او در پیشرفت کشور میزبان ارزیابی می شودو اینطور نیست که که هر مهاجری را بپذیرند و مثل کشور ما بی در و پیکر باشه و هر کسی خواست وارد شود.
پاسخ ها
ناشناس
| Canada |
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
احسنت
اقا این ها چرا بر نمی گردن کشورشون. ملت اینا رامیریزن بیرون...
اتباع مااااااا. ایرانی ها هستیم! این هزار بار
و غیر ما را اتباع بیگانه میگویند !!! این حضرات که مقاله مینویسند و منتشر میکنند یاید سواد داشته باشند و بعد مقاله بنویسند!! هی اتباع اتباع ..
درد مردم را حس کنید. حرف مردم را گوش ندهید.
به تک تک آیات قرآن قسم میخورم این افاغنه را که می بینم از آینده مملکت خودم هراسناک می شوم .
کشور ما را مفت فروختند.
مسیول ایرانی نباید جلوی خواست مردم که اخراج همه اتباعه بایسته . باید با مردمش همراه باشه .
بعضی از مسیولین فرزنداشون خارجن و برنمیگردن . خودشون هم نهایت ده بیست سال دیگه عمر کنن و اوناهم دیگه بازنشسته شدن نصف اینجان و نصف پیش بچه هاشون خارج . به خاطر این دلسوز ملت نیستن . دلسوز وطنشون نیستن . همش دنبال افغانی جماعت و راضی کردن نهاد های بین المللی هستند که میخوان افغانهارو تو ایران جا بدند .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۶ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
دقیقاً
بیشتر اصلاح طلبا طرفدار افغانها هستن . چرا ¿
دوستانی که می گویندچرا باافغانستانی مانند برخی کشور ها مثلا غربی برخوردنمی شود فراموش نکنندکه افغانستان مرز مشترک با مادارندباتوجه به علاقه به زادوولد زیاد ‌وکاهش باروری درایران دراینده ای نه چندان دوربزرگترین چالش ماهستند خیلی شدیدتراز مثلا امریکا ومکزیک که البتهاز حکومت مستقر در کابل هم نباید قافل شد لطفاقدری هم تاریخ بخوانید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
شما هم غافل را درست بنویس
این حرفا چیه می زنید؟ هیچ جایی در کشور نیست که در غرق افغانی ها نباشه/ ما مردم ایران نمی خوایم کشورمون ده سال دیگه در اشغال افغانیا باشه ما می خوایم مثل پاکستان و دیگر کشورها این افغانیا برگردند به سرزمین خودشون ما نمی خوایم هرجا می ریم افغانی ببینیم
هموطن عزیز ، از این دولت و نظام امیدی به حل هیچ مشکلی من جمله هجوم افغانی ها به ایران نیست

باید خودمون دست به کار بشیم ، نه به اینها چیزی بفروشیم نه ازشون چیزی بخریم نه استخدامشون کنیم نه.... برای دو زار سود بیشتر اینها رو استخدام نکنید که هموطنت از بیکاری شرمنده زن و بچه اش بشه

میهمان گرچه عزیز است ولی هم چون نفس خفه می سازد اگر اید و بیرون نرود
افغانی به خانه ات برگرد ایران کشور تو نیست
با این شرایط به قول شما سخت توی ایران اینهمه افغانی به کشور ما هجوم اورده اند وای به روزی که شرایط واسشون تسهیل شه.
فکر میکنم واسه مسئولین اصلا مهم نیست.خود ما مردم نباید به اینها رو بدیم.کاش یک برنامه ای بود جاهایی که اینها رو استخدام میکردند مشخص میشد و مردم تحریمشون میکردند.
اگر اتباع غیر مجاز را اخراج کردید من هم رای میدهم
20 تا 30 میلیون افغانی از همان راهی که امده اند از همان راه باید به کشورشان برگردند ایران کشور 30 میلیون افغانی نیست و نخواهد بود تقریبا یک سوم جمعیت کشور افغانی شده است و مسئولین کشور وطیفه دارند برای اخراج فوری انها اقدام کنند .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۲۸ - ۱۴۰۳/۰۳/۲۹
کل جمعیت افغان 30 ملیونه
اگه 30 ملیون ایران است پس چقدر در پاکستان و خود افغانستان و اروپا است؟ آلمان پر است از افغانی ...
برو ببین
همسایه عربستان سعودی یمن هست چرا میلیون ها یمنی وارد سعودی نشد ؟
چرا میلیون ها افغانی به راحتی وارد ایران شدند اما یمنی ها نتوانستند وارد سعودی شوند ؟
این که مردم میگن همه افغانستانی ها باید اخراج شن نشان از تفکرات نژاد پرستانه هست.
به نظر من یاید ابتدا مهاجران غیرقانونی دیپورت شن و بعد از بین انهایی که قانونی امده اند با سواد ها را نگه داشت و مابقی را کم کم برگردوند با توجه به اینکه کشورشون دیگه اونقدرا ناامن هم نیست
نه به افغانی چه خوب باشه چه جانی
چقدم مهمون دارن وای یهو میبینی ساعت ده و یازده شب 20 نفر از خونه های اینا خارج میشه همه افغانارو اخراج کنید
برچسب منتخب
# انتخابات # محمدباقر قالیباف # مصطفی پورمحمدی # سعید جلیلی # علیرضا زاکانی # امیرحسین قاضی زاده هاشمی # مسعود پزشکیان # انتخابات ریاست جمهوری