به گزارش «تابناک» روزنامه های امروز یکشنبه 28 مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که آغاز بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در خانه ملت، سنگ اندازی نتانیاهو در مسیر آتش بس، سنتشکنی بازارها در دولت پزشکیان؟ و بازگشت هزاران سرباز روس از خط مقدم به منظور دفاع از کورسک در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشت ها و سرمقاله های منتشره در روزنامه های امروز را مرور می کنیم:
روزنامه جوان طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان حاتمبخشی بیضابطه برای المپیکیها نوشت: المپیکیها با ۱۲ بار اهتزاز پرچم ایران پیش چشم جهانیان، سرافرازی جدیدی را برای کشورمان رقم زدند. پس از این افتخارآفرینی، یک اتفاق عجیب در داخل کشور ما رخ داده است: سیل جایزههایی که نهادهای مختلف به مدالآوران المپیکی اهدا کردند، میکنند و خواهند کرد! در این باره گفتنیهایی است.
۱- پیرامون ریختوپاشهایی که نهادهای خصوصی و غیردولتی در این زمینه میکنند هم میتوان انتقاداتی را مطرح کرد، اما این موضوع فعلاً بماند به کنار؛ حاتمبخشیهای نهادهای دولتی خیلی عجیبوغریب است! وزارتخانهها، بانکهای دولتی، استانداریها، شهرداریها و سایر نهادهای دولتی از جیب چه کسی چنین خرجهایی میکنند؟ از جیب مردم؟! خب این ریختوپاش از بیتالمال و از جیب مردم، یک غلط اضافی و بدون مجوز است.
۲- قطعاً به مدالآوران المپیکی باید هدیه داد، تأمین مالی آنها را عهدهدار شد و همه امکانات لازم را برایشان فراهم کرد تا بدون دغدغه به دنیای حرفهای خود مشغول باشند. اما این همه، حسابوکتاب دارد. ریختوپاشهای خارج از ضابطه، هزار برابر آنچه که برای مدالآوران آورده دارد، برای مدیران بذل و بخششکننده از جیب مردم اعتبار کذایی میآورد، آن هم از پولی که متعلق به این مدیران نیست! هر مدیری برای خوشآمد مدیر بالادستیاش، فلان مدالآور المپیکی را دعوت میکند به بهمان اداره و بانک تا چند سکه کف دست او بگذارد یا وعده تحصیل و اشتغال به آن مدالآور بدهد و با این قبیل چیزها برای مجموعه و مدیران بالادستیاش خوشرقصی کند! واضح است که باید جلوی این رفتارهای مشمئزکننده گرفته شود. نانوشته پیداست که باید این مدیران کجفهم و سارق از بیتالمال را عزل و بازخواست کرد.
۳- مسئولیت اجتماعی و هزینههای فرهنگی، ردیفهایی است که در قوانین و اساسنامهها درج شده و احتمالاً برخی برای این ریختوپاشها به چنین مندرجاتی استناد میکنند. اولاً که قانوناً نمیتوان از «مسئولیت اجتماعی» به یک مدالآور المپیکی زمین دولتی اهدا کرد یا برایش از یک بانک دولتی سکه فراهم کرد! ثانیاً همه این ردیفها و نظایر آنها باید ساماندهی شود تا امکان سوءاستفادههای اینچنینی از سوی مدیرانی که بیتالمال دستشان است، بسته شود. ثالثاً یک نهاد خاص، مثل وزارت ورزش، باید متولی همه این هدایای نقدی و غیرنقدی به مدالآوران المپیکی و جهانی باشد تا جلوی خوشرقصیهای مدیران کجفهم دولتی گرفته شود. متولی واحد و مشخص نداشتن این بذلوبخششها یک مفسده دیگر هم دارد: مدیران فلان استان به همشهری المپیکی خودشان زمین میدهند، مدیران دیگر استان به المپیکی هماستانیشان یک سکه میدهند یا اصلاً هیچ چیزی نمیدهند! تبعیض آشکار، نتیجه گریزناپذیر این بیضابطهگری است.
۴- این ریختوپاشهای بیضابطه به ضرر خود مدالآوران هم است. مسیر زندگی حرفهای مدالآوران المپیکی، با وابستگیهای مالی و شغلی به نهادهای دولتی و غیردولتی، منحرف میشود. وظیفه دولتهاست که تمام امکانات را برای ارتقای کیفی و کمی المپیکیها فراهم کنند، تا آنها بتوانند بدون وابستگی به نهادها و اشخاص، ورزش حرفهای خود را پی بگیرند. عکس یادگاری گرفتن با المپیکیها به بهانه چند سکه و خانه و ماشین، فقط به همان یک عکس ختم نمیشود. مطالباتی از قبیل ضبط یک کلیپ، حضور در فلان برنامه و میانبرنامه یا ضبط یک تیزر تبلیغاتی، آغاز انحراف المپیکیها از مسیر ورزش حرفهای و آغاز حاشیههای دامنهدار است.
رامین فخاری تحلیلگر سیاسی طی یادداشتی در شماره امروز همدلی با عنوان آیا رفتار ترامپ قابل پیشبینی است؟ نوشت: در روزهای گذشته «دونالد ترامپ» نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده،اظهار نظرهایی را در رابطه با تعامل با ایران مطرح کردهاست و اعلام کردهاست که ایران با کشورهای عربی تفاوت دارد و حتی بحثهایی را در رابطه با اما با همپیمان شدن با ایران در صورت پیروزی در گفتوگو با فاکسنیوز مطرح کردهاست. او سخنانی را در رابطه با تأمین منافع آمریکا توسط ایران مطرح کرده است.
در اینجا باید چندین گزارش در رابطه با سخنان ترامپ مطرح کرد:
نخستین گزاره این است که ترامپ دارای یک نوع فوبیا در رابطه با دخالت احتمالی ایران و چین در انتخابات آمریکا میباشد و این مساله قابل طرح که ممکن است در درجه اول این سخنان از دیدگاه ترامپ برای رفع نگرانی خودش در رابطه با دخالت ایران در انتخابات ایالات متحده (صرف نظر از درستی یا غلطی آن ) مطرح کرده باشد و این مساله دور از ذهن نیز نیست که در روزهای آینده نیز ادعاهای مشابهی را در رابطه با بهبود روابط با چین نیز مطرح کند.
گزارهی دوم در رابطه با این مسئله است که معمولاً در زمان انتخابات این سخنان در کشورهای مختلف بسیار مطرح میشود که میتوانند دارای مصرف داخلی و مصرف انتخاباتی باشد اما اجرای آن هیچ ضمانتی ندارد و خود ترامپ نیز به این مسئله آگاه است که سخنانش ضمن دارای ضمانت اجرایی نیست.
گزارهی سوم نیز در رابطه با گزاره دوم است و این مسئله مطرح میشود که حتی در صورتی که ترامپ تمایل به اتحاد و صلح با ایران داشتهباشد هر شخصی که بهاندازهای از ساختار حکومت ایالات متحد و ایران و منافع متضاد دو کشور درحالحاضر آگاهی داشته باشد و درحالیکه حتی ناظران برد احیای برجام نیز بدبین هستند مسئله تعامل ایران با آمریکا و همپیمان شدن ایران با آمریکا تا اندازهای دور از ذهن است و حتی در صورت تمایل ایران و ترامپ سناتورهای سنای آمریکا که دارای قدرت بسیاری هستند میتوانند از اقدامات دولت ترامپ ممانعت به عمل آورند.
گزارهی پنجم در رابطه با خود شخص ترامپ و گذشته وی است باید این مسئله را مطرح کرد که بعید به نظر میرسد که ترامپ که دارای یک داماد یهودی است و درحالحاضر ایران و اسرائیل در اوج تخاصم به سر میبرند و همچنین با نگاهی به گذشته و نحوه رفتار ترامپ در گذشته با ایران، بتوان نسبت به نیات دونالدترامپ در رابطه با ایران خوشبین بود. عملکرد گذشته ترامپ نیز ضد ایرانی بودن وی را در چهار سال ریاست جمهوریاش نشان داد. عملاً ترامپ در دوران ریاست جمهوریاش همواره دچار چالشهای مختلفی با ایران بود و نمیتوان تجربه تاریخی ریاستجمهوری ترامپ را نادیده گرفت و از کنار آن بهراحتی عبور کرد.
گزارهی ششم نیز این مسئله را مطرح میکند که ترامپ درحالحاضر دارای یک نگاه انتقادی نسبتبه جنگ اوکراین است و مباحثی که مطرح میکند عمدتاً بر محور صلح بین روسیه و اوکراین میچرخد که این مسئله مشابه نظرات دونالد ترامپ در رابطه با ایران است و نشانگر این است که اظهارنظرهای ترامپ تا قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند در راستای جمعآوری آرا باشد. همچنین میتوان متصور شد که عملکرد ترامپ پساز به قدرت رسیدن همانند گذشته واقعاً غیرقابلپیشبینی باشد. حتی میتوان این مسئله را مطرح کرد که پیروزی ترامپ علاوه بر اینکه نمیتواند صلح را به ارمغان بیاورد میتواند آنارشی بهوجود آمده در سطح جهان ناشی از جنگ اوکراین و همچنین رخدادهای نوار غزه و چالشهای بین ایران و اسرائیل،را شدت بخشد. شخصیت آنارشیک ترامپ در رابطه با حمله به کنگره آمریکا و همچنین چالشهایش با ایران در خاورمیانه نیز میتواند تأییدی برای این ادعا باشد که ترامپ نیز دارای شخصیتی آنارشیک است.
با اینوجود باید به این موضوع نیز اشاره کرد که در صورتی که ترامپ بتواند در انتخابات ریاستجمهوری در برابر کاملاهریس پیروز شود که این مسئله نیز باتوجه به نظرسنجیهای فعلی در آمریکا تا اندازهای کمرنگ شده و در صورتی که ترامپ بهدنبال تعامل با ایران نیز باشد ایران میتواند از این فرصت برای احیای برجام و رفع تحریمها استفاده کند ولی با این وجود، رویابافیهای ترامپ در رابطه با همپیمان شدن ایران و آمریکا همانطورکه اشاره شد درحالحاضر و تا زمان اصلاح نشدن رفتار آمریکا دور از ذهن به نظر میرسد،با این وجود و با وجود گزارههای مطرح شده باید از همه فرصت پیش آمده در راستای کاهش تنشها در جنگ اوکراین،امضای آتش بس در نوار غزه و رفع تحریمهای ایران از جانب هر شخصی حتی ترامپ استقبال کرد.
مرتضی کامل نواب طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان مسیر همکاری دولت و مجلس نوشت: معرفی کابینه پیشنهادی توسط دکتر پزشکیان، بحثها درباره مسیر آینده دولت محترم و همچنین همکاری آن با مجلس شورای اسلامی را به وجود آورده است. به ویژه آن که دولت سیزدهم به واسطه شهادت شهید رئیسی ناتمام مانده و لزوم تشکیل هرچه سریع تر دولت چهاردهم بیش از پیش احساس میشود. از همین جهت دولت محترم باید با نگاه به کلیت مجلس شورای اسلامی تلاش حداکثری خود را برای معرفی وزرای با احتمال رای بالا به کار برد. البته فهرست پیشنهادی نشان میدهد که این موضوع تا حد زیادی رعایت شده و سعی رئیس جمهور محترم همین امر بوده است. در طرف مقابل، مجلس شورای اسلامی هم باید با نگاهی مبتنی بر تعامل حداکثری به این فهرست بنگرد و سعی کند تا جای ممکن، تشکیل کامل دولت را تسریع نماید. نکته دیگر درباره رویکرد دولت دکتر پزشکیان است. تاکید ایشان بر وفاق و استفاده حداکثری از نیروهای کارآمد طرفین مختلف سیاسی در کشور بوده است. نگاهی اجمالی به فهرست پیشنهادی نیز همین رویکرد را تایید میکند که ایشان مسئله را صرفا حزبی و سیاسی ندیده است. حضور شخصیتهایی کاملا اصلاح طلب، افرادی از جریان اعتدالی و برخی اعضای دولت شهید رئیسی نشان میدهد که تلاش آقای رئیس جمهور مبتنی بر ایجاد وفاق ملی بوده است. گرچه طبیعی است در این مسیر انواع محدودیتها وجود داشته و امکان رسیدن به یک شرایط و فهرست آرمانی در بستر واقعیت وجود نداشته است. در این میان مجلس هم باید طبق وظیفه قانونی خود با دقت به توانمندی و صلاحیت هرکدام از وزرای پیشنهادی توجه نماید. توجه به صلاحیت عمومی وزرا مانند اعتقاد به مبانی انقلاب اسلامی، پایبندی به آرمانهای آن، پاکدستی و... از جمله این ملزومات است. همچنین صلاحیت تخصصی هرکدام از وزرا و نسبت آن با وزارتخانه پیشنهادی لازم و ضروری است. موضوعاتی مانند دانش و تحصیلات مرتبط، تجربه کاری مفصل در ابعاد مختلف وظایف آن وزارتخانه و تجربه کارآمدی در مدیریتهای سابق و... بسیار حائز اهمیت خواهد بود. در این زمینه، ویژگیهای بیان شده توسط رهبر معظم انقلاب، راهگشا و تعیین کننده خواهد بود. طبیعی است که امکان دارد، برخی از وزرای پیشنهادی نتوانند از مجلس شورای اسلامی رای اعتماد دریافت نمایند. این امر باتوجه به شاخصهای پیش گفته محتمل است و نباید به عنوان عدم همراهی مجلس با دولت جدید برداشت شود. در مجلس سلایق مختلف وجود دارد و نیز وظایفی برعهده نمایندگان است که باید به آن عمل کنند و این انجام وظیفه، نافی همکاری و هماهنگی با دولت نخواهد بود.مهم رویکرد دو قوه نسبت به یکدیگر است که در حال حاضر فضایی کاملا مثبت و روبهجلو دارد. پیشینه دکتر پزشکیان در مجلس شورای اسلامی به ایشان آموخته که بدون همکاری گسترده در دوطرف، امکان حل مسائل و مشکلات کشور وجود نخواهد داشت. امیدواریم همین نگاه پیشرو بتواند فضای وفاق را در نظام حکمرانی به پیش برد و با همکاری ساختارهای مختلف نظام، مسائل کشور را حل نماید.