روحانی حالا میخواهد به وعدههای فرهنگی و سیاسی خود عمل کند
کنار رفتن فرماندار بروجرد همزمان با سخنان رئیسجمهور در مورد منبرهای یکسویه و استبداد پیام با انتقاد منتقدان و استقبال هواداران دولت همراه شده است. هواداران دولت از پیامهای جدی دولت به طرف مقابل خبر میدهند. سنگ تمام سرلشکر و تحلیل فرصتها و چالشهای پس از وین ۴ دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز است.
کد خبر: ۴۰۱۷۰۷
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ 20 May 2014
کد خبر: ۴۰۱۷۰۷
|
۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ 20 May 2014
|
20671 بازدید
20671 بازدید
کنار رفتن فرماندار بروجرد همزمان با سخنان رئیسجمهور در مورد منبرهای یکسویه و استبداد پیام با انتقاد منتقدان و استقبال هواداران دولت همراه شده است. هواداران دولت از پیامهای جدی دولت به طرف مقابل خبر میدهند. سنگ تمام سرلشکر و تحلیل فرصتها و چالشهای پس از وین ۴ دیگر مطالب مهم روزنامههای امروز است.
روحانی شرایط اضطراری را پشت سر گذاشته و میخواهد به وعدههایش عمل کند
اعتماد در ستون نگاه روز و در مطلبی با تیتر «دولت از خود شروع کرده است» به قلم حسین کاشفی، به کنار رفتن فرماندار بروجرد پرداخته و نوشته است: یکی از مسائل مهمی که آقای روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی مطرح کرد، توجه به سیاست داخلی است. درست است که بحث سیاست خارجی و ارتباط و تعامل با دنیا مسألهای مهم بوده و دولت باید همه تلاش خود را در زمینه حل مسائل بیرونی و مذاکراتی که ادامه دارد معطوف میکرد که البته پیشرفتهای خوبی هم داشته، اما همزمان با آن باید به سیاست داخلی هم توجه شود. در واقع آنچه گفته شده و همه مردم در انتظار اجرای آن هستند، بحث قانون مداری و جلوگیری از تبعیض است. فعالیت گروههایی که به انحای گوناگون در سالهای قبل و حتی در همین اواخر شاهد آن هستیم و تحت عنوان گروههای خودسر شناخته میشوند، بیانگر یک نوع بیقانونی و بینظمی در داخل کشور است. بحث برخورد عده قلیلی با فرزند یادگار امام (ره) در بروجرد نخستین نبوده و آخرین هم نخواهد بود.
لذا لازم است که در برخورد با این قبیل اتفاقات در حال انجام که یقینا خارج از مدار قانون است بستر و محملی فراهم شود که همه بتوانند از حقوق شهروندی برخوردار باشند. اینگونه نباشد که عدهای بتوانند دست به راهپیمایی و هر تجمعی بزنند اما سایر بخشها که به دنبال مطالبات خود و البته در چهارچوب قانون هستند اجازه نقد نداشته باشند. در این اتفاقات دولت باید از خود شروع کند. از آنجا که بحث کارآمدی یکی از مسائل مهم در سیاست داخلی است.
لذا اگر واقعا ناکارآمدی وجود دارد و اگر مسئولی کارآمدی و شایستگی لازم برای انجام وظیفه را ندارد، باید برخورد قاطعانهای با او صورت بگیرد، آن هم در شرایط عادی امروز که باید وقت و تلاش خود را هزینه جبران عقب افتادگیهای ناشی از مدیریت قبلی کنند. با نگاهی به پروژههای نیمه تمام، وضعیت معیشت، اقتصاد، تولید و مسائل اجتماعی و وضعیت اعتماد مردم در مییابیم که همه حاکی از حجم زیاد مشکلات و مسائل اجتماعی و سیاسی کشور است. بنابراین برای یافتن راه حل این مسائل باید به احزاب و نهادهای مدنی نیز توجه ویژه داشت. آنها جایگاه خود را داشته باشند و ضمن اینکه نقد میکنند بتوانند ارائه برنامه کنند و در زمینههای کارشناسی نظر دهند.
نتیجه همه این عملکردها آرامش است: آرامشی که همه باید کمک کنند ولی در راس همه خود دولت است که باید سعی کند و البته شروع کننده باشد تا این امنیت به وجود بیاید. امروز کشور آنقدر نیاز به کارکرد مطلوب دارد و آنقدر شکافهای مختلفی به وجود آمده که دولت باید در کنار آرامشی که پدید میآورد با یک کار کارشناسی دقیق به رفع چالشها نیز کمک کند. متأسفانه آنچه امروز شاهد آن هستیم جایگاه واقعی کشور ما نیست. وضعیت اقتصادی، ارزش پول ملی، نشاط مردم، انگیزه و امید به آینده بیانگر وجود مشکلاتی در کشور است که کمک دولت را در فراهم کردن زمینههای لازم برای حل آنها میطلبد. اما طبیعی است عدهای که منافع آنها به خطر افتاده نمیگذارند این آرامش تثبیت شود، حال به اشکال مختلف: یک روز جلوگیری از سخنرانی و روزی برخورد با شخصیتی انقلابی.
امروز باید این آرامش به وجود بیاید و قانون نیز بدون تبعیض اجرا شود. قانون نباید با عدهای برخورد سلبی داشته و برای عدهای از مسئولان فعلی گرفته تا سایر شخصیتها نوعی چراغ سبز باشد. در مسائل داخلی، مردم باید تغییر رویکردی که به آن در ۲۴ خرداد ۹۲ رأی دادهاند را شاهد باشند. شاهد باشند که این اتفاق رخ داده و آن انسجامی که قاطبه مردم به آن روی آوردهاند کماکان حفظ میشود. آن اتفاق به عنوان دستاورد بزرگی است که دولت باید قدردان آن باشد. حفظ آن نیز تنها از این طریق امکان پذیر است که همانطور که به مسائل خارجی توجه دارد به مسائل داخلی نیز بپردازد تا مردم احساس کنند که دولت میتواند زمینه تغییرات را به وجود آورد. بنابراین دولت یازدهم باید از این سرمایه ملی برای حل توامان مسائل داخلی و خارجی کشور استفاده کند.
شرق نیز یادداشتی با تیتر «پیام یک تغییر» را به قلم حمیدرضا جلاییپور منتشر کرده که در بخشهایی از آن آمده است: آقای روحانی تا به امروز، گرفتار شرایط اضطراری اقتصادی کشور بوده است بنابراین از میان چهار هدفی که داشته و چهار محوری که در انتخابات اعلام کرده بود بهدرستی به سراغ اقتصاد و سیاست خارجی رفت تا در پی آن، به گشایش سیاسی و فرهنگی نیز بپردازد؛ امری که مورد پذیرش نخبگان و حامیان دولت نیز هست. بهنظر میرسد آقای روحانی شرایط اضطراری را پشتسر گذاشته و میخواهد به وعدههای دیگر عمل کند چون بهدرستی میداند مهمترین سرمایه او، رأی، عقبه اجتماعی، حامیان و مردم هستند و بدون آنها نمیتواند پیچهای پرخطر پیشرو را پشت سر بگذارد. ایشان حرکت پختهای را شروع کرده است و این اتفاقا اعتدالی هم هست چون توجه به مطالبات مردم، زنان، ایجاد فضای باز، گشایش فرهنگی و سیاسی، اثر مستقیم و موثر روی وضعیت اقتصادی و سیاست خارجی کشور دارد.
ایستادگی دولت بر حاکمیت قانون در برابر تندروهای بیقانون را باید مورد تمجید قرار داد. نکته اینجاست که از منظر جامعهشناسی، این تندروها با تندروهای دوران اصلاحات تفاوتهای عمدهای دارند. در آن مقطع آنان پراکنده و فاقد بنیه مالی بودند و تا حدودی نیز نگاه «اعتقادی» داشتند اما امروز، «هویتی - عقیدتی» نبوده و «منفعتی» عمل میکنند. جریانات کمتعدادی که مانع سخنرانی نوه امام و سایر استادان دانشگاه و همایشها و کنسرتهای قانونی میشوند، در هشتسال گذشته روی سازمانهای بوروکراتیک بزرگ در استانها نشسته بودند. حال با حضور دولت جدید، فضا برای آنها نامساعد شده است. این جریانات توان منتفیکردن مذاکرات هستهای را ندارند چرا که مورد حمایت مقامات عالی نظام است پس تلاش میکنند با بحرانآفرینی، دل مسئولان، نخبگان فرهنگی و سیاسی را خالی و با یک «دولت مرعوب» روبهرو باشند تا سه سال بعد در انتخابات سال ۹۶، میوه آن را بچینند و اهمیتی نیز برای توسعه و رشد کشور قایل نیستند که دلواپس رشد اقتصادی منفی پنجدرصد، بیکاری، اعتیاد و مشکلات ناشی از آن باشند. دولت آقای روحانی باید از صدر تا ذیل، از وزیران، استانداران، مدیرانکل، بخشداران و روسای سازمانها، مانند خود رئیسجمهور عمل کند. این پیام استعفای فرماندار بروجرد است.
فرصتها و چالشها پس از وین ۴
سیدعلی خرم در یادداشتی برای روزنامه آرمان نوشته: به نظر میرسد در مرحله مذاکرات برنامه جامع که همه طرفها علاقهمندیها و نگرانیهای خود را مطرح میسازند و اینک از سوی گروه ۱+۵ حدود ۱۳ موضوع و سرفصل برای مذاکره پیشنهاد شده، طرف ایرانی احساس نگرانی مینماید؛ زیرا به برخی از سرفصلها همخوانی و علاقهمندی ندارد. یکی از این سرفصلها موضوع کیفیت توسعه موشکی ایران است که در گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامههای مختلفی خواستار توقف مقطعی گسترش این صنعت شده بود و ایران نیز براساس تهدیدات مکرر غرب بهویژه آمریکا و اسرائیل نیاز به تقویت مبانی دفاعی خود داشته و دارد. این تناقض در صورتی که بهدرستی از سوی دو طرف به آن پرداخته نشود، میتواند تبدیل به یک بنبست در مذاکرات آتی هستهای گردد.
اگرچه طبیعت مذاکرات بینالمللی دارای چنین خصوصیاتی است و نباید زود نگران شد و احساس ناکامی نمود و طی نشست و برخاستها آرامآرام میتوان طرف مقابل را با عمق نگرانیهای امنیتی ایران آشنا کرد و عملکرد ایران در توسعه دفاع موشکی را تبلور مقابله با تهدیدات خارجی معرفی نمود که در صورت قطع شدن آن تهدیدات میتواند وضعیت جدیدی متبلور گردد که ایران نیز بر روی سیاستهای موشکی خود تجدیدنظر نماید اما منطق نگرانی غرب از ارتباط دادن برنامه موشکی با پرونده هستهای فقط میتواند به نوع موشکهای قابل حمل کلاهک هستهای مربوط گردد و بقیه انواع موشکها از حیطه این بحث خارج خواهد بود.
در این صورت برای طرف مذاکرهکننده ایرانی راه باز میشود که از بهوجود آمدن بنبست در مذاکرات جلوگیری نماید. این سناریو را درمورد بقیه سرفصلها نیز در صورت لزوم میتوان بهکار گرفت تا قفل مذاکرات باز شده و در یک توافق طرفینی مرحله نگارش متن برنامه جامع آغاز گردد. گروه ۱+ ۵ و ایران قطعا باید از دستاوردهای مذاکرات خشنود باشند زیرا بههمت همین مذاکرات، مواضع طرفین به یکدیگر نزدیک شد و فاز برنامه موقت از تفاهم ژنو با موفقیت به پایان رسید تا در برنامه جامع، اعتمادسازی صورت گرفته و در فاز سوم، ایران با تکیه بر اعتماد جهانی به فعالیتهای صلحآمیز هستهایش بتواند از حقوق کامل و تعهداتش در معاهده انپیتی استفاده نماید. در صورتی که طرفین برای پرهیز از به بنبست رسیدن مذاکرات تلاش ننمایند، خطر بازگشت به نقطه صفر وجود دارد، نقطهای که یادآور دوران تنش و تشنج و تهدید است و در آن صلح و امنیت جهانی به خطر میافتد.
در حقیقت یک فرصت طلایی در سال ۱۳۹۲ به وجود آمد که ظهور دولت اعتدال و تعامل سازنده در ایران با دولت واقعگرای اوباما در آمریکا همزمان گردید و اجازه داد مذاکرات مربوط به پرونده هستهای ایران از راههای دیپلماتیک پیگیری شود. چنانچه از بروز چنین شرایطی قدردانی نشود، شرایط در ایران میتواند شکننده شده و دولتی غیرمعتقد به تعامل سازنده بر سر کار بیاید که یک طرف معادله لنگ میماند. دولت اوباما هم دو سال دیگر ممکن است جای خود را به یک دولت تندرو نظیر جورج بوش بدهد که قائل به اتخاذ روشهای دیپلماتیک نباشد. اکنون ایران برای همکاری در جهت پیشبرد مذاکرات هستهای دست خود را دراز کرده و انتظار دارد متقابلا دستش به گرمی فشرده شود. ایران به یاد دارد که در سال ۱۳۸۴ سه کشور اروپایی مذاکرهکننده به علت مخالفت آمریکا نقض قول نموده و توافقات با ایران را نادیده گرفتند که حاصل آن فک پلمب از تاسیسات یوسیاف اصفهان و ظهور دولت غیرمعتدل در ایران گردید. غرب به طور یقین موقعیت پیش آمده موجود در ایران را مغتنم میشمارد و اجازه نخواهد داد فرصت طلایی به هر قیمتی از دست برود و جای آن تنش و تشنج جایگزین شود.
تردید در حقوقدان بودن روحانی!
ابتکار در سرمقاله خود با تیتر «کلید اشتراکی یک قفل» به قلم سیدعلی محقق از سخنان رئیس جمهور درباره شرایط فرهنگ و ارتباطات استقبال کرده و از جمله نوشته: این روزها دکتر حسن روحانی در مقام رئیس جمهور، هر جا که سخن میگوید، در اکثر مواقع بسیار شبیه به شهروندان ایرانی یا حداقل همزبان با همان پنجاه و یکی دو درصدی که به او رأی دادهاند، سخن میگوید و دغدغههایی که مطرح میکند از جنس دغدغههای اکثریت مردمان این کوی و برزن است. سخنان اخیررئیسجمهور، در جشنواره ارتباطات و فناوری اطلاعات از همین دسته سخنان بود. روحانی گفت که به عنوان رئیس جمهور (مانند اکثر قریب به اتفاق کاربران عادی کشور) از شرایط پهنای باند اینترنت کشور راضی نیست. رئیس جمهور هم چنین با تأکید بر به رسمیت شناختن حق ارتباط با شبکه اطلاعات جهانی به عنوان یک حق شهروندی تصریح کرد که در این مسیر به جز اخلاق عمومی و ارزشها مصلحت دیگری را به رسمیت نمیشناسیم. روحانی حضور فعال ایرانیان در شبکههای اجتماعی را یک ضرورت دانست و گفت که شورای عالی فضای مجازی، مرکز ملی فضای مجازی و وزارت ارتباطات باید زمینه ساز این حضور باشند.
روحانی برای اینکه نشان دهد در این مورد خاص مانند شهروندان عمل هم میکند بلافاصله عضو دو شبکه اجتماعی ایرانی نیز شد و در صفحهاش در سایت کلوب پست کوتاهی نیز منتشر شد. تا اینجای کار همه چیز عالی و مطابق طبع و خواست بسیاری از ایرانیانی بود که اکنون در کنار عنوان شهروندی کشور به عنوان کاربران اینترنت، شهروندان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیز محسوب میشوند. به طور معمول حق نیز این است که شنیدن چنین سخنانی از زبان رئیس دولت، توقع شهروندان از عالیترین مقام اجرایی دولت در این مورد خاص و امیدها برای بهبود اوضاع را بالا ببرد. اما این همه داستان نیست و فارغ از آنچه که روحانی به عنوان رئیس جمهور میگوید و یا به عنوان شخص حقیقی عمل میکند، آنچه که برای شهروند ایرانی کاربر فضای مجازی اهمیت دارد آن است که این خوب سخن گفتن و همشبکه شدن رئیس جمهور با او در شبکه اجتماعی کلوب یا توئیتر تا چه حد رافع موانع پیدا و پنهان حضور گسترده شهروند ایرانی در شبکه اطلاعات جهانی است؟ آیا این سخنان به روز، زیبا و مفید که نشان دهنده درک صحیح رئیس جمهور و مشاوران او از دنیای ارتباطات است در مقام عمل خواهد توانست بهره گیری از این فضا را برای کاربران عادی تسهیل کند؟
در مقابل روزنامه رسالت در سرمقاله خود با تیتر «استبداد پیام!» به انتقاد از رئیس جمهور پرداخته و از جمله نوشته: بیبندوبارترین دولتها در جهان، اکنون نگران استبداد و استفراغ پیام هستند. داد نخبگان و فرهیختگان در سراسر جهان از سایتهای ضد اخلاقی مستهجن چه در ماهواره و چه در اینترنت، بلند است و مقررات سختی را اعمال میکنند تا نسل جوان و خانوادهها را در برابر آن مصونیت ببخشند. اما این دغدغه در رئیس جمهور و مسئولین فرهنگی دولت ما نه تنها دیده نمیشود، بلکه عجیب آن است که برعکس، حساسیتهای خود را نسبت به رسانه منبر نشان میدهند. مگر علما و مراجع بر سر منابر چه میگویند؟ بیش از هزار سال است که بر منابر، قال الصادق و قال الباقر گفتهاند و این گفتهها متضمن اخلاق و فرهنگ در جامعه ما بوده و هست. چگونه است در دولت تدبیر و امید گفته میشود دوران منبر به سر آمده است؟!
گفتهاند روزی جناب عمر روی منبر از مردم سؤال کرد اگر روزی از من خطا و کج رفتاری دیدید چه میکنید؟ شخصی بلند شد و با شجاعت اعلام کرد با این شمشیر، راستت میکنیم. این گفتگوی چهره به چهره نشان میدهد رسانه منبر از جنس رسانههایی که ارتباط یکسویه دارند، نیست. گوینده میتواند بازخورد سخنان خود را فی المجلس دریافت کند و چنانچه استبدادی در پیام وجود داشته باشد، پاسخ را همان جا دریافت نماید.
رادیو، تلویزیون، سینما، پدیده ماهواره، اینترنت و سایر رسانههای مدرن، ارتباط یکسویه با مخاطبین دارند. عدهای در یک اتاق فکر نشستهاند و با تولید انبوه، آواری از اطلاعات را روی مخاطب میریزند. اگر آن اتاق، اتاق استبداد باشد، استبداد پیام شکل میگیرد، که گرفته است. اکنون بشریت گرفتار اتاق فکر استبداد جهانی است. اغلب رسانههای جهان در دست امپراتوری رسانهای غرب و بویژه آمریکاست. در رأس این امپراتوری، صهیونیستها قرار دارند. خوب بود وقتی رئیس جمهور سخن از استبداد پیام به زبان میآوردند، قدری هم در باب استبداد پیام آمریکا در جهان سخن میگفتند و نحوه رهایی از این استبداد را در جشنواره ملی ارتباطات و فناوری اطلاعات نشان میدادند.
آقای رئیس جمهور در ایام انتخابات فرمودند من یک سرهنگ نیستم، یک حقوقدان هستم. ما در کشور، قوانین محکم و لازم الاجرایی در باب ماهواره و اینترنت داریم. کمیتهای جهت تعیین مصادیق مجرمانه رایانهای هست که وظایف قانونی به عهده دارد. این کمیته طبق قانون، جرایم رایانهای را رصد نموده و به فیلترینگ تارنماهای متخلف میپردازد. شورای عالی فضای مجازی که در رأس آن رئیس جمهور است و دیگر رؤسای قوا و مسئولین دولتی در آن حضور دارند، وظایف قانونی و خطیری را به عهده دارند. از آن همه دغدغه در این شورا برای حفظ کیان اخلاق و امنیت ملی، فقط پهنای باند مانده است که رئیس جمهور اعلام نمایند که از آن رضایت ندارند؟! رئیس جمهور محترم که از برخورد قانونی با دیشهای ماهواره گلایه نموده و آن را تخطئه میکنند، آیا دخالت در کار قوه قضائیه نیست؟ ایشان که مسئولیتهای قانونی خود را در قبال فضای مجازی از یاد میبرند، چگونه میخواهند حریم قانون را در این مورد پاس بدارند و همچنان یک حقوقدان پایبند به قانون شناخته شوند؟
وقتی اجازه نقد توافق هستهای در رسانه ملی داده نمیشود، منتقدین بیسواد، بیشناسنامه، انحصار طلب و مستبد معرفی میشوند و ساخت یک فیلم مستند را به توپ و تشر، محکمه و داغ و درفش میبندند و به نقدهای مشفقانه عنایتی نمیشود. آیا این حکایت از یک ارتباط یکسویه و یک طرفه نمیکند؟ وقتی که در رسانههای مرتبط با بیگانگان به امام اول شیعیان توهین میشود، قصاص را غیر انسانی معرفی میکنند و... واکنش بهنگام دیده نمیشود، آیا تأیید ارتباط یکسویه نیست؟
سخن گفتن رئیس جمهور از نفی ارتباطات یکسویه و بلندگوها و تریبونهای یک طرفه چه لطفی دارد؟ آیا رئیس جمهور، همچنان مدعی است که یک حقوقدان و پایبند به اجرای قانون است؟
سنگتمام سرلشکر
فرهیختگان از جمله روزنامههایی است که ترجیح داده، تصویر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح را همراه با سخنان وی در مورد رسانههای به طور جدی پوشش دهد. روزنامه دانشگاه آزاد نوشته: سردار سرلشکر سیدحسن فیروزآبادی، رئیس ستادکل نیروهای مسلح در مراسم اعطای دانشنامه به دانشآموختگان دکترای دانشگاه عالی دفاع ملی که با حضور مقامات و فرماندهان عالیرتبه نظامی کشور برگزار شد به رسانههایی که وابسته به نیروهای مسلح هستند هشدار داد که اگر روشی را که در برابر دولت پیش گرفتهاند اصلاح نکنند با آنها برخورد خواهد شد. این اظهارات رئیس ستادکل نیروهای مسلح در حالی است که برخی از رسانههای وابسته به نیروهای مسلح شدیدترین انتقادها و مخالفتها را با دولت یازدهم تا به امروز داشتهاند. فیروزآبادی که عضو شورای عالی امنیت ملی نیز هست در بخش ابتدایی سخنان خود به تعریف از شخصیت حسن روحانی پرداخت و اظهار داشت: رئیسجمهور ما روحانی و تحصیلاتش دینی است، در سطح بینالمللی هم دکترا دارد و در دوران مبارزات انقلابی و ۳۵ ساله بعد از انقلاب در سنگرهای حساس امنیتی ـ دفاعی و سیاستگذاری کشور خدمت کرده است. ما باید به این رئیسجمهور افتخار و شکرگزار وجود ایشان باشیم و باید همه همتمان را بگذاریم برای پشتیبانی دولت تا بتواند در این شرایط حساس، کشتی کشور را پیش ببرد.
فیروزآبادی تأکید کرد: کار اجرایی کار سختی است و ریاستجمهوری و وزارتخانهها، مدیریتهای راهبردی است و حرکتهای راهبردی، کار عمیق، پرحوصله و با آرامش را میطلبد. فیروزآبادی اظهار داشت: همه کسانی که به امام (ره)، انقلاب، مقام معظم رهبری و شهدا علاقه دارند دستشان را به هم بدهند و این دولت را کمک کنند تا بتواند در این شرایطی که همه دشمنان علیه ما بسیج شدند کشور را پیش ببرد و پیروزیها را تداوم ببخشد و انشاءالله این حرکت صعودی که انقلاب در مسیر پرسنگلاخ جهانی دارد طی میکند با سرعت لازم پیش برود.
رئیس ستادکل نیروهای مسلح تصریح کرد: متأسفانه یک مقدار بازیهای رسانهای موجب تشویش اذهان عمومی میشود، یک مقدار در گوشی حرف زدنهای غلط و یک مقدار جوسازیهای سیاسی و یک مقدار هم نابسامانی احزاب و گروههای سیاسی در کشور باعث نابسامانی رسانهها و تحلیلها در کشور میشود. باید منافع حزبی، گروهی، دستهای، سیاسی، تبلیغاتی، انتخاباتی، همه کنار برود و ساختن کشور و کمک به دولت برای پیشرفت کشور، وجهه همت همه قرار بگیرد.
وی افزود: مدیران رسانهها باید از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات میشود جلوگیری کنند. باید با نیک سیرتی در همه این زمینهها عمل کنیم تا انشاءالله پیش برویم.
فیروزآبادی در ادامه سخنانش اظهار داشت: حضرت امام (ره) فرمودند: عامل ایجاد انقلاب، ایمان، وحدت، عمل به احکام اسلامی و توجه به محرومین بود. عامل بقای انقلاب هم ایمان، وحدت، توجه به احکام اسلامی و توجه به محرومین است. وحدت مسأله بسیار مهمی است مسئول ایجاد وحدت همه مردم هستند و مدیران و مسئولان سیاسی و رسانهای باید جلوی تفرقهها را بگیرند.
وی ادامه داد: بعضی اخبار بیارزش و تفرقهانگیز هستند، بعضیها هم شایعه، تهمت و بیمبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمیکنم، حتی رسانههایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند خطا میکنند. برابر مشی و منویات مقام معظم رهبری حرکت نمیکنند باید روششان را اصلاح کنند والا ما با آنها برخورد میکنیم. فیروزآبادی گفت: مقام معظم رهبری فرمودند که از دولت حمایت کنید، به پیشرفت کشور کمک کنید، هرکس هر جا هست همانجا را بسازد، انتقاد مخرب نکنید، هو و جنجال نکنید، آرامش جامعه را به هم نزنید. خب اینها اصولی است که سیاسیون و رسانهها باید به آن عمل کنند.