استفاده از دستگاههای کارتخوان روز به روز در حال گسترش است؛ همان دستگاههایی که در فروشگاهها به چشم میخورد و با استفاده از خطوط تلفنی به سیستم بانکی مرتبط شده و امکان انتقال مبلغ خرید و چند خدمت دیگر را فراهم میکند و در میان اهل فن با نام «پوز» شناخته میشود؛ اما آیا این گسترش روزافزون، سبب شده که از این وسیله ساده امروزی درست بهره گیریم؟
به گزارش «تابناک»، یکی از تغییرات پررنگی که با گسترش بانکداری الکترونیک در سالهای اخیر به زندگی بخش بزرگی از جامعه راه یافته، استفاده روزافزون از کارتهای هوشمند بانکی است که به دنبال آن، سبب شده تا تجهیزات متناسب با این نوع خدمات هم به شدت رشد کرده و با اعتماد مردم به این روش جدید، به رقیبی جدی برای پول نقد در خرید تبدیل شود؛ روشی مطمئن و شناخته شده در اقتصاد دنیا که مبتنی بر خروج نقدینگی از سطح جامعه است و به همین دلیل، به صورت برنامهریزیشده مورد حمایت دولت و بانک مرکزی کشورمان قرار گرفت تا به تدریج، با گامهایی نظیر اجبار کارمندان به دریافت کارت الکترونیک، الزامی شدن پرداخت قبوض با خودپردازها و... به سرعت ترویج شده و کاربردی شود؛ تا جایی که اکنون سرعت عرضه کارتخوانها از نرخ تقاضای فروشگاههایی که برای دریافت آن تقاضا کردهاند، بسیار کمتر ارزیابی میشود.
بدین ترتیب در معرض ورود تکنولوژی جدیدی قرار گرفتهایم که سود سرشارش بر کسی پوشیده نیست، ولی متأسفانه، این بار هم تکنولوژی وارداتی بدون همگامسازی فرهنگی صورت گرفته و مشکلات متعددی را بنیان مینهد؛ مانند تخلیه مبالغ کارتهای سرقت شده آن دسته از هموطنان که رمز عبورشان به آسانی هر چه تمامتر قابل حدس است؛ مثل مشکل بیپولیِ دستگاههای خودپرداز در روزهای آخر هفته و تعطیلات؛ درست شبیه کلاهبرداریهایی که با ناآگاهی مردم از نحوه انتقال وجه و یا کاربری خودپردازها رخ میدهد و حتی شبیه نحوه خرید از کارتخوانهای فروشگاهی!
کافی است، نحوه آخرین خریدتان با کارت بانکی را به یاد آورده و توجه کنید که این فرایند در نقاط دیگر دنیا چگونه است. کسانی که با کارتهای اعتباری از فروشگاههای خارج از کشور خرید میکنند،
این نکات شاخص را درخواهند یافت: *دستگاههای کارتخوانی که در فروشگاهها هستند، به رغم کوچکی آنها، دارای لبههای چند سانتی متری در دو طرف صفحه کلید هستند تا نفر کنار دستی هم نتواند متوجه محل فرود انگشتان شما شده و رمزتان را ببیند؛ البته شاید مشابه این دستگاهها را در سالهای گذشته در برخی بانکهای کشورمان هم دیده باشید.
*دستگاه کارتخوان نه در کنار فروشنده، بلکه در دسترس شمایی است که به عنوان مشتری میخواهید مبلغ خرید را با دستگاه از حساب شخصیتان برداشت کرده و به حساب فروشنده واریز کنید؛ این مهم موجب شده که به تازگی تولید دستگاههای کارتخوانِ بدون سیم (نوع شارژی) بسیار متداول شده و تولید نمونههایی از این دست در کشورمان نیز در دستور کار قرار گیرد.
*هیچ فروشندهای از شما درخواست نمیکند که کارت خود را در اختیارش گذارید، زیرا این کار جرم است؛ مهمتر آن که خریداران هم از اینکه بخواهند کارتشان را در اختیار فرد دیگری ـ به ویژه یک فروشنده ـ گذارند، پرهیز میکنند.
*مهمتر از همه اینکه هرگز فروشنده از شما نمیخواهد رمز کارتتان را که از قضا محرمانه و شخصی است، به او بگویید!
اکنون بیایید این موارد را در جامعه خودمان بررسی کرده و به قیاس بنشینیم: *دستگاههای کارتخوان به جز نسلهای اولیه که در برخی بانکها به چشم میخورد، دیواره یا لبههایی برای دور ماندن چشم اطرافیان از صفحه کلید ورود رمز به خود نمیبینند.
*دستگاههای کارتخوان بیشتر در اختیار فروشنده بوده و حتی گاه اگر بخواهید به آن دسترسی داشته باشید هم، از دسترستان خارج است، چرا که یا سیم تلفن متصل به آن کوتاه است و یا حتی شاید به گونهای در کنار دست فروشنده نصب شده و قابلیت جابجایی نداشته باشد.
*فروشندگان بدون ترس از هر گونه جرایم قانونی و با کمال خونسردی، کارت شما را درخواست کرده و جالبتر آنکه اگر از دادن کارت خودداری کنید، گویی که کاری غیر عادی مرتکب شدهاید.
*و در پایان اینکه برای خریداران، بازگو کردن رمز کارت، حتی با صدای بلند و در حضور دیگران، امری عادی به شمار رفته و محلی از اعراب ندارد، چراکه وقتی کارتخوان در دسترسمان نباشد، چارهای جز افشای رمز شخصی نمییابیم.
به عبارتی بهتر، آنچنان در راه ناامن گام برمیداریم که نه تنها از دادن کارت شخصیمان به دیگران ابایی نداریم، بلکه مخفیترین مؤلفه اعتباری را که رمزمان است، هم بیهیچ مقاومتی فریاد میزنیم تا در صورت فراموش کردن دریافت کارت، تخلیه حسابمان تنها به انسانیت فروشنده بستگی داشته باشد!
اینجاست که میتوان هشدارهای ایمنی در استفاده از این نوع بانکداری را مرور کرده و به عملکرد نهادهایی که وظیفه آموزش همگانی دارند ـ اما کوتاهی میکنند ـ خرده گرفت و حتی پا را از این اندازه فراتر گذاشته و به بانکهایی که این کارتخوان را به فروشگاهها میفروشند هم اعتراض کرد که چرا نظارتی بر نحوه استفاده از این تکنولوژی ندارند، ولی آیا این تنها راه مقابله با این رسم متدال شده است؟
بیگمان، همگی به این نکته آگاهیم که اگر خودمان از مالمان ـ بخوانید شماره روی کارت، cvv۲ که در گوشهای از آن درج شده و دیگر مشخصات کارت شخصیمان ـ مراقبت نکنیم، بر سوءاستفاده کنندگان احتمالی نمیتوان خرده گرفت که کارشان غیرقانونی است؛ پس بهتر است در وهله نخست، خودمان دست به کار شده و از این پس بکوشیم کارت بانکیمان را شخصا در دستگاه کارت خوان کشیده و خودمان رمز شخصی را نیز وارد کنیم؛ یعنی مالمان را بچسبیم تا مردم را دزد نکنیم.