به گزارش تابناک، پیگیری حقوق مادی و معنوی زنان و صیانت از حریم خصوصی شهروندان و مطالبۀ مستمر و مجدانۀ این حقوق از اشخاص و نهادهای مسئول فارغ از مذهب، قومیت و جنسیت در مجامع داخلی و خارجی و ایجاد زیرساختهای مناسب فنی و حقوقی به منظور دریافت و پیگیری مطالبات آحاد شهروندان از موارد پیگیری توسط دستگاههای اجرایی است. به جهت اهمیت این موضوع خبرنگار تابناک گفتگوی مفصلی را با سکینهالسادات پاد دستیار ویژه در پیگیری حقوق و آزادیهای اجتماعی در دولت شهید رئیسی انجام داده که مشروح آن را بخوانید:
ببینید، حالا نمی دانم چقدر با حوزه ماموریت بنده شما آشنا هستید جنس این حوزه و ماموریتی که به ما محول شد بحث پیگیری یعنی خود ما میرفتیم و پیگیری از دستگاههای اجرایی بیشتر بود، یعنی من باید سراغشان میرفتم، قرار بود یک بستر فنی هم فراهم شود که مردم دسترسی راحتتری داشته باشند برای اینکه برای استیفای حقشون به ما مراجعه کنند که خب به هر دلیلی این بسترسازی فراهم نشد. تمام کانال ارتباطی ما با مردم از طریق همین بستر خیلی خوب مجازی کانالها و صفحات رسمیمان بود که مردم پیام به ما می دادند و آنهایی که مطلع شده بودند نامه برای ما ارسال می کردند تو موضوعات مختلف در واقع موضوعات مختلفی را شاهد بودیم برخی به ما هم چندان ربطی نداشت مراجعه داشتیم که شاید در واقع چیزی که خیلی عجیب بود این هست که نه مردم به درستی از موقعیت و حقوق خودشان در دستگاه های اجرایی مطلع نبودند و گاه بعضی از مسئولین و مدیرانی که در جایگاهی قرار گرفتند دقیق نمی دانستند که باید چه مواردی را در مقابل مردم انجام دهند برای من عجیبتر این بود که شاید این بدیهیترین و پایهای ترین حق شهروندی است که هم شهروند نسبت به حق خودش دانایی و آگاهی داشته باشه و هم مسئولین و زمامداران و حکمرانان بدانند چه تکالیفی در مقابل مردم دارند. خب به نظر من خیلی برام عجیب بود که چرا ما بعد از چهل و پنج سال از عمر انقلاب اسلامی در این شرایط هستیم که مطالباتی گاهی از من در بستر مجازی داشتند و از من خواستند و میگفتند که اینها را باید انجام دهی خیلی که اصلا ربطی به جایگاه من نداشت و نشان میداد که مردم چقدر در تعامل با دولت وکلا حاکمیت و حتی با قانون اساسی بیگانهاند و این قانون را نمیشناسند، به عنوان کسی که در این موضوع تخصص دارم، فکر می کنم برای همه باید اصلا حجت باشد، یعنی همه باید مشروح مذاکرات را مطالعه کنند، مثلا بگویم در مشروح مذاکرات در ضمن در یکی از جلسات یکی از آقایان خبرگان قانون اساسی، میگوید خوبه ما آموزش قانون اساسی را در دروس ابتدایی قرار دهیم، بعد شهید بهشتی این را به عنوان یک امر بدیهی میداند و می گوید این که دیگه بدیهی است ، در واقع آموزش قانون اساسی حقوق اساسی ملت، یک امر بدیهی و یک فرض پذیرفته شده برای هر حاکمیتی و من این برایم از عجایب است که هنوز محقق نشده است و مردم آگاهی لازم را از حقوق اساسی خود ندارند.
من قطعا میگویم ما نیاز به یک نهاد ملی حقوقی بشری داریم، شاید این حرف من قابل پذیرش برای خیلی از افراد نباشد، شاید بعضی دستگاه های اجرایی این موضوع را در تعارض با ذات خودشان بدانند فکر می کنند ممکنه باعث آزارشون شود و اذیتشان کتد ولی این طوری نیست.باید در این خصوص ساختار تشکیل شود، اتفاقا به نفع دولتی است که با هوشمندی بتواند این موضوع را به سرانجام برساند که دولت سیزدهم شهید رئیسی چون آدم حقوقی بودند و واقعا حقوق مردم را خیلی محترم شمردند حقوق مردم برایشان دارای اصالت بود اهتمام خیلی خوبی کردند ولی اهتمامی که به دلیل عدم درک یکسان نسبت به اهتمام رئیس جمهور این امر مهم الان بلاتکلیف است و دولت ناتمام قبل از مهلت عادی تمام شد دولت جدیدی آمده به هر حال دوباره دچار سرگرانی شد.چون ساختار ندارد.
خدا شهید امیر عبداللهیان رحمت کند. بسیار انسان متخلّق به اخلاق اسلامی چیزی که به شدت ما برای مسئولین نیاز داریم خیلی با ادب بودند اول اینکه واقعا حتما من توفیق نداشتم که از محضر ایشان بهرهمند شوم من در آن عمر کوتاه حضور خود در ساختارها در چند جلسه که توفیق پیدا کردم و در خدمتشان بودم،
در وزارت خارجه یک ساختاری به نام حوزه مدیر کل زنان و حقوق بشر فکر کنم وجود دارد،که خانم دکتر افخم که اخیرا هم قرار شده است ایشان سفیر باشند وجود داردبنابراین در آن دوره بنده فکر کردم یک مقدار موازی کاری میشود و همان موقع هم من یک پروژهای داشتم قصد داشتم برم سوریه من این نکته را نگفتم ولی برای خود شخص شهید دکتر امیرعبداللهیان هم توضیح دادم برای آن قضیه کودکان در فوعه و کفریا ، بله بچههای آنجا که در واقع تبادلی که بین ارتش آزاد و بین داعش و خود دولت سوریه بود به دلیل عملیات تروریستی شد بچه ها را در واقع منهدم کردند. تعدادی از این بچه ها همان جا شهید شدند، تعدادی را هم داعش برد مطابق بررسی که من کردم تحقیق کردم در بعضی کشورهای حاشیه خلیج فارس بعضیها را تحت تعلیم خواص داعش تعلیم دادند که نقض حقوق کودک بود من دنبال این بودم چون سازمانهای حقوق بشری سکوت مرگ باری در قبال این قصه داشتند من داشتم با یک تیم به عنوان وکیل ویک فرد حقوقی به آنجا میرفتم که از همانجا بتوانم مستندسازی حقوقی کنم که در مجامع بین المللی بتوانیم استیفای حقوق این بچهها کنیم که سرجمع این ۲ دلیل من بود که توفیق نداشتم دستیاری ایشان را پذیرفتم و گرنه افتخار بود خدمت ایشان باشم.
افرادی هستند که از من خیلی بیشتر به ایشان نزدیکتر بودند و هستند من به عنوان کمترین و فردی که شاید آن وجه شخصیت ایشان را که دیگران خیلی توجه نداشتند، محسوس درک کردم . در واقع به لحاظ فکری و اندیشه ای واقعی با این تفکر من نزدیک ترین جا به ایشان به عنوان دستیار ایشان بودم اساسا دستیارها یکی از وظایف روتین آنان این است که نسبت به آن حوزه ماموریتشان دستیاری کنند برای رئیس جمهور یعنی در واقع مسئله ها را به درستی به شخص ایشان برسانند، امین باشندخوب این برای خیلیها سوال بود لذا بعضیها یادآوری میکردند که ممکنه رئیس جمهور دچار یک اشتباه خیلی وحشتناک شده و یک آدم به شدت بیربطی را آورده است؛ در حالی که آنچه که من می گفتم کنشهای من مورد اعتراض بخشی از جامعه واقع میشد و، مورد استقبال بخش بیشتری از آدمهای جامعه و خیلیها می گفتند ما حالمان خوب میشود هربار توییت شما را می بینیم و هر بار حرف شما را می شنویم و می بینیم؛ شهید رئیسی وقتی بنده را انتخاب می کردند تنها این نبود ایشان بخواهند من نماینده بخشی از مردم باشم نه واقعا من نمایندگی بخشی از تفکر و شخصیت ایشان را می کردم شخصیت شهید رئیسی به شدت شخصیتی علی رغم آنچه شاید ساخته بودند که ایشان شخصیت ضد زن دارد، ایشان شخصیت بسیار مهربان روان نسبت به زن داشتند چارچوب را بلد بودند اینکه چگونه با یک زنی که در ساختار قرار می گیرد برخورد کنند. چیزی که ما خلاش را بسیار احساس میکنیم. رئیس جمهور شهید واقعا مثلا نوع مراودهاش با منی که خانم و به عنوان دستیارانشان بودم در نسبت با آقایون در شرایط مشابه خیلی متفاوت بود چیزی که قانون اساسی و شریعت ما به شدت به آن توجه دارد ادعا داریم که هیچ گونه محدودیتی برای حضور اجتماعی زنان در پستها در مشاغل مختلف نداریم، خود حضرت آقا بارها در سخنرانیشان فرمودند قانون کار، همین قانون اساسی ما هم همین را میگوید که در حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی زن و مرد با هم برابرند عین کلمه برابر در قانون اساسی است اما در اجرا و در مواجهه با زنها این موضوع خیلی جاها رعایت نمیشود. ولی واقعا شهید رئیسی در این موارد قائل به اجرای قانون بودند. من دیدهام تو فضای مجازی اخیرا واضح مثلا میگوید" بله زن ها هر جا تو مدیریت میروند، گند می زنند" با همین عبارت مثلا این حرفهایی است که بعد از صحبت های آقای عارف در زمان در معارفه و تودیع معاونت زنان ریاست جمهوری بعضی با وقاحت مطرح کردند خب یک بحثهایی در فضای مجازی ایجاد شد، ولی واقعا شهید رئیسی در بحث عقلانیت ما هیچ گونه فرقی با مردان قائل نبود اعتماد میکردند. اعتمادی که به شخص بنده داشتند من این را خیلی گفتم شاید تکراری باشد این موضوع یک خلا در ساختارها است شاید به همین دلایل از زن خوب استفاده نمیکنیم. نبود زن در ساختارها در کشور خسارت است .
زن اگر حضورش در اجتماع کم باشد انگار یک خانوادهای هستیم که پدر دارد ولی مادر ندارد. یعنی اینقدر بیقواره است. اگه زن حضورش در اجتماع کم باشد زن است که مادرانگی را بلد است میتواند اختلافات درون خانواده را حل کند پس بنابراین ما از مرز انتخاب از روی سلیقه به ضرورت رسیده ایم حضور زن ها در در عرصههای مختلف تصمیم گیری و تصمیم سازی ضرورتی عقلانی در یک حکمرانی طبیعی و کارآمد است ، این موضوع را شهید رئیسی واقعا نسبت به آن درک داشتند زن در ساختار یک مادر عاقل است ما وقتی می خواهیم در ساختار علاوه بر آن وجوه ویژه و منحصر به زن بودن عقلانیت مادرانگی زنانه دارند یعنی ما نیاز داریم یعنی باید به نوع خودمان مدیریت کنیم، یعنی مدیریت من زن با یک مرد فرق کند حتما باید جنس کنشگری من جنس مادر زندگی و زنانگی را داشته باشد به قول نادر ابراهیمی مرد اساسا برای سیاست ساخته شده ولی زن منت میگذارد پا در میدان سیاست میگذارد و هر جا زنی هست در سیاست عطر عدالت را استشمام میشود چون زن بلد است مادرانگی کند اینها را شهید رئیسی قبول داشت واقعا تردیدی نداشت در مورد اینکه زن مستقل باشد عقلانیت داشته باشد و به عنوان یک مسؤل در جمهوری اسلامی نقشی بر عهده بگیرد اینها ویژگیهایی است که از شهید رئیسی کمتر در جامعه عنوان شده است. آقای رئیسی در ساحت فرهنگی و اجتماعی واقعا آن چیزی نیست که میآیند و میگویند که آقای رئیسی اینگونه گفته و شخصیت ایشان را ضد زن نشان میدهند نه ایشان به شدت احساس پدرانگی برای دختران جامعه ایرانی داشتند، غصه میخوردند برای اینکه فکر میکردند حق معنوی از دختران ما سلب شده است که دختران ما دچار بحران هویت و فرهنگی میشوند این را بارها به شخص بنده میگفتند که فکری به حال این دخترانمان کنید و دل اینکه بخواهند برخورد نامناسب با دخترانمان داشته باشند را نداشتند. من این موضوع را شهادت میدهم و هر جایی هم میگویم هر کسی هم میخواهد انکار کند، انکار کند.
من در هیچ جلسهای حضور نداشتم، بیاطلاعم. شهید رئیسی شخصیت ممتاز منحصر به فرد به تعبیر حضرت آقا "یک رئیس جمهور محترم و مغتنم" و ما آنچه که داریم در مورد شخص رئیسی در حوزه مسئولیتی و شخصیت اجتماعی آقای رئیسی است. خانم دکتر علمالهدی در این موقعیت قرار نگرفته که بتوان مقایسهشان کرد.
خانم دکتر علمالهدی آدم دانشگاهی آدم اثرگذار فرهنگی اجتماعی ولی هیچ وقت ادعای سیاست مدار بودن ندارد. در خصوص کمک به ایشان فرقی نمیکند من کمک به جمهوری اسلامی میکنم و این را وظیفه خودم میدانم حالا چه در ساختار باشم یا نباشم به دولت چهاردهم کمک خواهم کرد، وظیفه خود میدانم و دغدغهام جمهوری اسلامی و مردم هستند؛ جمهور یعنی مردم و اسلام عزیزی که این مردم همه باورهای مشترک با جمهوری اسلام دارند پس من اگر کمک نکنم و انجام ندهم ترک فعل مسلمانی کردم، من خدمت به جمهوری اسلامی را وظیفه میدانم حالا میخواهد اسمش هر چه باشد خانم علم الهدی باشد، خانم بهروز آذر باشد اسمش خانم خزعلی باشد من با هیچ کسی مشکلی ندارم اگر چه با خیلی از این بزرگواران اختلافات فکری جدی ممکن است داشته باشم که اتفاقا دارم اما چون با جمهوری اسلامی مشکل ندارم چون همه ما هم اگر آبرو و حیثیتی پیدا کردیم به واسطه در واقع آن فرصت خدمتی که به مردم انقلاب ، اسلام و نظام جمهوری اسلامی پیدا میکنیم حتما تکلیف دارم کمک کنم. از ویژگی هایی ایشان همان طور که آقا در پیام تسلیتشان فرمودند همسر فاضله به عنوان همسر فاضل از ایشان نام بردند چون در حوزه تعلیم و تربیت بالاخره صاحب سبک هستند و یک نگاهی ویژه دارند یک نگاهی که واقعا نگاهش مستقل است نه ربطی به اینکه دختر علم الهدی است و نه ربطی به اینکه همسر شهید رئیسی هستند فرد مستقلی در واقع پرورش یافته در همین بستری که جمهوری اسلامی برای همه زنان ایجاد کرده رشد کردهاند صاحب سبک و نظریه برای خودشان هستند.
من آدمی بودم که بدون که هیچ حلقه وصل باشم، نه هیچ گروه سیاسی و نه هیچ حزب سیاسی من یک آدم متخصصی بودم که به دلیل دغدغهمندیهایی که داشتم و کنشگریهایی که داشتم جایگاه ویژهای که حقیقتا تاثیرپذیر بود و شاید هر کسی ریسک نمی کرد در دولتی که در واقع افرادی در آن وجود دارند مثلا یک نمونه را برایتان میگویم یک توییت میزدم یک فردی که مشاوره یک وزارتخانه بود میآمد کامنت بد برای توییت من مینوشت با اسم و رسم فلان خانمی که مسئولیت قانونی دارد با اسم واقعی خودش مثلا میآمد در حد توهین توییت من را اهانت میکرد، می خواهم بگویم من خیلی فرصت نداشتم به حلقه ها بپردازم و واقعا خب آنچه که فضاهای مجازی میگویند؛ شنیدیم اما من به حلقهها توجه نداشتم چون به اندازه کافی چالش داشتیم برای این حوزه ماموریت چه به ذات خود شما از آزادی بیان شما از حریم خصوصی از پیگیری حقوق مادی معنوی حرف بزنیم به شما میگویند فمینیسم اساسا حکم من هست اصل قانون اساسی هم هست حریم خصوصی اصل بیست و پنج قانون اساسی را اگر بخواهی حرف بزنی ولی به تو حرف می زنند میگویند که تو میخواهی نهاد امنیتی را تضعیف کنی. از آزادی بیان می خواهی حرف بزنی شما را رسما مجازاتت میکنند، خدمت شما عرض میکنم که حقوق شهروندی به طور عام می خواهی حرف بزنی مثلا صیانت از حقوق مردم در موضوعات مختلف میخواهی حرف بزنی اینها همه خودش چالش بود و افرادی بالاخره این چالشها را چالشیتر میکردند یعنی مثلا به هر حال شاید آنها یا باور به قانون اساسی نداشتند و یا حتی قانون اساسی را یک بار از رو نخوانده بودند فلذا دچار چالش میشدند به هر حال مشکل را باید با خودشان حل میکردند نمی دانم ما حاضر بودیم قانون اساسی را یکبار برایشان با یکدیگر بخوانیم کلی با همدیگر حرف بزنیم در خصوص قانون اساسی، ولی حالا که نمی داننم آن حلقه خب خیلی در موردشان در فضای مجازی و رسانه بین همکاران شما به ویژه و اینکه حالا به هر حال همه دولت ها همیشه معمولا افراد خاص دارند برای هر دولتی که میگویند یعنی هستند افرادی که همین افراد خوشان پاشنه آشیل دولتها میشوند. بعضی از میم ها خودشان اصل چالش برای پیگیری حقوق و آزادیهای اجتماعی بودند.
هیچی من مردم را در واقع از کسانی میدانم که چون برای دانایی واقعیشان و دسترسی آزاد و واقعی به حقیقت و به اطلاعات صحیح واقعا محروم میدانستم در بعضی جاها یعنی از جمله که مثلا نمیدانند دقیق قانون اساس چی است بسترش را باید من حاکمیت برایش فراهم میکردم و فراهم نکردم الان قصد مجرمانه ندارد که با من اینگونه برخورد میکنه آن شخص فکر میکند، احساس تعلق خاطر به این نظام و بعضی از ارزشها دارد والبته بعضی هم از این فرصت دلدادگی مردم سوءاستفاده میکنند وآنها دچار خطا میکنند و به من توهین می کنند خب من از یک جهتی میفهمیدم که یعنی اگر او عاقل و آگاه باشد و فهم دقیقی باشد میتواندداینها را با مدارا همینها را هم نمیدانم تا چقدر البته میشود با آنها گفتگو کرد به عنوان کسی که این مسائل به هر حال به شدت برایم موضوعیت دارد هر روز مراجعه به نهج البلاغه دارم نه اینکه مسئول در جمهوری اسلامی شدم نه قبلتر هم به عنوان فردی که یک روزی پژوهشی و مطالعاتی بوده آن چیزی که من فهم کردم فهمیدم این را از سیره امیرالمومنین (ع ) حتی با خوارج هم مثل کسی که زبان بلیغی داشت را برای گفتگو با آنها میفرستاد ، ابن عباس می فرستاد میفرمودند، حرف بزند و گفتگو کند تا زمانی که دست به قبضه شمشیر ببرند ولی خب زمانی که بعضیها در همین فضای مجازی تهدید به قتل من کردند به قول ما وکلا میگوییم شروع به قتل هم نکرد فقط تهدید کرده فحش داده من اصلا گلهای ندارم، به دل هم نمیگیرم. ولی افرادی که آگاهانه خودشان را به ناآگاهی می زنند را معضل میدانم یعنی از نگرانی من گذشته آنها را معضل برای نظام می دانم یعنی کسی که خودش مسئول ولی نمیفهمد این درک رو نداردکه اگر رئیس جمهوری حکم رو برای من زده است خب من دارم در راستای همین حکم دارم کارم را انجام میدهم تو چطور مسئولی هستی در جمهوری اسلامی اینو درک نکردی، فهم نکردی من اگر این نباشم پس برای چی اساسا رئیس جمهور چنین جایگاهی را ایجاد کرده همچین حکمی زده من آن را معضل میدانم.مردم عزیزند همه برای من مردم تفکیک نمیشوند همه را دوست دارم.
من نمیگویم تفکر مقابل از نظر من اساسا یکی از آفتهای مهم مسائل زنان، سیاسی کردن موضوع زن است. جناح مقابل من خودم چون جناحی نیستم وقتی میگویم جناح مقابل یعنی من یک جناحیام، مقابلم یه جناح دیگر است. درسته من این طوری نمیگویم جناح مقابل ولی من میگویم که زنها از همه طیفهای فکری و احزاب مختلف باید همان طور که آقا فرمودند خود شما زنها باید مسئلهتان را حل بکنید، زنها باید یاد بگیرند دور یک میز بنشینند با هم گفتگو کنند، حالا میتواند خانم ابتکار باشد، خانم مجتهدزاده باشد، میتواند خانم فرهمند پور باشد میتواند خانم قاسم پور باشد، خانم اردبیلی باشد می تواند خدا رحمت کند خانم شجاعی دیگر در بین ما نیستند مرحوم شدند همه کسانی که زحمت کشیدند خانم منیره گرجی بالاخره ما نمی توانیم بگوییم متعلق به طیف شد خودش یک مکتب و یعنی در واقع اندیشه امام برای ظهور اجتماعی زن در بعد از انقلاب در مجلس در واقع در خبرگان قانون اساسی منیره گرجی نشان داد؛ این ها زنانی هستند و خیلی زنان دیگر...حالا من از ۲ طرف بخواهم نام ببرم حتی حالا جوان ترها مثل خانم خدمت شما عرض کنم، همین خانم بهروز آذر مثلا همه می توانند دور هم بشینند گفتگو کنند چاره ای هم ندارند، نمیشود دولت سیزدهم بیاید تمام دستاوردهای دولت چهاردهم را از بین ببرد، نه مسئله زن مسئله سیاسی نیست لذا من سوال شما را سوال دقیقی از این جهت نمیدانم که میگوید جناح مقابل، بله ما رویکرد داریم نگاه داریم پس چطوری باشد؟ ولی من میگویم مسئله ما خیلی مسئله شفافی است که بین همه زن ها مشترک است در حوزه حقوق همه زنها این مسائل باید در واقع محور گفتگوی همه زنان با اندیشه های مختلف سیاسی و فکری باشه تا بشود حلش کرد..
مساله مهم این است زنهای پیشکسوت با راه دادن به جوانترها هم انتقال تجربه کنند و هم خودشان استراحت کنند . خودم به خانم خزعلی پیشنهاد دادم شما محور شوید حداقل زنان اکنون در ساختار را جمع کنید به یک وحدت در روش برای استیفای حقوق زنان برسیم که ایشان انجام ندادند بالاخره ایشان عضو کابینه بودند ودر جلسات هیأت دولت من بیرون بودم حتی فرصت یک جلسه برای تبیین ماموریت برای خود دولتی ها را به من ندادند لذا ابن کار دور یک میز نشستن در قدرت ایشان بود من میتوانستم ایده اش را بدهم .
الحمدلله پروانه وکالتم را که مطابق قانون تودیع کرده بودم رفع تودیع کردم و یک سال در واقع از حرفه خصوصی وکالت دور شده بودم و وکیل مردم شدم بله دفتر وکالتم بر میگردم به روزرسانی میکنم انشا الله، علاقه خودم این است که وکیل مردم باشم کماکان ولی حتما در کنار وکالت مردم به عنوان حرفه دوست داشتنی من حرفه شرافتمند وکالت که قرار است در فرآیند دستیابی به عدالت کمک کننده باشد و دسترسی به حق کمک کننده باشد حتما هم من تکالیف اجتماعیتری دارم که در حوزه فرهنگی سیاسی اجتماعی اندک بضاعت تجربهای که کسب کردم حتما به اشتراک خواهم گذاشت و حتما هم در استیفای حقوق مردم از هیچ تلاشی در سطح کلان تر و حالت حرفهای کوتاهی نخواهم کرد. از بستر مدنی واجتماعی وکیل مردم هستم.
این داستان نگاه کنید، بحث مفهومی و محتوایی نبوده یک بحثی بوده که بیمه سالها از دادن دیه زنها شانه خالی میکرده است. من و شما به عنوان یک خانم مثلا گواهینامه داریم و رانندهایم مثلا آقایی هم مرد راننده و گواهینامه دارد چه فرقی با هم میکنیم آیاحق بیمه پرداختی ما کمتر است؟ قصه الان این است کرامت دال مرکزی همه تصمیمات ما همه قوانین ما همه اقدامات ما بایدباشد احترام به کرامت جنسیتی نیست برای مردان هم هست و به ویژه برای زن در اسلام توصیه بیشتری شده است و لذا احساس خوشایندی را در زنها ایجاد کرد چون احساس میکردند قبلتر که ما محترم نیستیم حتی بعد از مرگمان دیه را هم کامل به خانواده و بازماندگان نمیدهند در حالی که یک بحث کاملا حقوقی بوده است بحث بیمه بوده که سال ها زیر این شونه خالی میکرده است به همین تناسب همیشه در موضوعات دیگر هم ما در واقع ابتکاراتی داشته باشیم در بحث حضانت ما باید حتما به یک جمع بندی برسیم در بحث حضانت برای زنان ما در بحث موضوعات مختلف حقوق خانواده نیاز به یک به روزرسانی خیلی جدی داریم در بحث اشتغال ما نیاز به روزرسانی خیلی جدی داریم اشتغال منعطف برای زنان به گونهای قانونمند باشد که هیچ کارفرمایی جرات نکند زن ها را هم به این بهانه اخراج کند یعنی میشود در قالب در نظر گرفتن امتیازاتی برای کارفرمایی که زنان را به کار بگیرد با همین شرایط منعطف بعد ما میتوانیم ادعا بکنیم که ما یک الگوی متفاوت از حضور اجتماعی زن در جمهوری اسلامی ایران قابل ارائه به دنیا داریم فعلا به این الگو نرسیدیم.
من سالها نبوده، یک سال سه ماه تا شهادت شهید رئیسی در دولت بودم یعنی یک سال سه ماه بوده با خانمهای مجتهد من اول صحبت کردم خانم صفاتی قم جلسه داشتم، رفتم. با خانم گلگیری جلسه داشتم جامعه الزهرا رفتم. چون معتقدم بعضی از مسئلههای زن ها را خود این زنان باید حل کنند. اساس سوال اساسی اینه فلسفه تشکیل حوزه علمیه بانوان چیه؟ بخشی از مسئلههای روی زمین ما رو اینها باید بدانند به دلیل اینکه خودشان درک بهتری دارند نسبت به اینکه زن هستند خودشان باید بتوانند بهتر حل بکنند به لحاظ فقهی سراغ آنها رفتم ولی برای سایر علما مراجع آقا در واقع توفیق نداشتم محضرشان برسم.
سوالات شما خیلی سوالات خوبی است منتهی اصلا در وقت کوتاه نمیشود پاسخ داد. سوالات خوبی است ولی من پیشنهاد میکنم این مباحث خیلی خیلی مهمی است اگر دنبال این گفتگو ها هستید نیاز به جلسه مفصل وعلمی دارد . فکر کنم رساله دکتری پژوهشکده موسسه امام خمینی در همین خصوص داشت که مورد توجه آن طرف هم واقع شده بود. بحث سنگسار و اینها بالاخره برای ما تبعات خاص حقوق بشری هم داشت چون با فهم بشر امروز یک مقدار فاصله دارد حضرت امام به عنوان در واقع کسی که به کمک مردم و یاری خداوند متعال این نظام را تشکیل دادند تاکید داشتند ما با همین فقه جواهری فقه سنتی اداره می کنیم و جواب برای همه مسأله ها داریم ولی توجه جدی به مقتضیات زمان و مکان به شدت مورد توجه امام بود واین هنر بزرگ امام وتمایز ایشان با دیگران بود اگر هر چیزی باعث شود که مثلا باعث وهن دین شود خب باید علما برای آن تدبیر کنند . یک بحث من به لحاظ حقوقی دارم میگویم آنچه که دیدم در گزارشهایی که علیه جمهوری اسلامی ایران میآمد که بخشی را من مثلا یک زمانی با ستاد حقوق بشر در پاسخ دادن به آنان کمک میکردم از سوالات آنها بوده باید بتوانیم به پاسخ برسیم در مورد این موضوع ولی خب به هر حال من فکر میکنم که ما باید بتوانیم یک موازنه بین حضورمان در عرصه بین المللی به گونهای که متعهدانه و مسائل شرعی خودمان هم وفادار باشیم، مسائل عمومی خودمان، اجتماعی خودمان و ارزش های ملی و مذهبی خودمان هم پای بند باشیم این موازنه را ما باید بلد باشیم برقرار بکنیم این موازنه مثل همون موازنهای که بین امنیت و رفع فیلترینگ خب باید این موازنهها برقرار شود مثلا به بهانه امنیت مستمرا فیلترینگ راه کار مان نباشد .
ببینیدمتأسفانه استفاده از فیلترشکنها جرم نیست ولی فیلتر شکن فروشی جرم است. خب این خودش از مباحثی که دچار تضادهایی ما میشویم یعنی به لحاظ مبانی حقوقی یک گونه تعارضاتی را ما در این اقدامات تصمیمگیریها می بینیم ولی خب حذف یعنی به نوعی مردم انگار دور می زنند فیلترینگ را که این دور زدن امنیت فرهنگی ما را به مخاطره انداخته به طور جدی هم به مخاطره انداخته است، یعنی اینکه دسترسی نوجوانان ما حتی یه چیزهایی بدتر شده خب این به نظر میرسد که این فکر عقلانی نیست و من همیشه گفته ام اصل بر آزادی است فیلتر اسثنثناء محدود وموقت باید باشد جاهایی که باید در واقع محدودیت ایجاد بکنیم به همین دلیل آقای رئیسی برای آقای آقامیری هم زمان با من حکم دبیری شورای فضای مجازی را زد و این قدر تکرار میکنم تا پاسخ بگیرم به ایشان اجازه داد یعنی ایشان تدبیر کند بند یازده حکم ایشان مبنی بر بازنگری در سیاستهای مسدود سازی یعنی ذهن آقای رئیس جمهور متوجه این موضوع بوده که باید بازنگری شود پس مسئله بوده که بازنگری شود، پس مشکل بوده که باید بازنگری شود و از نظر من به لحاظ حقوق و آزادی های اجتماعی استمرار فیلترینگ فاقد وجاهت حقوقی و قانونی است یعنی بایدما برایش تصمیم بگیریم، اگر ما میگوییم امنیتمان به مخاطره افتاده است من میگویم با فیلترینگ امنیت فرهنگی ما بیشتر به مخاطر افتاده و امنیت ما به طور کلان امنیت و منافع ملی ما اگر معتقدند با استدلال کارشناسان به خطر افتاد موظف بودند تا الان راهکاری برایش پیدا بکنند ما نمیتوانیم اصل صورت مسئله را پاک کنیم . استمرار فیلترینگ زیبنده جمهوری اسلامی ایران نیست در یک جایی باید در مورد آن تصمیم گرفته شود تصمیمی که هم بتواند موازنه امنیت و هم حقوق شهروندی رو برقرار کند.
موضوع گشت ارشاد طرح نور همیشه تو توییتهای مختلف هم حرفر زدم گفتم که پلیس حلقه آخر است. در واقع یک مکاتبه من با همه دستگاههای مرتبط با موضوع عفاف و حجاب داشتم سی و دو دستگاه پاسخهایی از اینها گرفتم خواستم ببینم در انجام تکالیفشان در حوزه عفاف و حجاب چکار کردند؛ ببینید آن چیزی که این بزرگواران علی رغم تخصیص بودجه علی رغم تکلیف قانونی انجام دادند نمیتواند محصولی شود بهتر از آنچه ما در کف زمین می بینیم،و برداشت بکنیم یعنی کاری نکردند اساسا مگر می شود یک وزارتخانه برای امر عفاف و حجاب که برایش خیلی مهم است از آن طرف میگوید که من میخواهم ایستادگی کنم قانون را اجرا کنم و پلیس هم مجری قانون اجرا کند ولی از آن طرف خب من چه کردم چقدر آموزش دادم چقدر من در بحث تربیتی اقدام کردم. من به شدت قائل به تربیتی بودن موضوع هستم قائل به این هستم که ترک فعلها باید به طور جدی بررسی باید بررسی شود و قبل از دستگیری مردم با آنها برخورد شود کسانی که سازماندهی شده هستند به تعبیر حضرت آقا آنها حرف همه در موردشان حتی آنهایی که با گشت ارشاد صددرصد مخالف هستند تو این موضوع اشتراک نظر دارند همه آنانی که سازماندهی شدهاند از انهایی که ماموریت دارند این امنیت روانی ما امنیت ملی ما را به مخاطره بندازد منافع ملی ما را به مخاطره بیندازد ما با آنان برخورد میکنیم ولی همه مردم که دیگر مجرم نیستند اگر قراره گشت ارشاد به این شکل اجرا شود که دخترانی که من میگویم قربانیان، مجازات شوند، هم زمان مسئولینی که ترک فعل کرده است نیز باید مجازاتشان شوند بعد ما به یک عدالت به طور واحد میرسیم.
این ۲ موضوع متفاوت است. فیلترینگ یک بحث که در موردش صحبت کردیم چطوری باید به جمع بندی برسد بحث گشت ارشاد را من به این شیوه اجراش نقد دارم و قبول ندارم.
حتما فیلترینگ برای اینکه مردم کسب و کارهایشان، معیشتشان، درآمدشان حتی همانی که مغازه روسری فروشی دارد هم از طریق فضای مجازی روسری میفروشد برای حجاب چادر از طریق فضای مجازی فروش دارد، دیگر قصه مرغ و تخم مرغ است قصه این است الان اگر بخواهی به این موضوع نگاه کنیم من میگویم که حتما فیلترینگ آمیختگی بیشتری دارد با ساحتهای مختلف زندگی مردم چون فیلترینگ زن و مرد، کودک، جوان و نوجوانان را درگیر می کند ولی ما در بحث گشت ارشاد فقط خب آمدیم سراغ مثلا فکر میکنیم که فرض بر این بذاریم که مجرم هستند و واجب مبارزه بکنیم در حالی که این طور نیست.
من در همان مصاحبه با خبر آنلاین بود مطرح کردم گفتم که قصدم این بود نمی خواستم کام مردم تلخ شود من دستیار رئیس جمهوری بودم که به تعبیر حضرت آقا رنج میدید ولی سکوت میکرد من هم رنج دیدم ترجیح دادم سکوت کنم ولی چون بعضی از آن گفتمان ها که آزار دهنده است گفتمان اگه استمرار داشته باشه مردم را اذیت میکند، مردم ناامید میکند، من در واقع بیشتر هدفم این بود که رئیس جمهور شهید و آن چهره ایشان را که غبارآلود میکنند دیده نشود دیده شود؛ رئیس جمهور پای حرف حق ایستاد من فروردین ماه توییت برای حجاب زدم خیلی فشار آوردند که عزلش کنید ولی شهید رئیسی اردیبهشت من را عضو کمیته ویژه بررسی ناآرامیها کرد پس نمیتوانند بگویند آقای رئیس جمهور متوجه نشده است. بعد از توییت اعتماد دوباره آمد برای من مسئولیت جدید یعنی نمی خواهم بگویم که ضمن اینکه من آنجا گفتم مثلا در مورد بحث حجاب فقط گفتم این اختلاف نظر مشخص بود وزیر کشور یک طوری حرف میزد بقیه بعضیای دیگر منم به عنوان یک آدم حقوقی که قرار بوده مراقبت کنم از حقوق مردم مدافع حقوق مادی معنوی زنان باشم به شدت ایستادم و گفتم متع خدمات اجتماعی نقض قانون اساسی است ، الان هم دارم میگویم یعنی توییت مبنای فقهی و شرعی و قانون اساسی داشت خب این و که من همیشه عنوان کردم حرفهای من حرف جدیدی محسوب نمیشد اساسا به خاطر همین مدل حرف زدنم در دولت یک مقدار انگار بیگانه من را محسوب می کردند یعنی شما حرف جدیدی از من نمیشنوید ولی خب به هر حال چون زمان در واقع تشکیل دولت جدید بود یک مقدار بار اضافه به آن دادند یعنی یه مقدار بهش میگویم، نمیدانم درخشش پیدا کرد این طوری شد که بیشتر انگار پر و بال به آن دادند و سوء برداشت شد از این موضوع فکر کردم و دیدم بعضیا با بیتقوایی گفتند ایشان دنبال پست و... این حرفها چیه؟! مگه من تازه حرف زدم من شش اسفند هزار و چهارصد و یک حکمم زده شد چندم فروردین روز ششم هفتم فروردین بود، من توییت زدم که منع خدمات اجتماعی مغایر با قانون اساسی اصول قانون اساسی که آقای شریعتمداری هم علیه من! یادداشت نوشت .یعنی چی من اگه دنبال پست و مقام بودم در دولتی که در واقع خود وزارت کشورش میآید منع خدمات اجتماعی را دستورالعمل می کند اگر من نگاهم نگاه سیاسی بود و می خواستم در پست بمانم به هر قیمتی نباید آن توییت را می زدم تازه با دبیر هیات اجرای قانون اساسی مکاتبه کردم شما بفرمایید آیا دستورالعمل وزارت کشور که پنهان است وبه اطلاع مخاطبانش نرسیده از نظر شما نقض قانون اساسی نیست که متاسفانه پاسخی به من ندادند .
وقتی من میام به رئیس قوه قضاییه نامه می زنم برای حضور زنان به عنوان عضوی از شش نفر حقوقدان در شورای نگهبان به هر حال یعنی در دولتی که در دولت سیزدهم که متفاوت بوده در این حوزهها من باید فرض را براین میگذاشتم که من را عزل کنند و نباید این کارا را بکنم ولی کار کردم نگاهم نگاه سیاسی نبود ولی خب با بیرحمی خیلی برام عجیب بود یعنی هر کسی فقط کافی بود سرچ کنه اسم من را می دید که حالا فحش هایی که به من داده میشد. به دلیل همین نوع حرف زدن من است من حرف جدیدی نزدم، حالا یادم آمد یه نکتهای شاید برای شما هم جذاب باشد یه نکاتی مصاحبه من داشت، بحث که من حالا سختی هایی بر من تحمیل کردند ولی من ماندم، ماندم نه به معنای اینکه بخواهم گلایه کنم ماندم، یعنی به معنای اینکه به هر حال من یک تفکرم من یک گفتمان سومم خواستم بگویم این قدر گفتمان برای من ارزشمند بود من در هر شرایطی ایستادم ایستادم مردانه، مردانه نه واژه غلطی است ایستادم زنانه ایستادم و پای گفتمان ایستادم، اتفاقا پیشنهاد دارم به عنوان یک روش هر کسی بر جامعه اسلامی مسئولین میشود شرایط زندگی که من کردم یعنی به آنان هم تحمیل کنند تجربه کنند دیگه هیچ کسی له له نمیزند برای پست هیچ کس دیگر دنبال لابی کردن برای پست نیست.
برابراصل صد و بیست یک قانون اساسی رئیس جمهورها میآیند قسم میخورند که ما چون امینی پارسا در واقع مجری قانون اساسی خواهیم بود همون بحث اول یک نهاد ملی حقوق بشری باید باشد که ببیند آیا این امین پارسا همه اصول قانون اساسی را اجرا می کند یا نه؟ تو این زمینه خیلی خوب است که گفتگوهای تخصصی شکل بگیرد من در موضوع این گشت ارشاد برای اولین بار به شما میگویم در موضوع همین بحث گشت ارشاد و اینا یک دستورالعمل گفتند وزارت کشور دارد برای دبیر هیئت اجرای قانون اساسی نامه نوشتم آقا شما بفرماییددستورالعمل ، هفده ماده ای وزارت کشور نقض قانون اساسی نیست؟ به عنوان یک آدم حقوقی برای رئیس جمهورم نامه نوشتم با قوانین ما باید دستورالعملی صادر میشد به اطلاع مخاطبینش صادر شود و این یک انحراف از قانون اساسی ، آمدم برای دبیر هیئت اجرای قانون اساسی همین را نوشتم که شما به عنوان دبیر هیات اجرای قانون اساسی با صراحت نظرتون در مورد دستورالعملهایی که به اطلاع مخاطبینشان رسانده نمیشد بفرمایید ، ایشان به من پاسخ ندادند من پاسخی دریافت نکردم ولی میخواهم بگویم این تجربه من اینجا انگار یک جایی بود که هم حاکمیتی بود هم نبود این را فکر میکردم حقی از حقوق مردم در قانون اساسی در حال تضییع شدن است، تمام تلاش خودم را کردم به رئیس جمهور بگویم به دبیرهیات اجرای قانون اساسی یعنی دکتر حبیب نژاد بگویم این طوری نباشد دولتها بر اساس یک نهاد ملی حقوق بشری باشد حواسش هست که همه قانون اساسی که حقوق ملت است تماما اجرا شود، نه اینکه بیاد مثلا با سلیقه دبیر هیئت اجرایی قانون اساسی این باشد بگوید من فقط اصول اقتصادی قانون اساسی را کار دارم، نخیر مردم ایران را نشناختی که همچین حرفی می زنی! مردم ایران مردم آزادهای هستند کرامت برایشان خیلی مهم است شما مردم فقط با احترام با آنان حرف بزن در واقع اصول و ارزشهای اخلاقی این مردم را رعایت کن به آنان احترام بذار، این مردم درک میکنند که تو در شرایط تحریم هستی این مردم درک میکنند تو میخواهی تغییر اقتصادی ایجاد بکنی باهات همراهی می کنند ولی وقتی که با مردم با ادب حرف نزنی وقتی که به حق نقد مردمت احترام نذاری وقتی که آزادی بیان مردمت را به درستی احترام نذاری وقتی که شما یک خبرنگار در واقع من چون در مورد قانون مطبوعاتم حرف داشتم پیشنهاد داشتم قائل به اینم باید حمایتیتر شود به نفع اصحاب رسانه از جمله خبرنگاران که بتوانند در راستای شفافیت و در واقع دسترسی آزاد به اطلاعات انجام رسالت ذاتی شون را بکنند خب وقتی شما کرامت اینها را حفظ میکنی اینها همه میشوند بازوهای توی حاکمیت، خبرنگار میآید اقناع بکند مردم را و مردم اگر قرار است این اتفاق اقتصادی بیفتد دلیلش این است نه اینکه مردم خبرنگار احساس کند که حق مردم در حال تضییع شدن است و
یک جور دیگر حرف می زند بعد چون قانونی وجود ندارد سریع با اتهام تشویش اذهان عمومی ایشان را بگیریم این مباحث خیلی جدی است که ما باید به نتیجه برسیم در خصوصشان گفتگو کنیم.