«تابناک» در .نوروز به بررسی هفت فیلم برتر سال 2015 و 2016 در قالب
بخش «سکانس تابناک» میپردازد و در آخرین بخش از این مجموعه، «هشت نفرت انگیز / The Hateful Eight» اثر 44 میلیون دلاریِ کوئنتین تارانتینو کارگردان 53 ساله آمریکایی را تماشا میکنید؛ کارگردانی که با ادبیات همیشگیاش، هشتمین فیلمش را خلق کرده و باز هم مخاطب شگفت زده میکند.
به گزارش «تابناک»، ساخت فیلم جدید توسط کویینتین تارانتینو همواره با حواشی بسیاری همراه بوده که در آخرین ساخته اش به نام «هشت نفرت انگیز» این حواشی بیش از هر زمان دیگری بوده است. تارانتینو پس از نگارش فیلمنامه «هشت نفرت انگیز»، شاهد به سرقت رفتن نسخه اولیه و انتشار آن در اینترنت بود که باعث شد، وی حتی برای مدتی اعلام کند تصمیم به نساختن این فیلم گرفته است.
با این حال، پس از مدتی با میانجیگری چندین کمپانی و افراد مشهور، تارانتینو از تصمیمش صرف نظر و با تشکیل تیم بازیگری، ساخت فیلم را آغاز کرد؛ اما این پایان کار نبود، چون فیلم جدید او چند روز پیش از اکران اولیه از طریق افراد نامعلومی به سرقت رفت و بر روی اینترنت قرار داده شد! با این حال «هشت نفرت انگیز» به اکران درآمد.
داستان «هشت نفرت انگیز» چند سال پس از پایان جنگ های داخلی در آمریکا رخ می دهد. مارکیوس (ساموئل ال جکسون) جایزه بگیری است که در برف شدید گرفتار شده و اتفاقی به یک جایزهبگیر دیگر به نام جان روث (کرت راسل) برخورد می کند که در حال حمل یک قربانی زنده به نام دیزی (جنیفر جیسون لی) به شهر رد راک برای گرفتن جایزه ۱۰ هزار دلاری اش است.
اما این دو به همراه کلانتر جدید شهر به نام کریس (والتون گاگینز) که او هم در برف گرفتار شده و به آنها ملحق می شود، در یک فروشگاه در میانه راه توقف می کنند تا برف آرام بگیرد. آنها در این محل با افراد جدیدی مواجه می شوند که... .
تارانتینو همواره در نگارش فیلمنامه، یکی از برجسته ترین های هالیوود تا به امروز بوده است. وی در «هشت نفرت انگیز» آمیزه ای از طنز و کنایه های اجتماعی را در مدت زمان تقریبا سه ساعته فیلم به کار گرفته و نکته قابل ستایش اینجاست که هرگز کیفیت این دیالوگ نویسی ها در طول فیلم کاسته نمی شود.
تارانتینو با هوشمندی، داستان فیلم را به وقایع پس از جنگ های داخلی مرتبط کرده تا از این طریق بتواند طبیعت جامعه آمریکا را در دوران پساجنگ داخلی آماج گیرد و می توان گفت در این مورد کاملا هم موفق بوده است. در «هشت نفرت انگیز» ما با شخصیت های متعددی مواجه هستیم که هر یک از آنها به نوعی ارتباط مشخصی با فرهنگ پس از دوران جنگ های داخلی در آمریکا دارند.
شاید بسیاری گمان کنند که اثر وسترنی جدید تارانتینو در ادامه اثر قبلی اش «جانگوی آزاد شده» ساخته شده است؛ اما باید گفت که «هشت نفرت انگیز» حتی در رعایت مؤلفه های ژانر ”وسترن” نیز پایبندی چندانی به آن نداشته و بر خلاف رویه معمول، فضایی معمایی که با خشونت بسیار بالایی نیز همراه می شود را به کار می گیرد.
در واقع فیلم جدید تارانتینو را باید تلفیقی از وسترن های کلاسیک سینما با درون مایه هایی از سینمای معمایی هیچکاک برشمرد که در اینجا شباهت هایی هم به «سگ های انباری» خودِ تارانتینو پیدا کرده است. ویژگی اثر جدید تارانتینو این است که به مخاطب ثابت می کند، تارانتینو توانایی پرورش یک داستان معمایی کم نقص را به بهترین شکل ممکن دارد؛ استعدادی که تا پیش از این کمتر با این کیفیت در آثار ساخته شده توسط او شاهد بوده ایم.
«هشت نفرت انگیز» در فضای محدود داخل یک فروشگاه موقت، تبلور جامعه آمریکایی دوران پس از جنگ است. فضایی که در آن بی اعتمادی جریان دارد و تهدید و ارعاب و همچنین تحقیر نژادی. ماریوس و جان روث کسانی هستند که انسانها را بر اساس قیمت زنده یا مرده شان دسته بندی می کنند و کوچکترین نشانی از اخلاق در رفتارشان به چشم نمی خورد.
این وضعیت درباره دیگر نفرات حاضر در فروشگاه نیز به چشم می خورد؛ با این تفاوت که هر یک از آنان نقاب متفاوتی بر صورت دارند و رفتار ظاهری متفاوت در پیش گرفته اند اما در باطن، تفاوت چندانی با جایزه بگیرها ندارند. تارانتینو به خوبی موفق شده در این فضای ناامن، تعلیقی فوق العاده ایجاد کند؛ تعلیقی که در یک فضای محدود ایجاد شده و نتیجه پرداخت بسیار مناسب شخصیت و موقعیت هاست.
جیمز براردینلی منتقد مشهور درباره این فیلم نوشته است: «هشت نفرت انگیز» ادای دینی است به وسترنهای دهه ۱۹۶۰ میلادی. این فیلم که با دوربین ۷۰ میلیمتری به همراه یک موسیقی ارکسترایی از انیو موریکونه، یک پیش درآمد کامل و یک تنفس ساخته شده است، ساختاری شبیه به برخی از بزرگترین فیلمهای استودیویی اواسط قرن بیستم دارد.
«هشت نفرت انگیز» در فضای محدود داخل یک فروشگاه موقت، تبلور جامعه آمریکایی دوران پس از جنگ است. فضایی که در آن بی اعتمادی جریان دارد و تهدید و ارعاب و همچنین تحقیر نژادی. ماریوس و جان روث کسانی هستند که انسانها را بر اساس قیمت زنده یا مرده شان دسته بندی می کنند و کوچکترین نشانی از اخلاق در رفتارشان به چشم نمی خورد.
این وضعیت درباره دیگر نفرات حاضر در فروشگاه نیز به چشم می خورد؛ با این تفاوت که هر یک از آنان نقاب متفاوتی بر صورت دارند و رفتار ظاهری متفاوت در پیش گرفته اند اما در باطن، تفاوت چندانی با جایزه بگیرها ندارند. تارانتینو به خوبی موفق شده در این فضای ناامن، تعلیقی فوق العاده ایجاد کند؛ تعلیقی که در یک فضای محدود ایجاد شده و نتیجه پرداخت بسیار مناسب شخصیت و موقعیت هاست.
جیمز براردینلی منتقد مشهور درباره این فیلم نوشته است: «هشت نفرت انگیز» ادای دینی است به وسترنهای دهه ۱۹۶۰ میلادی. این فیلم که با دوربین ۷۰ میلیمتری به همراه یک موسیقی ارکسترایی از انیو موریکونه، یک پیش درآمد کامل و یک تنفس ساخته شده است، ساختاری شبیه به برخی از بزرگترین فیلمهای استودیویی اواسط قرن بیستم دارد.
بازیاش در این فیلم عمیق و همراه با بی حرمتی است، البته به حلاوت بازیاش در «پالپ فیکشن»( Pulp Fiction) نمیرسد. کرت راسل در بهترین نقش خود در کفشهای جان وین ظاهر شده و این دومین همکاری او بعد از بازی در قسمت «ضد مرگ» Grindhouse با تارانتینو است. بروس درن کهنه کار برای فیلم بینهای قدیمی جذاب است.
جنیفر جیسون لی تنها زن فیلم است، البته هیچ کس این اشتباه را نمیکند که دیزی را «ضعیفه» خطاب کند. چانینگ تاتوم نقشی کوچک اما به یاد ماندنی فردی که هرچند یکی از هشت نفر نیست را بازی میکند، ولی نباید نادیده گرفته شود.
سکانسهای برگزیدهای «هشت نفرت انگیز» را در «تابناک» تماشا میکنید؛